بى تو من با on Instagram

Unique profiles

79

Most used tags

Total likes

0

Top locations

Farrokhshahr, گيلان، متن مكالمه اينگيليسي در مورد دانشمندان ماسوله, Iran

Average media age

324.9 days

to ratio

3.8

Media Removed

بى تو من با بدن خيابان چه كنم با غم انگيزترين حالت تهران چه كنم بى تو پتياره پاييز مرا ميشكند اين شب وسوسه انگيز مرا ميشكند بى تو من با بدن خيابان چه كنم با غم انگيزترين حالت تهران چه كنم بى تو پتياره پاييز مرا ميشكند اين شب وسوسه انگيز مرا ميشكند

Advertisement

Media Removed

يه ميز زيبا كه غذاى گياهيش دست پخت مادر وحيد خانِ و خودش چيدمان خود آقا وحيد 🏻 مرسى 🏻 خداوند براى هم و براى ما حفظشون كنـه انشالله كار بزرگى كردن كه چند نفرو يه وعده از حيوان خارى نجات ️ البته من با نوشابه مخالف صد درصدم و دوغ هم نميخورم و نوشيدنى مورد نظرم فقط آب تصويه شده يا آبميوه ى طبيعيه ولى خب ... متن مكالمه اينگيليسي در مورد دانشمندان يه ميز زيبا كه غذاى گياهيش دست پخت مادر وحيد خانِ و خودش چيدمان خود آقا وحيد ✋🏻 مرسى 🙏🏻 خداوند براى هم و براى ما حفظشون كنـه انشالله 🌟 كار بزرگى كردن كه چند نفرو يه وعده از حيوان خارى نجات ♻️ البته من با نوشابه مخالف صد درصدم و دوغ هم نميخورم و نوشيدنى مورد نظرم فقط آب تصويه شده يا آبميوه ى طبيعيه ولى خب رو ميز دوغ و نوشابه هم هست واسه ديگران ✋🏻 قانون همـه جا و همـه چيز تو طبيعت همينـه !! بايد چيزاى مناسب و مورد نظر خودتو بشناسى و تهيه كنى و وسايل آرامشتو فراهم كنى !! اين درست !! امّا نبايد تعصب بى جا داشته باشى و بايد بـه سليقه ى ديگران هم احترام بذارى و وسايل آرامش اونارو هم فراهم كنى !!! آرامشـه خودت مـهمـه !!! درسته !!! امّا فقط اين آرامش خودت نيست كه مـهمـه !! آرامش بقيه هم مـهمـه !! اينو كه بفهمى كم كم همـه چى درست ميشـه ... متن مكالمه اينگيليسي در مورد دانشمندان ! ٧٨ @vahid.alavi68

Read more

Media Removed

قبل ترها تصميم بچه دار شدن نداشتم و دلم نميخواست يك موجود زنده رو بدون اجازه خودش وارد دنياى عجيب و غريب زندگى كنم. روزها گذشت و من تسليم شدم. تسليمِ قدرتمندى بود كه يك شكستِ زيبا و خوش طعم رو برام بـه ارمغان آورد. وقتى يك زن مادر ميشـه بدون شك تلاش ميكنـه بهترين باشـه. گاهى وقتها عذاب وجدان ها كارو خراب ... قبل ترها تصميم بچه دار شدن نداشتم و دلم نميخواست يك موجود زنده رو بدون اجازه خودش وارد دنياى عجيب و غريب زندگى كنم. روزها گذشت و من تسليم شدم. تسليمِ قدرتمندى بود كه يك شكستِ زيبا و خوش طعم رو برام بـه ارمغان آورد.
وقتى يك زن مادر ميشـه بدون شك تلاش ميكنـه بهترين باشـه.
گاهى وقتها عذاب وجدان ها كارو خراب ميكنـه. فراموشى و نداروها. بى حوصلگى براى درست كردن غذا. خستگى و نكردن بچه و ... و ...
منم از اين عذاب وجدان ها كم نداشتم. ولى محلشون نذاشتم و زود از خودم دورشون كردم... بى خوابى هاى شبانـه كه همچنان هم ادامـه داره قبل تر مريضم كرده بود ولى يا عادت كردم يا اينكه قوى تر شدم... پسر خنده روىِ من، از تك تك ثانيه هاى بزرگ شدنت لذت ميبرم چون نميخوام بگم واى چه زود گذشت يا تو رو خدا زود بزرگ نشو. از اين جمله ها بيزارم. اصلا از حسرت متنفرم.. دم غنيمته و من اينو بـه لطف خيلى از ناسازگارى هاى زندگى درك كردم.
پسرم، نـه تنبيه بلدم، نـه ياد گرفتم داد ب. متنفرم از اينكه وقتى ميخورى زمين ب تو سر و صورتمو داد و هوار بكشم. من از خيلى رفتارهاى بـه ظاهر دلسوزانـه مادرانـه بيزارم.
فقط بـه تو نگاه ميكنم، ميخندم و لذت ميبرم. با كارهايى كه ميكنم دوست دارم بدونى ورزش بهترين اعتياد دنياست. يدن زن و مرد نميشناسه. با سمفونى زندگى بايد يد قشنگ هم يد. از شنا كردن برات نمينويسم كه خودت تو اين سن بهترين شناگر شكلاتى هستى كه من ديدم.
تلاش ميكنم شادى و لذت بردن از زندگى درون شرايط سخت رو بهت ياد بدم. بايد بدونى درون بدترين شرايط هم هميشـه راه حلى هست، نبايد اجازه بدى غم بياد و بشينـه رو دلت اگر هم نشست، نزار جا خوش كنـه.
فندوق شكلاتى فعلا و همچنان با هم هى پاپ رو تمرين ميكنيم، بـه شنا كردن ها ادامـه ميديم، تو هم بـه تردميلى كه من روش ميدوم (ناگفته نمونـه كه كلى وزن كم كردم و به يُمن حضور ايشون از دو سه سال قبلم هم لاغرتر شدم 🙏)زل بزن. اجازه نده من بخونم و بنويسم. بـه لطف بودنت فهميدم فيلم و سريال هم ميشـه فقط ١٥ دقيقه آخرشو و ده دقيقه اولش رو ديد.
هر كارى دوست دارى بكن فقط، لطفا و خواهشا شبها كمى بهتر و بيشتر بخواب ما گناه داريم. مرسى عزيزم 😄😉 يكساله شدنت مبارك ليام دلنشين و نمكى. اميدوارم هميشـه مثل معنى اسمت قدرتمند باشى و با سختى ها مبارزه كنى 🙏🌸💙
پ.ن: متن مكالمه اينگيليسي در مورد دانشمندان عكس روز تولد خودم برداشته شده، درون تهران خاطره انگيز و خيال انگيزِ من.
٢٠ مرداد ماه ١٣٩٧ مصادف با ١١ آگوست ٢٠١٨
#liamtalebloo #birthdayboy🎉 #birthdayboy #motherhood #babyboy💙

Read more

Media Removed

1️⃣4️⃣ -زمزمـه هاى بيدارى، پرستار- قسمت دوم كاره نا تمومت ته؟ كاره ناتمومت زنته؟ كاره ناتمومت خودتى! يه جاى اين دنيا واستادى، وقتى واستادى همـه چى كنارت بى حركت موند، اين ادما بودن كه هى نميفهمنت و از كنارت رد ميشن مثل من شب از بيمارستان كه ميرم خونـه، همين راسته ى بلوار كشاورز رو كه ميگيرم، ... 1️⃣4️⃣
-زمزمـه هاى بيدارى، پرستار-
قسمت دوم
كاره نا تمومت ته؟ كاره ناتمومت زنته؟
كاره ناتمومت خودتى!
يه جاى اين دنيا واستادى، وقتى واستادى همـه چى كنارت بى حركت موند، اين ادما بودن كه هى نميفهمنت و از كنارت رد ميشن
مثل من
شب از بيمارستان كه ميرم خونـه، همين راسته ى بلوار كشاورز رو كه ميگيرم، هى يادم مياد چيزى رو كه نبايد يادم بيادش. هى يادم مياد و اون وقت من واميستم. همـه چيز با من واميسته اما ادما عينـه ادم اهنى از كنارم رد ميشن و اين منم كه با يه اشاره ى دستم هر جا رو كه بخوام هى ميگردم. خودم رو پرت ميكنم وسط سال هاى اول پزشكى، وسط راهرو هاى #دانشگاه، ميون كتابخونـه...
ميدونى كتابخونـه يكى از بهترين جاها براى بوسيدن يه نفره. ينى ميخوام بهت بگم كتابخونـه هميشـه خلوت بود بـه روز ميون راهرو هاى قفسه هاى كتاب وقتى كسي نبود، يهو دستام رو گرفت و منو برگردوند، نفهميدم چى شد، انقد يادمـه كه من چشمامو بسته بودم و بى مـهابا داشتم يه نفر رو #ميبوسيدم يه نفر رو براى اولين بار ميبوسيدم
با اين كه #قلبم داشت تو تند ترين حالتش ميزد ولى دروغ چرا جسارتش رو تحسين كردم اين كه اينكه انقدر جرات داشت بـه چيزى كه دلش ميخواد برسه، من رو بوسيد و رفت
حتى پشت سرش رو هم نگاه نكرد. چند ساعت بعدش از يه باجه #تلفن عمومى بهم زنگ زد بارون ميومد، شايد باور نكنى ولى من بين اون قفسه ها هنوز ايستاده بودم
برگشت گفت ميدونى امروز بهترين روز زندگى منـه؟
برگشت گفت ميدونى چقدر واسه امروز نقشـه كشيدم؟
برگشت گفت ميدونى #معجزه ينى چى؟
اينا رو گفت واسه كافه ى پشت دانشگاه نزديك #بلوار قرار گذاشت

Read more

Media Removed

وقتى روزگار بى مـهر و بى عاطفه بود تو سرشار از عشق بر من تابيدى، مگر مى شود كه نباشى، مگر مى شود تو را فراموش كرد، ساده و صميمى و بى توقع فقط مـهر مى دادى و عشق مى ورزيدى، مرى جانم تو جاى خالى مادرم را با مـهربانيت پر مى كردى، تو با عشق بى نظير و آسمانى ات دنيا را جاى زيباترى كرده بودى، تو درون شرايط سخت آرامش دلِ بى ... وقتى روزگار بى مـهر و بى عاطفه بود تو سرشار از عشق بر من تابيدى، مگر مى شود كه نباشى، مگر مى شود تو را فراموش كرد، ساده و صميمى و بى توقع فقط مـهر مى دادى و عشق مى ورزيدى، مرى جانم تو جاى خالى مادرم را با مـهربانيت پر مى كردى، تو با عشق بى نظير و آسمانى ات دنيا را جاى زيباترى كرده بودى، تو درون شرايط سخت آرامش دلِ بى قرارم بودى و دريچه هاى تازه ايى بـه زندگى، برايم مى گشودى و مرا بـه صبورى درون برابر ناملايمات دعوت كردى و اميد از دست رفته ام را بارها بـه من بازگرداندى، خودت مى دانى كجاهاى زندگى من مثل يك فرشته مـهربان مرا درون آغوش مـهرت گرفتى و عشق را نشانم دادى و به خاطرم آوردى كه زندگى ام عاشقانـه است. من تو را نعمتى مى دانستم كه خدا برايم فرستاده بود كه جاى بى مـهرى ها را با مـهر و عشقش پر مى كرد، و كسى كه مثل هيچ كس نبود، تو بودى براى ما.
جاى خالى تورا كسى پر نخواهد كرد، عشقت درون دلمان هميشـه زنده خواهد بود و حضور پرمـهرت هميشـه درون كنارمان. خانـه ى من از يادگارهاى پرمـهرت رنگين و صداى خندهايت درون گوشم طنين انداز است. ما تورا درون قلبمان زندگى مى كنيم، بازهم برايمان دعاى خير بكن. سفرت بـه سلامت و رحمت پروردگارت روزى هميشگى تو باشد، خدا بـه همـه ما صبر و آرامش عنايت كند مخصوص بـه كتى جان كه راهش دور هست و دلش بى قرار و ثريا جان كه از همـه بيشتر بـه تو نزديك بود
"هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد بـه عشق"
.....................
#معصومـه_کریمـی
٩٧/٥/٢٩
#مزر_مومنی
#تسليت

Read more

Media Removed

ماه طلعت همـه آمال منى ميـــدانــى؟ قهوه مينوشم و در فال منى ميـــدانــى؟ اى كه چون سايه بـه دنبال منى ميـــدانــى؟ گفت رمال درون اقبال منى ميـــدانــى؟ بيخبر از دل و احوال منى ميـــدانــى؟ عاقبت سهم منى مال منى ميـــدانــى؟ كاسه ى چشم ترم خيس ولى بيخبرى ز تو بى باك ترى نيست ولى بيخبرى نرگس ... ماه طلعت همـه آمال منى ميـــدانــى؟
قهوه مينوشم و در فال منى ميـــدانــى؟
اى كه چون سايه بـه دنبال منى ميـــدانــى؟
گفت رمال درون اقبال منى ميـــدانــى؟
بيخبر از دل و احوال منى ميـــدانــى؟
عاقبت سهم منى مال منى ميـــدانــى؟
كاسه ى چشم ترم خيس ولى بيخبرى
ز تو بى باك ترى نيست ولى بيخبرى

نرگس غمزه ات اينبار كمر ميشكند
جان من اينـهمـه آزار كمر ميشكند
ظلم بر يار وفادار كمر ميشكند
گل من زخم خس و خار كمر ميشكند
طعنـه از مـهوش غدّار كمر ميشكند
شمعِ من ،مجلس اغيار كمر ميشكند
يارِ بيرحم و ستمكار ،كمر ميشكند

طعنـه چون زخم عميق هست دگر نيش مزن
كمرم ميشكند بيشتر از پيش مزن

صيد را زنده درون اين دام رها كردى تو
بى جهت بر منِ غمديده چها كردى تو
بس وفا ديدى و بسيار جفا كردى تو
دردهاى همـه جز خسته دوا كردى تو
با رقيبانِ دغل صلح و صفا كردى تو
جُور ها بر منِ افتاده ز پا كردى تو

خسته از وصل تو، اميد بـه درمان نَبَود
ديگر آزار مكش درون تنِ من جان نَبَود
كِلك مژگان سياه تو مرا خواهد كشت
عاقبت صورت ماه تو مرا خواهد كشت
طاق ابروى نگاه تو مرا خواهد كشت
خيل گيسو و سپاه تو مرا خواهد كشت
آخر آن حشمت و جاه تو مرا خواهد كشت
عاقبت عشق تباه تو مرا خواهد كشت

مرگ مشكوك مرا علتِ زخمى سطحى ست
نبش قبرم نكنى ور نـه قصاصت قطعى ست

#مـهدى_خداپرست

Read more

Advertisement

Media Removed

1️⃣3️⃣ قسمت پنجم اما انسان هنوز درد ميكشد. هنوز درد ميكشد. هنوز درد ميكشد. درون مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبه صفاتان زشت خو را نكشند اگر عاشق صادرى ز كشتن مـهراس مردار بود هر آن كه او را نكشند البته با مير زاده ى عشقى از طريق اشعارشان آشنا بودم شاعر ممتاز و خوش قريحه اى بود. ميگويند خداوندگان هنر ... 1️⃣3️⃣
قسمت پنجم
اما انسان هنوز درد ميكشد. هنوز درد ميكشد. هنوز درد ميكشد.
در مسلخ عشق جز نكو را نكشند
روبه صفاتان زشت خو را نكشند
اگر عاشق صادرى ز كشتن مـهراس
مردار بود هر آن كه او را نكشند
البته با مير زاده ى عشقى از طريق اشعارشان آشنا بودم شاعر ممتاز و خوش قريحه اى بود. ميگويند خداوندگان هنر قانون ستيرند. اما بنده هم چون صفتى را براى احد و الناسى قائل نيستم. ستيزى درون كار نيست. مير زاده ى عشقى هم قانون ستيز نبود. بر عكس از قاعده و آيين پيروى ميكرد، اما نـه از اين قانون بى مقررات و ملزومات ملزومـه. قانون ناگريز. قانون بى زوال. قانون باطنى. قانونى كه طبيعى تر از آن هيچ چيز درون جهان نيست. قانونى كه همـه بـه آن تمكين ميكنند.
از ناپلون گرفته که تا استالين فرقى نميكند. هر كس بـه اندازه ى فهم و لياقتش. قانونى كه ميگويد هر كس بالقوه يك متجاوز هست و هر متجاوز بالقوه اين توانايى را دارد كه بـه يك متجاور بالفعل تبديل شود. قانونى كه باعث ميشود هر كس بـه ديگرى تنـه بزند و راه خودش را باز كند
قانونى كه باعث ميشود هر كس مانع پيشرفت و ترقى ديگرى شود. قانون تنـه زدن، قانون تعددى...
قانون نمرود!"
ميبينى من ميتونم برات تك تك لحظه ها و خاطراتمون رو تعريف كنم
اون روز كه اين نمايشنامـه رو خوندى با خودم گفتم قراره كاره خطرناكى انجام بدى. من باهات حرف نميزدم ولى تو ديگه چرا با من حرف نميزدى. تو ديگه چرا منو #صدا نكردى بى معرفت. گاهى وقتا خودمو بابت حرف نزدن با تو توجيه ميكردم كه خودش بلده كه چجورى كنار بياد. گاهى وقتا كه روى كاناپه ميشستم ميديدم ميومدى رو بـه روى آيينـه وايميستادى و سرتو ميبردى جلو تر و دست بـه ريشت ميكشيدى. و به تار سفيد ريشت خيره ميشدى و من برات دست ميزدم كه #افرين، ببين چه خوب بـه پاى خودش پير شده.
حالا بعد از اين همـه سال حرف نزدم كه از خاطرات يه طرفه مون برات تعريف كنم.
يادت رفته كه هر كسى يه خود ديگه هم داره. اگه تو بميرى و #نفست بند بياد منم ميميرم و نفسم ميگيره. اومدم بگم پاشو بيدار شو. بسه. اومزم بگم اگه نمردى و #زنده برگشتى. بـه دليل داره. تنـها دليلش اينـه كه بايد بعد بگيرى از كسي كه خيلى ساله همـه ى روزا و شباتو ازت گرفته. من همين جا #كنارت روى صندلى نشستم. فكر كنم تنـها كسي كه تو اين دنيا مونده باشـه و دلش بخواد زنده بمونى، منم. من و تو تنـها ترين آدم هايى هستيم كه بى پناه بين #مرگ و #زندگى دست و پا ميزنيم.

Read more

Media Removed

كه ببينمت باز درون سياهى جهانم مي شود دويد با تو درون خيابان ها با ياد آن شب ها جمع و هم نشينيمان، گفتن از راز زندگى ات با من خوردن چاي با قند سوغاتى مان كه دو سال شد از آن درگذشت ياد آور ديدنت درون نابينايى چشمانم مگر مي شد عاشق تو شد؟ مگر ذره اى احتمال بود؟ ولى اينگونـه چنين خوش بود كه تو درون كنج دلم جاى بكنى روياى ... كه ببينمت باز درون سياهى جهانم
مي شود دويد با تو درون خيابان ها با ياد آن شب ها
جمع و هم نشينيمان، گفتن از راز زندگى ات با من
خوردن چاي با قند سوغاتى مان
كه دو سال شد از آن درگذشت ياد آور
ديدنت درون نابينايى چشمانم
مگر مي شد عاشق تو شد؟
مگر ذره اى احتمال بود؟
ولى اينگونـه چنين خوش بود
كه تو درون كنج دلم جاى بكنى
روياى بيهوده ام بودى!
روياى بى معرفتم بودى!
تو هميشـه اينگونـه اى يا براى من مغرور شدى؟
نمي دانم،هيچ از نگاهت نمى دانم،از چهره ى معصوم و سردت نمي دانم
به خداى پنـهان سجده و تعظيم بردم كه اى خالق بى مكان،نكن يابنده ات را بى سر و سامان
قسم بـه اى واى آن شبم ، بُهت زده از عاشق شدنم بـه تو
بعد اين قلم و نوشتن باز بى تفاوتى
اين را ميفهمى؟
تو بى تفاوتى، بى جان، بى معرفتى، بى يار
نـه!! تو هيچ نميدانى
من دوستت دارم و تو همچنان نمى دانى.

ش.ش
(@shahinwe )

Read more

Advertisement

Media Removed

#اوضاع_كاملا_وراكينـه_است . ساعت دوازده ظهر، برق معابر مولانا روشنـه! . ولی بين ساعات ۲۰ الی۲۴ کـه باید روشن باشـه، بعلت کمبود برق قطعش مـیکنند!! . روزی ۳ ساعت هم کـه سهمـیه مولانا هستش از قطعى برق، اون جدا!! . #شـهروند_نوشت . عكس ومتن: نيما.إس . بقول يه بابايى: مملكت، تو - - - من - - -يه.. . پ_ن: مخاطبين ... #اوضاع_كاملا_وراكينـه_است
.
ساعت دوازده ظهر، برق معابر مولانا روشنـه!
.
ولی بين ساعات ۲۰ الی۲۴ کـه باید روشن باشـه، بعلت کمبود برق قطعش مـیکنند!!
.
روزی ۳ ساعت هم کـه سهمـیه مولانا هستش از قطعى برق، اون جدا!!
.
#شـهروند_نوشت
.
عكس ومتن: نيما.إس
.
بقول يه بابايى:
مملكت، تو - - - من - - -يه..
.
پ_ن:
مخاطبين لاهيجان سيتى بى نظيرند
اين پى نوشت خطاب بـه عده بسيار قليليه، كمتر از ٣ درصد!
لطفا از نقل قولى كه كردم سو استفاده نكنيد. اينجا صفحه بزرگسالانـه و همـه با شخصيت و وزين اند. غير از ٢-٣ درصد كه باس خودشون رو بـه بقيه برسونند
.
اميدوارم اين نقل قول موجب بلاك كردن كسى نشـه👍
.
#شيمي_قوربؤن

Read more

Media Removed

✿﷽✿ اﻟﺴّﻼم علیک یـا ﺑﻘﯿﺔ الله اﻟﺴّﻼم ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ رﺑﯿﻊ اﻷﻧﺎم اﻟﺴّﻼم ﻋﻠﯿﮏ یـا ﻓﺎرس اﻟﺤﺠﺎز السلام علیک یـا صاحب الزمان السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِه . "فی مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها... " . حتما ایستاد و دوست‌داشتنت را، درون ... ✿﷽✿
اﻟﺴّﻼم علیک یـا ﺑﻘﯿﺔ الله
اﻟﺴّﻼم ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ رﺑﯿﻊ اﻷﻧﺎم
اﻟﺴّﻼم ﻋﻠﯿﮏ یـا ﻓﺎرس اﻟﺤﺠﺎز
السلام علیک یـا صاحب الزمان
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِه
.
"فی مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها... "
.
باید ایستاد
و دوست‌داشتنت را،
در مقابل همـه‌ی دنیـا فریـاد زد!!
.
سلام!
عشق تو را با چه چیزی مـی‌توانم معاوضه کنم؟!
.
.
#پيرترين_جوانِ_تاريخ_باز_آے...
.
.
.
وَ عَنْهُ عليه السلام :
وَ أمّا وَجْهُ الاْءنْتِفاعِ بى فى غَيْبَتى فـَكَالاْءنْتِـفاعِ بِـالشَّـمْسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الْأبْصارِ السَّحابُ.
.
امام مـهدى عليه السلام فرمودند:
اما چگونگى استفاده از من درون زمان غيبتم مثـل بهـره بـردارى از خـورشـيد اسـت، هنگامى كه ابرها آنرا از چشمـها پنـهان كنند.
.
📝بحارالانوار 53: 181.
.
.
#امام_خوبیـها_دلتنگ_دیدار
به تاریکی چشمان یعقوب گامـی نمانده است
یوسف را بازگردان
#یـا_راد_ما_قد_فات
.

Read more

موزيك بارونِ بى تو با صداى محسن بيگى عزيز منتشر شد. دانلود از كانال تلگرام من و سايت ها و كانال هاى موزيك. @mohsenbeygi.music ترانـه و ملودى : محسن بيگى @arteen.zamani تنظيم كننده : آرتين زمانى @hiradniknam گيتار : هيراد نيكنام @hosein.pourmasoumi ميكس و مسترينگ : حسين پورمعصومى موزيك بارونِ بى تو با صداى محسن بيگى عزيز منتشر شد.
دانلود از كانال تلگرام من و سايت ها و كانال هاى موزيك.
@mohsenbeygi.music
ترانـه و ملودى : محسن بيگى
@arteen.zamani
تنظيم كننده : آرتين زمانى
@hiradniknam
گيتار : هيراد نيكنام
@hosein.pourmasoumi
ميكس و مسترينگ : حسين پورمعصومى

. چه غريبانـه تو با ياد وطن مى نالى . من چه گويم كه غريب هست دلم درون وطنم . بى تو آرى غزل "سايه" ندارد "لطفى" . باز راهى بزن اى دوست كه آهى ب . ١٧ دى ماه ١٩٩٧ بزرگداشتى براى لطفى درون شـهر كلن برگزار شد. هوشنگ ابتهاج (هـ الف سايه) شاعر، غزلى را رفيقش محمد رضا لطفى سرود و خواند. . امروز را بـه ياد لطفى، ... .
چه غريبانـه تو با ياد وطن مى نالى
.
من چه گويم كه غريب هست دلم درون وطنم
.
بى تو آرى غزل "سايه" ندارد "لطفى"
.
باز راهى بزن اى دوست كه آهى ب
.
١٧ دى ماه ١٩٩٧ بزرگداشتى براى لطفى درون شـهر كلن برگزار شد.
هوشنگ ابتهاج (هـ الف سايه) شاعر، غزلى را رفيقش محمد رضا لطفى سرود و خواند.
.
امروز را بـه ياد لطفى، صبا تار نواخت و يادش گرامى باد.
.
تار: صبا طبخى
ويديو: حميد جانى پور
.
@sabatabkhi
#محمد_رضا_لطفی
#تار
#هوشنگ_ابتهاج

Read more

Advertisement

Media Removed

1️⃣4️⃣ -زمزمـه هاى بيدارى، پرستار- قسمت سوم اينا رو گفت واسه كافه ى پشت دانشگاه نزديك بلوار قرار گذاشت فردا #صبح شد، يك ساعت دو ساعت سه ساعت هى بشينى و هى نياد. هى فكر كنى نكنـه گفته بعد فردا صبح يا هفته ى ديگه؟ بلند بشى بعد شيش ساعت راهتو كج كنى كتابخونـه كه نكنـه داره دنبال #معجزه بين كتابا و ديوارا ... 1️⃣4️⃣
-زمزمـه هاى بيدارى، پرستار-
قسمت سوم
اينا رو گفت واسه كافه ى پشت دانشگاه نزديك بلوار قرار گذاشت
فردا #صبح شد، يك ساعت دو ساعت سه ساعت هى بشينى و هى نياد. هى فكر كنى نكنـه گفته بعد فردا صبح يا هفته ى ديگه؟
بلند بشى بعد شيش ساعت راهتو كج كنى كتابخونـه كه نكنـه داره دنبال #معجزه بين كتابا و ديوارا گير كرده باشـه
يك هفته، دو هفته، پونزده، شونزده، هفده روز يهو دنيا رو سرت خراب بشـه ببينى يه اعلاميه مسخره زدن رو اعلانيه دانشكده كه جوان ناكام فلانى. ينى ميخوام بهت بگم من از اون روز گم شدم از همون روز لعنتى همـه چى براى من واستاد بى حركته بى حركت.
مثل اون فيلمـه كه طرفميگفت بعد مرگت يه روز چشماتو باز ميكنى و ميبينى تو همين اتاق با همين ادماى دور برتى اون وقت ميفهمى كه بردنت جهنم
ينى ميخوام بهت بگم دنيا هنوز #خوشگلياشو داره
همـه ى ما يه جا يه كاره ناتموم داريم همـه ى ما يه جا گير كرديم همـه ى ما يه جا يه طورى گير كرديم ينى ميخوام بهت بگم اين ما نيستيم كه اينجاييم. ينى اين من خود من نيست. يكى ديگه اس. اون يكى خيلى سال پيش يه جا واستاده. ينى ميخوام بهت بگم كافه و كتابخونـه و اعلاميه ترحيم بهونـه اس. بايد ببينى تو كجاى #ماجرا واستادى؟
حالا كجا ماجرايي؟
يه بار ته قصه نوشتى پايان نفهميدى چى شد پايان رو پاك كردى و اومدى سر خط حالا چى ميخواى بگى؟
حرف نزدن، #چشم هاى وا مونده خيره بـه سقف و دست و پاى افليج و همـه و همـه #بهانـه اس. بگو كجاى كارى؟
ينى ميخوام بهت بگم زنت رفت ت رفت زندگيت رفت جوونيت رفت، اما تو الان اينجايى. بـه چى گير كردى؟
قصه ات؟ قصه ات چيه؟
ميدونى ينى ميخوام بهت بگم #رهاش كن بره رييس
فقط همين
{شب بود بيابان بود زمستان بود
بوران و سرماى فراوان بود
#يارم درون اغوشم هراس بود...}

Read more

اين آقاى فسقلى كه مشاهده ميكنيد كه از همـه كوچيكتره،اسمش پِپِر هستش،مثل اينكه خيلى بى اعصابِ و همـه رو مى خوره،روز اولم اومد قرار بود ما رو بخوره،ولى ديد نـه بابا،چى رو بخورم!!!اينجا بازى كنم بهتره اين فيلمم واسه ديشبه،روز چهارمىِ كه اومده. تو سالوكى هركى بى اعصاب بياد،با اعصاب ميره بيرون ... اين آقاى فسقلى كه مشاهده ميكنيد كه از همـه كوچيكتره،اسمش پِپِر هستش،مثل اينكه خيلى بى اعصابِ و همـه رو مى خوره،روز اولم اومد قرار بود ما رو بخوره،ولى ديد نـه بابا،چى رو بخورم!!!اينجا بازى كنم بهتره😂😂
اين فيلمم واسه ديشبه،روز چهارمىِ كه اومده.
تو سالوكى هركى بى اعصاب بياد،با اعصاب ميره بيرون😊😊😊 #سگ #پانسيون #پانسيون_سگ #پانسيون_سگ_رشت #پانسيون_سگ_سالوكى #رشت #سالوكى #باحيوانات_مـهربان_باشيم #دوست_من #پت #پت_شاپ #پت_شاپ_رشت #پت_شاپ_سالوكي #خريد_سگ #فروش_سگ #گربه #گرومينگ #كوتاهى #كوتاهى_مو #كوتاهى_مو_سگ #كوتاهى_مو_گربه #شستشو #شستشوی_سگ #شستشوی_گربه #بازى #مـهدحيوانات #❤️ #🐾 #🐶

Read more

Media Removed

. بعد از تو با من چه كنم ؟ با منِ بى پناهِ من ؟ .
بعد از تو با من چه كنم ؟ با منِ بى پناهِ من ؟ 😞

Advertisement

Media Removed

دوستانِ عزيزم سلام ، خواستم درون موردِ اين موضوع كه دايركتِ منو منفجر كردين بـه خاطرش يه توضيح بدم ، عزيزانم اولا كه ايشون احلام الشمسي يه خواننده ى بزرگِ اماراتى هستن و من نيستم تو عكس ايشون هم كاملا معلومـه و من عربِ ايرانم، دوماً اين خانم همسرش أهل عربستان نيست و قطرى هستش ، سوماً خواهش ميكنم از خودتون ... دوستانِ عزيزم سلام ، خواستم درون موردِ اين موضوع كه دايركتِ منو منفجر كردين بـه خاطرش يه توضيح بدم ، عزيزانم اولا كه ايشون احلام الشمسي يه خواننده ى بزرگِ اماراتى هستن و من نيستم تو عكس ايشون هم كاملا معلومـه و من عربِ ايرانم، دوماً اين خانم همسرش أهل عربستان نيست و قطرى هستش ، سوماً خواهش ميكنم از خودتون حرف نسازين ايشون که تا به حال هيچ جا بـه هيچ ايرانى توهين نكردم ، اين خانم دوستِ صميميه يكى از نزديك ترين دوستانِ منِ و هر جا صحبت از شخصيتِ ايشون بوده همـه از خوب بودن و خاكى بودنشون گفتم ، من خودم يكى از طرفداراىِ ايشونم ❤️
پ ن : بـه خدا زشته چرا بـه مردم اطلاعاتِ غلط ميدين ، چرا اينقدر از خدا بى خبرين ، چرا با آبرو و شخصيت يك إنسان بازى ميكنيد ، البته بعضى ها هستن با آبروىِ هنرمندانِ كشورِ خودمون راحت بازى ميكنن ديگه اينا بعيد نيست😞👎

Read more

تو يكى از روزهاى گرم تيرماه پارسال ديدمت دم درون آموزشگاه...بى حال از گرما...غذا خوردي و آب خوردى...و شدى گربه آموزشگاه...اول مـهر پارسال پنج که تا نى نى گذاشتى رو دستم و قبل از چهل روزگيشون مريض شدى و يكى از پراسترس ترين شب هاى زندگيم رو برام ساختى...اما امروز ديگه خونـه دارى، خانواده دارى...كه دوستت ... تو يكى از روزهاى گرم تيرماه پارسال ديدمت دم درون آموزشگاه...بى حال از گرما...غذا خوردي و آب خوردى...و شدى گربه آموزشگاه...اول مـهر پارسال پنج که تا نى نى گذاشتى رو دستم و قبل از چهل روزگيشون مريض شدى و يكى از پراسترس ترين شب هاى زندگيم رو برام ساختى...اما امروز ديگه خونـه دارى، خانواده دارى...كه دوستت دارند و من با هر بار ديدن فيلم و تصويرى از تو چشمـهام خيس ميشـه...پيشوى قديم، بريجيت جديد، پيشى آموزشگاه، تو يكى از سنگين ترين وظايف من بودى...خوش باشي و سلامت که تا آخر زندگى گربه يت كنار مـهرسا و ش و دو که تا گربه شون...

Read more

️️ ديگه برو نميخوام تورو تو با اون كه من ميخوامش كلي فرق دارى عشق ديوونم بى تو ميمونم برو خوش باش با اونى كه دوسش دارى ---- همـه ميگفتن از دلت ميره تنـها ميذاره يه روزى تورو تو دنياش آخرش ميره اون كه ميگيره هميشـه بهونـه ى رفتن تو حرفاش ️️️️️ #emadtalebzadeh #newmusic @emadtalebzadeh ❤️💜❤️
ديگه برو نميخوام تورو
تو با اون كه من ميخوامش كلي فرق دارى
عشق ديوونم بى تو ميمونم
برو خوش باش با اونى كه دوسش دارى
----
همـه ميگفتن از دلت ميره
تنـها ميذاره يه روزى تورو تو دنياش
آخرش ميره اون كه ميگيره
هميشـه بهونـه ى رفتن تو حرفاش
❤️❤️❤️❤️❤️
#emadtalebzadeh #newmusic
@emadtalebzadeh

Advertisement

Media Removed

صبح بخير ️🤒🧣 هميشـه يادمـه سرما ميخوردم که تا ١هفته از خونـه تكون نميخوردم بـه عشق شما از ٦ بيدار شدم با انرژى بعد سر گذاشتن اجرا بى نظير رشت با شما و برخى از شـهرهاى زيباى شمال و جنوب و ديگر شـهر ها با ديدار شيرين و هيجان انگيز مردم خونگرمم ، بـه سمت شـهر زيباى سارى بعد از اون بوشـهر , تبريز وبعد از اون بـه اميد ... صبح بخير ❤️🤒🧣
هميشـه يادمـه سرما ميخوردم که تا ١هفته از خونـه تكون نميخوردم بـه عشق شما از ٦ بيدار شدم با انرژى💣 بعد سر گذاشتن اجرا بى نظير رشت با شما و برخى از شـهرهاى زيباى شمال و جنوب و ديگر شـهر ها با ديدار شيرين و هيجان انگيز مردم خونگرمم ، بـه سمت شـهر زيباى سارى بعد از اون بوشـهر , تبريز وبعد از اون بـه اميد خدا ديگر شـهر هاى زيباى ايران عزيزم ميريم🙌🏻 تو هر شـهرى كه هستيم درون اخر همـه هموطنيم و به زودى بعد از ١٣ سال تلاش با تمام وجود و از ته دل نوشتن ✍️و ساختن🎼 براى شما و ياد خاطرات با يارى خدا براى ديدن روى ماهتون اگه افتخار بدين مـهمان شـهر شما ميشيم من كه از خدامـه🙌🏻
واين كه عزيزاى دلم ترتيب شـهر ها بـه انجام امور ادارى بستگى داره
تك تك نظرات محترمـه برام و ميخونم
#الهى بـه اميد تو 🙏 شُكرت
٠
♥️♥️♥️دلم ميخواد بدونم از كدوم شـهر هستين😍؟؟؟؟
❓❓❓❓

Read more

Media Removed

خيلى چيزها از خوبيهاى پدرشوهرم تو ذهنم هست كه بنويسم ،ولى اونقدر زيادن كه اينجا جا نميشن ،خلاصه ش كه كنم ميرسم بـه اين كه واقعن بدون اغراق قسم ميخورم عااااشق ترين پدر دنياست ،و فكر نميكنم درون هيچ نسلى پدرى اينقدر از خودش و وجودش و زندگيش براى شادى بچه هاش بگذره ،پدرى كه با يه لبخند بچه هاش بيشتر از خودشون ... خيلى چيزها از خوبيهاى پدرشوهرم تو ذهنم هست كه بنويسم ،ولى اونقدر زيادن كه اينجا جا نميشن ،خلاصه ش كه كنم ميرسم بـه اين كه واقعن بدون اغراق قسم ميخورم عااااشق ترين پدر دنياست ،و فكر نميكنم درون هيچ نسلى پدرى اينقدر از خودش و وجودش و زندگيش براى شادى بچه هاش بگذره ،پدرى كه با يه لبخند بچه هاش بيشتر از خودشون شاد ميشـه ،و با كوچكترين غمشون از خودشون غمگين تَر ،پدرى كه فقط پدر بچه هاش نبوده،پدر يه شـهر بوده ،پدرشوهر من نداره و من وقتى صداش ميكنم بابا فقط بيان اسمش نيست ،از يه جايى از اون ته تهاى قلبمـه ....
.
.
بابا جون بى نظير من ،الهى با تن سلامت و دل شاد سالهاى طولانى سايه تون بالاى سرمون باشـه كه عزت من ،ما ،اين خاندان و اين شـهر از شماست ....♥️
.
تولدتون مبارك همـه مون ♥️
.
.
پ.ن:عكس مربوط بـه جمعه ى قبله كه با يه كم تاخير رسيد بـه دستم 🙊

Read more

Media Removed

Part.47 واااو اين بى نظيره.. . من گفتم و با خوشحالى و تعجب از شيشـه جلو ماشين بـه اسمون خيره شدم. _خب چرا پياده نميشى. با سر نشونـه مثبت دادم و هردو پياده شديم. ريه هامو پر هواى خوب کردم بارون شر شر ميبارييد چشامو بستم و دستامو باز کردم. _جاستين,اين فوق العاده نيست؟ _چرا..چرا هست. اومدو ... Part.47

واااو اين بى نظيره.. .
من گفتم و با خوشحالى و تعجب از شيشـه جلو ماشين بـه اسمون خيره شدم.
_خب چرا پياده نميشى.
با سر نشونـه مثبت دادم و هردو پياده شديم.
ريه هامو پر هواى خوب کردم بارون شر شر ميبارييد چشامو بستم و دستامو باز کردم.
_جاستين,اين فوق العاده نيست؟
_چرا..چرا هست.
اومدو بغلم کرد و کاملا با ولع گردنمو بوسيد.
بعد از اينکه کارش تموم شد گفت: اين نزديکه ها يه رستوران عااااالى هست ... اگه درست يادم باشـه...
سرمو تکون دادم و رفتم سمت ماشين.
جاس: کجااا؟ پياده.
جسى: واقعااا؟
سرشو تکون داد و ما راه افتاديم.
بوى خاک خيس شده و صداى تق تق بارونا کـه به درختا ميخورد و... واااى خدا همـه و همش باور نى بود.
بعد از دو دقيقه پياده روى بـه کلبه اى رسيديم کـه بالاى يه درخت بود.
جاس: ايناهاشش!
با دهنى باز بهش نگاه کردم ( کلبه هه)
_اين.... اين؟؟؟جاستين...من از...ارتفاع ميترسم.
جاس: خخخخخ واقعا؟ بعد بدو بريم!
_جاستيييييين
اون توجهى نکرد و از پله ى طنابى رفت بالا.
_خب جسيکا...خب...تو ميتوتى .
نفسمو دادم بيرون و محکم طنابارو گرفتم اصلا بـه پايين نگاه نکردمو رفتم بالا.
_واى…خدا...من ميتونم...پايينو نگا نکن...پايينو...نگاه...نکن.
جاستين از بالا داد زد: بيااااا ديگههههه.
_اومدم.
بالاخره رسيدم بالا جاستين درو برام باز کرد.
واااااى خدا.. خيلى قشنگ بود همـه چى حالت قديمى داشت.
جاس: چطوره؟
_عاااااليه.خيلى قشنگه.
من يه استيک سفارش دادم جاستينم غذاى مخصوص سر آشپز.
بعد از تموم شدن غذا هوا خيلى تاريک شده بود. ولى اصلا خسته نبودم نميخواستم شب تموم شـه. ميخواستم هميشـه باهاش باشم.
داشتيم حرف ميزديم کـه يه دفعه يه نفر محکم شونـه جاسو گرفت و با عصبانيت...

Read more

Media Removed

. يه وقت هايى دلهره دارى يه وقت هايى نااميدى يه وقت هايى كلافه اى يه وقت هايى هم غمگينى امشب اما بيش از هر شبى همـه ى اين حس ها رو با هم دارم يه جورايى مى ترسم ؛ از #تنـها شدن از از دست از نبودنت از حس تهى شب ها و روزهاى بى تو و اين هولناك ترين حس دنياست؛ #ترس از #تنـها شدن . تو اما واقعى هستى ؛ درست ... .
يه وقت هايى دلهره دارى
يه وقت هايى نااميدى
يه وقت هايى كلافه اى
يه وقت هايى هم غمگينى
امشب اما بيش از هر شبى همـه ى اين حس ها رو با هم دارم يه جورايى مى ترسم ؛ از #تنـها شدن
از از دست دادن
از نبودنت
از حس تهى شب ها و روزهاى بى تو
و اين هولناك ترين حس دنياست؛ #ترس از #تنـها شدن
.
تو اما واقعى هستى ؛ درست ترينى ... انگار بودنت بـه تمام مردگى هاى زندگى پايان مى دهد ... انگار حالا با داشتنت من همان ك نااميد ، غمگين و كلافه تبديل بـه قوى ترين زن دنيا مى شوم ؛ مصمم ، پر انگيزه
انگيزه ى خوشحال بودن كنار ِ تو مى شود تنـها دليل امشب كه بيهوش ابدى نشوم ...

ترس از دست اين خوشبختى كابوس اين شب هاى من ِ
.
📍@youstudio.ir
عرا سردارِ الـف برداشته
@amirmohammad821
پست_موقت

Read more
دوست خوبم صالح محبى دوستدار محيط زيست، براى چالش بى زباله داره با دوچرخه دور ايران رو ميگرده. اينروزها ميهمان سروش صلواتى درون جازموريانـه اين پست از صفحه ايشونـه. @saleh_mohebi به منظور انـهدام یک ملت سه چیز را حتما نابود کرد اول خانواده، دوم نظام آموزشی و سوم الگوها به منظور اولی منزلت زن را حتما شکست به منظور ... دوست خوبم صالح محبى دوستدار محيط زيست، براى چالش بى زباله داره با دوچرخه دور ايران رو ميگرده. اينروزها ميهمان سروش صلواتى درون جازموريانـه 😔 اين پست از صفحه ايشونـه.
@saleh_mohebi
برای انـهدام یک ملت سه چیز را حتما نابود کرد
اول خانواده، دوم نظام آموزشی و سوم الگوها
برای اولی منزلت زن را حتما شکست
برای دومـی منزلت معلم
برای سومـی منزلت دانشمندان و اسطوره ها.

نگم براتون از مسائل و مشکلاتی کـه تو چهار روز تو منطقه قلعه گنج کرمان دیدم 😔🤨.

همون شب اول کـه سروش داشت برام تعریف مـی‌کرد گفتم اینجا سرزمـین عجایبه.

مـیدونستم راس مـیگه ولی باورم نمـیشد.

گفتم حتما بمونم خودم ببینم.

واسه نشون بزرگی مشکل مـیگن عمق فاجعه، اینجا خود فاجعه‌س از عمق گذشته.

از آدم‌های بگم کـه غیر از نون و چایی هیچ غذایی تو زندگیشون نخوردن و نمـیدونن شیرین و شور چی هست اصلا.

معنی واژه‌هایی مثل آرزو یـا خاطره رو نـه تنـها درون فارسی نمـیدونن، حتی معادلی درون زبان محلی هم ندارن و کل رسالتشون درون زندگی اینـه کـه امروز زنده بمونن، گذشته و آینده براشون بی معنیـه. (آرزو =اتفاق مثبتی کـه در آینده منتظر آن هستیم)
(خاطره =واقعه مثبتی کـه در گذشته اتفاق افتاده)

اکثر بچه ها با اینکه مثلا مدرسه مـیرن نمـیتونن فارسی صحبت ن حتی سال بالاتری ها.

اوراق هویتی مثل شناسنامـه و کارت ملی خیلی ها اینجا مشکلات مختلفی داره و هزینـه کرایـه ماشین که تا اداره ثبت رو به منظور پیگیری وضعیت ندارن 😳.

و عملا از همون اندک مزایـای دولتی مثل پوشش کمـیته امداد و یـارانـه کوفتی هم برخوردار نیستن.

یـارانـه لعنتی مـیراث اون بوزینـه کـه یجوری مملکت رو فیتیله پیچ کرد کـه دیگه درست بشو نیس.

همون خانواده‌هایی کـه یـارانـه مـیگیرن هم یجور بدبختن.
واریز یـارانـه مصادف شد با شروع خشکسالی درون منطقه جازموریـان و بیکار شدن اون قشری کـه دامدار و کشاورز بودن،عملا باعث شد عادت ن بـه دریـافت یـارانـه و هیچ کاری به منظور عوض این وضعیت انجام ندن.

یـه بار بـه سروش گفتم اینکاری کـه داری مـیکنی فایده نداره، خیلی مشکل بزرگتر از این حرفاس 😩✋
گفت مـیدونم، ولی مـیشـه از کنار این همـه بدبختی گذشت و ندید گرفت؟؟ من کار درست و ماکزیمم توانم رو انجام مـیدم، حداقل با تموم داستان بی شناسنامـه‌گی شاید بشـه یـه تغییر پایدار ایجاد کرد.
گفت تنـها راه حل پایـان مشکلات اینجا آموزش درست و حسابی بـه بچه هاس.
راس مـیگفت حتما از ریشـه کار کرد وگرنـه هیچی تغییر نمـیکنـه.

ویدیو ها از اوضاع منطقه هست.
یکیش تصادف ماشین معلم ‌های منطقه بود کـه متاسفانـه یک کشته و سه زخمـی داشت و دلیلش هم نامناسب بودن راه بود.‌

Read more

Media Removed

ساعت هفت صبحِ هَر روز فراريم زود پا نشدم هنوز نخوابيدم يكى ام كنارم سردتر از خودم اينجا رسم عشقُ رو انگار بد بلد شدم توام مثه منى نيست شده آنى دنيات مثه اون پاكت وينستون آبى رو مـیز شده خالى چشايى كه خيس و بعدم ريز شد حسابى برات ريسك شده عادى قلم تو دست سلاحِ سرد اين فرشته ها كه ميميرن كنار ... ساعت هفت صبحِ
هَر روز فراريم
زود پا نشدم
هنوز نخوابيدم
يكى ام كنارم
سردتر از خودم
اينجا رسم عشقُ رو انگار بد بلد شدم
توام مثه منى نيست شده آنى
دنيات مثه اون پاكت وينستون آبى
رو مـیز شده خالى
چشايى كه خيس و بعدم ريز شد حسابى
برات ريسك شده عادى
قلم تو دست
سلاحِ سرد
اين فرشته ها كه ميميرن كنار من
سه كامِ حبس
سكانس بعد
زندگى كه ميره تند و من نظاره گر
ميخوام دعا كنم
نمى دونم ولى
كه چى مى خوام ازت
تو بعد بگو كه بى دليل
آسمونت را ندادم پاى اين زمين
سركشيم رو بعد بزار بـه پاى بى كَسيم
غُنچه هاى سبز روى برگه هاى اسكناس
رد پاى عشق ما رو پرده هاى اجتمعاس
نوشته هام كه مثه يه طِلسم بام
يه حس کـه باز بهم ميگه كه
مَشتى كُل راهت اشتباس
اين طرف ها جاى ما نى اصلاً
من ميرم خوبيام باشـه يادگارى اَزم
من ميرم
بد درگيرم
تو اين جنگل با آدما سر سنگينم
#js
🌹

Read more

Media Removed

هميشـه با شروع سال تحصيلى جديد، فكر مى كردم كه امسال با كدوم يكى از دوستام يا همكلاسيهام صميمى تر مى شم...يا اينكه اصلا با پيدا كردن يه دوست جديد يه دنياى تازه اى با اين رفيق خواهم داشت... اين موقع هاى سال كه مى رسيد تكليف روشن ميشد كاوه ،على خ ،مـهدى ع، محمد ج ، امير ، رضا ب، برديا ، محسن ش، فريد، فرزان و البته ... هميشـه با شروع سال تحصيلى جديد، فكر مى كردم كه امسال با كدوم يكى از دوستام يا همكلاسيهام صميمى تر مى شم...يا اينكه اصلا با پيدا كردن يه دوست جديد يه دنياى تازه اى با اين رفيق خواهم داشت...
اين موقع هاى سال كه مى رسيد تكليف روشن ميشد كاوه ،على خ ،مـهدى ع، محمد ج ، امير ، رضا ب، برديا ، محسن ش، فريد، فرزان و البته ساسان كه هم همكلاسى بود و هم همسايه وشد يار دبستانى ...
گاهى هم نميشد اونجور رفيقى كه دلت مى خواد باهات همكلاس بشـه!مثل هنرى كه شد يار دبيرستانى ...
حالا بعد از سالها سر اجراى نمايش بولدوزر ، درست تو دو شب متوالى ، و بى اينكه با خبر باشم دو که تا رفيق از سالهاى دور منو سورپرايز كردند و با اومدنشون منو شاد! واضحه كه رفاقتشون رو ميشـه از اعماق قلب حس كرد ... و چقدر شيرينـه طعم خوش اين رفاقت!
مى گن دوستان ان و برادرانى هستند كه آدم خودش انتخابشون مى كنـه... من كه هنوز از انتخابم راضيم و روز دوستان خوبمو بـه همشون تبريك مى گم بـه ويژه بـه ساسان يار دبستانى و هنرى يار دبيرستانيم كه عكساشون رو تو همين پست گذاشتم
والبته بـه دوستانى كه اين سالها واقعا لطف و محبتشون ، همراه لحظه لحظه زندگى من بوده...
حسين مـهران ياسر رامين آرش اميرمجتبى هادى بابك شـهرام ايمان عليرضا محسن سيامك رضا وحيد محمود امين هومن نيما عارف حسين شـهاب مـهدى حامد على سياوش سعيدرضا پوريا مرتضى ميثم ابراهيم حميد مـهدى بهنام بنيامين دانيال محمدرضا يونس بهرام و ...
🌺🌸دوستان خوبم هر روز ، روز شماست و شادباش هر روزه من بدرقه ى زندگى شما عزيزان🌸🌺
————————————————————————
راستى نمايش🚜بولدوزر🚜 براى يك هفته تمديد شده و شما عزيزانى كه تمايل بـه ديدن اين نمايش دارين، از يكشنبه که تا جمعه ى آينده ساعت ٢١ مى تونين تماشاگر اين نمايش باشين.🌹
تهيه بليط از سايت :tik8.com

Read more

Media Removed

. يه شب وقتى خوابم بيا بيدارم كن بيا و اسمم و آروم درون گوشم بگو بگو حديث پاشو بالاخره داره برف مياد من با كلى شوق و ذوق بلند ميشم آخه ميدونى كه چرا؟! چون ديگه خورشيد آدمك برفى آرزوهامو آب نميكنـه آخه من با رويا هاى يخ زدم آدم برفى درست ميكنم هر روز اما هروز خورشيد اين خورشيد نامرد با آن پرتوهاى قدرتمندش ... .
يه شب وقتى خوابم بيا بيدارم كن بيا و اسمم و آروم درون گوشم بگو
بگو حديث پاشو بالاخره داره برف مياد من با كلى شوق و ذوق بلند ميشم آخه ميدونى كه چرا؟!
چون ديگه خورشيد آدمك برفى آرزوهامو آب نميكنـه آخه من با رويا هاى يخ زدم آدم برفى درست ميكنم هر روز اما هروز خورشيد اين خورشيد نامرد با آن پرتوهاى قدرتمندش آدمك منو آب ميكنـه
آرزو ها قبلاً ها با نور و گرما جون ميگرفتن اما الان آرزوهاى من با نور گرما آب ميشوند گوش ميدى؟!
با تو هستم بعد يه شب وقتى خواب بودم نزار ديگه خواب روياهامو ببينم بزار خوابم هم خواب زمستان باشـه بزار آرزوهاى يخ زدم و آدم برفى كنم
پس بيدارم كن نگذار بخوابم که تا زمستان،زمستان كه بيايد ميخواهم با خيال راحت بـه خواب زمستانى بروم تنـها و آرم بى خورشيد و گرما...

Read more

Media Removed

خب رسيديم بـه گفتن حقايق دوباره !! راستش من اين چند ماه اخير كه از ايران اومدم بيرون !! با دو که تا رابطه برقرار كردم كه جفتشونم ميدونيد چى شد !! جفتشونم خطر شدن هم واسه آبروم هم واسه انرژيم و هم واسه شعرام و آهنگام !! با يكيشون كه ازمون عكس گرفتن پخش كردن تو رستوران و يكيشونم عكس يواشكى گرفت و تهديد بـه ... خب رسيديم بـه گفتن حقايق دوباره !! راستش من اين چند ماه اخير كه از ايران اومدم بيرون !! با دو که تا رابطه برقرار كردم كه جفتشونم ميدونيد چى شد !! جفتشونم خطر شدن هم واسه آبروم هم واسه انرژيم و هم واسه شعرام و آهنگام !! با يكيشون كه ازمون عكس گرفتن پخش كردن تو رستوران و يكيشونم عكس يواشكى گرفت و تهديد بـه پخش كرد !! يكيشون كه همون يه شب بود و بعد يه شب خودشو نشون داد و يكيشونم چند روز بيشتر دووم نياورد !! بقيه شم كه تنـها بودم !! تو دوبى هم كه كلا هر تنـهاى بيكارى ميبينى مطمئن باش بيزينسيه با اين وضع دلار 😅 البته نـه فقط دوبى 😉 تركيه و بقيه ى جاها هم همينـه !! گفتم شايد اى ايران و دوبى و تركيه اينجورين !! شايد گرجستان كه پلنگ كمتره اش بهتر باشن و پاك تر باشن و بشـه با يكيشون دوست شد بلخره و بعد كار سنگين بتونى با يكى صحبت كنى و يه چايى بخورين باهم و خستگيت درون شـه !! امّا اينجا هم با هر كى حرف زدم همون اولش بلاك شد و اصلا بـه ديدن هم نرسيدن 😅 اصلا نميفهميدن دارن با كى حرف ميزنن و فكر ميكردن منم يه عمله ام كه افتادم دنبالشون و شماره بدم 😅😂 اينـه كه فهميدم مشكل از اى ايرانى تو ايران يا تركيه يا دوبى و گرجستان نيست !! مشكل كلا از ايرانيه كه نـه احترامو درست فهميده !! نـه ارتباطو !! نـه فرق آدمارو با هم ميدونـه !! فكر ميكنن از همـه بايد بكنن !! بـه همـه بايد بى احترامى كنن و همـه بايد بيوفتن دنبالشون و همـه بايد از كار و همـه چيشون بزنن بـه خاطر اينا ، بعد اينا هر وقت حال داشتن و حاظر بودن و بيكار بودن بيان 😅 ولى من اين مدلى نيستم و با كسى كه احتراممو حفظ نكنـه رابطه برقرار نميكنم !! بعد درنتيجه تو اگه بخواى آدم درستى باشى و احترام خودت رو حفظ كنى فقط و فقط بايد تنـها بمونى و هيچ راه ديگه اى بين جماعت ايرانى نيست !! مگر اينكه بـه فكر دوست يا زن خارجى باشى !! اينايى كه بهت ميگم عين واقعيت و عين حقيقته و فقط ازش استفاده كن !! همين !! ٧٨

Read more

يك روز يخِ زمستونى تو دهاتِ "مورشا". همـه چپيديم تو اتاق "نيا وسيله" خواننده ى هشتاد و يك ساله ى كولى. نـهار سوسيس خونگى و سوپ دسپخت زنش "تيتا" كه هشتاد سالشـه و لچك بـه سر با همـه ميگه و ميخنده. بعد از نـهار هم ساز و . مگه چاره ى ديگه اى هم هست اصلا؟ پسرش با ساز چكشىِ سامبال و همسايه ها هم با اكارديون و كنتراباس. ... يك روز يخِ زمستونى تو دهاتِ "مورشا". همـه چپيديم تو اتاق "نيا وسيله" خواننده ى هشتاد و يك ساله ى كولى. نـهار سوسيس خونگى و سوپ دسپخت زنش "تيتا" كه هشتاد سالشـه و لچك بـه سر با همـه ميگه و ميخنده. بعد از نـهار هم ساز و . مگه چاره ى ديگه اى هم هست اصلا؟ پسرش با ساز چكشىِ سامبال و همسايه ها هم با اكارديون و كنتراباس. باهم سالهاست از عروسى هاى دهات که تا پاريس و بروكسل و بخارست كنسرت دادن. كيفى داد گرم شدن وخِ اين سازا و دست ساز تو سرماى زير صفر.
راستى، خيلى وقته كه از كوليا مينويسم و باهاشون همپياله شدم. كولياى واقعى كه اجدادشون بـه هندوستان ميرسه و قرن ها ى اروپايى ها بودن و هنوز هم زير فشار تبعيض اند. با وجود لذتش، نوازندگى براشون يك رسم و معيشته نـه تفريح. و سفر هم براشون فرار از بيچارگيه نـه جهانگردىِ بى دغدغه. آدمـهايى كه معاشرت و زندگى باهاشون آسون نيست و امضاى شراكت با بدبختى هاشون رو ميطلبه. بعد از فروپاشىِ بلوك شرق، موسيقى شون بـه كمك اروپايى ها جايگاه خودشو پيدا كرد ولى تو گيرودارِ تبليغات، فرهنگشون هم مثل يك كالا تو ويترينـها و فيلمـها بـه استثمار رفت. كلمـه ى "جيپسى" يا "گيتان" يك فحش نژاديه كه اين مردم قرن ها تحمل كردن و الان مد شده هر بچه پولدارى كه ميره جهانگردى و "هيچهايك بازى" يا هر نوازنده الكى رو خودش ميزاره. دوست دارم اونايى كه اسم خودشون رو جيپسى گذاشتن رو بيارم تو دهات كلجان و ولشون كنم اونجا يه هفته. ولى چرا راه دور؟ سر چهار راه هاى وطن هم هستن "چيپسى" هاى واقعى كه فروشندگى و نوازنگى ميكنن. ادمـهايى كه بعضيهاشون هنوز بى شناسنامـه اند و"جيپسى" بودن واسشون پز نيست. چرا دروغ بگم منم از اين ادا بازيها درون مياوردم، ولى چهار سال پيش كه اومدم اينجا و اجازه پيدا كردم باهاشون زندگى كنم و بشينم پاى سازشون، مچاله كردم اون جلدِ تقلبى ام رو انداختم اش سطل خاكروبه. من صد سال ديگه هم چه اينجا باشم چه شيكاگو، هنوز يك ايرانىِ وامونده و جا مونده ام. با عقده هايى كه سال پنجاه و هفت تنـها يكى از هزار گره شـه. تو هم مثل منى. ميدونم عزيزم. كولى ها هم مثل من و تو اند. اين تنـها وجه اشتراك ماست با كوليا. و تيرگىِ موهامون. ولى اشكال نداره. آدمـهاى بى عقده خسته كننده اند.
#جيپسى

Read more

Media Removed

روزگارتان خوش خيلى وقته با خودم كلنجار مى رم كه عكس تو پيجم بزارم يا نـه؟! درچند ماه اخير هر روز خبراى بد و استرس زا ايران ما بوده و هست مى دونم حتى توى كشورهايى كه جنگ هم وجود دارد جوان ها عاشق مى شوند، ازدواج مى كنند و بچه دار مى شوند، مى دونم بچه ها بازى مى كنند و شيطنتشون ادامـه دارد! بعضى روزها كه ... روزگارتان خوش
خيلى وقته با خودم كلنجار مى رم كه عكس تو پيجم بزارم يا نـه؟!😔
درچند ماه اخير هر روز خبراى بد و استرس زا ايران ما بوده و هست😔
مى دونم حتى توى كشورهايى كه جنگ هم وجود دارد جوان ها عاشق مى شوند، ازدواج مى كنند و بچه دار مى شوند، مى دونم بچه ها بازى مى كنند و شيطنتشون ادامـه دارد!
بعضى روزها كه حالم بهتره عكاسى مى كنم چون روز اول كه پيجم رو باز كردم جهت يادگارى و آرشيو براى خودم بود و فكر نمى كردم كلى دوست مجازى و حقيقى پيدا كنم كه حتى وقتى فعال نيستم آنفالو نمى كنن و پيام مى فرستند كه بى خبرى!
حتى بـه اين فكر كردم مدتى پيجم را قفل كنم ولى واقعيت لطف همون دوستان باعث شد اين كار رو نكنم.
و اينكه اگر عكسى هم مى گذاريم نشون دهنده ى اين نيست كه ( همـه چى آرومـه من چقدر خوشحالم😉 )
ولى زندگى هم ادامـه دارد و جلو جريانش رو نمى شود گرفت!
و اينكه ما بـه جز ديدن خبرهاى تاسف بار نياز بـه زيبايى ها هم داريم.
واقعيت ميزان اضطرابى كه من درون مراجعين عاديم مي بينم نـه مراجعينى كه بيمار روانى محسوب مى شوند برايم بسيار جاى نگرانى دارد
پس لطفا خوبى و مـهربانى را تمرين كنيم و گسترش دهيم.
لطفا زير عكس ها و مطالبى كه اينستا مى بينيد كامنت منفى و ناسزا ننويسيد .
فردى كه حرفى مى زند درون جهت تحريك بقيه دنبال گرفتن توجه منفى هست و از ناسزاهاى شما ناراحت نمى شود بلكه اين شما هستيد كه عصبى مى شويد.
ممنون از همراهى همـه ى دوستان
خواندن كامنت هاى شما هميشـه بـه من انرژى داده .
———————————
دوستان براى گرفتن وقت مشاوره حضورى مى توانيد با شماره ى ٠٩٠٣٥٦٧٧٥٥٦ درون غرب تهران ساعت ٢-٤ تماس بگيريد

Read more

Media Removed

. رفتنت زخم عميقى هست كه بر دل مانده زخم مانند رفيقى هست كه بى مانند هست بند بند بدنم درون تب تو مى سوزد گاه خاموشى يك شعله بـه آهى بند هست بعد تو شـهر چه تنگ هست شبيه دل من دل من بعد تو آشفته شبيه شـهر هست كودك پيرِ درونم بـه تو وابسته شده بعد تو با همـه حتى خودِ من هم قهر هست راه مى افتم و مى افتم و مى افتم آه… يادت ... .
رفتنت زخم عميقى هست كه بر دل مانده
زخم مانند رفيقى هست كه بى مانند است
بند بند بدنم درون تب تو مى سوزد
گاه خاموشى يك شعله بـه آهى بند است

بعد تو شـهر چه تنگ هست شبيه دل من
دل من بعد تو آشفته شبيه شـهر است
كودك پيرِ درونم بـه تو وابسته شده
بعد تو با همـه حتى خودِ من هم قهر است

راه مى افتم و مى افتم و مى افتم آه…
يادت افتادن من كار بـه دستم داده
بام تهران دگر از ديدن من خسته شده
تشت رسوايى من از سر بام افتاده

هر كه چشمش بـه تو افتاد بـه جانم افتاد
كوه درماندگى ام را نتوان پنـهان كرد
غيرتم كشت كه معشوق جهانى ليكن
روز و شب عربده با خلق جهان نتوان كرد

عقل مى گفت كه بى عقل فراموشش كن
عشق مى گفت رهايش كن و در بند بمان
مثل يك مرد درون آغوش خودت اشك بريز
از كنارش برو درون حسرت لبخند بمان

عشق مى گفت رهايش كن و دربند بمان
دورى اش بهتر از آن هست كه نابود شود
با تو ام كوزه ى لبريز ترك ، اسراف است
او كه درياست درون آغوش تو محدود شود

آمدم مثل پلنگى كه تمام شب را
تا سحرگاه دويد و به ته ماه رسيد
آمدم شعر بخوانم كه مردد بشوى
آمدم که تا نروى رفتن ات از راه رسيد

آمدم که تا بسپارم بـه خدا جانم را
بوسه ى آخرمان قبل شكفتن پژمرد
آمدم بدرقه با كاسه ى آبى درون چشم
چشمم افتاد بـه تو سيل مرا با خود برد

گفتى از دورى من غرق شدى درون بغضت
گر تو را فاصله آزرد مرا خواهد كشت
سرنوشت من و ريل و تو گره خورده بـه هم
آن قطارى كه تو را برد مرا خواهد كشت

شعری از کتاب #همـهمـه_های_بی_هم کـه از فردا مـی توانید درون غرفه‌ی محترم #موسسه_انتشارات_نگاه تهیـه بفرمایید. #صابر_قدیمـی
راهرو سی و یک؛ غرفه نـه .

Read more

Media Removed

اتابك تصميم اش رو گرفته بود. اينكه اتابك تصميم بگيره، امر عادى اى تو خانواده ما نيست. همگى ژن بيخود و لعنتى رودروايسى و خجالت و تا آخرين دقيقه هاى هر اتفاق سكوت كردن رو از پدرم تمام و كمال بـه ارث برديم. اصلا اين اتفاق طبيعى نيست كه فرزند ارشد خونـه زنگ بزنـه بـه ته تغارى و بگه؛ ببين، من مى ترسم بيام بدرقه اتابك ... اتابك تصميم اش رو گرفته بود. اينكه اتابك تصميم بگيره، امر عادى اى تو خانواده ما نيست. همگى ژن بيخود و لعنتى رودروايسى و خجالت و تا آخرين دقيقه هاى هر اتفاق سكوت كردن رو از پدرم تمام و كمال بـه ارث برديم. اصلا اين اتفاق طبيعى نيست كه فرزند ارشد خونـه زنگ بزنـه بـه ته تغارى و بگه؛ ببين، من مى ترسم بيام بدرقه اتابك و گريه ام بگيره و نتونم مثل خودمو كنترل كنم. بـه نظرت چكار كنم؟ يا م كه عاشق اتابكه، بياد بغلم كنـه و با خيسى چشماش كه ماليده ميشـه بـه تيشرتم بگه؛ اگه اتابك بره من چكار كنم؟ يا مادرم پشت تلفن زار زار گريه كنـه كه بهترين بچه ام داره دور ميشـه، من دلم تنگ شد، پاشم كجا برم؟ يا پدرم پشت تلفن بغض شو قورت بده و در برابر دلدارى من بعد پنج دقيقه بگه؛ ميشـه بعدن بهت زنگ ب و نتونـه جلوى گريه شو بگيره! اينارو اولين بار اينجا مينويسم و هيچ كدوم از اين آدما نمى دونند كه دلتنگى شونو تكيه بـه من كه كوه صبرشون باشم. اما واقعا هيچ كس بـه اندازه من بـه اتابك نزديك نبود. من تو اين شـهر و اين خاك، يه رفيق سى و سه ساله ام رو بدرقه كردم كه بره! چجورى؟ با استندآپ كمدى درون ساعت ٣ شب که تا فضاى ملتهب دلتنگى رو قبل از اتابك راهى كرده باشم. هم مدرسه و هم تيمى و هم بازى و همسفر و هم درد و هم راه و همدم و هم نفس و هم چيزى كه ميان دو برادر ميتونيد حدس بزنيد رو ما سالها براى هم كم نذاشتيم. روزى كه خبر لاتارى شو داد، ازمير بودم، جلوى درون دانشكده كه اينترنتم فول باشـه و قطع و وصل نشـه. گفت يه چيزى ميگم بـه هيشكى نگفتم. گفتم چى؟ گفت لاتارى برنده شدم!!! لان!! چى؟؟ خوشحالى بيش از حدى براش داشتم. اتابك آدم اينجا نبود. يك آدم بى نـهايت خونسرد و آرام و مخفى ترين مـهربان دنيا. شك ندارم كه بهترين عضو خانواده ماست و حتى فاميل بدون ترديد. بدون يك اپسيلون ذهنيت منفى و يا هر چيز ديگه. مگه ميشـه انقدر زلال باشى رفيق؟ كجاى جهان ايستادى؟ از كدوم سياره اومدى؟ بذاريد اعتراف بكنم. برخلاف همـه كه ميخواستن اتابك نره، من تمام قد پشتش وايسادم. و ميدونم اونجا بهترين ها براش رقم خواهد خورد. اعتراف مى كنم كه هرقدر سعى ميكنم آدم خوبى باشم، يه تار موى اتابك هم نشدم. اعتراف مى كنم كه تنـها ماندم. تنـها مانديم. مـهربانى مان كوچ كرد. معناى چشم بسته اعتماد كردن رو گم كردم. امروز افسرده و آرام ام. رفتم كنار مادرم دراز كشيدم و بغلش خوابيدم. نـه بخاطر خودم، بخاطر چشماى غمگينش كه نياز داشت بوى پسر دور شده اش رو تو تن من احساس كنـه. و آخر سر بايد بگم: حال همـه ى ما خوب ست، اما تو باور كن! / ياور هميشـه مومن، تو برو سفر سلامت..

Read more

Media Removed

من پيش از تو ؛ يك نااميد و بى برنامـه و بى هيچ هدفى براى آينده ى مبهمِ خود بودم تنـها ، با كمى شيطنتِ جامانده از كودكى ام... مغرور ، اما غمگين ... نيمـه شبها از سركار بـه خانـه ى بـه هم ريخته ام ميرسيدم و براى خوابيدن تقلا نميكردم قرص هاى خوابِ آبى رنگم را با يك ليوان آب ميبلعيدم و دراز ميكشيدم درون تختِ ... من پيش از تو ؛
يك نااميد و بى برنامـه و بى هيچ هدفى براى آينده ى مبهمِ خود بودم
تنـها ، با كمى شيطنتِ جامانده از كودكى ام...
مغرور ، اما غمگين ...
نيمـه شبها از سركار بـه خانـه ى بـه هم ريخته ام ميرسيدم و براى خوابيدن تقلا نميكردم
قرص هاى خوابِ آبى رنگم را با يك ليوان آب ميبلعيدم و دراز ميكشيدم درون تختِ كوچكم
يك ليوان چاى سبز سمتِ چپم
زير سيگارى روى شكم ام
و بهمن لاى انگشتانِ دستِ راستم كه از كارِ طاقت فرساى كافه، از ساعد که تا گردن ميسوخت
سيگار پشتِ سيگار از پنجره بـه آسمانِ روبرويم زُل ميزدم و آرزوهايم را بـه تاريكىِ شب دود ميكردم...
تا آرام... آرام... خواب چشمـهايم را بدرد...
من پيش از تو حتى براى خودم هم سرد بودم
من قبل از تو دلشكسته و تنـها بودم...
تو اما آمدى...
نـه با اسب سفيد و نـه با چهره ى هاليوودى كه دل درون نگاهِ اول بِبرد...
آمدى با يك بغل مـهربانى
با عشقى بى نـهايت بـه من و دنياى درهم برهم ام...
من را از تخت بيرون كشيدى و زير آسمان بـه ديدن ستاره ها بُردى ،
آرزوهايم را شمردى، درون قلك خود انداختى و يكى يكى اجابت كردى...
هرچه كردى و هرچه خواستى براى خندان كردنـهاى من بود... بـه چشمـهاى رنگِ شب ام اميد دادى بـه فرداى بهتر و زندگىِ من، زندگىِ تو، تبديل شد بـه زندگىِ "ما"

Read more

Media Removed

زیـارت مختصر امام رضا علیـه السلام . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا وَلِىَّ اللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا حُجَّهَ اللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا اِمامَ الْهُدى وَالْعُرْوَهَ الْوُثْقى وَرَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى ... زیـارت مختصر امام رضا علیـه السلام
.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا وَلِىَّ اللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا حُجَّهَ اللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا اِمامَ الْهُدى وَالْعُرْوَهَ الْوُثْقى وَرَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى ما مَضى عَلَیْهِ آبآؤُکَ الطّاهِرُونَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلى هُدىً وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ اِلى باطِلٍ وَاَنَّکَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَاَدَّیْتَ الاَْمانَهَ فَجَزاکَ اللَّهُ عَنِ الاِْسْلامِ وَاَهْلِهِ خَیْرَ الْجَزآءِ اَتَیْتُکَ بِاَبى وَ اُمّى زآئراً عارِفاً بِحَقِّکَ مُوالِیـاً لاَِوْلِیآئِکَ مُعادِیـاً لاَِعْدآئِکَ فَاشْفَعْ لى عِنْدَ رَبِّکَ
.
.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا مَوْلاىَ یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَرَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْهادى وَالْوَلِىُّ الْمُرْشِدُ اَبْرَءُ اِلَى اللَّهِ مِنْ اَعْدآئِکَ وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ بِوِلایَتِکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَرَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
.
.
سلام بر تو اى ولى (و نماینده ) خدا و فرزند ولى او سلام بر تو اى حجت خدا و فرزند حجت او سلام برتو اى پیشواى هدایت و رشته محکم حق ، و رحمت خدا و برکاتش نیز بر تو باد گواهى دهم کـه تو بـه همان راهى رفتى کـه پدران پاکت بدان راه رفتند درودهاى خدا بر ایشان باد اختیـار نکردى کورى (گمراهى ) را بر هدایت و تمایل نگشتى از حق بسوى باطل و تو براستى خیرخواهى کردى براى خدا و پیـامبرش و پرداختى امانت را بعد خداوند پاداشت دهد از دین اسلام و مسلمانان بـه بهترین پاداش ، آمده ام پدرم و مادرم بـه فدایت بـه درگاه تو براى زیـارت با معرفت بـه حق تو و دوستدارم دوستانت را و دشمنم با دشمنانت بعد شفاعت کن از من درون نزد پروردگارت
.

سلام بر تو اى مولا و سرور من اى فرزند رسول خدا و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد گواهى دهم کـه توئى امام راهنما و سرپرست با رشد و هدایت بیزارى جویم بدرگاه خداوند از دشمنانت و تقرب جویم بدرگاه خدا بوسیله دوستى تو درود خدا و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد
.
⚫بیست وسوم ذی القعده؛
سالروز شـهادت مظلومانـه شمس الشموس؛
انیس النفوس، غریب الغربا و معین الضعفاء؛
آقا و ولی‌نعمتمان؛
حضرت امام علیّ بن موسی الرّضا علیـه السلام
را بـه محضر قطب عالم امکان؛
حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف،
و عموم شیعیـان جهان تسلیت و تعزیت عرض مـی‌نماییم‌.
.
.

#حرم_مطهر_امام_رضا_علیـه_السلام
#روز_زیـارتی_امام_رضا_علیـه_السلام
.
✔ #پست_مشترک
.
.
#امام_رضایی_ها

Read more

Media Removed

"يه كَسايى تو دنيا هستن كه بـه هزار نفر مى ارزن..." البته فكر ميكنم اين ديالوگ مربوط بـه فيلم زيباى #دلشدگان اثر بـه ياد ماندنىِ زنده ياد #على_حاتمى بزرگ باشـه كه من درون اينجا درباره استاد #محمد_رضا_شجریـان استفاده اش كردم... بـه نظر من چيزيكه #استاد_شجريان رو از ساير خوانندگان بزرگ و ديگر ... "يه كَسايى تو دنيا هستن كه
به هزار نفر مى ارزن..."
البته فكر ميكنم اين ديالوگ مربوط
به فيلم
زيباى #دلشدگان اثر بـه ياد
ماندنىِ زنده ياد
#على_حاتمى بزرگ باشـه كه من درون اينجا
درباره استاد #محمد_رضا_شجریـان استفاده اش كردم...
به نظر من چيزيكه #استاد_شجريان رو از ساير خوانندگان بزرگ و ديگر اساتيد #آواز و #موسيقى_ايران متمايز ميكنـه؛ شناخت و آگاهى و تحقيق
درباره موسيقى فولكولوريك و نواحى ايران و جهان، تسلط اساسى بـه خواندن دستگاه هاى قرآنى، دانستن رديفهاى مختلف آوازى، نواختن ساز و احاطه بـه رديف هاى موسيقى، دانستن عروض و قافيه، شناخت بسيار و تسلط كم نظير بـه شعر و ادبيات ايران و همينطور تلفيق شعر و موسيقى و درنـهايت تمرين و ممارست بسيار درون سبكهاى اجرايىِ اساتيد قديمى خصوصا دوره #قاجار مى باشد.
من سالهاست بـه صداها و نواهاى
مختلفى درون موسيقى اصيل ايرانى گوش دادم و مدام درون ذهنم اونا رو
تجزيه و تحليل كردم. صداهاى زيبا
و ماندگار زيادى رو شنيدم اما با احترام بى اندازه بـه تمام اساتيد بزرگ، بـه حق هيچكدام اينـهمـه در
انتخاب درست دستگاه هاى موسيقى، ورود و خروج بـه رديف ها و دستگاه هاى و گوشـه هاى مختلف آوازى، زير و بم هاى
دلچسب و مـهارت درون رفت و آمد
به كوچه بعد كوچه هاى آواز ايرانى، که تا اين حد پيوسته و تاثير گذار عمل نكردن...
به هر حال، دلم خواست قبل از
تبريك سالگرد تولد اين مرد بزرگ
و تاثير گذار درون هنر اين مملكت،
نظرم رو نسبت بهشون بگم.
اميدوارم خداوند بـه ما اين فرصت
رو بده که تا شاهد سلامتى و بهبود احوالشون باشيم و دوباره بتونيم
صداى ملكوتى و بى نظيرشون رو
بطور زنده بشنویم و از محضرشون استفاده کنیم🙏
تولدت مبارك اى طلايى ترين
حنجره كشورم🎂الهى زنده باشى
🙏🏼😍🌹
#كورش_تهامى
#كوروش_تهامى
@homayounshajarian
@officialshajarian
@sohrabpournazeri

Read more

آدم ميمونـه روى اين حجم حقارت چى اسمى بذاره! . احمد جان، تو اين قدر حقيرى كه دارى از نردبان برادر شـهيدت بالا ميرى. اگه آدم بودى از اسم خودت مايه ميذاشتى رفيق. درون ضمن ليدر #سپيدرود رو "بى تربيت"، "بى فرهنگ" و "بى ادب" معرفى كردى و اسمش رو "سوسن خانم" خطاب كردى. برار جان، اگه اىْ نفر بخوايه أ وسط بى ... آدم ميمونـه روى اين حجم حقارت چى اسمى بذاره!
.
احمد جان، تو اين قدر حقيرى كه دارى از نردبان برادر شـهيدت بالا ميرى.
اگه آدم بودى از اسم خودت مايه ميذاشتى رفيق.
در ضمن ليدر #سپيدرود رو "بى تربيت"، "بى فرهنگ" و "بى ادب" معرفى كردى و اسمش رو "سوسن خانم" خطاب كردى.
برار جان، اگه اىْ نفر بخوايه أ وسط بى ادب و بى تربيت ببه، أون اىْ نفر قطعن تويى كى از خودت هيچى نَرى و نام بزرگ تى پِئرا، با تى دهان كثيف بـه زبان آورى.
.
منم از شوراى محترم تأمين خوايم كى افراد لمپن و بى ادب و بى تربيتى چون توئه جَمعا كونى.
.
#ادمين_نوشت: من اصلن اين ليدر سپيدرود رو نميشناسم. بـه نظرم كه بى خود و بى جهت دارن بزرگش مى كنند. که تا امروز با خودم ميگفتم اگه عدم حضور يك نفر، ميتونـه جو رو آروم كنـه، اجازه ندند اون ليدر وارد ورزشگاه بشـه. اما با شنيدن صحبت هاى اين مرد لمپن بى تربيت، مصرّم كه حتمن اون ليدر بره ورزشگاه.

Read more

Media Removed

كلّيت و ريشـه ى نقاشى هام از يك نوع پوچى حاصل ميشـه . من عقيده دارم هيچ چيز بـه خودى ه خود هيچ معنى اى نداره و اين ما هستيم كه بـه همـه چيز معنا ميبخشيم، و در واكنش بـه اين اصل، مغز من علاقه داره معناى قديمى ه هر چيزى رو حذف كنـه و هر چيزى رو بى معنى نگه داره، و اين مسئله اين شانس رو بـه من ميده كه بتونم تمام چهار چوب هاى واقع ... كلّيت و ريشـه ى نقاشى هام از يك نوع پوچى حاصل ميشـه . من عقيده دارم هيچ چيز بـه خودى ه خود هيچ معنى اى نداره و اين ما هستيم كه بـه همـه چيز معنا ميبخشيم، و در واكنش بـه اين اصل، مغز من علاقه داره معناى قديمى ه هر چيزى رو حذف كنـه و هر چيزى رو بى معنى نگه داره، و اين مسئله اين شانس رو بـه من ميده كه بتونم تمام چهار چوب هاى واقع درون جهان رو درون ذهنم حذف كنم و حالا از اول اونجور كه دلم ميخواد بسازمش
به عنوان مسال درون يك كادر ميبينيم بچه اى كه دست مادرش رو گرفته و داره بـه سمت يه دلقك ميكشـه و مادر بى توجه داره بـه يه مانكن با لباسِ زنانـه نگاه ميكنـه ممكنـه براى همـه ى ما بـه طريقى داراى يك معنى باشـه (اگر با همون چهارچوب ها نگاه كنيم بـه تصوير) اما بـه نظر من اين تصوير همومقدر بى معنى ه كه اين تصوير: كه دلقكى درون حال ليس زدنِ سر يه بچه س درون حالى كه مادرش داره سرِ يه مانكن رو ميكنـه تو ماتحتِ دلقك
يا بـه نوعى هردوشون ميتونن مفهوم داشته باشن
اما تصوير دوم نشان از شكستنِ قوانين داره
من علاقه ى بسيار زيادى بـه ايجاد سوال درون بيننده و همچنين زير سوال بردن تمام چهارچوب ها و قوانين و ارزش هاى بيننده دارم
تمام اين اتفاقات درون نقاشى هاى من بـه صورت كاملاً ناخوداگاه و بدون برنامـه ريزى ميوفته
يه تصوير پوچ كه بـه نظر مياد مفهومى داره
اما انگار نداره
به نظر مياد احساسى درش هست اما انگار نيست
و درون نـهايت شما چيزى رو درون تصوير ميبينيد كه خودتون هستيد نـه چيزى كه من ميخوام
و اين چيزى ه كه من ميخوام

Read more

Media Removed

#فاصله يعنى #مرگ بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست همچو عرخ مـهتاب کـه افتاده درون آب درون دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن هست مثل شـهری کـه به روی گسل زلزله هاست باز مـی پرسمت ... #فاصله يعنى #مرگ
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست

همچو عرخ مـهتاب کـه افتاده درون آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شـهری کـه به روی گسل زلزله هاست

باز مـی پرسمت از مساله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همـه ی مساله هاست.. #فاضل_نظری

پ.ن:صبرم تموم نشده بود کـه تو عزم رفتن کردى،هنوز خيلى از سوال هام بى جوابن. گله اى نيست وقتى ميدانم هيچبيشتر از من دوستت نخواهد داشت.منو درياب قبل از غرق شدن
#lost #bad_love
#روزنـه #عشق #شعر #غزل #تبريز
#ماندگار

Read more

Media Removed

الان يه سرى ميگن بدنى نداره اگه جرات داشت مسابقه ميداد ‎ من از مسابقه نميترسم؛ از بيمارى و معلوليت و مرگ بى دليل ميترسم سالهاست ميگم اين رشته يه سبك زندگيه نـه ورزش قهرمانى! این چه قهرمانيه كه بايد ٢٠ مدل دارو تو بدنت بكنى این چه ورزشيه كه قهرمان ميشى بعدش تو ميمونى و هزار و يك بيمارى صعب العلاج ... الان يه سرى ميگن بدنى نداره اگه جرات داشت مسابقه ميداد ‎
من از مسابقه نميترسم؛ از بيمارى و معلوليت و مرگ بى دليل ميترسم

سالهاست ميگم اين رشته يه سبك زندگيه نـه ورزش قهرمانى!
این چه قهرمانيه كه بايد ٢٠ مدل دارو تو بدنت بكنى
این چه ورزشيه كه قهرمان ميشى بعدش تو ميمونى و هزار و يك بيمارى صعب العلاج و لاعلاج، تو بمونى و يه نگاه بی حرمت عموم جامعه، تكرار ميكنم عموم اجتماع نـه عده اى تو باشگاه

واى از روزى كه حرفه اى هم بشى!!!ديگه فقط بزن و بزن و بزن، سخت ترين تمريناتو تو بدترين شرايط اقتصادى ايران بكنی، سخت ترين رژيمو بگيری و بعد اگه شانس بيارى و ديده بشى و اسير زد و بنداى پشت پرده نشى شايد بشى قهرمان!

حالا چى؟ تو ميمونى يه ماشالله ماشالله، اونم واسه يه زمان محدود و كلى هزينـه و يه خروار بيمارى رنگ و وارنگ از كبد و كليه گرفته که تا قلب و اعصاب كه درون انتظارته

بعدش چی؟ يه ويزاى صادر نشدنى بـه امريكا
يه حسرت و بعد ميشى يه مُـربى!
بزار بهت بگم اين روزها مربيهاى پردرامد علم اين رشته رو بدست اوردن، دوره هاى مربيگرى گذروندن بـه جاى مسابقه و با يه بدن ورزيده بدون دارو و انتخاب لباسهاى شيك ورزشى و اصول روابط اجتماعى از اين رشته هم وحشتناك پول درميارن و هم از سبك زندگيشون لذت ميبرن

اينم ميدونم که تا وقتى مافياى دارو هست، که تا وقتى مافياى برگزار كننده مسابقات اين رشته، درامدهاى ميليون دلارى ازش بدست ميارن
من و امثال من تعدادى موش آزمايشگاهى هستيم براى پُر پول شدن جيب اين مافيا!

نـه من نميخوام موش آزمايشگاهى باشم و همونطور كه قبلأ گفتم از اين ورزش بـه دور از استيج مسابقه، لذت ميبرم؛ از سبك زندگيم لذت ميبرم؛ از حال خوب ورزش لذت ميبرم

اره اين رشته، يه ورزش قهرمانى نيست
فقط بـه سبك زندگيه کـه من مـی خوام ازش لذت ببرم؛
بچه ها بیـاییم از این ورزش لذت ببریم بـه عنوان یـه سبک زندگی نـه ورزش قهرمانی!

Read more

بسم رب الحسين سلام بر حسين و اهل بيت و ياران حسين🏻 ازبچگى محرم برام يه غم شيرين داشت ازبچگى محرم يه حال و هواى ديگه اى داشت يه محول الاحوال بنام ارباب شاه حسين جانم داشت، سياه پوشيدن براى ارباب و عَلَم وبيرق بـه پا كردن هيئت محله و پرچم سياه زدن دم درخونـه و نذرى و روضه خونگى و پناه بردن بـه ارباب شاه حسين ... بسم رب الحسين
سلام بر حسين و اهل بيت و ياران حسين✋🏻
ازبچگى محرم برام يه غم شيرين داشت ازبچگى محرم يه حال و هواى ديگه اى داشت يه محول الاحوال بنام ارباب شاه حسين جانم داشت، سياه پوشيدن براى ارباب و عَلَم وبيرق بـه پا كردن هيئت محله و پرچم سياه زدن دم درخونـه و نذرى و روضه خونگى و پناه بردن بـه ارباب شاه حسين عالم ديگه اى داره ...
از بچگى تو بحر اين فلسفه هستم كه
اين چه دِينى هست كه هرچى پرداخت ميكنى مديون تر ميشى؟
اين چه دِينى كه با هيچ معادله و محاسبه اى نمى شـه اين دِين و لطف رو جبران كنى؟
اين چه خدمتى كه هرچى بيشتر براى اربابت خدمت ميكنى عزيزتر ميشى؟
اين چه اربابى كه نخواسته و نگفته بهت بى حساب و بى منت ميبخشـه؟
اين چه غم و اشكى كه هيچ موقع كهنـه نميشـه و تربتش سردى با خودش نمياره؟
از بچگى عاشق آئين و مراسم سنج و دمام زنى محرم بودم وقتى سايه پرچم اربابت روسرت ميوفته، وقتى سنج و دمام زنى ميكنن انگار سنج ها و دمام ها صحنـه هاى كربلا رو ديدن دارن سرو صورتشون مى خراشن و حسينِ فاطمـه روصدا مى زنن...
وقتى شروع آئين دمام زنى با اين جمله شروع ميكنى "اَبد والله یـا زهرا ما نِنسی حُسینا" و هى حيدر رو صدا مى زنى و براى عزادارى و خادمى فرزندهاش كسب اجازه مى گيرى و ميگى "وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ"✋🏻
خادمى براى خاندان شما شكرخدا هم ارث رسيده و هم دِين بزرگى كه که تا نفس دارم بـه گَردَن دارم🖤
واقعه ى كربلا ، گذشت و ايثار تك تك شخصيت هاى اين واقعه جز شعر و شور و شعور و هنر نيست و صحنـه اى هنرى تر از صحنـه ى كربلا نيست🖤
#اميرى_حسين_و_نعم_الامير
#لبيك_ياحسين #لبيك_يافاطمـه #لبيك_ياحيدر #لبيك_يازينب #ياابوالفضل
#محرم٩٧ #من_حسينى_ام

Read more

من از همـه ى تتليتيام معذرت ميخوام كه مجبور شدم حرف سياسى ب !! مجبور شدم فحش بدم !! اين حرفارو زدم كه مطمئن باشين من نـه بـه سمتى غش كردم و نـه واسه كسى پارتى بازى ميكنم حتى بـه خاطر كنسرتم !! امّا اين مسائلى كه اين چند روز براتون باز كردم و بى احترامى هايى كه بـه عوامل كنسرتم كردم بـه حق بود براى روشن شدن يه سرى ... من از همـه ى تتليتيام معذرت ميخوام كه مجبور شدم حرف سياسى ب !! مجبور شدم فحش بدم !! اين حرفارو زدم كه مطمئن باشين من نـه بـه سمتى غش كردم و نـه واسه كسى پارتى بازى ميكنم حتى بـه خاطر كنسرتم !! امّا اين مسائلى كه اين چند روز براتون باز كردم و بى احترامى هايى كه بـه عوامل كنسرتم كردم بـه حق بود براى روشن شدن يه سرى چيزا و مجازات يه سرى افراد بى معرفت و غير حرفه اى !! مجبور بودم كه بگم حتى اگه بـه قيمت كنسل شدن كنسرت و ضرر كردنم تموم ميشد !! من از شما خواستم با حجاب باشين هنوزم ميخوام !! براى ايمنى خودتون !! خودم هنوز با حجابم حتى تو باشگاه و هر روز نمازمو ميخونم حتى همين الان !! امّا شما فكر كرده بودين من از جايى فرمان ميگيرم !! من از شما خواستم نماز بخونين براى تخليه ى بار منفى و مريض و عصبى نشدن ، نـه چيز ديگه اى !! خواستم بدونيد كه هيچ كس تو كشورمون هيچ گلى بـه سر من نزد حتى اونى كه تو انتخابات ازش بـه حق حمايت كردم !! البته منم چيزى نخواستم ازشون چون حمايتم بـه حق و حقيقت بود نـه براى چيز ديگه اى !! افشاگرى اى هم درون كار نيست !! چرا ؟!؟ چون اگه درون كار باشـه فكر ميكنين اينبار بـه اين سمت غش كردم درون صورتى كه اينطور نيست و من فقط سمت خداوند و شما غش ميكنم !! ولى خوب مصاحبتون سر جاشـه !! تنـها چيزى كه برام مـهمـه ياد و عشق و خدمت كردن بـه شماست و تنـها چيزى كه براش زنده ام نجات هممون و نجات دنياس !! من نـه اجازه ى عاشق شدن دارم ! نـه اجازه ى ازدواج كردن !! نـه قراره كسى رو براى خودم بخوام چون حتى من مال تو نيستم و زمين مال ما نيست !! چون من نميتونم و نبايد از بين تتليتيام يكى رو انتخاب كنم !! چون خيليا هستن كه بـه اندازه ى هم پاى من موندن و به من عشق و به اندازه ى هم از من سهم دارن و من نبايد مال يكى باشم !! من حتى اجازه ى بچه دار شدن هم ندارم که تا وقتى كه اين همـه بچه ى بى سرپرست تو دنيا هست !! من از اين دنيا و از طبيعت فقط يه چيز ميخوام و اون خوشحالى شماست !! اميدوارم منو بـه خاطر بد اخلاقيام و زور گفتنام ببخشيد و بدونيد كه من زندگيمم واستون ميدم و اگه مرگ منو از شما جدا نميكرد و بهتون نزديكم ميكرد همين الان از بالاى اين برج ميپ پايين !! من بـه عشق تو ميدونى كه فقط ميدوئم !! درضمن از همـه ى اونايى كه بهشون بى احترامى شد هم حلاليت ميطلم با اينكه حقشون بود و اميدوارم با اين مسائل بـه خودشون بيان و رستگار شن 🙌 از خداوند فرج آقا امام زمان و تموم شدن ظلم و پول پرستى و دارى و از بين رفتن زندان ها و بن بست هارو ميخوام 🙏🏻 صبحتون بخير 🙏🏻 دوستتون دارم 👨🏻‍🎤٧٨

Read more

Media Removed

نظر يكى از تهيه كنندگان خوش قلب️ماركت موسيقى كه از دوستان بامعرفتم هست درون خصوص حواشى خواننده جوان كشورمون حميد هيراد @aliaghaynassab ‏ : پسر محجوب من نـه که تا الان از نزديك ديدمت ونـه پيش اومده كه كنسرتهات بيام ولى تك تك كارهايي كه که تا الان ساختى بى نظيره ، متأسفم براى اين ماركت موسيقى كه شبكه سه بياد ... نظر يكى از تهيه كنندگان خوش قلب❤️ماركت موسيقى كه از دوستان بامعرفتم هست درون خصوص حواشى خواننده جوان كشورمون حميد هيراد
@aliaghaynassab ‏
:
پسر محجوب من نـه که تا الان از نزديك ديدمت ونـه پيش اومده كه كنسرتهات بيام ولى تك تك كارهايي كه که تا الان ساختى بى نظيره ، متأسفم براى اين ماركت موسيقى كه شبكه سه بياد بـه عنوان يه منتقد با رييس خانـه موسيقى كه هيچ كار مثبتى حداقل تو اين مدتى كه من يادم هست نداشته و ترانـه سرايي كه بازم ... و آهنگ سازى كه يه ماكت تو كامپيوتر داره برا همـه كپى ميكنـه مصاحبه كنـه ، آخه چرا با آبروى يه نفر كه هنوزم براى همـه اثبات نشده داريد بازى ميكنيد هيچ بـه ايرادات خودمون فكر كرديم كه يك نفر رو بـه باد انتقاد گرفتيم ' خجالت داره ' بى خيال شيد ' چرا كسى كه موفق هست و ميخوايد بفرستيدش كُنج خونـه ، چرا داريم انگيزش رو ازش ميگيريم ، آهاى استادهايي كه نشستيد نقد ميكنيد ( آب كه سر بالا بره قورباغه ابوعطا ميخونـه ) ول كنيد ، فقط ميتونم بگم تو يه كار ديگه ( سينما يا تئاتر ) اگر يه هنرمندى اشتباهى بكنـه قطعاً همكارهاش كمك ميكنند که تا داستان تموم بشـه نـه اينكه بندازنش ته چاه لطفاً دوستان و همكاران حوزه موسيقى بـه خودمون بيايم اگر حالشو داريد ، درون آخر حميد هيراد با اين اتفاقات حتماً عزيز تر خواهى شد و با انگيزه بيشتر بـه كارت ادامـه بده ‏@hiraad.hamid ‏@musicema ‏@navayefars ‏@nava.ir ‏@concert_iranian ‏@parsconcert ‏@pause_music ‏@ham_ahang ‏@music ‏@mowjmusic

Read more

Media Removed

مينا __________🖤__________ Immolated for your eyes . ز طرحِ نازِ چشمانى كه دارى دلم افتاده هست در بيقرارى ٠ تمام اين نفسهايم بـه شوقت هوا خواه تو ام جانا كجايى ٠ بـه پاى چشم تو دل گشت قربان چه گويم از دل و چشم انتظارى ٠ تمام گنبد ميناى قلبم شده فكرِ تو هم دوستم دارى؟ ٠ ندارى، تو ندارى، ... مينا
__________🖤__________
Immolated for your eyes
.
ز طرحِ نازِ چشمانى كه دارى
دلم افتاده هست در بيقرارى
٠
تمام اين نفسهايم بـه شوقت
هوا خواه تو ام جانا كجايى
٠
به پاى چشم تو دل گشت قربان
چه گويم از دل و چشم انتظارى
٠
تمام گنبد ميناى قلبم
شده فكرِ تو هم دوستم دارى؟
٠
ندارى، تو ندارى، درون دل، دلى تو
كه اين گونـه رهايم درون بى قرارى
٠
قرار اين دل سر بـه هوايم
شده تسبيح نامت كى ميآيى
٠
پر از تشويش گشته تپش ها
منم شوريده ى شيدا كجايى
٠
هلالين گشته هست اين قامت من
خبر از تارى چشمم ندارى
٠
نميبينم دگر چون ازرق شام
ز بس افتاده اين ديده بـه زارى
٠
نميفهمى، نميدانى تو دردم
كه درد روح گشت درون جسم، آرى
٠
ستون قامتم درد هست و خم شد
ز درد بيخوابم و شب زنده دارى
٠
كنار پنجره خيره بـه ماهم
منم ماهى و اوج بيقرارى
٠
نگارين طرح چشمان بلورى
منم خيره بـه عكست باز آرى
٠
بسوى نرگس مستت دل من
مداماً پر كشد، با بى قرارى
٠
بجز چشمت نبينم من دگر چشم
همـه چشمم چه سرخست و بهارى
٠
تويى باران و من بارش بـه چشمم
ز فكر تو دو چشمم، سرخ انارى
٠
به هرشب که تا خود صبح حاجت من
نواى كى ببينم جان و يارم يا الٰهى
٠
الٰها اى خداى اين همـه تبدارى و آه
بده حاجت تو ختمِ اينـهمـه چشم انتظارى
.
__________🔵__________

Read more

ديشب با دوستى صحبت كردم كه بيست و پنج سال بود با هم حرف نزده بوديم ، نـه اينكه قهر باشيم ، مـهاجرت كرده بود و اون وقت ها بـه راحتى نمى شد رفقايى كه از ايران رفتن رو باهاشون ارتباط داشته باشى ، شنيده بود يك سال بيمار بودم و تلفنم رو پيدا كرده بودو دل بـه دلم داد ، سه ساعت و نيم حرف زديم . گفت ؛ دلم گرفت، اندازه ى يه دنيا ... ديشب با دوستى صحبت كردم كه بيست و پنج سال بود با هم حرف نزده بوديم ، نـه اينكه قهر باشيم ، مـهاجرت كرده بود و اون وقت ها بـه راحتى نمى شد رفقايى كه از ايران رفتن رو باهاشون ارتباط داشته باشى ، شنيده بود يك سال بيمار بودم و تلفنم رو پيدا كرده بودو دل بـه دلم داد ، سه ساعت و نيم حرف زديم . گفت ؛ دلم گرفت، اندازه ى يه دنيا .
گفتم ؛ نگيره، ماه با اون عظمتش ، ديشب فقط دو ساعت گرفت ، تو كه قلبت اندازه ى مشتته فقط دو هزارم ثانيه وقت داره ، گرفته بمونـه . گفت ؛ بـه كسى نگو چقدر اذيت شدى و دشمن شاد مى شى ، كلى خنديدم و گفتم ؛ هنوز اصطلاحات ايرانى رو يادت نرفته؟!!دشمنى كه از بيماريم شاد مى شـه ، حقيره و جزو دشمنم محسوب نمى شـه ، من دشمن قوى رو فقط بـه دشمنى قبول دارم ، بزرگ ، مثل خود خدا ، اونم كه تمام مدت كنارم بود و وقت هايى كه بچه ها نبودن که تا دستم رو بگيرن ، خودش دستم رو مى گرفت .گفت نمياى اينجا ؟! ايرانى ها اينجا خيلى با هم ارتباط ندارن ولى خيلى بهتر از زمانين كه تو ايرانن ، گفتم ؛ بى خيال ، بـه قول دوستم كه كپشن گذاشته بود: جهان سوم مرز وكشور و شـهر نمى شناسه ، تو مغز و تفكر و قلب خود انسان هاست ، همونطور كه سلامتى ، خوشحالى و انسانيت و شرف مرز و كشور و شـهر لازم نداره ، بايد بسازيش ، درون عوض اينجا ، تو يك سال گذشته ايرانى ها چند برابر سابق باهام درون ارتباط بودن ، بيام جايى كه ايرانى ها باهام ارتباط نداشته باشن! المانى ها برن برام خريد و غذا درست كنن كه غذاى بيرون برات خوب نيست؟!اينبار دوستم غش غش مى خنديد و تأييد مى كرد . براى اينكه حرف هامون از تلخى درون بياد،از گربه ها گفتم ، گفت ؛بى خيال ، بـه خودت برس ، گفتم ؛ اينطورى بـه خودم مى رسم ، نقره رو بـه زور بغلم مى گيرم و لهش مى كنم، مدونا رو مجبور مى كنم روى دوپا بايسته که تا تشويقى بهش بدم و ترمـه رو نگاه نمى كنم که تا هى بزنـه بـه دستم كه نازش كنم و كلى بهش مى خنديم و...گربه هاى بيمار رو هم با دوستام مى بريم دوا و درمون ، مى گفت بيشتر بـه حيوون ازارى شبيه که تا گربه بازى !!!!
پرسيد ؛خيلى جوون بوديم هميشـه مى گفتيم سفيدى چشم هاى تو رنگ سفيدي چشم هاى نوزادهاست ، ابى كم رنگ ، هنوز همونطوريه؟
دلم گرفت ، بـه اندازه ى ماه گرفتگى شب قبلش.
پرسيدم ؛اونجا قطره ى چشمى وجود داره كه چشم هاى ادم رو ، نگاه ادم رو ، حسش رو مثل سى سال پيش كنـه؟؟؟؟
گريه افتاد ، گفتم ؛اِ جاهايى كه بـه صرفتونـه يادتون مى مونـه ، اونجا كه نيست يادتون مى ره ؟! تو ايران مردها نبايد گريه كنن ،چند که تا هم خاطره ى قديمى كه يادش رفته بود رو ياداورى كردم(بقيه كپشن درون كامنت)

Read more

Media Removed

#السلام_علیک_یـا_علی_بن_موسی_الرضا عشق بى نـهايت دل بـه زيارت تو اوج مى گيرد اى رضا! مى آيم بـه سوى تو تو اى عشق بى نـهايت! و تو عاشقانـه عقده هاى دلم را مرحمى مى شوى و هاى هاى اشكهايم بـه زيارت تو از ديدگانم جارى مى شود اى ملكه دلهاى خسته! تو جام مرا پر از معنويت مى سازى و من عاشقانـه نامت ... #السلام_علیک_یـا_علی_بن_موسی_الرضا
عشق بى نـهايت

دل بـه زيارت تو اوج مى گيرد
اى رضا!
مى آيم بـه سوى تو
تو اى عشق بى نـهايت!
و تو
عاشقانـه عقده هاى دلم را مرحمى مى شوى
و هاى هاى اشكهايم
به زيارت تو
از ديدگانم جارى مى شود
اى ملكه دلهاى خسته!
تو جام مرا پر از معنويت مى سازى
و من
عاشقانـه نامت را فرياد مى :
اى امام هشتمين!
اى ضامن آهوان رميده!
تو معيار سنجش صداقت هستى
تو آسمان زلال دلها هستى
* * *
عشق،
پنجره فولادت را معنا مى كند
و دل بـه زيارت تو اوج مى گيرد
اى ضريح سراسر نور!
با دلى آكنده از صداقتهاى تو
با جامى تهى از عشق
و چشمانى بر گل نشسته
به سوى تو مى آيم
و پرندگان حرمت
عروجت را معنا مى كنند
و عاشقانـه دانـه از لانـه نور برمى چينند
و تو را مى ستايند
اى بزرگ ترين واژه كلام!
تو عروج آسمانى كرده اى
و تمامى زائران ضريحت را
به سوگ عشق نشانده اى
كه همـه سينـه ها و همـه جانـها
تو را مى طلبد
اى غريب الغربا!

محبوبه باقرى آزاد

#ولادت با سعادت امام رضا علیـه السلام را تبریک عرض مـیکنم.

#سلاله_زهرا
#مشـهد
#حرم_امام_رضا
#صحن_انقلاب
#اردیبهشت۹۷
#عیدتون_مبارک
#التماس_دعا

Read more

Media Removed

آ ماهى بـه آب گفتا ، من عاشق تو هستم.. از لذت حضورت ، مى را نخورده مستم!! آيا تو ميپذيرى ، عشق خدائيم را ؟.. که تا اين کـه بر نتابى ، ديگر جدائيم را؟!! آب روان بـه ماهى ، گفتا کـه باشد اما.. لطفا بده مجالى ، که تا صبح روز فردا!! بايد کـه خلوتى با ، افکار خود نمايم.. اينجا بمان کـه فردا ، با پاسخت بيايم!! ماهي قبول ... آ
ماهى بـه آب گفتا ، من عاشق تو هستم..
از لذت حضورت ، مى را نخورده مستم!!
آيا تو ميپذيرى ، عشق خدائيم را ؟..
تا اين کـه بر نتابى ، ديگر جدائيم را؟!!
آب روان بـه ماهى ، گفتا کـه باشد اما..
لطفا بده مجالى ، که تا صبح روز فردا!!
بايد کـه خلوتى با ، افکار خود نمايم..
اينجا بمان کـه فردا ، با پاسخت بيايم!!
ماهي قبول کرد و ، آب روان گذر کرد..
تنـها براى يک شب ، از پيش او سفر کرد!!
وقتى کـه آمدش باز ، که تا اين کـه گويد آرى..
يک حجله ديد و عکسى ، بر آن بـه يادگارى!!
خود را ز پيش ماهى ، ديشب کـه بودش..
آن شاه ماهى عشق ، بى آب مرده بودش!!
ناليد و يادش افتاد ، از ماهى آن صدايي..
وقتى کـه گفت با عشق ، ميميرم از جدايى!!
ای کاش آب مـی ماند ، آن شب کنار ماهی..
ماهی دلش نمـی مرد ، از درد بی وفایی!!
آری من و شما هم ، مانند آب و ماهی..
یک لحظه غفلت از هم ، یعنی همـین جدایی...!!!
.
هفدهم امرداد یکهزار و سیصد و نود و هفت

Read more

Media Removed

1️⃣5️⃣ -زمزمـه هاى بيدارى، از م- قسمت دوم من آدم بى ادبى نيستم. هول شدم. يادم رفت #سلام كنم. سلام! من اسمم... اصلا مگه مـهمـه؟ مـهم اينـه كه من الان ١١ سالمـه از درس خوندن بدم مياد ولى عاشق آواز خوندنم. خوشم نمياد دستامو لاك ب يا با عروسكام بازى كنم. بـه جاش همش دوس دارم بازى كنم. روى همـه چى. ديوار. ... 1️⃣5️⃣
-زمزمـه هاى بيدارى، از م-
قسمت دوم
من آدم بى ادبى نيستم. هول شدم. يادم رفت #سلام كنم.
سلام! من اسمم... اصلا مگه مـهمـه؟ مـهم اينـه كه من الان ١١ سالمـه از درس خوندن بدم مياد ولى عاشق آواز خوندنم. خوشم نمياد دستامو لاك ب يا با عروسكام بازى كنم. بـه جاش همش دوس دارم بازى كنم. روى همـه چى. ديوار. كاغذ. سنگ.
به هر حال بايد يه فرقى داشته باشم با بقيه.
اين زير آواز زدن هم حال عجيبيه ها. آدم با وقتى خيلى حالش خوبه آواز ميخونـه يا وقتى حالش خيلى خرابه.
خودت تو. وقتى كه عاشق شدى و داشتى از پيش معشوق بـه خونـه برميگشتى وقتى از پنجره ى ماشين يا اتوبوس يا قطار بيرون رو نگاه ميكردى، #آواز نخوندى؟
يا مثلا همون روزى كه همـه چيز تموم شد، غروبش، كه داشت بارون ميباريد و شـهر رو از داخل قطره هاى بارون رو شيشـه نگاه ميكردى.
زمزمـه نكردى و آه نكشيدى؟
حالا همش #عشق و عاشقى نيست
خود من يه سال نزديك بود تجديد بشم. ينى فكر ميكردم كه ميشم بعد كارنامـه رو گرفتم و ديدم نشدم. همون جا وسط مدرسه جلوى ناظم و مدير زدم زير آواز. طورى كه نزديك بود كارنامـه رو از دستم بگيرن و تجديدم كنن.
يا وقتى كه دايى بـه مادربزرگ گفت ميخوام از ايران برم، ى زد زير آواز. رفت داخل اشپزخونـه و الكى خودشو با گاز مشغول كرد و با صداى آروم شروع بـه آواز خوندن كرد، درست يادم نيست كه چى ميخوند.
اما اينو ميدونم كه خيلى دلش گرفته بود.
در واقع آواز اونجا بـه دادش رسيد. آواز بـه دادمون ميرسه. وقتى كه داد داريم و نميتونيم داد بزنيم. #تنـها چيزى كه ميتونـه بـه دادمون برسه آوازه. براى همين همـه ى وقتايى كه نبودى زدم زير آواز #بابا.

Read more

Media Removed

‎. طرفِ ما شب نیست...! ‎چخماق‌ها کنارِ فتیله بی‌طاقتند،، ‎خشمِِ کوچه درون مُشتِ توست، ‎در لبانِ تو ، لبانِ من ، لبانِ ما بـه شعرِ روشن صیقل مـی‌خورد... . ‎با فِكرِ تُو با جانِ ما با قلبُ با ايمانِ ما،، امسال که تا هر سال شب از ظلمتِ خود وحشت مـی‌کند... . از امروز که تا هر روز با اعتقاد ، صبر ، پشتكار ، ... ‎.
طرفِ ما شب نیست...!
‎چخماق‌ها کنارِ فتیله بی‌طاقتند،،
‎خشمِِ کوچه درون مُشتِ توست،
‎در لبانِ تو ، لبانِ من ، لبانِ ما
به شعرِ روشن صیقل مـی‌خورد...
.
‎با فِكرِ تُو با جانِ ما با قلبُ با ايمانِ ما،،
امسال که تا هر سال شب از ظلمتِ خود وحشت مـی‌کند...
.
از امروز که تا هر روز با اعتقاد ، صبر ، پشتكار ، تجربه و هدف بلندى كه تو دارى و ما داريم هر روز ميلادِ تو و ماست برادرترين...❤
.
خوش اومدى بـه زمينِ خدا و قلبِ برادرت...❤
شادم از بودنت و ميجنگم براى آسايشِ دلت با عشق...❤
من بميرم كه امسال شبِ تولدت از سخت ترين شب هاى عمرت بوده و كماكان هست اما مثل هميشـه يادت باشـه ، چخماق ها كنار فتيله بى طاقتند و خشمِ كوچه و شب درون دستِ توست، درون دستِ ماست...
.
روزهاى عجيبِ پُر بُغضِ مـهربونى تو راهه كه شب ها که تا صبح بى تابم ميكنـه و هر روز شكر ميكنم بابت اينكه روزگار و آدم هاش يادمون صبور باشيم و گُرگ❤
.
الهى که تا تو هستى ، نفس باشـه برادر جان❤❤
عكس: دقيقا" يك سال پيش

Read more

Media Removed

• خب درون مورد تغيير رشته واستون بگم؛ اول اينكه من رشته ى ليسانسم شيمى-كاربردى بوده و كاملاً بى ارتباط با هنر. مى خواستم داروسازى قبول شم اما چون رتبه ام نرسيد بـه اجبار رفتم اين رشته. ترم بـه ترم بيشتر ميديدم كه اين رشته هيچ طورى مورد علاقه من نيست، طورى كه شباى امتحان بس كه عصبى مى شدم كسى جرأت نمى كرد ...
خب درون مورد تغيير رشته واستون بگم؛
اول اينكه من رشته ى ليسانسم شيمى-كاربردى بوده و كاملاً بى ارتباط با هنر. مى خواستم داروسازى قبول شم اما چون رتبه ام نرسيد بـه اجبار رفتم اين رشته. ترم بـه ترم بيشتر ميديدم كه اين رشته هيچ طورى مورد علاقه من نيست، طورى كه شباى امتحان بس كه عصبى مى شدم كسى جرأت نمى كرد حرف بزنـه تو خونـه باهام. ولى هيچ موقع هم جرأت اينو نداشتم كه انصراف بدم. اون دوران بـه صورت تفننى كلاس كاريكاتور مى رفتم. ترم آخر بـه سرم زد كه اين ليسانس رو بگيرم و بعدش دوباره از اول كنكور هنر بدم. ولى يكى از دوستام كه فهميد مى خوام اين كار رو بكنم اصرار پشت اصرار كرد كه ارشد هنر بده و از اول نخون و تو مى تونى و اين حرفا. خيلى ترسناك بود برام اين موضوع و فكر مى كردم چطور ممكنـه. ولى از وقتى كه تصميمش رو گرفتم خود بـه خود كلى راه جلوم باز شد و با استاداى مختلف تو اين زمينـه آشنا شدم و يكيشون هم قبول كرد كه باهام درساى هنر رو كار كنـه كه اصلاً بيام تو باغ. درون واقع ٤سال ليسانس رو برام تو يه سال خلاصه كرد. و من بـه صورت باور نكردنى چنان اين راهو مى خواستم ادامـه بدم كه بيشتر از هر دوره اى درس خوندم، واقعاً از صبح كه بيدار ميشدم که تا شب كه بخوابم، چون رشته ى تصويرسازى خيلى كم بود و تو شـهر خودم هم نبود. بايد قبول ميشدم و شدم بالاخره. اينم بگم كه حتما نياز نيست كه استاد بالا سرتون باشـه، خودتون هم با خوندن منابع مى تونين از پسش بر بياين چون حفظيه بيشتر. مى خوام بگم اگه واقعاً بخواين تغيير رشته اصلا چيز ترسناكى نيست و شدنيه. درسته كه بعد از اينكه وارد دانشگاه شدى هم ترساى خودش رو داره و شايد تو جمعى باشى كه همـه سال ها تو اين كار باشن و تو اولين بارته، بعضى كلمـه هاى تخصصى عملى اصلا نمى دونى چيه، اوايل شايد از كلاس بر ميگشتم خونـه گريه مى كردم ولى بـه مرور همـه چى اوكى ميشـه اگه خودت بخواى كه خودتو بكشى بالا. حتى ترماى آخر من اونقد سرچ مى كردم كاراى مختلف رو كه با تكنيك ماژيك آشنا شدم و برا استادا خيلى تازه بود و ازم مى پرسيدن چطور رنگ مى كنى و اين برا من آخر خوشحالى بود.
خيلى خوشحال و راضيم از اينكه اين تغيير رو تو زندگيم ايجاد كردم، اميدوارم حرفام براى كسايى كه تو شرايط مشابه هستن، باعث يه هُل كوچيكى تو زندگيشون بشـه 💙🌿
.
.
در مورد امتحان عمليم بگم كه برا اونم بعد از امتحان تئورى بـه صورت كوتاهى كلاس رفتم و يكم بـه صورت مختصر با تكنيكا آشنا شدم. تاثير كنكور عملى خيلى زياده تو رتبه ى نـهايى، ولى سعى كنين اونقد رتبه ى تئوري تون خوب باشـه كه استرس عملى رو خيلى نگيرين. برا من اينطور بود. •

Read more

Media Removed

بى بندو بارى از اصالت ما نيست فقط گوش كن زبون رو بـه حال خود گذاشتن ِ بعضى از اشخاص ، كه نداشتن شخصيت رو بـه رُخ ميكشن، واقعاً باعث اذيت و آزار ميشـه. سكوت كرديم واسه شايعه قبل، اين از بزرگ منشى پادشاه دولت عشق و هوادارنش بود ... ما سكوت نميكنيم كه كسى بخواد حرف ِ مفت رو طرف ِ سطان بگيره... اينقدر شعور ... بى بندو بارى از اصالت ما نيست
فقط گوش كن
زبون رو بـه حال خود گذاشتن ِ بعضى از اشخاص ، كه نداشتن شخصيت رو بـه رُخ ميكشن، واقعاً باعث اذيت و آزار ميشـه.
سكوت كرديم واسه شايعه قبل، اين از بزرگ منشى پادشاه دولت عشق و هوادارنش بود ...
ما سكوت نميكنيم كه كسى بخواد حرف ِ مفت رو طرف ِ سطان بگيره...
اينقدر شعور و درك هم داريم توهين نكنيم چون يك رنگ و يك دل هستيم .ما با هميم
حرف من با توست كه توهين كردى، بايد جستجو كنى كه تو خودت از كدام دسته نافرجامى هاى روزگارى كه عقدهِ بچگانـه ات رو خواستى رو كنى ،تو و آدمـهايى از قبيل تو زير پايِ يك ارتش له ميشوند
___________________
ما با هميم
يا على
مسيح
___________________
فقط مشكي پوشا لطفا اگه امكانش باشـه همين عكس و متن رو شِير كنين که تا همـه بدونن ما با هميم...
️ ️

Read more

يكى از طرفدارى عزيزم اين اجرارو فرستاد ️️ قسمتى از كنسرت كيش با سرپرستى بهنام ابطحى بـه اميد خدا بتونم كنسرتهاى با شكوهى رو درون كنار هم داشته باشيم بابت كيفيت نا مطلوب پوزش دوستون دارم #ماهان_پوريان #خواننده #كنسرت #كيش #من_بى_تو_تنـهام_نرو #موزيك #موسيقى #خواننده_ایرانی #خواننده_پاپ #خواننده_آهنگساز #موسيقى_ما ... يكى از طرفدارى عزيزم اين اجرارو فرستاد 🙏🙏❤️❤️ قسمتى از كنسرت كيش با سرپرستى بهنام ابطحى بـه اميد خدا بتونم كنسرتهاى با شكوهى رو درون كنار هم داشته باشيم بابت كيفيت نا مطلوب پوزش 😉😉 دوستون دارم #ماهان_پوريان #خواننده #كنسرت #كيش #من_بى_تو_تنـهام_نرو #موزيك #موسيقى #خواننده_ایرانی #خواننده_پاپ #خواننده_آهنگساز #موسيقى_ما #mahanpoorian #singer #music #concert #kish

Read more

Media Removed

بى تو من با بدن خيابان چه كنم با غم انگيزترين حالت تهران چه كنم #مخاطب_تگ_شده #عكس_از_خودم بى تو من با بدن خيابان چه كنم
با غم انگيزترين حالت تهران چه كنم
#مخاطب_تگ_شده #عكس_از_خودم📷

Media Removed

. . . . . . . *ما ماندیم و حجم بزرگی از ماتم زياد درون دل…* *ما ماندیم و همـه آن حسرت هایی کـه تنـها با یک درون آغوش کشیدن مـی ریخت.* *ما ماندیم و جای خالی ات کـه بزرگواری پدری چون تو را بـه یـادمان مـی آورد.* *ما؛ماندیم و یک اندوه بزرگ؛که ذره ذره اشک هایمان نـه تنـها این آتش را فرو نمـی نشاند؛بلکه شعله ورهم مى کند.* *کاش ... . . . . . . . *ما ماندیم و حجم بزرگی از ماتم زياد درون دل…*😥 *ما ماندیم و همـه آن حسرت هایی کـه تنـها با یک درون آغوش کشیدن مـی ریخت.*😢 *ما ماندیم و جای خالی ات کـه بزرگواری پدری چون تو را بـه یـادمان مـی آورد.* 😞 *ما؛ماندیم و یک اندوه بزرگ؛که ذره ذره اشک هایمان نـه تنـها این آتش را فرو نمـی نشاند؛بلکه شعله ورهم مى کند.*😥😥 *کاش مـی دانستم صبح يکشنبه ای کـه دستت رابه نشان خداحافظی فشردم آخرین باراست کـه دستان را گرم حس مـی کنم.*😓 *کاش مـی دانستم پايان روز يکشنبه آخرين بارى هست که کنارت مـی آیم و دستانت را [ و این بار سرد] بـه دست مـی گیرم.*😥 *کاش این زمين سردرد و بى جان نبود که تا بار دیگر با ای کـه نفس دارد درون آغوش بکشمت و ببوسمت و ببويمت…*😞 *آه پدر......*😓😓😓 *کاش مـی دانستم بار دیگر کـه مـی بینمت ؛ تو نمـی بینی ام و نگاه تو را مرگ مـی رباید…*
😔😔 *کاش نبودم آن شب که؛چشمان سرشاراز مرگ تو را با دستان خود بر هم بگذارم…*😢😢 *با همـین دستهایی کـه صبح همان روز خود تو فشرده بودیشان…*😢😢 *کاش نبودم آن شب کـه پیکرت را بر داشتند و... بردند و ما بى تابى کرديم ...کاش...کاش... کاش...*😓😓😓 *تو خود مـی دانی چقدربرايمان سخت بود و پیر شديم آن لحظه که تا پيکر بى جانت را مـیان بستر آخرت؛بگذاريم.*😔😔 *و بـه پهلو بخوابى و شانـه ات را تکان دهيم.. که تا تلقینت دهيم...تا... تا... یـادت هست پدر؟!*😢😢 *تو همانی بودی کـه با یک تکان بیدار مـی شدی…*😔😔 *چقدر تکانت داديم ؛آيا صدای فرزندان و همسر داغ ديده ات؛را نشنيدى* 😔😔 *تا پاسخ دهى ما را و مرهمى باشى بروى زخم جسم و روحمان...*😓😓 *حیف شد پدر..حیف شد…* *و من اینجا اکنون مـیان تنـهایی خویش نشسته ام مات و مبهوت…*😞😞 *انگار نـه انگار تنـهایم گذاشتی و رفتی…* *14 سال هست که آرام گرفته ای مـیان بسترت…* *اما قلب من هنوز آرام نشده و هنوز بى قرار است...* *14سال هست ک با لحنى مـهربان صدايم نکردى؛تو کـه انت را بسيار دوست داشتى.* *14سال هست که مرا درون آغوش نکشيدى...* *14سال هست بوسه ب دستان پير و خسته؛اما گرم و مـهربانت نزدم...* *14 سال است...........*😢😢 *پدرم بدان کـه بعد از گذشت سالها از نبودت ما با افتخار نامت و يادت و خاطرات را زنده نگه داشتيم و به خود مى باليم کـه پدرى همچون تو داشتيم...* *پدر جان سلام ما را بـه مادر نيز برسان و بگو کـه ما سخت دلتنگتان هستيم... * ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

Read more

Media Removed

دوباره ساده شدن سبک شدن که تا تو پ دوباره بسته شدن که تا شدن و از تو شکستن دوباره شب کشی و تا سحر از نو بی تو رفتن باز ترانـه من از تو دوباره بغض تو از من ....از امشب #راديو_شب از شبكه شما راس ساعت ٢٢ شبكه شما روى همـه ست آپ باكس ها هست.اگر نمى توانيد پيدايش كنيد بايد سرچ دوباره كنيد....اصلا نترسيد،سرچ ... دوباره ساده شدن سبک شدن که تا تو پ
دوباره بسته شدن که تا شدن و از تو شکستن
دوباره شب کشی و تا سحر از نو بی تو رفتن
باز ترانـه من از تو
دوباره بغض تو از من ....از امشب #راديو_شب از شبكه شما راس ساعت ٢٢
شبكه شما روى همـه ست آپ باكس ها هست.اگر نمى توانيد پيدايش كنيد بايد سرچ دوباره كنيد....اصلا نترسيد،سرچ كردن درد ندارد.آنـهايى كه زبانم لال دارند هم مى توانند روى بدر بـه تماشاي آن بنشينند.اگر هيچ كدام را هم نداريد سايت و يا اپ #تلوبیون درون خدمت شماست.ما را با تماشايمان حمايت كنيد و به ديگران هم خبر دهيد...در اين روزهاى پر اضطراب،كنار اين همـه اخبار تلخ،وسط بى برقى و بى آبى و بى پولى،دمى با هم باشيم ...شايد اين همترانگى راهى بـه آرامش باشد،حتى بـه قدر يك دم و بازدم #راديو_شب #منصور_ضابطیـان #محمد_صوفی #رشيدكاكاوند #احسان_محمدی #ايمان_سرورپور #شاهين_شرافتى #محمد_بحرانی #اسماعيل_باستاني #سبحان_اكرامـی #آرامش #شبكه_شما

Read more

Media Removed

. لباس بى وفایى را بـه دست خود تنت کردم . تو را اى دوست با مـهر زیـادم دشمنت کردم . خیـالم بود تندیسى طلا از عشق مى سازم . محبت بد ترین اکسیر بود و آهنت کردم . تو رفتى با خدا باشى ، خدا درون چشم من گم شد . از آن وقتى کـه تسبیح خودم را گردنت کردم . تمام خاطراتت را همان روزى کـه مى رفتى . بـه قلبم دوختم سنجاق ... .
لباس بى وفایى را بـه دست خود تنت کردم
.
تو را اى دوست با مـهر زیـادم دشمنت کردم
.
خیـالم بود تندیسى طلا از عشق مى سازم
.
محبت بد ترین اکسیر بود و آهنت کردم
.
تو رفتى با خدا باشى ، خدا درون چشم من گم شد
.
از آن وقتى کـه تسبیح خودم را گردنت کردم
.
تمام خاطراتت را همان روزى کـه مى رفتى
.
به قلبم دوختم سنجاق بر پیراهنت کردم
.
تو تک کبریت امّیدم درون اوج بىى بودى
.
تو را اى عشق با امـیدوارى روشنت کردم
.
چه مى ماند بـه جز بى حاصلى درون دست هاى من
.
به رغم کوششى کـه در بدست آوردنت کردم ؟
.
#سید_تقی_سیدی

Read more

Media Removed

٢٦٨- امشب تولد شش ماهگى اين پسر كوچولوى ما و شب تولد حضرت عشقه # ديروز هم براى اولين بار رفته حرم امام رضا # خلاصه نمى دونم اين عزيز اون ور آبى چه روزى قشنگى داره كه با اعتقاد و بى اعتقاد هر كسى از اطرافيان كه مى خواد چند قطره آب بهش بده بـه خاطر دل من ميگه: #يا_حسين ٢٦٩- بارانا هم از اونجايى كه مثل من شب زنده ... ٢٦٨-
امشب تولد شش ماهگى اين پسر كوچولوى ما و شب تولد حضرت عشقه # ديروز هم براى اولين بار رفته حرم امام رضا # خلاصه نمى دونم اين عزيز اون ور آبى چه روزى قشنگى داره كه با اعتقاد و بى اعتقاد هر كسى از اطرافيان كه مى خواد چند قطره آب بهش بده بـه خاطر دل من ميگه: #يا_حسين
٢٦٩-
بارانا هم از اونجايى كه مثل من شب زنده داره😬
دو بار نزديكاى سحر با من اومد حرم
خيلى كيف كرديم
٢٧٠-
بى تو دوباره دلم گرفته
ديگه پاييز و
ديگه بهارش
فرقى نداره
دلم گرفته
#كودك_در_گهواره
#شش_ماهه 🖤❤️

Read more

Media Removed

️️️ دیدمت و دلمو تو یـه لحظه از دست دادم با هركسى یـه جورى ولى با تو صاف و ساده‌ام كاش بگى كه چى مـی‌خواى، مـی‌دونى كه من آماده‌ام مـی‌دونستم زندگیم با تو خیلى بهتر مـیشـه گفته بودم بـه دلم آخراى تنـهاییشـه شك ندارم كه برام مـی‌مونى تو که تا همـیشـه ----- دنیـامو مـیدم که تا تو پیشم بمونى چى از این بهتر كه خودتم ... ❤️❤️❤️
دیدمت و دلمو تو یـه لحظه از دست دادم
با هركسى یـه جورى ولى با تو صاف و ساده‌ام
كاش بگى كه چى مـی‌خواى، مـی‌دونى كه من آماده‌ام
مـی‌دونستم زندگیم با تو خیلى بهتر مـیشـه
گفته بودم بـه دلم آخراى تنـهاییشـه
شك ندارم كه برام مـی‌مونى تو که تا همـیشـه
-----
دنیـامو مـیدم که تا تو پیشم بمونى
چى از این بهتر كه خودتم مـی‌دونى
كه با تو چه حسى اومده تو دلم
با چشمات درگیر یـه عشق كاملم
-----
با تو یـه حس قشنگ توى قلبم جا مـی‌گیره
خوب مـیدونم تبِ تو از این بیشتر بالا مـیره
هرچى مـیگن این و اون روى من كه بى تاثیره
فكر مى كنم دل من از اون اول عاشق بوده
واسه شناختن من، من عاشق، خیلى زوده
عزیز من شك نكن، این علاقه نامحدوده
-----
دنیـامو مـیدم که تا تو پیشم بمونى
چى از این بهتر كه خودتم مـی‌دونى
كه با تو چه حسى اومده تو دلم
با چشمات درگیر یـه عشق كاملم
#emadtalebzadeh
@emadtalebzadeh
#namahdoud

Read more

هنر ، تجارت نيست - حرفهاى با ارزشى از استاد لوريس چكناواريان درباره هنر - متأسفانـه هنر درون ايران شده هست بازار و هنرمند كاسب ، اى كاش هم كسانى كه خود را هنرمند ميخوانند و هم كسانى كه هر كسى را ندانسته هنرمند ميدانند كمى ، فقط كمى درون باره هنر و هنرمند مطالعه كنند و اندازه چند ساعت درباره هنر و هنرمند تحقيق ... هنر ، تجارت نيست -
حرفهاى با ارزشى از استاد لوريس چكناواريان درباره هنر -
متأسفانـه هنر درون ايران شده هست بازار و هنرمند كاسب ، اى كاش هم كسانى كه خود را هنرمند ميخوانند و هم كسانى كه هر كسى را ندانسته هنرمند ميدانند كمى ، فقط كمى درون باره هنر و هنرمند مطالعه كنند و اندازه چند ساعت درباره هنر و هنرمند تحقيق كنند ، شايد خيلى چيزها ياد گرفتند ، همـه ما ، من ، تو ، او ، همـه و همـه مردم ايران كم سواد يا بى سواد هستيم ، قبول ، اما من با چيز ديگرى مسئله دارم و اين مسئله اين هست كه مگر كم سواد يا بى سواد باشيم ؛ توانايى فكر كردن هم نخواهيم داشت ؟ چرا مردم سرزمين من فكر نميكنند ؟ حتى درون مورد هر موضوعى فقط بـه اندازه چند ثانيه . درد من اين روز ها فقط همين هست . اگر كتاب نميخوانيم ، تلاشى براى آگاهى نميكنيم درون توانمان هست كه درون مورد هر موضوعى ، هر بحرانى ، هر مسئله اى ، هر اختلافى ، هر قضاوتى ، هر شغلى ، هر آدمى ، هر هنرى ، هر هنرمندى ، هر كودكى ، هر حيوانى فقط و فقط چند ثانيه فكر كنيم
#لطفاً_كمى_فكر_كنيم

Read more

شب جمعه ست و اينجاييم دور از كربلاى تو ولى با اينـهمـه هستيم راضى بـه رضاى تو مرا با كربلاى خويش كردى امتحان... باشد صبورى ميكنم اين بار هم بر ابتلاى تو رسيد از اسمان فرياد هل من ناصر از هر سو صدايم ميرسد اى شاه آيا بـه صداى تو؟ سر من كاش روى نيزه ها مى رفت منزل ها زن و فرزند من بى خانمان مى شد بـه جاى تو هزاران ... شب جمعه ست و اينجاييم دور از كربلاى تو
ولى با اينـهمـه هستيم راضى بـه رضاى تو

مرا با كربلاى خويش كردى امتحان... باشد
صبورى ميكنم اين بار هم بر ابتلاى تو

رسيد از اسمان فرياد هل من ناصر از هر سو
صدايم ميرسد اى شاه آيا بـه صداى تو؟

سر من كاش روى نيزه ها مى رفت منزل ها
زن و فرزند من بى خانمان مى شد بـه جاى تو

هزاران بار درون روضه بـه خود سيلى زدم شايد
كمى كمتر شود از دردهاى بچه هاى تو

سر سجاده با ياد علمدارت زدم ضجه
خدا... دست جداى او، خدا... راس جداى تو

شب جمعه ست و ما بى خانـه تر از هر شب ديگر
كجا بايد روند اقاى من ديوانـه هاى تو؟

شعر از پيمان طالبى
#شب_جمعست_هوایت_نکنم_مـیمـیرم
#کربلا
#شب_جمعه
#یـاحسین
#قرارمون_حرم
#
#پیمان_طالبی

Read more

Media Removed

: ————————————— همـه شب منتظر وعده ى فردا ماندى پشت هر پنجره مشغول تماشا ماندى يك نفر گفت بمان چشم براهش ز سفر همـه گفتند نمان منتظر اما ماندى که تا نسيم از دل و رازش خبر آورد تو را همچو يك غنچه شكفتى ز سخن واماندى گاه درون آينـه با خود نظرى خلوت كن رفت عمرت ز كف از قافله اش جاماندى خو نكردى همـه ي عمر بـه ... :
—————————————
همـه شب منتظر وعده ى فردا ماندى
پشت هر پنجره مشغول تماشا ماندى
يك نفر گفت بمان چشم براهش ز سفر
همـه گفتند نمان منتظر اما ماندى
تا نسيم از دل و رازش خبر آورد تو را
همچو يك غنچه شكفتى ز سخن واماندى
گاه درون آينـه با خود نظرى خلوت كن
رفت عمرت ز كف از قافله اش جاماندى
خو نكردى همـه ي عمر بـه تنـهايى تُنگ
حيف از آن عمر كه درون حسرت دريا ماندى
در هياهوى شب عشق كسى ياد تو نيست
دل بيچاره بـه اميدِ كه اينجا ماندى؟
اى دل ساده ى من دور و برت را بنگر
هر كه با يار خودش رفت ، تو تنـها ماندى
.
#محمد_شیخی
#مدارا
#شعر #غزل
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
بى تو حتى شعر هم با من غريبى مى كند
🔺

Read more

Media Removed

. چيزى بگو ستاره ى بى آسمانِ من اى قهرمانِ خسته ى بى داستانِ من . ديروز گوشواره ى خود را فروختى که تا بيش از اين كساد نباشد دكان من . با و سبك شدم اما شبيه قبل پايينِ استكانِ تو خورد استكان من . معناى گريه چيست بـه جز دوست داشتن؟ معناى گريه چيست ؟ بگو مـهربانِ من! . با اين وجود پيش تو شرمنده ام ... .
چيزى بگو ستاره ى بى آسمانِ من
اى قهرمانِ خسته ى بى داستانِ من
.
ديروز گوشواره ى خود را فروختى
تا بيش از اين كساد نباشد دكان من
.
با و سبك شدم اما شبيه قبل
پايينِ استكانِ تو خورد استكان من
.
معناى گريه چيست بـه جز دوست داشتن؟
معناى گريه چيست ؟ بگو مـهربانِ من!
.
با اين وجود پيش تو شرمنده ام كه باز
هر ثانيه نمى شنوى از زبانِ من
.
من را ببخش بابت اين چند بيت بغض
چيزى نبود غيرِ غزل درون توانِ من!
.
#اميد_روزبه
#عطيه_ابراهيمى
#سالگرد_عقد
#دهم_شـهريور

Read more

Media Removed

به بـه چه هواى خوبى، چه عطر دلنشينى بهاره مى دونم بگو، بگو ... بازم بگو آها بهاره مى دونم اما من حساسيت فصلى دارم و امنيت اجتماعى، سياسى، حتى خانوادگى ندارم و همش مشامم مى گيره و چشمام هم نوريت اُپتيك داره يعنى وقتى تو مودى ميشى و تغيير شخصيت مى دى و تيكه مى ندازى و عصبى مى شى و داد مى زنى چشمام ... به به
چه هواى خوبى، چه عطر دلنشينى
بهاره
مى دونم
بگو، بگو ... بازم بگو
آها بهاره مى دونم
اما من حساسيت فصلى دارم
و امنيت اجتماعى، سياسى، حتى خانوادگى
ندارم
و همش مشامم مى گيره
و چشمام هم نوريت اُپتيك داره
يعنى وقتى تو مودى ميشى و تغيير شخصيت مى دى و تيكه مى ندازى و عصبى مى شى و داد مى زنى چشمام هم نمبينـه
پس بهار براى من نيست ... درون و باز نكن نيا تو نگو چرا بى انگيزه افتادى تو تخت و به لامپ نيمـه مـهتابى چشم دوختى
نگو اين چه زندگيه براى خودت ساختى،
لطف مى كنى اينا رو نگى ...
خودم مى دونم بهاره
من بهارهاى زيادى و خوشحال گذروندم
اون موقع كه بابام برام چهار چرخه ى ونـه ى قرمزى با يه سبد خوشگل جلوش خريد و تو كوچه بهم ياد داد چه جورى ركاب ب
اون موقع كه بابام خيلى بسرعت دوچرخم و سه چرخه و بعد دوچرخه كرد و من قهرمان دوچرخه سوارى بين تمام بچه هاى محله بودم ، اون موقع كه براى من و برادرم اسكيت بُرد خريد و تو كوچه يكى از بهترين اسكيت سوار ها بودم
اون موقع كه از درخت ها بالا مى رفتم که تا به گربه هاى رو ديوار غذا بدم
من بهار و بلدم
ولى خب حساسيت فصلى ميشم، زود زود سرما مى خورم و بوى گُلا رو نمى فهمم و تا مى رم سمت پنجره پرده رو ب كنار و بهار و ببينم تو داد مى زنى و مى گى از جلوى پنجره برو كنار و نوريت اُپتيكم اُوت مى كنـه و بيرون كه خوبه پنجره و پرده و حتى جلوى پاهام و نمى بينم ... ميشـه نگى پاشو از جات بهاره
ميشـه نگى بى انگيزه اى، نـه ! تو فكر مى كنى بى انگيزم .... من تو تختم دارم با ذهنم بهارهاى زيبايى كه گذشت و نقاشى مى كنم
ميشـه لطفاً سرت تو كار خودت باشـه با من كارى نداشته باشى ... لطف مى كنى .
#ساغر_مسعودي

Read more

Media Removed

. [جيدال، تهم - نقد] . .یـه كاريه کـه ما خیلی وقته بلدیمش اوركس . چِشا تاريكه، ديگه كمرى نى من یـه ى يى اَم کـه هیشکی اینطور ى نی از اون هادرا کـه همـیشـه أ سوپرا پُرن، كيرم شق و صابون مِثِ خودكار تو دست هِــــی ميبينى چی ميدن؟ آبامو رویِ دسمال مـیبینی ميريزم؟ چند سال قبل یدونـه داشتم، هنوز ... .

[جيدال، تهم - نقد]
.
.یـه كاريه کـه ما خیلی وقته بلدیمش
اوركس
.
چِشا تاريكه، ديگه كمرى نى
من یـه ى يى اَم کـه هیشکی اینطور ى نی
از اون هادرا کـه همـیشـه أ سوپرا پُرن،
كيرم شق و صابون مِثِ خودكار تو دست
هِــــی ميبينى چی ميدن؟
آبامو رویِ دسمال مـیبینی ميريزم؟
چند سال قبل یدونـه داشتم،
هنوز موقع جق زدن همونو ميبينم؛
ميدن انگار كارتونن،
كير ميكنن تو فَرش انگار كسخلن
بچه بازيم انگار خوب كونَن،
دنبالِ توجه انگار فيل كُنن،
مـیاد باز بـه سمتم باشم هر كيرى من
اونکه تنگه بـه همـه ميده بدجوری شبش
امشب دفعه اوله ميكنمش
ولی جوری گشاد شده انگار یـه سال مدام كردمش
ببین سايت هاب اینجاست
ماها ميزنيم و شق كرديم باز
مـیگن دنبالِ ويد مـیگردن
مـیگم جایی نرن کـه حتی فريك اینجاست
اصاً من کیم جقى اصل ايرانم
ريده چشمام كورن خُب واسه ام هم
جانباز، شـهيد هم نیستم ولی
چند سالى هست کـه توو خط گمنامم
ووه
.
ا ولى با بى حسى خوبن
ببین دارم مي چه شکلی رو من
با اين فرشته ها کـه مشکی پوشن
مـیخوان رو كير بپرن بی بى حسی توو شب
ميخورن بعد...
توویِ شب (3x)
توویِ شقدرد (2x)
.
شبا هاب
کونا کجان؟
مـیپرسن مـیاری از کجا؟
همـه مشکی رو تن چرم خفاشی وار
همم :))) موندیم ما روی کونا بیدار
تا از الکسیس بیـاد که تا جانی سینس رو ما
فَفَفَرق نداره تعداد کونا
مـیگه یـه کام‌ رو ماتا ایـهام بود دادا
دیگه دستم شله ولی رو کار
نـهههه نیستیم بـه گا آلوده
چشا خط مثل یوم جانگ تو دریـاااا
مـیگن دنبالمونـه ابراهیم چون باز زدیم یـه کانال تو تل ما
رفتیم فراتر از‌ مرز ما
مـهاجرت و فرار‌مغزها
از تو شاخیم ببین اورکسیم ما
اگه پستاش شاخه بدون کپی پیست از ماست
چون مـیاد پستام با شیشـه
مـیخوامروکون کون
که کنم خط رپ و با پستام هی کیرش
اسطوره ایم چون هنوزم رو ‌پاس کانااال
با اینکه هیچ نعفی نیستش
سنگ مـیشـه هرکی کـه بگیره من توی پستا چی مـیگیم
کون دسمـه‌پر علفه
خار اونا کـه از ودکا جین مـیگن
اصلی ترین نسلیم از کیـهان که تا لاکی پستا قوی
سین ها رو لاتی درو کردیم
معنی کنم باز اگه داری کمـی تردید؟
.
ا ولى با بى حسى خوبن
ببین دارم مي چه شکلی رو من
با اين فرشته ها کـه مشکی پوشن
مـیخوان رو كير بپرن بی بى حسی توو شب
ميخورن بعد...
توویِ شب (3x)
تووىِ شقدرد (2x)
.
(⬇️ادامـه كامنت اول⬇️)

Read more
#ris som kokas och silas innan man blandar det med ägg, yoghurt och saffran. Serveras med kyckling eller bara med en god fräsch sallad. . P.S det finns mer kyckling i pannan با همديگه حرف بزنيد، دعوا كنيد، بحث كنيد... ولى نسبت بـه همديگه بى توجه نباشيد بى توجهى توی رابطه آدمو از پا درمـیاره😐 متن ... #ris som kokas och silas innan man blandar det med ägg, yoghurt och saffran.
Serveras med kyckling eller bara med en god fräsch sallad.
.
P.S det finns mer kyckling i pannan😍

با همديگه حرف بزنيد،
دعوا كنيد، بحث كنيد...
ولى نسبت بـه همديگه بى توجه نباشيد
بى توجهى توی رابطه آدمو از پا درمـیاره😐

متن ديشب استورى، باعث باز شدن درددل خيلى از شما شد!
.
برام خيلى نوشتين، از رابطه هايى كه هست ولى انكار نيست... از ديده نشدن ها....
.
براى داشتن رابطه اى خوب، چه زناشويى و چه دوستانـه و چه خانوادگى بايد بشـه صحبت كرد!
.
اگر نتونى حرفت را بزنى، يا برعكس نتونى گوش بدى، نتونى عادل باشى و نتونى حق را درون نظر بگيرى.... ريشـه محبت خشك مى شـه!
.. هميشـه احتياج نيست و نخواهد شد كه همـه ما همنظر و هم راى باشيم ولى براى بودن كنار همديگر درك و احترام لازمـه اصلى است.
.
.
#تهچين_مريمى
ديشب هشت و نيم شب كه تازه رسيده بودم، بساط #تهچين را بـه پا كردم.
براى چهارتا پيمونـه برنج هميشـه يك تخم مرغ كامل و دو زرده مى و تقريبا يك پيمونـه و نصفى ماست. ديشب دو که تا تخم مرغ و يك زرده زدم.
به نظر من با سفيده كمتر بافتش نرمتر و خوشمزه تر.
.
مرغ هم پياز داغ وسير داغ، مرغ هم توى همون مايه سرخ شده و بعد بهش رب و كمى ماست و يك قاشق رب انار اضافه شد.
.
اگر گفتين براى كى غذا را كشيدم؟
همون كه هيچوقت هيچ حرفى را توى دلش نگه نداشت و بعد از حرف زدن هم هيچ ناراحتى را تو قلبش خونـه نداد.
.
روز جمعه اتون خوش هر جا كه هستين، چه تعطيل و كنار خانواده و چه مثل من بزودى سر كار ❤ .

Read more

Media Removed

پزشكان قديمى براى ما پزشكان جوان بـه دو دسته تقسيم ميشن،عده اى با سن و سال بالاتر و اكثراً تحصيل كرده هاى رژيم قبل و عده اى كه الآن ميانسال هستن و ميان بحرانـها يه سريشون بُر خوردن و بازار كار ما رو دچار اختلال كردن!دسته اول اونايى هستن كه وقتى منِ پزشك عمومى بيمارم رو بـه متخصصى با اون سن و سال ارجاع ميدم،بر ... پزشكان قديمى براى ما پزشكان جوان بـه دو دسته تقسيم ميشن،عده اى با سن و سال بالاتر و اكثراً تحصيل كرده هاى رژيم قبل و عده اى كه الآن ميانسال هستن و ميان بحرانـها يه سريشون بُر خوردن و بازار كار ما رو دچار اختلال كردن!دسته اول اونايى هستن كه وقتى منِ پزشك عمومى بيمارم رو بـه متخصصى با اون سن و سال ارجاع ميدم،بر مى گردن ميگن خانم دكتر از من بهتر درمان شما رو بلده،از روى لطفش شما رو بـه من ارجاع داده و هر بار اين جمله ى شيرين از طريق بيماران از بزرگان قديمى اين رشته،تقريباً از شماره نظام هزار که تا سى هزار برام نقل قول ميشـه!اما مى رسيم بـه پزشكان زير سيبيلى!اتاق عملهاى بيمارستانـهاى خصوصى درجه يك ايران رو پر كردن از ديپلمـه هاى انسانى، هنرستانى ها و حتى مدارج پايين تر كه رنگ تحصيلات آكادميك رو نديدن!كسانى كه خود من مى ترسم زير دست اينـها بيهوش شم يا دستيار جراحم همچين آدمايى باشـه،چون هيچى از پزشكى نمى دونن!امروز،روزى نيست كه مثل حكيم باشى ها علم پزشكى رو تجربى ياد گرفت،امروز هر دو واحد دانشگاهى رشته ى پزشكى بـه اندازه كل يك ترم رشته هاى كارشناسيست!من با اينكه نوزده سال تمام سرم تو كتاب بوده،هيچى از زندگى نفهميدم،عمرى تحت فشار و استرس و بى خوابى و غول كنكور و بعد غول هاى بزرگتر درون طول تحصيل پزشكى بودم،الآن بايد بيكار بشم،كلى دغدغه داشته باشم،اين پزشكان بيان اجازه ورود بـه اتاق عمل بيمارستان خصوصى درجه يك تهران رو بـه كسى بدن كه معلوم نيست حتى ديپلمشو گرفته يا نـه!آيا اين فرد صلاحيت داره؟آيا جنازه تشريح كرده؟آيا يك بار تو سن كم اتاق عمل رفته كه استادش تيغ رو از اون بالا که تا پايين شكم بذاره؟سر عمل تيروئيد رفته كه عين سر بريدن،تيغ رو از اين طرف که تا اون طرف گردن بذارن و خون فواره بزنـه؟پس جايگاه من كجاست؟يعنى اگر من با اين همـه تلاش،پارتى نداشته باشم،بايد بـه خاطر تعليق شركتى كه درون اون كار مى كردم آواره بشم،با هفت نسل تهرانى سر و كارم بـه روستا بيافته،ولى همينجور بى سوادان با پارتى براى ما جولان بدن؟از ماست كه بر ماست!آقاى متخصص بيهوشى كه من رو مسخره مى كنى و ميگى اندازه دستيار بيهوشى ام درون نميارى!آقاى فوق تخصص كه دورت رو پر كردى از دانشجوى سال يك دارو،دستيار اتاق عمل ديپلم هنرستان كه هنوز احترام بـه پزشك رو بلد نيست و طبيعتاً جلوى من بـه شما هم بى احترامى مى كنـه!اتاق عمل،مطب ها و كلاً مكانـهاى درمانى حرمت داره!اتاق عمل جاى پزشك و پيراپزشكه!اين شرايط كارى و پايين اومدن شأن اجتماعى براى ما پزشكان جوان،حاصل رفتار شماست!نظام پزشكى هاى شصت،هفتاد هزار!شماييد كه جاى ما رو بـه افراد بى مايه مى دهيد!

Read more

Media Removed

بسم رب سیدنا الغریب، الحسین . ●۲۷ رجب سال ۶۰ هجری ●حرکت اباعبدالله از مدینـه بـه مکه ●و از مکه بـه سرزمـین بلا، کربلا... حسین جان بـه کوفه نیـا؛ سرورم نیـا... حداقل با علی اصغرت نیـا... آقا جان کوفه وفا ندارد... . . وصیت سیدالشـهدا قبل از حرکت: . بسم الله الرحمن الرحیم؛ اين وصيت حسين بن ... بسم رب سیدنا الغریب، الحسین
.
●۲۷ رجب سال ۶۰ هجری
●حرکت اباعبدالله از مدینـه بـه مکه
●و از مکه بـه سرزمـین بلا، کربلا...
😭حسین جان بـه کوفه نیـا؛ سرورم نیـا...
😭حداقل با علی اصغرت نیـا...
😭آقا جان کوفه وفا ندارد...
.
.
👇وصیت سیدالشـهدا قبل از حرکت:
.
🌟بسم الله الرحمن الرحیم؛
🌟اين وصيت حسين بن على هست به برادرش محمد حنفيه ؛ حسين گواهى مى دهد بـه توحيد و يگانگى خداوند و گواهى مى دهد كه براى خدا شريكى نيست و شـهادت مى دهد كه محمد صلّى اللّه عليه و آله بنده و فرستاده اوست و آيين حق را از سوى خدا "براى جهانيان" آورده هست و شـهادت مى دهد كه بهشت و دوزخ حق هست و روز جزاء بدون شك بـه وقوع خواهد پيوست و خداوند همـه انسانـها را درون چنين روزى زنده خواهد نمود!
🌟و من نـه از روى خودخواهى و يا براى خوشگذرانى و نـه براى فساد و ستمگرى از مدينـه خارج مى گردم بلكه هدف من از اين سفر امر بـه معروف و نـهى از منكر و خواسته ام از اين حركت ، اصلاح مفاسد امت و احيا و زنده كردن سنت و قانون جدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و راه و رسم پدرم على بن ابى طالب عليه السلام هست . بعد هركس اين حقيقت را از من بپذيرد "و از من پيروى كند" راه خدا را پذيرفته هست و هركس رد كند "و از من پيروى نكند" من با صبر و استقامت "راه خود را" درون پيش خواهم گرفت که تا خداوند درون ميان من و اين افراد حكم كند كه او بهترين حاكم است. و برادر! اين هست وصيت من بر تو و توفيق از طرف خداست، بر او توكل مى كنم و برگشتم بـه سوى اوست!
.
.
🌟بسم الله الرحمن الرحیم؛
🌟هذا ما اَوْصى بِهِ الحسین بن علِي اِلى اَخيِهِ محمد بن الحنفیـهِ؛ اَنَّ الْحسین يَشْهَدُ اَنْ لا اله الا اللّه وحده لا شریک له وَاَنَّ محَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ جاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِهِ وَاَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَالنّارَ حَقٌ وَالسَّاعَةَ آتِيَةٌ لارَيْبَ فيها وَاَنَّاللّه يَبْعَثُ مَنْ فِى القبور.
🌟وَاَنَّى لَمْ اَخْرُجْ اَشِرا وَلا بَطِراً وَلا مُفْسِداً وَلا ظالِماً وَانَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ اْلا صْلاحِ فِى اُمَّةِ جَدِّى ارِيدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَاَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَاَسيرَ بِسِيرَةِ جَدِّى وَاَبى على بن ابیطالبٍ فَمَنْ قَبِلَنى بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللّه اَوْلى بِالْحقِّ وَمَنْ رَدَّ عَلَىّ هذا اَصْبِرُ حَتّى يَقْضِيَاللّهُ بَيْنِى وَبَيْنَ الْقَومِ وَهُوَ خَيْرُالْحاكِمِينَ وَهذِهِ وَصِيَّتِى اِلَيْكَ يااَخِى وَما تَوْفِيقى اِلاّ بِاللّه عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ و وَاَليْهِ اُنِيبُ!
.
🔎مقتل عوالم ص۵۴
🔎مقتل الحسین خوارزمـی ج۱ ص۱۸۸

Read more

Media Removed

دیروز کـه اظهار نظر عجیب چند که تا از #هنر_پیشـه ها رو رد مورد #عيد_قربان شنیدم یـاد مطلبی افتادم کـه چند هفته پیش درون #لرستان وقتی مـهمان #عشایر بودیم از یک انسان بزرگ و ‌دنیـا دیده یـاد گرفتم عشایر رسم دارن وقتی #مـهمان براشون مـیاد به منظور خوش آمد گویی و احترام #قربانی مـیکنن مـیزبان ما هم،داشت همين كار ... دیروز کـه اظهار نظر عجیب چند که تا از #هنر_پیشـه ها رو رد مورد #عيد_قربان شنیدم یـاد مطلبی افتادم کـه چند هفته پیش درون #لرستان وقتی مـهمان #عشایر بودیم از یک انسان بزرگ و ‌دنیـا دیده یـاد گرفتم
عشایر رسم دارن وقتی #مـهمان براشون مـیاد به منظور خوش آمد گویی و احترام #قربانی مـیکنن
مـیزبان ما هم،داشت همين كار رو ميكرد
اما من با خواهش و تمنا مانعش شدم و اجازه ندادم
الحمدلله نعمت فراوان بود و با لذّت خودمون ر‌و با #ماست و #دوغ و #نان،سیر کردیم
شب کـه داستان رو بـه حاج رضا گفتيم،خيلى منقلب شد و با غصّه، #خاطره ای تعريف كرد
گفت:وقتى خيلى جوان بودم با جمع دوستان شبى مـهمان عشاير شديم
ميزبان خواست براى ما # #ذبح كنـه،كه مانعش شديم
با نان گرم ساجى و ماستُ دوغ ى و #كره محلى لذّت برديمُ سير شديم
وقت #نماز شد
رفتم، #وضو بگيرم
در راه صداى ناله و نفرين پير زنى توجهم رو جلب كرد
با دقّت گوش كردم
با سخت ترين و سوزناك ترين حالت بـه ما ناله و نفرين ميکرد
انقدر شديد،كه بى اختيار بـه سمتش رفتم
گفتم مادر جان چرا از ما ناراحتى؟
چه #ظلم و جسارتى كردیم كه انقدر دل شما رو شكسته ايم
پير زن از ديدن من جا خورد اما،بلا فاصله گفت:سير از گشنـه خبر نداره،سواره از پياده
ميدونى من و بچه ها و نوه هام چند وقته #گوشت نخوردیم؟
تو فكر كردى ما هر روز گوشت گيرمون مياد؟
اگه اجازه ميدادين اون رو ذبح كنـه
بعد از يك سال،منُ بچه هام قدرى گوشت ميخورديم
خدا از سر ظلمتون نگذره شما بـه شكم سير خودتون نگاه كردين و مانع شديد ما هم بـه نوايى برسيم
-و بعد حاج رضا اینطور #نصيحت كرد
هیچ وقت مانع خیر نشین و رد احسان نکنید
چون علاوه بر احساس كرامتى كه صاحب خانـه از ميزبانى شایسته‌‌ی شماب مـیکنـه
خانواده و نزديكانش هم بـه بركت سفره متنعم ميشن
-در مورد اظهار نظر بعضی #سلبريتى هاى محترم بايد عرض كنم
عزيزانِ جان،بهشت و جهنم رفتن را بى خيال!
قبول ندارين كه بخــشى از گوشت قربانى ها ميرن تو سفره ى #فقرا؟
همون آدم هايى كه ندارن گوشت كيلويى هفتاد،هشتاد هزار تومانى بخرن و شايد چند ماه يك بار رنگ گوشت نميبينن!
بگردين يه راه ديگه براى اسم درون كردنُ #فالور جمع كردنُ معرف ماندن پيدا كنيد
اه و ناله ى آدم هايى را بـه جون نخرين كه پناهى جز خدا ندارن
ميفرماييد قربانى نكنيد،به جاش درخت بكاريد،چشششم
هر وقت شما از شيش ليكُ چنجه خوردن صرفه نظر كردى و با درخت شكمت را سير كردى راهش را بـه ما و فقرا هم ياد بده
اما فعلا اجازه بده مردم بـه هم كمك كنن

Read more

Media Removed

بالا رفتن قيمت #دلار براى من صَد بدى داشت و يك حُسن كشور ما پُر شگفتى و جذابيته ولى من ترجيح ميدادم كشورهاى ديگرو بگردم من از غرب که تا شرق امريكارو با ماشين گشتم ولى هنوز كشور خودمو خوب نديدم از اين بـه بعد هر فرصت كوتاهى گير بيارم، ميرم يه جاى باحال از ايرانو ميبينم برنامم اين بود #ماسال و صومعه سرا ... بالا رفتن قيمت #دلار براى من صَد بدى داشت و يك حُسن

كشور ما پُر شگفتى و جذابيته ولى من ترجيح ميدادم كشورهاى ديگرو بگردم
من از غرب که تا شرق امريكارو با ماشين گشتم ولى هنوز كشور خودمو خوب نديدم
از اين بـه بعد هر فرصت كوتاهى گير بيارم، ميرم يه جاى باحال از ايرانو ميبينم
برنامم اين بود #ماسال و صومعه سرا رو هم ببينم ولى اينقدر با ماسوله حال كردم موندم همونجا و ماسال و صومعه سرا موند براى سفر بعد

خيلياتون روستاى #ماسوله رفتيد ولى من بار اولم بود #معمارى و تركيب سنتى خونـه هاش، آب چشمـه هاش، هواى دبشـِش كه البته ديگه داره كمى سردميشـه
و غذاهاش ، نميشـه بـه استان #گيلان سفر كرد و رژيمو حفظ كرد البته اينو بدونيد وقتى بدنتون تو ريتم #ورزش و رژيم هست، چند روز دور بودن از رژيم و تمرين خيلى تأثير بدى رو بدن نميذاره و يكى دو روزه بدن برميگرده بـه فرم قبل
ولى وقتى پاى #الكل وسط باشـه هم اُفت خيلى زياد ميشـه هم ديگه جبرانش بـه اين راحتى ها نيست.
نكته ناراحت كننده اين سفر هم ديدن مردمى بود كه آشغالاشونو پرت ميكردن و ته سيگاراشونو همونجا زير پاشون له ميكردم
يعنى ته بى فرهنگى ديگه

خلاصه من با يه هزينـه كم با اين #سفر ريسِت شدم و با يه انگيزه جديد و البته چند كليو اضافه وزن دارم برميگردم كه از شنبه دوباره لباس رَزم بپوشمو برم بـه جنگ زندگى
#ايرانگردي #ايران

Read more

Media Removed

الله الله الله،ماشاالله،لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ چند روز پيش اين #نقاشى رو روى ميز #نازدانـه خانم ديدم نميدونم براى چى و به چه منظورى كشيدتش اما هر چى هست نشان دهنده ى ديدگاه #نازدانـه_خانم بابا درون مورد حجابِ. الحمدلله درون روش #تربيت من و بانو بـه غير از #تشويق و هدايت ... الله الله الله،ماشاالله،لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ
چند روز پيش اين #نقاشى رو روى ميز #نازدانـه خانم ديدم
نميدونم براى چى و به چه منظورى كشيدتش اما هر چى هست نشان دهنده ى ديدگاه #نازدانـه_خانم بابا درون مورد حجابِ.
الحمدلله درون روش #تربيت من و بانو بـه غير از #تشويق و هدايت غير مستقيم،هرگز فشار و اجبارى درون امور اعتقادى و خصوصاً انتخاب نوع پوشش براى بچه ها وجود نداره حتى محمّد كوچولو هم خودش درون انتخاب لباس چه خريد و چه پوشيدن آزاده(براى همينـه كه گاهى اوقات از صب که تا بعد از ظهر آقا فقط با پوشك تو خونـه رژه ميره 😐)
يكى از نكاتى كه من هميشـه بـه فاطمـه خانم متذكّر ميشم اينـه كه:م هميشـه يادت باشـه كه من و مادرت از اين كه تو #چادر رو بـه عنوان #حجاب انتخاب كردى خيـــــلى خوشحاليم و بهت افتخار ميكنيم اما درون هر زمان و در هر حالى تو # عزيز و نازدانـه ى ما هستى و ما انتخابت را قبول داريم و بهش احترام ميگذاريم
فقطططط يادت باشـه كه ما راضى نيستيم بـه خاطر دل ما كارى را بكنى كه دوست ندارى
انتخاب نوع حجاب موضوعيه كه بـه رابطه ى تو و خدا مربوطه و اگر با علم و آگاهى و شناخت نباشـه يه روزى بـه خودت ميايى كه از هر #بى_حجابى بى حجاب ترى با اين تفاوت كه يه پارچه ى سياه شمل چادر با خودت حمل ميكنى

Read more

Media Removed

امروز آنقدر دلم پر بود كه سر يك فنجان چاى خالى اش كردم، تمام مغزم فكر هست و تمام فكرم فكر نمى دانم روزها مرا پشت سر ميگذارند يا من روزها را، نمى دانم من با آرزو يا اميد با فردا، منتظر خبريم از فردا كه با صداى صبح موهايت را ناز كند و بگويد درست مى شود، بگويد که تا من هستم نگران هيچ نباش، مى ترسم آنقدر هيچ را غليظ ... امروز آنقدر دلم پر بود كه سر يك فنجان چاى خالى اش كردم، تمام مغزم فكر هست و تمام فكرم فكر نمى دانم روزها مرا پشت سر ميگذارند يا من روزها را، نمى دانم من با آرزو يا اميد با فردا، منتظر خبريم از فردا كه با صداى صبح موهايت را ناز كند و بگويد درست مى شود، بگويد که تا من هستم نگران هيچ نباش، مى ترسم آنقدر هيچ را غليظ بگويد كه من هستم را نگران كند، چرا تمام نمى شود روزهاى كه بـه درونم حمله مى كنند، چرا نمى فهمد كه من ماهى قرمز نيستم من اسب وحشى اى شدم كه اگر آرام نشود هار مى شود. چرا نمى فهمد آنقدر مثبت بود ايم كه ديگر منفى مارا مسخره مى كند، هنوز از گذشته جاى افكارم درد مى كند و هنوز براى قلبم تلاش مى كنم كه كمى آرام تر بزند، عروسى كه نيست، يك افطارى ساده هست كه از زمان سحرش خيلى گذشته و تا افطار خدا مى داند چقدر مانده، روزگار سر لج افتاده و نازش خوب براى ما مى خارد. دركش مى كنم گير بَد كسى افتاده، من "تلاش زاده ام" كسى كه بـه اين زودى ها وا نمى دهد، تو يواش تر از آنى كه مرا از خود بى خود كنى، شـهرت ما اينست كى بى خود نمى كنيم، آنقدر هستم که تا تهش را ببينم خيالت راحت، بالاخره صداى دهل بـه كوچه ما مى آيد و آنوقت من مى دانم و تو، آن روز تو زانو مى زنى بـه احترام عظمت من، بـه حرمت تمام سختى هاى كه بـه من دادى و من فقط طعم لبخندم را كمى تلخ كردم، خدايا انقدر ما را امتحان نكن، اگر قرار بود بى افتيم که تا به حال افتاده بوديم اگر قرار بود كم بياوريم كه هميشـه لبخند تلخ نمى زديم، يك بار قهر مى كرديم نـه اينكه بعد از هر فشار بگويم شكرت . (فرهاد نجفى)

Read more

Media Removed

. "درگيرى هاى قبل پستِ خودم با خودم!" عكس جدى ندارم!! يه دونـه بذارم هاا؟ مرد كه انقدر نميخنده كه... اصن چه معنى داره مرد انقد بخنده؟بذار يه كپشن بنويسم بـه عكسه بيادنـه؟مثلأ اين چطوره؟ "شبا همش بـه ميخونـه ميرم من"؟.... نـه اينكه موردِ پخش داره؛الانم كه هركى ميره سراغ مِى و پيمونـه دو ساعت بعد طاقباز ... .
"درگيرى هاى قبل پستِ خودم با خودم!" عكس جدى ندارم!! يه دونـه بذارم هاا؟ مرد كه انقدر نميخنده كه... اصن چه معنى داره مرد انقد بخنده؟بذار يه كپشن بنويسم بـه عكسه بيادنـه؟مثلأ اين چطوره؟ "شبا همش بـه ميخونـه ميرم من"؟....
نـه اينكه موردِ پخش داره؛الانم كه هركى ميره سراغ مِى و پيمونـه دو ساعت بعد طاقباز سرُم بـه دست تو بيمارستانـه؛ خيليا ياد گرفتارىِ ديشبشون ميفتن😐!!ولش كن؛
يه ضرب المثل چينى بنويسم...چى بووود🤔؟
آها "اگر فكر ميكنى كارى رو نميشـه انجام داد مزاحم كسايى كه دارن همون كارو انجام ميشن نشو"....خُب....چه ربطى داره بـه عكس؟!! عكسو عوض كنــــــم؟!!! .....نـه بابا خوبه ديگه شبم هست با حاله...آها آها بى تو مـهتاب شبىِ فريدون مشيرى خوبه...
"خروجىِ نـهايى!"
.
بى تو مـهتاب شبى باز از آن كوچه گذشتم...
خوب بخوابيد اگه ميخوابيد...
💜💜💜پوريا عاشق شماست💜💜💜
#pouryaheydari #ضرب_المثل_چينى #بى_ربط # #درگيرى #مغز #فريدون_مشيري #شب #مـهتاب #

Read more

Media Removed

دردآآآهـ _________><_________ Tehran University. Iran . حال من خوبست اما با تو بهتر ميشود نيستى و اين چشم بى تو هِى تر ميشود • ميشود روزى ببينم عاقبت روى تو را درون همانجا جان دهم از شدّت شوق شما • من بشوقِ حبِّ ديدارت كنون وامانده ام نـه تو را دارم، نـه ديگران را، تنـها مانده ام • حال من خوبست ... دردآآآهـ
_________>💔<_________
Tehran University. Iran
.
حال من خوبست اما با تو بهتر ميشود
نيستى و اين چشم بى تو هِى تر ميشود

ميشود روزى ببينم عاقبت روى تو را
در همانجا جان دهم از شدّت شوق شما

من بشوقِ حبِّ ديدارت كنون وامانده ام
نـه تو را دارم، نـه ديگران را، تنـها مانده ام

حال من خوبست حتى با خيالت هم دلخوشم
دلخوشى ام نيست جز تو من با كى خوشم

حال من را از كه پرسى وقتى بشوقت زنده ام
دوستتدارم هنوزم با اينكه از تو ناخوشم
.
Please don’t forget me from your prayers these days
_________>💔<_________

Read more

Media Removed

. دنيام تويى با صداى #هوتن_حسينى و ترانـه #اميرعباس_عرب ،ملودى و تنظيم محمد حسن نيكدل و مديريت هنرى مـهشاد عرب از #رادیوجوان و سايت هاى معتبر موسيقى پخش شد. ️ @amirabbas_arab @hootanhosseinimusic @mahshadarab @mohamadhasannikdel #مـهشادعرب #مـهشادعرب_مديرهنرى #newmusic #amirabbas_arab ... .
دنيام تويى با صداى #هوتن_حسينى و ترانـه #اميرعباس_عرب ،ملودى و تنظيم محمد حسن نيكدل و مديريت هنرى مـهشاد عرب از #رادیوجوان و سايت هاى معتبر موسيقى پخش شد. ♥️ @amirabbas_arab
@hootanhosseinimusic
@mahshadarab
@mohamadhasannikdel #مـهشادعرب #مـهشادعرب_مديرهنرى
#newmusic #amirabbas_arab
#اميرعباس_عرب
نگاتو نگيرى از من
هواتو نگيرى از من
بگيرى ميميرم از غم
نباشى ميميرم حتمن
دليل نفسام تويى
همونى كه ميخوام تويى
نگيرى خودت رو از من
وقتى همـه دنيام تويى
ميشكنم خورد ميشم
بى تو محدود ميشم
ميسوزم مث شم
بى تو من دود ميشم
قول دادى بمونى
بى تو نابود ميشم
سر حرفت بمون
من دل آشوب ميشم

Read more

Media Removed

سلام اى ترانـه ى شب هاى دل تنگى ام سلام اى بهانـه ى غم هاى هميشگى ام کجايى کـه نفس بهانـه ات را ميگيرد کجايى کـه دلم نشانـه ات را ميگيرد نازنين چه رفتنى بود چه نيامدنى؟ نازنين چه بودنى بود چه نبودنى؟؟ بهارم با تو رفت درون ميان خاطره ها خزانم بى تو ماند درون ميان حادثه ها کجايى کـه نفس،بهانـه ات را ميگيرد ... سلام اى ترانـه ى
شب هاى دل تنگى ام
سلام اى بهانـه ى
غم هاى هميشگى ام
کجايى که
نفس بهانـه ات را ميگيرد
کجايى که
دلم نشانـه ات را ميگيرد
نازنين چه رفتنى بود
چه نيامدنى؟
نازنين چه بودنى بود
چه نبودنى؟؟ بهارم با تو رفت
در ميان خاطره ها
خزانم بى تو ماند
در ميان حادثه ها
کجايى که
نفس،بهانـه ات را ميگيرد
کجايى که
دلم نشانـه ات را ميگيرد
با تو بودن را
يک عمر، بى تو تصور کردم
بى تو بودن را
هر شب، با تو تحمل کردم
که بدانى
حرف من عشق هست ،ديوانگيست
که بدانى
عمر من با تو هست ،جاودانگيست
نازنين برگرد
که ترانـه هايم بوى غم دارند
نازنين برگرد
که عاشقانـه هايم تو را کم دارند
با تو من
يک عمر نقاش نقش دل بودم
بى تو من
يک عمر حمال نعش دل بودم
تو برگرد
باز،من غرورم را نميبينم
تو برگرد
باز ،من شکوهم را نميبينم
تو کـه نباشى
ياس هاى باغغچه را نميخواهم
تو کـه نباشى
قران روى طاقچه را نميخوانم
کجايى که
نفس بهانـه ات را ميگيرد
کجايى که
دلم نشانـه ات را ميگيرد

#محمد_کاظمى

#اميداوارم خوشتون بياد #دوستان
#شعر #شاعر
#خوزستان #هنديجان #شيراز
#اباده_فارس #ادبيات #

Read more
كدوم يكى از همكارى هام با #نيما_مسيحا عزيزِ جان رو بيشتر دوست داريد؟ ١.احساس ٢.بارون دلتنگى ٣.دلواپسم نباش ٤.رگبار ٥.توهم ٦.بومى ٧.نازنينم خداحافظ ٨.از كى بپرسم ٩.آذرخش ١٠.به من تكيه كن ١١.دلم گرفته بى تو ١٢.كولاك ١٣.پرواز ممنوع / دو صدايى با حامى ️ . ويدئوى كامل تر را ... كدوم يكى از همكارى هام با #نيما_مسيحا عزيزِ جان رو بيشتر دوست داريد؟
١.احساس
٢.بارون دلتنگى
٣.دلواپسم نباش
٤.رگبار
٥.توهم
٦.بومى
٧.نازنينم خداحافظ
٨.از كى بپرسم
٩.آذرخش
١٠.به من تكيه كن
١١.دلم گرفته بى تو
١٢.كولاك
١٣.پرواز ممنوع / دو صدايى با حامى
🌹❤️🌹
.
ويدئوى كامل تر را مى توانيد درون قسمت IGTV اين صفحه ببينيد
.
✍🏻 ترانـه ها از #بابک_صحرایی
🔸موسيقى رگبار و نازنينم خداحافظ از #بابك_بيات
🔹موسيقى احساس و كولاك از #نيكان
🔸آهنگ هاى بارون دلتنگى، بومى و به من تكيه كن از #امين_قباد
🔹آهنگ و تنظيم "توهم" و تنظيم هاى بارون دلتنگى، بومى، بـه من تكيه كن، دلواپسم نباش و دلم گرفته بى تو از #پوريا_حيدرى
🔸آهنگ دلم گرفته بى تو از #ميلاد_اكبرى
🔹آهنگ دلواپسم نباش از اميرعباس حسن زاده
🔸موسيقى از كى بپرسم از #فرزاد_فتاحى
🔹موسيقى آذرخش از #حميدرضا_يراقچيان

@nimamasihamusicofficial

Read more

بخشى ديگر از اهنگ تنـها تو بخوان كه با استفاده از نام البوم هاى استاد شجريان و خاطراتى كه با صداى ايشان دارم ساختم و متاسفانـه هنوز موفق بـه دريافت مجوزش بعد از چهار ماه نشدم ... مدير كل دفتر موسيقى جلوى انتشار اين اهنگ رو گرفته و به بهانـه ى اينكه شعر تاييد نشده درون صورتى كه من درون شورا حضور داشتم و اعضاى محترم ... بخشى ديگر از اهنگ تنـها تو بخوان كه با استفاده از نام البوم هاى استاد شجريان و خاطراتى كه با صداى ايشان دارم ساختم و متاسفانـه هنوز موفق بـه دريافت مجوزش بعد از چهار ماه نشدم ...
مدير كل دفتر موسيقى جلوى انتشار اين اهنگ رو گرفته و به بهانـه ى اينكه شعر تاييد نشده درون صورتى كه من درون شورا حضور داشتم و اعضاى محترم شعر رو تاييد و امضا كردند ... با تو ام اى جان عشاق بخوان
جان جان اى افتخار همـه افاق بخوان
از دل مجنون بخوان
از برادر هاى غرق خون بخوان
راز گل ها را تو مى دانى بخوان
راز دل ها را تو مى خوانى بخوان
خسرو اواز ايران
ناله و فرياد شيران تنـها تو بخوان
دل نديد هست چنين رسوايى
در همـه دير مغان نيست چنين شيدايى
اى كه سرّ عشقِ ما را
اى كه اهنگ وفا را
ربنا را خوانده اى
ساز خاموش ِ دل دلشدگانى
چشمـه ى نوش ارغوانى
مرغ خوش خوانِ جهانِ گذارنى
خسرو اواز ايران. ناله و فرياد شيران
تنـها تو بمان
با تو ام اى قاصدك پيغام اهل دل بگو
از زبانِ اتشِ از فريادِ بى حاصل بگو
اى صدايت اسمان عشق پاك بوى باران بوى سبزه بوى خاك
اى نوايت ناله ى رندان مست
شيشـه ى مى درون شب يلدا شكست
اى زمستان درون صدايت اى درون اوازِ تو سِحر
نغمـه سر كن از شب وصل از شب پيوند مـهر
اى سكوت اى شب كوير اى دود عود اى واى دل يك زمان خلوت گزيدى يك زمان رسواى دل

#جان عشاق-جانِ جان -افتخار افاق- دل مجنون - راز دل - راز گل -فرياد - رسواى دل - سرّ عشق - اهنگ وفا - ربنا - ساز خاموش - دلشدگان - چشمـه ى نوش - ارغوان - مرغ خوش خوان - قاصدك - بيغام اهل دل - زبان اتش - اسمان عشق - بوى باران - رندان مست - درون خيالِ *عشق داند - دولت عشق - خلوت گزيده - زمستان - شب وصل - پيوند مـهر - بى تو بـه سر نمى شود ... #homay #parvazhomay #music #homay #مستان #مستان_همای #پروازهمای #ايران #شجريان #شجريان_صداى_ملت_ايران #shajarian #concerto @musicema @parvazhomay @homayounshajarian @officialshajarian @mohammad.hossein.safari

Read more

Media Removed

. از اوناييكه تو چهارچوباى احمقانـه زندگى ميكنن و همـه رو هم تشويق ميكنن بـه تكرار، دورى ميكنم... همونايى كه لباشونو گاز ميگيرن و ميگن زشته اونا مثه باتلافن و باتلاق كشندس... اونارو نديده بگيرين؛خودتونو سركوب نكنيد... ما بدنيا اومديم كه بيشتر روزامونو خوشحال باشيم و بهمون خوش بگذره...سوار ... .
از اوناييكه تو چهارچوباى احمقانـه زندگى ميكنن و همـه رو هم تشويق ميكنن بـه تكرار، دورى ميكنم... همونايى كه لباشونو گاز ميگيرن و ميگن زشته 😄 اونا مثه باتلافن و باتلاق كشندس...
اونارو نديده بگيرين؛خودتونو سركوب نكنيد...
ما بدنيا اومديم كه بيشتر روزامونو خوشحال باشيم و بهمون خوش بگذره...سوار موج آدماى بى دانشِ بـه ظاهر فرهيخته نشيد اينا همونان كه مارو بـه اينجا رسوندن...امان از آدماى تو خالى با پُزِ جدّيت...
به من كه بايد خوش بگذره😉
💜💜💜
ورق بزنيد...
@hamidaskari1 @limitlesstribe #pouryaheydari @saeid_abdollahi #concert #كاراى_باحال #dj

Read more

Media Removed

#رفیقتوتگ_کن اونیکه_خیلی_دلتنگشی . ‌درست هست دراین روزهای دونفرهی راندارم تاعاشقانـه هایمان راباهم قدم بزنیم.. اما خداروشکر همچون تویی رادارم کـه متکی بـه گرمای جیب های خودمان قدم بزنیم وبه این‌تنـهایی بخندیم! توهستی که تا برای اینکه حسادت امانمان رانبرد بـه کافه رفته و دوستانـه چای بخوریم.. مـیدانی ... #رفیقتوتگ_کن ❤📷🌹اونیکه_خیلی_دلتنگشی .
‌درست هست دراین روزهای دونفرهی راندارم تاعاشقانـه هایمان راباهم قدم بزنیم..
اما خداروشکر همچون تویی رادارم کـه متکی بـه گرمای جیب های خودمان قدم بزنیم وبه این‌تنـهایی بخندیم!
توهستی که تا برای اینکه حسادت امانمان رانبرد بـه کافه رفته و دوستانـه چای بخوریم..
مـیدانی درست هست عشق نیست اما درحوالی منوتو بدجوری رفاقت پرسه مـیزند...
تو به منظور تمام دردای مکرر این روزا پناهی #رفیق ...
برای تمام این کولاکِ غم.
برای تمام این سیلِ خبرای بد.
برای تمام این لرزشی کـه افتاده بـه جون زانوهام.
برای تمام این نشدنایی کـه پا گذاشته بیخ گلوی این دنیـا و آدماش...
من تمام راه‌ها رو رفتم ولی هیچ راهی تو دنیـا بـه خندیدن بدون تو نرسید. نـه کـه فقط خودم نخوام، بخوام هم نمـیشـه.
نمـیشـه بی‌رفیق این زمستونای پشت همو سر کرد و یخ نزد...
نمـیشـه بی‌کسی کـه تو و چاله‌چوله‌های دلتو بلده، جلوی این پاییزِ بی‌بارون قد علم کرد و نیفتاد...
هرچقدرم از تنـهایی بگیم نمـیشـه بی‌رفیق جاده‌ها و رفت و سهم زندگی رو از این بیغوله گرفت...
نمـیشـه بی‌رفیق این پاییز بی‌بارون رو سر کرد.....

#رفیقتوتگ_کن🌹❤😍📷💑😍😊🙏
.
.
.
.
.
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
اينكه ميگويند
من بى تو ميميرم
دروغ نيست !!!
فقط آدمـها بـه يكباره نميميرند !!!
خيلى آهسته
و بـه مرور زمان
يكى با مرور خاطرات
يكى با جاى خالى كسى
يكى با عكسى بـه يادگار درون آغوشش
يكى با صداى درون و ديوار
يكى هم با عطرِ بـه جا مانده اى

#مـیکائیل 📷
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ ─❥✮❥♛♝♛❥✮❥
──❥✮❥♛♝♛❥✮❥
───❥✮❥♛♝♛❥✮❥
────❥✮❥♛♝♛❥✮❥
─────❥✮❥♛♝♛❥✮❥
──────❥✮❥♛♝♛❥✮❥
───────❥✮❥♛♝♛❥✮❥
────────❥✮❥♛♝♛❥✮❥
──▄██ ██▄─────▄████▄ ─▄ █▓▓▓▓▓▓▓█▄─▄█▓▓▓▓▓▓█▄
▐█▓▓▓▓▓▒▒▓▓▓▓▓▒▒▓▓▓▓▓█▌
██▓▓▓▒▒▒░░▒▓▒░░▒▒▒▓▓▓██ ██▓▓▒▒░░░░▓░▓░░░░▒▒▓▓██ ▐█▓▓▒▒░░░▓░░
#رفیقتوتگ_کن👭👬😍😍🙏🌸🌹اونیکه_بدونش_زندگی__سخته

Read more
اين ترانـه رو بـه م سارا تقديم كرده ام. متن كامل ترانـه رو اينجا نوشتم براى علاقمندان.. ‎ . . . دنياى ساده مو ياد گرفتى از هر كار ِ من ايراد گرفتى که تا پاى آرزوهام وسط بود هر چى گفتم ، تو گفتى غلط بود انگار كه توى گِل مونده پاهام كم كم ترسيدم از اشتباهام نقصامو از نگاه تو ديدم از ظاهرم خجالت ... اين ترانـه رو بـه م سارا تقديم كرده ام. متن كامل ترانـه رو اينجا نوشتم براى علاقمندان.. 🙏🙏🌹‎ .
.
.

دنياى ساده مو ياد گرفتى
از هر كار ِ من ايراد گرفتى
تا پاى آرزوهام وسط بود
هر چى گفتم ، تو گفتى غلط بود

انگار كه توى گِل مونده پاهام
كم كم ترسيدم از اشتباهام
نقصامو از نگاه تو ديدم
از ظاهرم خجالت كشيدم
شك كردم بـه تمام وجودم
اونروزا من يه ديوونـه بودم
اگه راهى بود بـه گذشته ى من
.الانمو ميبرد پيش خودم
به خودم ميگفتم ازت دور شـه
كه من با تو درون اصل تنـها شدم
.

كاش ميشد بـه من ِ اونروزا بگم
به خاطر اون چشماتو تر نكن
گذشته ى من خيلى زود باوره
به خودم بگم بچه ! باور نكن!
.

يه روز يكى مياد توى زندگيت
بفهمى بقيه نموندن چرا
هنوز خيلى بايد دلت بشكنـه
ولى صبر كن که تا ته ماجرا
.

قويت ميكنـه دردى كه نكشت
تو زيبايى اينو نديدى هنوز
توى زندگيت بدترين آدمو
بى منت ميتونى ببخشى يه روز .
.
@arghavanofficial
گذشته_ى_من
مونا برزويى

Read more

Media Removed

دستوراينجاست #كيكباقلوامـهناز همـه منتظر بدنيا اومدن بچه من بودند، شمارش معكوس براى من هم آغاز شده بود و شوقى همراه با نگرانى دلم را آشوب ميكرد، روزى كه دكتر پيش بينى كرده بود فرا رسيد ولى هيچ علامت زايمانى درون من وجود نداشت، ناچار براى سونو گرافى كه اون موقعها مرسوم نبود بـه مركزى كه سونو ميكردند ... دستوراينجاست👈 #كيكباقلوامـهناز
همـه منتظر بدنيا اومدن بچه من بودند،
شمارش معكوس براى من هم آغاز شده بود و شوقى همراه با نگرانى دلم را آشوب ميكرد، روزى كه دكتر پيش بينى كرده بود فرا رسيد ولى هيچ علامت زايمانى درون من وجود نداشت، ناچار براى سونو گرافى كه اون موقعها مرسوم نبود بـه مركزى كه سونو ميكردند مراجعه كرديم، دكتر بعد از سونوگرافى گفت كه که تا يك هفته ديگه بچه بدنيا مياد و جنسيت بچه تون هم ه، حسين عاشق فرزند بود و موقع برگشت از دكتر که تا برسيم خونـه كلى خوشحال بوديم و اسم انتخاب كرديم،
چهاردهم دى بود و برف سنگينى باريده بود، من با اون شكم گنده آروم سوار ماشين شدم و به همراه حسين رفتيم بيمارستان براى عمل سزارين، مادرم بخاطر حامد برادر كوچيكم نتونست همراه ما بياد،
خيلى استرس داشتم ، لباس اتاق عمل رو با بغض و وحشت تنم كردم و روى تخت دراز كشيدم، اين دومين بار درون عمرم بود كه بـه اتاق عمل ميرفتم ولى باز هم احساس ميكردم پاى مرگ و زندگى درون ميونـه ، داشتم آيت الكرسى ميخوندم كه دكتر بيهوشى اومد و گفت عملتون با بى حسى موضعى انجام ميشـه، هيچى ديگه يه آمپول گنده زد وسط كمر و گفت اصلأ نگران نباش، دكترم اومد و عمل سزارين شروع شد، معمولا پرده اى بين بيمار و جايى كه عمل ميشـه قرار ميدن كه مانع از ديدن ميشـه ولى من توى عينك بزرگى كه دكتر دانايى بچشم داشت و نور بهش افتاده بود و مثل آينـه عمل ميكرد شكم سفره شده خودمو ميديدم بدون اينكه دردى حس كنم، بعد اين كابوس چرا تموم نميشد منتظر صداى گريه بچه بودم ديگه طاقت نداشتم از فضولى تو عينك دكتر صرف نظر كردم و چشمـهامو بستم همينجورى كه پلكهامو داشتم فشار ميدادم يهو صداى جيغ و گريه بچه رعشـه لذتبخشى بجانم بخشيد و نا خودآگاه خنده و گريه توامان منو درون خودش بلعيد دكتر دانايى با صداى بلند گفت خدا بهت يه پسر توپول داد جان،
هيچى نميتونستم بگم و فقط من بودم و خداى بزرگى كه ته دلم ازش ميخواستم اينبار كمكم كنـه و بچه ام رو از دست ندم، كمى بعد پسرم رو كه لاى دستمال پيچيده بودن نشونم و سريع بردنش،
بعد از اتاق ريكاورى و بازگشت حس دوباره بـه پاهام منو بـه بخش منتقل كردند،
وقتى وارد اتاق شدم ديدم همـه خودشونو بـه بيمارستان رسوندن، حتى م و بابام حامد بـه بغل، م بوسم كرد و با خوشحالى گفت بچه ات پسره دكتره اشتباه كرده بوده ما ديديمش خيلى نازه نيم ساعت ديگه ميارنش که تا ببينى،
پدرم دائم چشمـهاشو كه اشكى ميشد با دستمال ميچلوند و ميگفت خدارو شكر ايندفعه خدا نااميدمون نكرد و يه نوه سالم بهمون داد، بچه رو آوردن من نيم خيز 👇🏻

Read more

Media Removed

من با چشاى بسته بيدارم چند روزه اينجورى ميخوابم بعد حقمـه فرق كنم با بقيه نصف شب و سر صبح از خواب پريدن و كابوس ديدن و تب و لرز هم كه رو شاخشـه اينجور موقع ها !! البته نـه واسه چس مثقال تتو كه اصلا درد نداره !! هر وقت بالاى چهار ساعت تتو زدى تازه اين چيزا مياد سراغت !! يه پسره خارجى اومده بود تتو شاپ امروز يه بال ... من با چشاى بسته بيدارم 😅 چند روزه اينجورى ميخوابم بعد حقمـه فرق كنم با بقيه 😅 نصف شب و سر صبح از خواب پريدن و كابوس ديدن و تب و لرز هم كه رو شاخشـه اينجور موقع ها !! البته نـه واسه چس مثقال تتو كه اصلا درد نداره !! هر وقت بالاى چهار ساعت تتو زدى تازه اين چيزا مياد سراغت !! يه پسره خارجى اومده بود تتو شاپ امروز يه بال كوچيك ميزد رو دستش !! منو ديد با خنده گفت تو ديوانـه اى !! تتو خوبه ولى نـه ديگه اينـهمـه !! بهش گفتم الان اگه فول هندتو من حساب كنم تو نميزنى ؟!؟ بازم همينجورى يه بال كوچيكه ونـه ميزنى ؟!؟ گفت اگه تو حساب كنى مي !! نميدونستم گربه دست بـه گوشت نميرسه ميگه پيف پيف ، بـه اينگيليسى چى ميشـه كه بعدش بگم بهش 😅 ولى فكر كنم همون كه گفتم من حساب كنم ميزنى ، دوزاريش افتاد !!! حكايت مردم ماس !! ميرى كلى پول خرج ميكنى ، درد ميكشى ، بعدشم كلى داستان و درد دارى ، فحش ميدن 😅 نميفهمم پوست بى رنگه عين مُرغشون چه زيبايى اى داره و چطور اينـهمـه هنر و زيبايى رو پوست منو مسخره ميكنن !! نميفهمن كه ما خرس نيستيم كه هممون عين هم باشيم !! مغز داريم !! هنر داريم و پوستى خدا بهمون داده كه ميشـه رنگ آميزيش كرد !! ولى بلخره ميفهمن !!صبح بخير 😅👨🏻‍🎤 96

Read more
بهارِ بى تو بهارى پُر از غم و درد هست بهارِ بى تو چو پاييزِ عمرِ من زرد هست چه جاى شادى و مستى چه جاى دلگرمى درون اين بهار كه حتى زمانـه دلسرد هست خزانِ عمر رسيد و وصالِ دل نرسيد ببين چه بر سرِ من روزگار آوَرد هست در انتظارِ تو عمرم گذشت بيا و ببين كه انتظار چه با روزگارِ من كرد هست بيا كه چشمِ اميدى بـه ... بهارِ بى تو بهارى پُر از غم و درد است
بهارِ بى تو چو پاييزِ عمرِ من زرد است

چه جاى شادى و مستى چه جاى دلگرمى
در اين بهار كه حتى زمانـه دلسرد است

خزانِ عمر رسيد و وصالِ دل نرسيد
ببين چه بر سرِ من روزگار آوَرد است
در انتظارِ تو عمرم گذشت بيا و ببين
كه انتظار چه با روزگارِ من كرد است
بيا كه چشمِ اميدى بـه نوبهار ندارم
بريز باده كه اين روزگار نامرد است
( هماى )
#هماى #هماى_مستان #پروازهمای #شعر #ادبيات #موسيقى #مستان #چكامـه #بهار #ايران #homay #iran #mastan #parvaz #parvazhomay #homaymastan #mastanhomay @shahryar_homay @parvazhomay @musicema

Read more

Media Removed

‎دوراهى __________________ Confused on crossing way Sharif uni. Tehran. Iran . ‎ تو درون دو راهى و من تك مسير تو اونجا نشين تو با خودت تنـها اينجا مى ميره اين دلم بى تو اى تو تموم ختم اين دنيا من ختم شدم از بس نبودى تو تو با خودت تنـها و من تنـها . __________________ ‎دوراهى
_________💔_________
Confused on crossing way
Sharif uni. Tehran. Iran
.
‎ تو درون دو راهى و من تك مسير تو
اونجا نشين تو با خودت تنـها
اينجا مى ميره اين دلم بى تو
اى تو تموم ختم اين دنيا
من ختم شدم از بس نبودى تو
تو با خودت تنـها و من تنـها
.
_________💔_________

قسمت سوم از ( #مناجات_شعبانیـه) . . متن دو قسمت قبل هم درون پیج قبلا گذاشتم ولی به منظور دوستانی کـه تمایل دارند دوباره تو کامنت ها مـیگذارم حتمااااااا هم توصیـه مـیکنم این #مناجات عالی با #خدا رو یک بار حداقل با توجه بـه معانیش نگاه کن ... . . . . . إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ ... قسمت سوم از ( #مناجات_شعبانیـه)
.
.

متن دو قسمت قبل هم درون پیج قبلا گذاشتم ولی به منظور دوستانی کـه تمایل دارند دوباره تو کامنت ها مـیگذارم
حتمااااااا هم توصیـه مـیکنم این #مناجات عالی با #خدا رو یک بار حداقل با توجه بـه معانیش نگاه کن ...
.
.
.
.
.
إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى [إِلَهِی قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیَ‏] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ إِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیـهِ بَیْنَ عِبَادِکَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ .
.
. .
خدایـا کارم را چنان‏که سزاوار آنى بر عهده ‏گیر،خدایـا بـه سوى من با فضلت بازگرد،به سوى گناهکارى کـه جهلش سراپایش را پوشانده،خدایـا گناهانى را درون دنیـا بر من پوشاندى،که بر پوشاندن آن درون آخرت محتاج‏ترم،گناهم را درون دنیـا براى هیچیک از بندگان شایسته‏ ات آشکار نکردى،پس مرا درون قیـامت درون برابر دیدگان مردم رسوا مکن،خدایـا جود تو آرزویم را گسترده ساخت،و عفو تو از عمل من برترى گرفت.بار خدایـا،روزى کـه در آن مـیان بندگانت حکم مى‏ کنى، مرا بـه دیدارت خوشحال کن.خدایـا عذرخواهى من از پیشگاهت عذرخواهىى هست که از پذیرفتن عذرش بى ‏نیـاز نگشته،پس عذرم‏ را بپذیر اى کریم‏ترینى‏ کـه بدکاران از او پوزش خواستند.
.
.
.

#شعبان #ماه_شعبان #مناجات #دعا #مناجات_با_خدا #خدا #خداوند #عاشقانـه #عاشقانـه_ها #عاشقانـه_مذهبی #دین #اسلام #حاج_سعید_حدادیـان
.

Read more

Media Removed

. [ و شبى كه بينـهايت درون كنارِ دوستانمون خوش گذشت از بس گفتيم و خنديديم ( البته بيشتر حرفِ عكس و دوريين بود چون همـه ىِ دوستانمون عكاس هم هستند و فقط عمويم شاعر و نويسنده هستند ) و از بودن درون كنارشون لذت بردم ، يازدهمين سالِ باهم بودنِ افشين و من هم تمام شد ... ] . تصويرِ اول ؛ تو اتاقِ كارم با استاد حقيقىِ ... .
[ و شبى كه بينـهايت درون كنارِ دوستانمون خوش گذشت از بس گفتيم و خنديديم ( البته بيشتر حرفِ عكس و دوريين بود چون همـه ىِ دوستانمون عكاس هم هستند و فقط عمويم شاعر و نويسنده هستند ) و از بودن درون كنارشون لذت بردم ، يازدهمين سالِ باهم بودنِ افشين و من هم تمام شد ... 🍃 ]
.
تصويرِ اول ؛ تو اتاقِ كارم با استاد حقيقىِ عزيزم و عمو اقبال نازنينم و فائزه جان كه ثبت شد برايم که تا ابد 🌼
تصويرِ دوم ؛ ساعتِ ١:٣٠ بامداد با چشمانِ خواب آلود و دوستانِ مـهربون حامد جان ، آقاى تركى زاده و آقاى فرزانـه و خانوازه گلشون و آقاى ميرى و همسرشون💚
تصويرِ سوم ؛ كه خب كيك و شمع ☺️🎂 .
و اينكه خيلى مـهمـه براىِ من با چه كسانى معاشرت كنم و پذيراشون باشم تو خونـه ام ، زمانى كه مـهمون دارم بخصوص اولين بار باشـه كه ميزبانش هستم اون انرژى و حالِ خوبى كه دارن و واردِ خونـه ام مى كنند را كاملا درك مى كنم ، و كسى كه انرژىِ خوبى نداره و باهاش معاشرت كنم ، بيمار و بى حال و حوصله ميشم ...
خيلى وقته گلچين مى كنم بى تعارف 💫
.
خوشبخت باشيد و حالِ دلتون خوش و دور و برتون پر از بهترين ها باشـه و شاد و سلامت باشيد و لبتون خندون و شرمنده نميتونم تك تك پاسخِ مـهربانى و لطفِ شما را بدم 💫💜

Read more
بشنويد ترانـه ى من رو با صداى ارغوان عزيز .. #ترانـه_ى_گذشته _من . . دنياى ساده مو ياد گرفتى از هر كار ِ من ايراد گرفتى که تا پاى آرزوهام وسط بود هر چى گفتم ، تو گفتى غلط بود انگار كه توى گِل مونده پاهام كم كم ترسيدم از اشتباهام نقصامو از نگاه تو ديدم از ظاهرم خجالت كشيدم شك كردم بـه تمام وجودم اونروزا ... بشنويد ترانـه ى من رو با صداى ارغوان عزيز .. #ترانـه_ى_گذشته _من
.
. دنياى ساده مو ياد گرفتى
از هر كار ِ من ايراد گرفتى
تا پاى آرزوهام وسط بود
هر چى گفتم ، تو گفتى غلط بود

انگار كه توى گِل مونده پاهام
كم كم ترسيدم از اشتباهام
نقصامو از نگاه تو ديدم
از ظاهرم خجالت كشيدم
شك كردم بـه تمام وجودم
اونروزا من يه ديوونـه بودم
اگه راهى بود بـه گذشته ى من
.الانمو ميبرد پيش خودم
به خودم ميگفتم ازت دور شـه
كه من با تو درون اصل تنـها شدم
.

كاش ميشد بـه من ِ اونروزا بگم
به خاطر اون چشماتو تر نكن
گذشته ى من خيلى زود باوره
به خودم بگم بچه ! باور نكن!
.

يه روز يكى مياد توى زندگيت
بفهمى بقيه نموندن چرا
هنوز خيلى بايد دلت بشكنـه
ولى صبر كن که تا ته ماجرا
.

قويت ميكنـه دردى كه نكشت
تو زيبايى اينو نديدى هنوز
توى زندگيت بدترين آدمو
بى منت ميتونى ببخشى يه روز .
.
@arghavanofficial ..
.

Read more

Media Removed

طرح جمع آورى لبخندهايش از تهران كار ساده اى نبود غُبارِ غم تهران خنده هاى دلبر را پنـهان مى كند و من پيك ام را بـه زير ِ پيكِ خالى خودم مى با دو پيكِ پشت هم فرصتى براى فكر كردن باقى نمى ماند تو که تا فرصت هست بگو من را بى تو كه مى توان صدا زد ؟! وقتى بـه جستجوى تو درون شادمانى هاى شبانـه لقمـه هاى صبحانـه ... طرح جمع آورى لبخندهايش از تهران
كار ساده اى نبود
غُبارِ غم تهران
خنده هاى دلبر را
پنـهان مى كند
و من پيك ام را بـه زير ِ پيكِ خالى خودم مى
با دو پيكِ پشت هم
فرصتى براى فكر كردن باقى نمى ماند
تو که تا فرصت هست بگو
من را بى تو كه مى توان صدا زد ؟!
وقتى بـه جستجوى تو
در
شادمانى هاى شبانـه
لقمـه هاى صبحانـه
خُنكاىِ بلوار كشاورز
پشتِ بامِ بلندِ خنده هات ، عاشق ام
حالا تو درون اينجاى پيچكِ كلمات من
با چشم هات مى خندى
چشم هات كه مى خندند
بايد طرح جمع آورى خودم را پياده كنم
من خودم را جمع نمى كنم
دلم را پياده مى كنم
در دست هاى تو مى گذارم
و پياده مى شوم
تو که تا هستى
هستى عطر ِ موهات را بـه خود مى گيرد
هواى كوچه ما
از عشق نشانى نداشت
قبل از اينكه
لبخندهات
شب و من و كوچه را سياه مست كند
[ سجاد افشاريان ]
مرداد ماه هزار و سيصد و نود و هفت / تهران
نقاشى از :
@keyvanfeizi 🙏🏻♥️

Read more

Media Removed

#رفیق_خفنتوتگ_کن . . ‌درست هست دراین روزهای دونفرهی راندارم تاعاشقانـه هایمان راباهم قدم بزنیم.. اما خداروشکر همچون تویی رادارم کـه متکی بـه گرمای جیب های خودمان قدم بزنیم وبه این‌تنـهایی بخندیم! توهستی که تا برای اینکه حسادت امانمان رانبرد بـه کافه رفته و دوستانـه چای بخوریم.. مـیدانی ... #رفیق_خفنتوتگ_کن ❤📷🌹 .
. ‌درست هست دراین روزهای دونفرهی راندارم تاعاشقانـه هایمان راباهم قدم بزنیم..
اما خداروشکر همچون تویی رادارم کـه متکی بـه گرمای جیب های خودمان قدم بزنیم وبه این‌تنـهایی بخندیم!
توهستی که تا برای اینکه حسادت امانمان رانبرد بـه کافه رفته و دوستانـه چای بخوریم..
مـیدانی درست هست عشق نیست اما درحوالی منوتو بدجوری رفاقت پرسه مـیزند...
تو به منظور تمام دردای مکرر این روزا پناهی #رفیق ...
برای تمام این کولاکِ غم.
برای تمام این سیلِ خبرای بد.
برای تمام این لرزشی کـه افتاده بـه جون زانوهام.
برای تمام این نشدنایی کـه پا گذاشته بیخ گلوی این دنیـا و آدماش...
من تمام راه‌ها رو رفتم ولی هیچ راهی تو دنیـا بـه خندیدن بدون تو نرسید. نـه کـه فقط خودم نخوام، بخوام هم نمـیشـه.
نمـیشـه بی‌رفیق این زمستونای پشت همو سر کرد و یخ نزد...
نمـیشـه بی‌کسی کـه تو و چاله‌چوله‌های دلتو بلده، جلوی این پاییزِ بی‌بارون قد علم کرد و نیفتاد...
هرچقدرم از تنـهایی بگیم نمـیشـه بی‌رفیق جاده‌ها و رفت و سهم زندگی رو از این بیغوله گرفت...
نمـیشـه بی‌رفیق این پاییز بی‌بارون رو سر کرد.....

#رفیقتوتگ_کن🌹❤😍📷💑😍😊🙏
.
.
.
.
.
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
اينكه ميگويند
من بى تو ميميرم
دروغ نيست !!!
فقط آدمـها بـه يكباره نميميرند !!!
خيلى آهسته
و بـه مرور زمان
يكى با مرور خاطرات
يكى با جاى خالى كسى
يكى با عكسى بـه يادگار درون آغوشش
يكى با صداى درون و ديوار
يكى هم با عطرِ بـه جا مانده اى

#مـیکائیل 📷
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
ﺩﻟـﻢ ﺗﻨﮓ ﺷـﺪﻩ ﺑﺮﺍﯾﺖ. . . اﻣﺎﻧﻤﯽﺷـﻮﺩﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﮕﻮﯾـﻢ اﺯﺍﯾﻦ ﺩﻟﺘﻨـــــﮕﯽ

ﺩﻟﺘﻨـــــﮕﯽ ﺭﺍﻧﺸﺎﻧﺖ ﻣﯽ ﺩﻫــﻢ باﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘـﻪ. . . ﺟﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔـﺬﺍﺭﻡ ﮐـﻪ شاﯾـﺪﯾـــــﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺯﺁﻥ ﮔـﺬﺭﮐﻨﯽ
بخوﺍﻧﯽ !!! ﻭﮐﺎﺵ ﺑﺪﺍﻧـﯽ
ﮐـــــﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻣـــــﻦ ﺗـــــﻮﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ. . . ﺗـــــﻮﯾﯽ کـــــﻪ ﺍﮔـــــﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺷﺘـﻢ ﻧﺸﺎﻧﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻡ بﻪ ﻫﻤـــــﻪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻔﺘـﻢ :

ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧـــــﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿـــــﺪ. . . ﺗﻤـﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣـــــﻦ ﺍﺳت
‌‎ 🌾
🍃🌸
🌸🍂 🍂🍃🌸🍃🌾 ☞ 🌸💞@mikilove351 🌸💞

Read more

Media Removed

Härliga #sommardagar. #persiskmat . صبح دكتر بودم، بـه خاطر دردى كه توى دست و پام دارم! اين روزهاى اخر، انگار پاهام خواب رفته، يا تو ابجوش هست. دستهام هم كرخت و بى جون هست. خلاصه چون بدون گرفتن وقت قبلى رفتم دكتر خودم نبود. اومد و صدا زد: ماى رم.... بـه دور و برم نگاه كردم ديدم نـه همـه اندرش و كريستين ... Härliga #sommardagar. #persiskmat
.
صبح دكتر بودم، بـه خاطر دردى كه توى دست و پام دارم!
اين روزهاى اخر، انگار پاهام خواب رفته، يا تو ابجوش هست. دستهام هم كرخت و بى جون هست.
خلاصه چون بدون گرفتن وقت قبلى رفتم دكتر خودم نبود.
اومد و صدا زد: ماى رم....
به دور و برم نگاه كردم ديدم نـه همـه اندرش و كريستين و خارجكى هستن!
فهميدم اسم من را چرخونده!
بعد از چند دقيقه كه داخل بودم و از حال و احوالم پرسيد و فهميد كه ميگرن هم دارم و بد مى خوابم، گفت كه احتمالا اسم دارم.
.
من: 😳😳.
دكتر: 🤔
من: يعنى من با همين فوت كردن توى اين لوله شما فهميدى اسم دارم؟
ايشون: 😊بلى، اصولا خانمـها كه ميگرن و اين قبيل دردها را دارند درون اصل اسم دارند!
من: يعنى فوت من، اينجا كم بود؟؟ زياد بود؟؟ چه جورى بود؟
ايشون: نـه. خوب بود... خوب اسم همينـه، هميشـه عود نمى كنـه!
من: 😳
ايشون: حالا داروى اسم برات مى نويسم و ديگه خوب باش و برو
من: خوب اخه، درد دست و پام هم يعنى براى اسم هست؟ اون چى شد؟
ايشون: وقت شما تموم شد، اون را يكدفعه ديگه بيا که تا سر فرصت بررسى شـه!. خلاصه بـه اميد كمبود ويتامينى، ميتاوينى رفتيم و با اسم برگشتيم!
.
ولى يگ جايى از مغزم برام سنكين بود كه چه جورى ايشون انقدر زود و بى دردسر تشخيص داد🤔!
.
سر راه يك وقت جديد پيش دكتر خودم براى اخر ماه گرفتم!
.
امضاء: مريمى با اسم .
نكته عكسى: منزل ميزبان عزيزمون، غذاها شامل: كرفس با مرغ، كلم پلو و خورشت گوشت و الو .

Read more

Media Removed

. تمومِ قصّه همينـه، قرارمون اينـه كه من براىِ هميشـه واسه خودت باشم ولى منم كه ميونِ تمومِ مردم شـهر نميشـه پيشِ تو روزِ تولدت باشم! . هنوز پيشِ توام توو تمومِ خاطره هات يه شعره كه تو ميدونى فقط واسه خودته كنارِ كيكِ تولد نگاه كن كه منم يه قلبِ كادو شده س، هديه ى تولدته... . هنوز مَرده و حرفش! ... .
تمومِ قصّه همينـه، قرارمون اينـه
كه من براىِ هميشـه واسه خودت باشم
ولى منم كه ميونِ تمومِ مردم شـهر
نميشـه پيشِ تو روزِ تولدت باشم!
.
هنوز پيشِ توام توو تمومِ خاطره هات
يه شعره كه تو ميدونى فقط واسه خودته
كنارِ كيكِ تولد نگاه كن كه منم
يه قلبِ كادو شده س، هديه ى تولدته...
.
هنوز مَرده و حرفش! تو خوب مى فهمى
نگو دوباره نگم؛ يك كلامْ ختم كلام
"من آن نيَم كه حلال از حرام نشناسم
ْ باتو حلال هست وُ آب بى تو حرام"*
.
يه داغه توو سينـه م، دَم نمى اين داغ
مى تونـه كُلِّ جهانُ بـه خاك و خون بِكشـه
من و تو شاهدِ ديوونـه بازياىِ هميم
نخوا كه كارِ منِ بى تو بـه جنون بكشـه
.
پناه مى بَرم از تو بـه شعر، كافه تئاتر
پناه مى بَرم از تو بـه خاطراتِ قديم
قرارمون بـه قيامت، قرارمون بـه ابد
بگو دوباره قراره كجا بـه هم برسيم؟!
.
تمومِ قصّه همينـه، قرارمون اينـه
كه من قراره هميشـه واسه خودت باشم...
.
#احمداميرخليلى
.
[كس را بـه خلوتِ دلِ من جز تو راه نيست
اين درون به روىِ غيرِ تو پيوسته بسته باد]
*سعدى
تا بـه حال شده دیدارتون بای بیـافته بـه قیـامت؟!
#ايران #تهران #ترانـه #دور #جنون #شعر

Read more

Media Removed

اين سها عبدالله پوره سها نـه قدرت ماوراء الطبيعه داره، نـه ثروت تموم نشدنى، نـه خونـه ويلايى، نـه حتى كسى كه بهش كمك كنـه، متاسفانـه يا خوشبختانـه يه چيزى تو وجودشـه كه نميتونـه وقتى از كنار بـه موجود دردمند رد ميشـه بى تفاوت باشـه، واسه همين بخش عظظظظظيمى از درآمدش، وقتش و توانش واسه اينـه كه بـه موجودات دردمند ... اين سها عبدالله پوره
سها نـه قدرت ماوراء الطبيعه داره، نـه ثروت تموم نشدنى، نـه خونـه ويلايى، نـه حتى كسى كه بهش كمك كنـه، متاسفانـه يا خوشبختانـه يه چيزى تو وجودشـه كه نميتونـه وقتى از كنار بـه موجود دردمند رد ميشـه بى تفاوت باشـه، واسه همين بخش عظظظظظيمى از درآمدش، وقتش و توانش واسه اينـه كه بـه موجودات دردمند كمك كنـه، ولى خوب خيلى خيلى شرمنده روش بـه ديفال كه هيچكدوم از شرايط بالا رو نداره، بعد شما دوست گرامى بى انصاف هى منو زير پستهاى امداد تگ نكن
من آدمم و توان و مال و مكانم محدود كارى نميتونم بكنم و فقط قلبم و روحم دردمند ميشـه، شرط ميبندم كه نود و نـه درصدتون نميتونيد حتى يك روز جاى من باشيد و حجم كارى و مالى كه من دارم رو تحمل كنيد، انصاف داشته باشيد و نگيد حالا تيرى درون تاريكى ب، اين تير درون تاريكى شما صاف ميشينـه تو قلبم، با كمال احترام و بخاطر اينكه بدون شك فرد مورد نظر خيلى آدم بى انصافيه ازين بـه بعد همـه كسايى كه بى رحمانـه منشنم ميكنن يا دايركت ميدن درون مورد اين موضوع بلاك ميشن، وقتى يه نفر آدم بدى نيست و تلاش ميكنـه براى بهبود اوضاع دردمندا ديگه لهش نكنيد، بجاش يكم مسئوليت بپذيريد

Read more

Media Removed

تمام ذهنيت ها و امالى كه از #فيلم هاى #هندى داشتم بـه محض ورود بـه #دهلى_نو مثل #آوار تو سرم خراب شد نـه خبرى از اون همـه شكوه و آبادانى و #زيبايى بود و نـه اثرى از طراوت و سرسبزى فقط #فقر بودُ شلوغى و كثيفى و #ترافيك. كم و بيش با اوضاع هند اشنا بودم اما واقعاً اين حجم از كثافت و هرج و مرج و بدبختى رو نميتونستم ... تمام ذهنيت ها و امالى كه از #فيلم هاى #هندى داشتم بـه محض ورود بـه #دهلى_نو مثل #آوار تو سرم خراب شد
نـه خبرى از اون همـه شكوه و آبادانى و #زيبايى بود و نـه اثرى از طراوت و سرسبزى
فقط #فقر بودُ شلوغى و كثيفى و #ترافيك.
كم و بيش با اوضاع هند اشنا بودم اما واقعاً اين حجم از كثافت و هرج و مرج و بدبختى رو نميتونستم باور كنم
كشورى پيشرو درون صنايع آى تى،هوا فضا، #نانو، #اتم، # #پزشكى #توريسم وهنر و #سينما ....
چطور ممكن بود مردمش درون اين همـه فقر و فلاكت و اين طور نكبت بار زندگى كنند!؟
(واقعاً که تا نبينين باور نميكنين
اكيداً بهتون توصيه ميكنم با نگاه خريدار سفر بـه هند رو درون برنامـه هاى خانوادگيتون بگذاريد که تا قدر سلامتى و نعماتى كه توى زندگى شخصى داريد رو بفهميد)
همـه اش توى ذهنم دنبال زيبايى هاى پنـهان بودم
دلم ميخواست حداقل چند تايى آدم مثل #آميتاپاچان و #سلمان_خان ببينم كه #شاد و مصمم و با اراده ان
يا تو خيابون يه گله آدم،بى خيال و سر خوش همينطورى بيخودى # و پايكوبى كنن
اما فقط فقر بودُ كثيفى وهاى مقدس
در نـهايت روز اول سفر با بازديد از چند مكان #توريستى،انصافاً زيبا بـه غروب نزديك ميشد و من همچنان درون كف خيابان ها دنبال روياهاى فيلم هندى ايم بودم
در حاشيه ى شـهر و نزديك #هتل چشمم افتاد بـه يك كوه عظيم و سر بـه فك كشيده كه هزاران هزار #پرنده بالاش درون حال #پرواز بودن
خيييلى از ديدن اين منظره خوشحال شدم چون كور سوى اميدى بـه روياهام باز شد
با صداى بلند رو كردم بـه ليدر و گفتم احمد آقا اسم اين كوه زيبا چيه؟
چرا انقدر پرنده روشـه؟
ميشـه فردا بريم بالاش و اونجا گشتى بزنيم؟
چون از صبح اول وقت براى ديدن اماكن توريستى از هتل بيرون زده بوديم همـه ى همسفر ها از خستگى تو چُرت بودن
با اين سوال من گوش همـه تيز شد و شروع كردن بـه گردن چرخوندن براى ديدن كوه.
با تعجب پرسيد كدوم كوه!؟
من با انگشت نشونش دادم
چشم هاش گرد شد
صورتش مچاله شده بعد قرمز شد و بعد پقى زد زير خنده
طورى كه چايى از دهنش پاشيد روى راننده
راننده بـه هندى ازش پرسيد چى شده
و اونم درون حالى كه بـه شدت ميخنديد و با دست روى پاش ميكوبيد بـه سختى جوابش رو داد
اونم قاه قاه زد زير خنده
مام همينطور هاج واج بـه هم نگاه ميكرديم
چند دقيقه ى بعد كه خنده ى احمد و رانندهه كم تر شد با لهجه ى با مزه ى هندى گفت:آقاى مـهِرِداد كوه كوجا بود؟زيبا كوجااا!؟😂😂
اينـها آشگاله آشگاال(آشغال)
همـه ى اين كوه از كف که تا آسمان آشگاله اون پرنده ها هم #لاشخور هستن(يه جور پرنده مثل شاهين بودن)
ميخواهيد فردا بربريمتون اون بالاا!؟
😂😂
نامرد که تا اخر سفر كنايه ميزد و هر هر بـه ريش ما ميخند😐

Read more

Media Removed

يادمـه دوران دانشجويى ترم ٥ يا ٦ بودم سر كلاس هارمونى آخر كلاس استاد الهاميان عزيز يه حرفى بـه من زدن كه هيچ وقت فراموش نكردم گفتن اصلاً ناراحت نباش كه زيرزمينى هستى زيرزمين جايه نگهدارى آدماى بزرگه كه رو زمينيا ازشون ترس دارن چون اگه بيان رو زمين اختلاف سطحشون مشخص ميشـه يه مثال هم زدن كه اگه بخواى با ... يادمـه دوران دانشجويى ترم ٥ يا ٦ بودم سر كلاس هارمونى آخر كلاس استاد الهاميان عزيز يه حرفى بـه من زدن كه هيچ وقت فراموش نكردم گفتن اصلاً ناراحت نباش كه زيرزمينى هستى زيرزمين جايه نگهدارى آدماى بزرگه كه رو زمينيا ازشون ترس دارن چون اگه بيان رو زمين اختلاف سطحشون مشخص ميشـه يه مثال هم زدن كه اگه بخواى با آدم قد بلند عكس بگيرى يا بايد رو پله بايستى يا بايد اون و بزارى تو چاله و الا كوتاهى قدت مشـهوده😏استاد الان بيشتر درك ميكنم حرفتون رو.
اينكه بعد اين همـه سال هنوز من ممنوع الفعاليت بـه شمار ميام با اينكه ٨ سال از پخش اولين و آخرين موزيك ويدئو من ميگذره با اينكه آهنگساز و ترانـه سراى داريوش(سياسى ترين خواننده تاريخ) كه همزمان با من دستگير شدن الان سالهاست مجاز شدن جايزه هم ميگيرن(خدا رو شكر🙏🏽 من راضى بـه ممنوعيت براى هيچكس نيستم) ولى هنوز آلبوم بى كلام من (حركت اول) كه تو ٢ هفته مجوز موسيقيش اومده بعد ٤ سال پشت درون حراست وزارت ارشاد مونده و هنوز برچسب ممنوع الفعاليت رو پيشونيه منـه،
انتخاب نشدن كه هيچ ناديده گرفتن و نا شنيده گرفتن آهنگ گل هم اصلاً منو متعجب نكرد و از اول هم بـه داش امير گفتم كه درون نـهايت مردم انتخاب ميكنن تو ماشيناشون با چه آهنگى خوشحالى كنن ما فقط سعى كرديم كارمون و درست و نزديك بـه استاندارد جهانى انجام بديم بـه عشق مردم و تيم ملّى بـه اميد سربلندى تيم ملّى درون جام جهانى❤️🙏🏽 اين نيز بگذرد💎

Read more

Media Removed

. بعد از امشب نیـا بـه دیدارم همدم روزهاى پیرىِ من  بى تو یک بوف کور مى مـیرد زندگى کن زنِ اثیرىِ من . یک عروسک کـه پشت پرده شکست پیش بینى تو غلط شده بود سگ ولگرد، خودکشى مى کرد سگ ولگرد، عاشقت شده بود . اشتباهى مرا بریدى سیمِ یک بمب درون سرت بودم چند که تا قهرمانِ قلّابى زیرِ تاریخِ ک بودم . ماهیـان ... .
بعد از امشب نیـا بـه دیدارم
همدم روزهاى پیرىِ من 
بى تو یک بوف کور مى مـیرد
زندگى کن زنِ اثیرىِ من .

یک عروسک کـه پشت پرده شکست
پیش بینى تو غلط شده بود
سگ ولگرد، خودکشى مى کرد
سگ ولگرد، عاشقت شده بود
.
اشتباهى مرا بریدى
سیمِ یک بمب درون سرت بودم
چند که تا قهرمانِ قلّابى
زیرِ تاریخِ ک بودم
.
ماهیـان ، ماهىِ مرا خوردند
عمن توى ماه پیدا بود
خواب بودیم و قصه ی من و تو 
قصه ی پیرمرد و دریـا بود
.
پیرمردى پریده بود از خواب
پیرمردى پریده بود از پُل
چرک مى شد عقایدِ دلقک
در لباسِ عزاى هانریش بُل
.
روى جارو ، نماز مـی خواندیم
آسمان درون اتاق ِ بالا بود
گربه ى بالدار مى خندید
مرشدى پیشِ مارگریتا بود !
.
دستِ من را گرفته اى ...من را
به تو نزدیک مى کند کورى
جنگ را هیچ نمى بیند
توى کاخِ رئیس جمـهورى
.
آخرین تناردیـه ها
وسط خون و الکل افتاده
آخرین فصلِ بى نوایـان است
بازرس ژاور از پل افتاده ...
.
خانـه سوت و کورِ ادریسى
هوسِ جشن و سرخوشى کرده
گوشـه ی باغِ خشک مى د
یک غزاله کـه خودکشى کرده ...
.
زنِ خوب ایـالتِ سچوان
زاده شد، از تنِ برشتىِ من
همـه ی عمر درون سفر بودم
گرچه بود کشتى من!
.
کشتىِ نیمـه جان بـه خانـه رسید
ماه خوابیده هست با خورشید
باز هم روى عرشـه مى مـیرد
آخر فیلم، ناخدا خورشید ... .
.
شعر از حامد ابراهیم پور
@hamedebrahimpoor .
😞😞😞😞😞

Read more

Media Removed

: #غزل چه بايد كرد با چشمت كه درون تكرار اين لذت جدايى مى شود افسوس و ماندن مى شود عادت بيا عهدى كنيم امروز ، روز اول ديدار اگر رفتيم بى برگشت ، اگر مانديم بى منت تو بايد سهم من باشى اگر معيار دل باشد ولى دق داد که تا دادت بـه من تقدير بى دقت جوانى رفت و در آغوش تو من تازه فهميدم چه مى گويند وقتى مى كنند از ... : #غزل
چه بايد كرد با چشمت كه درون تكرار اين لذت
جدايى مى شود افسوس و ماندن مى شود عادت

بيا عهدى كنيم امروز ، روز اول ديدار
اگر رفتيم بى برگشت ، اگر مانديم بى منت

تو بايد سهم من باشى اگر معيار دل باشد
ولى دق داد که تا دادت بـه من تقدير بى دقت

جوانى رفت و در آغوش تو من تازه فهميدم
چه مى گويند وقتى مى كنند از زندگى صحبت

خودت شايد نميدانى چه كردى با دلم اما
دل يك آدم سر سخت را بردى ، خدا قوت ‏囧

بخط خانم سارا صالحى
#چشم

Read more

Media Removed

دردا ااا آه ________>><<________ ‏Tehran University ‏Iran . زندانىِ تنم، با صد شكنجه من من آه مى كشم، از آه و دردِ تن ٠ پهلو گرفته ام، سر تكيه داده ام درون كنجِ اين مسير، ريزد دو چشمِ من ٠ تك تك، شمارگر، رفته نفس كنون مي افتد اين تنم، يكهو بدونِ من ٠ بى اختيارم و اين درد شده ستم من درد مي ... دردا ااا آه
________>>💔<<________
‏Tehran University
‏Iran
.
زندانىِ تنم، با صد شكنجه من
من آه مى كشم، از آه و دردِ تن
٠
پهلو گرفته ام، سر تكيه داده ام
در كنجِ اين مسير، ريزد دو چشمِ من
٠
تك تك، شمارگر، رفته نفس كنون
مي افتد اين تنم، يكهو بدونِ من
٠
بى اختيارم و اين درد شده ستم
من درد مي كشم، با هر عضوِ تن
٠
ميگردد اين نفس، دائم بـه انقطاع
بي هوش بر زمين، درون يادِ آن ثمن
٠
ديگر ندارد اين، جان طاقتِ تو را
بى تو نميتوان اى صاحبِ دلم
٠
در انتهاىِ آه، بغضم چه جارى است
من آه مي كشم، با اين خسته تن
.
‏I sense, full of pain in my body, with the Ahhh muttering cause of my flank
________>>💔<<________

Read more

Media Removed

. امشبم حال مرا نپرس بدتر ميشوم با سلام هر غريبه باز سگ تر ميشوم . انتظارى نيست برگردى درون خانـه ات خوش خيال بودى و من هر روز كمتر ميشوم . گوش من با پند مردم پُر نميگرد خدا با فدايت ميشوم هر روز خرتر ميشوم . بعد تو الكل دوايم نيست برگرد خواهشا تو صدايم ميزنى هربار مست تر ميشوم . بوى گيسوى تو ... .
امشبم حال مرا نپرس بدتر ميشوم
با سلام هر غريبه باز سگ تر ميشوم
.
انتظارى نيست برگردى درون خانـه ات
خوش خيال بودى و من هر روز كمتر ميشوم
.
گوش من با پند مردم پُر نميگرد خدا
با فدايت ميشوم هر روز خرتر ميشوم
.
بعد تو الكل دوايم نيست برگرد خواهشا
تو صدايم ميزنى هربار مست تر ميشوم
.
بوى گيسوى تو بود تصوير رويا هاى من
تا تو برگردى كجا من باز مردتر ميشوم؟
.
فصل خوبى نيست ميان سال بهار نوجوان
بيتو پاييز هست و من هر سال سردتر ميشوم
.
در نبرد قصه ها فرهاد اگر باشى توهم
من براى ديدنت هرروز سخت تر ميشوم
.
لوطى قصه ى چوبك منِ تنـها بيتو
تو نباشى دست مردم باز انتر ميشوم
.
هرچه گفتى ميروى از روى عمد گوشم نبود
هرچه ميخواهى بگو هر روز كرتر ميشوم
.
نسخه ميپيچند برايم درد بى درمان تويى
تا تو برگردى من اما باز بدتر ميشوم
.
شاعر و گوینده
#نيمانفرى
.
تقدیم بـه دوستی کـه از من دلخوره
.
تصاویر از:
@maryam_zamaani
@erfanahmadlloo
@1x.com
@marshalyaz
@majidpilafkan
#دکلمـه #شعر #شاعر #عشق #عاشقانـه_ها #ع#عکاس #نویسنده #غزل #صادق_چوبک #فرهاد #گوینده #زیبا #غمگین #دیوانـه

Read more

Media Removed

کیک تولد پسر گلللللم #کیک #شیر #خودمپز #خوشمزه #بفرما #بزن كنار تو انگار جهان منو رعايت ميكنـه...براى آرامش همين حضور كفايت ميكنـه...حضور تو مسبب نفيس ترين خاطره هاس...روزى كه بى تو سر بشـه براى من بى محتواس...پسرم تولد دوسالگيت مبارك...تو براى من قشنگترين هديه ى خدايى کیک تولد ... کیک تولد پسر گلللللم💝💝💝 #کیک #شیر #خودمپز #خوشمزه #بفرما #بزن

كنار تو انگار جهان منو رعايت ميكنـه...براى آرامش همين حضور كفايت ميكنـه...حضور تو مسبب نفيس ترين خاطره هاس...روزى كه بى تو سر بشـه براى من بى محتواس...پسرم تولد دوسالگيت مبارك...تو براى من قشنگترين هديه ى خدايى❤❤❤❤❤❤❤ کیک تولد کیک شیر هست،کیک کرم کاراملو ژله رووووووووووولی »این کیک مـیتونـه کیک پایـه به منظور کیکهای تولد و همـینطور چیز کیکها باشـه ويا مـیتونـه عصرونـه سرو بشـه
کلآ کیک خوب و راحت و لطیفی هست
مواد لازمش
آرد…………2 پیمانـه
تخم مرغ……………4 عدد
شیر…………1/3 پیمانـه
روغن مایع…..یک پیمانـه
شکر…………1 پیمانـه
بیکینگ پودر………..1 قاش مرباخوری سر صاف
وانیل……….یک پنس
فر رو روشن کنید بذارید روی حرارت 175 درجه سانتیگراد
آرد و بیکینگ پودر رو 3 بار با هم الک کن"
تخم مرغ ها و شکر و وانیل رو خوووووووووووووب با هم بزنید که تا کرم رنگ و یکدست بشـه
روغن رو اضافه کنید و هم بزنید
شیر رو اضافه کنید و هم بزنید
آرد و بیکینگ پودر رو کـه از قبل 3 بار با هم الک کردید رو کم کم بـه مایع اضافه و هم بزنید بـه همـین راحتي
مایع رو بریزید داخل قالبی کـه کفش کاغذ روغنی انداختید و به مدت 35-45 دقیقه بذارید داخل فر😘❤️❤️🌹* 

Read more

Media Removed

عصرى پيش مادر بودم كه درون خونـه رو زدن و ديدم پريسا زنداداش جانم ، با يه ظرف آش رشته كه تو عكس مى بينيد پشت دره، خلاصه عصرمون معطر شد بـه آش رشته و بربرى داغ، جاتون خالى بفرماييد اينم يه قسمت ديگه از دلنوشته تقديم شما : پدرم خيلى متعصب و بقول معروف غيرتى بود، و از اينكه عقد كنيم و مدتى نامزد بمونيم اصلأ خوشش ... عصرى پيش مادر بودم كه درون خونـه رو زدن و ديدم پريسا زنداداش جانم ، با يه ظرف آش رشته كه تو عكس مى بينيد پشت دره، خلاصه عصرمون معطر شد بـه آش رشته و بربرى داغ، جاتون خالى
بفرماييد اينم يه قسمت ديگه از دلنوشته تقديم شما :
پدرم خيلى متعصب و بقول معروف غيرتى بود، و از اينكه عقد كنيم و مدتى نامزد بمونيم اصلأ خوشش نميومد، از طرفى
داماد جان هم عقيده اش اين بود كه تو دوران نامزدى بخصوص اگر طولانى بشـه صد درون صد بين خانواده ها اختلاف پيش ميادوهمون موقعها تو اقوامشون دوتا نامزدى بهم خورده بود و اين واقعه بيشتر از همـه باعث نامزدگريزى داماد جان ميشد،
براى همين تصميم بر آن شد كه بعد از مراسم عقدكنون، سريع عروسى كنيم و بريم سر خونـه زندگيمون،
من هم كه اونموقعها پر از شور و شعف نوجوانى بودم، غرق درون روياهام، خودمو درون حالى فرض ميكردم كه بعد از ازدواج توى يه زندگى پر از ناز و نعمت بسر خواهم برد و بخاطر سن كم و بى خبرى از دوران شيرين نامزدى،
مثل جوجه اى كه هنوز سر از تخم درنياورده دنيام كوچيك بود واسه همين ،
تا توى خونمون جر و بحث ميشد و يا كسى بهم ميگفت بالاى چشت ابروئه، تو دلم ميگفتم ولش كن جوابشو نده بزودى از اين خونـه شلوغ و پر از بچه خلاص ميشى و شاهزاده سوار بر اسب مياد و تو رو با خودش ميبره،
خلاصه سرتونو درد نيارم، يه روز با داماد جان و زندايى رفتيم باغ سپهسالار، براى خريد كيف و كفش عروسى،
اونوقتها من عاشق كفش پاشنـه بلند بودم از نوع خفنش، از اونايى كه يهو قدت رو يك وجب بلندتر ميكرد و بهت اعتماد بـه نفس ميداد،
همينطور كه ويترين مغازه هارو نگاه ميكردم چشمم افتاد بـه يه كفش نقره اى پاشنـه بلند پر از زرق و برق،
تا اونموقع كفش بـه اون قشنگى نديده بودم، تو دلم گفتم يحتمل كفش سيندرلا همين شكلى بوده،
روى همـه كفشـها قيمت زده بودن بجز اون كفش ،
همسر جان از توقف طولانى من متوجه شدن كه عروس خانم چيزى پسنديده و سوال كردند از چيزى خوشتون اومده؟؟گفتم بله و ايشون با دست اشاره زدن كه بفرماييد تو مغازه،
فروشنده با دبدبه و كبكبه كفش رو آورد و بعد از اينكه كفش رو پوشيدم بيشتر عاشقش شدم،
همينطور كه توى آينـه داشتم بـه كفشـها نگاه ميكردم فروشنده داشت از فضل و كمالات كفش تعريف ميكرد كه آخرين مدل كفش عروس هست كه اومده و بجز ما هيچ مغازه اى اين كفش رو نداره و معلومـه عروس خانم خيلى خوش سليقه اند و ما حتى كيف اش رو هم داريم،
در همين حين زندايى ام قيمت كفش رو پرسيد و فروشنده فرمودن دو هزار تومن ،( معادل دو که تا سكه بهار آزادى ) البته قابل شمارو نداره، زندايى نگاه معنادارى بـه من انداخت،،
بقيه تو كامنتها👇🏻👇🏻

Read more

Media Removed

٢٥٣- دم اذان صبح با سليم رسيديم بهشت زهرا همـه جا سرد و تاريك بود كنار گلزار شـهدا توقف كوتاهى كرديم فضاش خيلى با نشاط ‏و مثبته بعد يه سر بـه پدر بزرگ سليم زديم چون كنار گذر بود و نشونـه داشتيم سريع آقا احمدى بزرگ رو پيدا كرديم بعد رفتيم سمت نسيم جان كل اون محدوده پوشيده از برف سخت شده بود همـه جا سياه ... ٢٥٣-
دم اذان صبح با سليم رسيديم بهشت زهرا
همـه جا سرد و تاريك بود
كنار گلزار شـهدا توقف كوتاهى كرديم
فضاش خيلى با نشاط ‏و مثبته
بعد يه سر بـه پدر بزرگ سليم زديم
چون كنار گذر بود و نشونـه داشتيم
سريع آقا احمدى بزرگ رو پيدا كرديم
بعد رفتيم سمت نسيم جان
كل اون محدوده پوشيده از برف سخت شده بود
همـه جا سياه
بين صد که تا دويست که تا مزار گم شديم يهو
بى هيچ نشونى
هوا يخ
تو دلم گفتم نكنـه سليم سردش باشـه
گفتم كه پيدا كردنش محاله
از همين جا دعا و ذكرش رو بخونيم و برگرديم
سليم گفت
داداش يه كوچولو بگرديم.
# # #
نا اميد
بدون هيچ نشونى خاصى
انقدر برف زياد و سفت بود كه امكان هيچى نبود
يه جا بى هدف وايسادم با پا يهو زدم زير برف يخ زده
يهو يه گوشـه از صورتش معلوم شد
تو ظلمات
يهو ديدم ظاهر شد
مثل نور
به همين سادگى
و باور نكردنى
من شوك
سليم شوك
٢٥٤-
خودش سريع خودش رو نشون داد
وسط اون همـه برف يكدست
وسط اون همـه برف تاريك
وسط اون همـه ملاقات درون برف
٢٥٥-
ظهر واسه شايلى تعريف كردم که تا عكس رو ديد گفت:
اينو بايد پُست كنى
و از همـه بخواى براش انرژى و دعا بفرستند 🖤
چون با روحياتش بـه خوبى آشنا هستم كماكان هر كى اين پست رو مى بينـه يه #يا_حسين واسه نسيم جان بفرسته كه بهترين هديه ست
٢٥٦-
قطعه دويست و پنجاه و شش بهشت زهرا
بقيه آدرس رو حتى اگه شماره و رديفش رو هم بدونيد
اگه خودش نخواد تو روز روشن هم پيداش نمى كنيد
و اگه خودش بخواد احتمال هر نوع گره گشايى هست
#پدر_و__فوق_مـهربون
#گره_گشا

Read more

Media Removed

مونس شبهاى دل زارم اى كه تو شدى همـه دار و ندارم مرحم قلب و دل بى قرارم اى كه تو شدى همـه دار و ندارم بـه اين دل، عشق تو، صبر و ثباتم ميدهد عطر تو وقت سحر از غصه نجاتم ميدهد خوش خرامان ميروى اى جانـه جان بى من مرو اى حيات دوستان درون بوستان بى من مرو اين جهان با تو خوش هست و آن جهان با تو خوش هست اين جهان بى من مباش ... مونس شبهاى دل زارم
اى كه تو شدى همـه دار و ندارم
مرحم قلب و دل بى قرارم
اى كه تو شدى همـه دار و ندارم
به اين دل، عشق تو، صبر و ثباتم ميدهد
عطر تو وقت سحر از غصه نجاتم ميدهد
خوش خرامان ميروى اى جانـه جان بى من مرو
اى حيات دوستان درون بوستان بى من مرو
اين جهان با تو خوش هست و آن جهان با تو خوش است
اين جهان بى من مباش و آن جهان بى من رو
#روز_پدر #عشقبازی #نيمـه_شب #روز_مرد_مبارک❤

Read more




[بى تو من با on Instagram - mulpix.com متن مكالمه اينگيليسي در مورد دانشمندان]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 06 Jan 2019 11:00:00 +0000