که م شـه من on Instagram

Unique profiles

77

Most used tags

Total likes

0

Top locations

Ranya, Saee Park-پارک ساعی, Tehran, Iran

Average media age

387.3 days

to ratio

4.9
. آرایش عروس با تاج رشانی منو بـه خاطر مـیاری؟! -نقاشِ خطوطِ چهره‌ی من- این اثر منحصر بـه فردت رو بـه یـاد مـیاری؟ منو بـه خاطر مـیاری؟ معمارِ خرابه‌های قلب من آیـا بـه یـاد داری کـه چطور زمـین مـی‌زدی و ویران مـی‌کردی؟ . آرایش عروس با تاج رشانی هیچ دردی با گذشت زمان از بین نمـی‌ره هیچی کـه رفته قرار نیست یـه روز برگرده هیچ عاشقی قرار نیست کـه یـه روز فراموش ... .
منو بـه خاطر مـیاری؟!
-نقاشِ خطوطِ چهره‌ی من-
این اثر منحصر بـه فردت رو بـه یـاد مـیاری؟

منو بـه خاطر مـیاری؟
معمارِ خرابه‌های قلب من
آیـا بـه یـاد داری کـه چطور زمـین مـی‌زدی و ویران مـی‌کردی؟
.

هیچ دردی با گذشت زمان از بین نمـی‌ره
هیچی کـه رفته قرار نیست یـه روز برگرده
هیچ عاشقی قرار نیست کـه یـه روز فراموش کنـه
تا وقتی کـه دیگه قلبش از تپش بیفته

هیچ آتشی بـه خاکستر نمـی‌نشینـه، آرایش عروس با تاج رشانی خاموش نمـی‌شـه
هیچ زخمـی یک روزه درمان نمـی‌شـه
هیچ امـیدی زنده باقی نمـی‌مونـه
هنگامـی کـه هیچ باوری وجود نداره
.

آیـا منو بـه خاطر مـیاری؟
الماسی رو کـه در قلب من مـی‌درخشـه...
آیـا بـه یـاد مـیاری چطور اونو کندی و گرفتی؟! .

منو بـه خاطر داری؟
دزد رویـاهای رنگیِ من!
آیـا کابوس‌هایی کـه در من جا گذاشتی رو بـه یـاد مـیاری؟
.

هیچ دردی با گذشت زمان از بین نمـی‌ره
هیچی کـه رفته قرار نیست برگرده
هیچ عاشقی قرار نیست کـه یـه روز فراموش کنـه
وقتی دیگه قلبش از تپش افتاده باشـه

هیچ آتشی بـه خاکستر نمـی‌نشینـه، خاموش نمـی‌شـه
هیچ زخمـی یک روزه درمان نمـی‌شـه
هیچ امـیدی زنده باقی نمـی‌مونـه
هنگامـی کـه هیچ باوری وجود نداره
.

منو بـه خاطر مـیاری؟
شاعرِ ترانـه‌های خیسِ من
آیـا این دست‌های لرزان منو بـه خاطر مـیاری؟
.
ترانـه‌ای از‌ هنرمند محبوبم جم آدرین کـه با همراهی یـه هنرمند محبوب دیگه‌م بیرسن تزر خونده. چه چیزی مـی‌تونـه بهتر از این حال آدمو خوب ‌کنـه؟!
دوست داشتم ترجمـه‌ش کنم کـه شما هم این حال خوب رو درک کنید
موزیکشو هم مـی‌ذارم تو کانال

#cemadrian
#birsentezer

beni hatirladin mi
@cemadrian @birsen.tezer

Read more

Advertisement

Media Removed

مــَــنم بـَعـضــــْی وَقــتـا یـهـــۆیـی خِــــــْــــیـلـْے دلم مـیـگــــْـیــرِه آڂـــه ﯾﻪ ﻭﻗﺘـﺎﯾـﮯ آכم یـهۇیـــــــی مـﮯ؋همــه چه قدر تنـهـــاسټ...چقدر جات خالیـه مریم...کاش بودی...کاش بودی کـه من اینقدر تنـها نبودم بـه جایِی رســــــیدم کـ ـه حــــــتی خـدا هــــــم ... مــَــنم بـَعـضــــْی وَقــتـا یـهـــۆیـی
خِــــــْــــیـلـْے دلم مـیـگــــْـیــرِه

آڂـــه ﯾﻪ ﻭﻗﺘـﺎﯾـﮯ

آכم

یـهۇیـــــــی مـﮯ؋همــه

چه قدر تنـهـــاسټ...چقدر جات خالیـه مریم...کاش بودی...کاش بودی کـه من اینقدر تنـها نبودم
به جایِی رســــــیدم

کـ ـه حــــــتی

خـدا هــــــم نــــــگام مـیــــــکنـه

مـیـ ـگه:

چــــــرا هــــــرکــــــاری مـــــیــکنم

حالــــــت خــــــوب نمـیــــــشـه...!!!!!

Read more
... گروه سرود #بچه های_آباده ، اسم آشنایی کـه دهه شصتی ها را بـه دوران جنگ مـی برد. بـه دورانی کـه پدر ها جبهه رفته بودند و مادر ها برایشان « قصه بابا» را تعریف مـی د. سرود زیبای "رضا رضا" یکی از اجراهای ماندگار این گروه هست صوت کامل این سرود را درون کانال #عقیق بشنوید • دوست دارم نگات کُنم؛ تو هم منو ... ...
گروه سرود #بچه های_آباده ، اسم آشنایی کـه دهه شصتی ها را بـه دوران جنگ مـی برد. بـه دورانی کـه پدر ها جبهه رفته بودند و مادر ها برایشان « قصه بابا» را تعریف مـی د.

سرود زیبای "رضا رضا" یکی از اجراهای ماندگار این گروه است
صوت کامل این سرود را درون کانال #عقیق بشنوید

دوست دارم نگات کُنم؛ تو هم منو نگاه کنی
من تو رو صدا کنم تو هم منو صدا کنی
قربون صفات بِرَم؛ از راه دوری اومدم
جای دوری نمـی ره اگه بـه من نگاه کنی
دل من زندونیـه؛ تویی کـه تنـها مـی تونی
قفسُ وا کنیُ؛ پرنده رو رها کنی
مـی شـه کُنج حرم ات گوشـه ی قلب من باشـه
مـی شـه قلب منُ مثل گنبد طلا کنی
تو غریبی و منم غریبم اما چی مـی شـه
این دل غریبه رو با دِل ات آشنا کنی
دوست دارم تو ایوون مقصوره ات از صبح که تا غروب
من با تو صفا کنم؛ تو هم منو دعا کنی
دلمو گره زدم بـه پنجرت دارم مـی رم
دوست دارم که تا من مـیام زود گره ها رو وا کنی
دوست دارم کـه از حالا که تا صبح محشر همـیشـه
من رضا رضا بگم تو هم منو صدا کنی
حسرت زیـارت جد تو مونده بر دلم
چی مـی شـه اگه منو راهی کربلا کنی
یـا علی موس الرضا مـی شـه بـه من نگاه کنی
اونقده رضا مـی گم که تا دردمو دوا کنی

Read more

Media Removed

حالا کـه آب از سرم گذشت از دنیـا مـی گم ؟!؟ از دنیـائیکه پر از کثیفی شده !!! از دنیـائیکه دیگه نـه معرفت مونده، نـه وفا، نـه صفا و ... آره، لیلیو، مجنونم درون حده حرف بزرگن . همـه فقط دارن ادا درون مـی آرن . بابا، بخدا نـه حیونیم، نـه مـیمون دلتنگه قدم زدن با خوده آرامشم . هیچی نمـی خوام نـه ماشین، نـه خونـه، نـه کلا ... حالا کـه آب از سرم گذشت
از دنیـا مـی گم ؟!؟
از دنیـائیکه پر از کثیفی شده !!!
از دنیـائیکه دیگه نـه معرفت مونده، نـه وفا، نـه صفا و ...
آره،
لیلیو، مجنونم درون حده حرف بزرگن .
همـه فقط دارن ادا درون مـی آرن .
بابا، بخدا
نـه حیونیم، نـه مـیمون
دلتنگه قدم زدن با خوده آرامشم .
هیچی نمـی خوام
نـه ماشین، نـه خونـه، نـه کلا پول ...
البته اگه پول نداشتم برایـه سیر شدنـه شیکمم
نونم مـی دزدیدم، از این موضوع مـی گذرم
چون خواستم بگم، آدم خوبه نیستم.
آخه بابا،
مگه دنیـا چقدره ؟!؟
چند روزه ؟!؟
همـه داریم واسه هم مـی زنیم !!!
همـه از عشق مـی گیم !!!
بخدا نـه معنیـه عشقو مـی فهمـیم، نـه معرفت.
فقط و فقط
پول شده خدامون
دم از خدا مـی زنیم، بابا کدوم خدا !!!
خدائیکه، رنگش، اعتبارش، مردونگیش، سلامتیش، دسته بنده ی خودشـه !!! کـه با پول، هم خوب مـی شـه، هم سلامت .
خلاصه همـه باهم غریبیم !!!
خانواده ها، دوستا، مردها، زنـها...
پول همرو مـی بره توو، آرامش بـه جایـه آسایش .
من حاضرم آرامش داشته باشم
اما
پول نـه
چون بـه من ثابت شده که
پول آرامش نمـی آره فقط آسایشو یدک مـی کشـه .
اصلا فازه مُردن نمـی دم، اما مـی دونم همـه مـی ریم، کاری هم ندارم کجا ...
اما مـی دونم
شادیـهای کودکانـه اگه همـیشـه قشنگ باشـه
همـه چیز درستر از، درسته .
همـه درگیره شایدها مـی شیم، کور آره، کر مـی شیم .
مُردیـه متحرک مـی شیم که، اسکلت هم نـه، یـه تیکه گوشت کـه بویـه گندمون حاله بقلیمونو هم بد مـی کنـه و جالبتر اینکه خودمونم بو مـیدیم بد ادعایـه بی رنگیو بی بوئی هم مـی کنیم
خدا رو واسه مشکلات مـی خوایم، واسه شبه اوله قبر مـی بینیمش .
خوب بودنو توو بهشتیکه نمـی دونم یـه کلمست با توصیفاته حوریـاش یـا نـهرهایـه پر از عسلش تفسیر مـی کنیم .
بد همـه مـی گیم حس مـی کنیم خدارو مـی شناسیم .
البته با
تعریفایـه خانواده، رسانـه ها و صحبت ها ئیکه شنیدیم .
اما
از نظره من اگر با هیچی کاری نداشته باشی و از صفر شروع کنی و بدونی کـه خودت خدا هستی
مـی بینی خودت چطور رفتار مـی کنی
و صد البته
اگر خدارو شناخته باشی،
خوبیرو درون حده کلمـه تعریف نمـی کنی
چون خودت خالق خوبی مـیشی
پس دیگه دیونـه نیستی
یـاد مـی گیری ماهو بای اشتباه نگیری، حتی با پول .
پس عشق، معرفت، خوبی، کلا تعهدها، موندگارو، آرامبخش و استوار هم مـی شـه .
دیگه بی قرار توو پوچی نیستی، دیگه زخمـی نمـی خوری کـه بخوای بـه روی خودت نیـاری، خلاصه طبیبه خودمون مـی شیم .
امـیدوارم
قلبمون نو شـه از ریشـه .
دوستون دارم
علی رضا رحمانی🍂

Read more

Media Removed

. چرا ماتتون مردای مرده؟! چی شد اون همـه شاخ و شونـه کشیدن؟! مث ساعتا ایستاده بخوابین بخوابین کـه آونگتون و ب! . دِ بی عرضه ها! وقتشـه! بعد کجایین؟! یکیتون حتما نقش اول شـه امشب یکیتون بیـاد تاج و تخت و بگیره قراره سقوطم مسجل شـه امشب . دیگه تخت فرمانروایی مـهم نیس خدایی نمـیخوام! نـه این ... .
چرا ماتتون مردای مرده؟!
چی شد اون همـه شاخ و شونـه کشیدن؟!
مث ساعتا ایستاده بخوابین
بخوابین کـه آونگتون و ب!
.
دِ بی عرضه ها! وقتشـه! بعد کجایین؟!
یکیتون حتما نقش اول شـه امشب
یکیتون بیـاد تاج و تخت و بگیره
قراره سقوطم مسجل شـه امشب
.
دیگه تخت فرمانروایی مـهم نیس
خدایی نمـیخوام! نـه این تن بمـیره!
تفنگ دو لول و مـهماتش از من
یکی پا شـه این قتل و گردن بگیره
.
یـه فرمانروای روانی شدم که
رو دس خوردم از مردم بی بخارم
مـی خوام زهرمارم کنم جام زهرو
رو دستای هرزه م تسلط ندارم
.
یکیتون بُلن(د) شـه رو م بشینـه
بُلن(د) مـیگم اینو! نگین کـه نگفته!
از این مرد دوزاری خسته خسته م
دِ نامردا دو زاریتون کی مـیفته؟!
.
دیگه تخت فرمانروایی مـهم نیس
خدایی نمـیخوام! نـه! این تن بمـیره!
تفنگ دو لول و مـهماتش از من
یکی پا شـه این قتل و گردن بگیره
________________
#مـیثم_بهاران
از کتاب #خب
چاپ دوم
#انتشارات_فصل_پنجم

Read more

Media Removed

. مـیگه: آرایش عروس با تاج رشانی "تو راحت مـی‌گیری، مـی‌گی 'گور باباش' و انجام مـی‌دی. ولی این نـه." (موقع گفتن این، بـه من اشاره مـی‌کنـه.) یـه قُلُپ مـی‌ره بالا و ادامـه مـی‌ده: "این به منظور اینکه کاری برخلاف مـیلش و معیـارهاش انجام بده، درون واقع مجبور باشـه انجام بده، (با دستاش اجبار رو نشون مـی‌ده) لِه مـی‌شـه، داغون مـی‌شـه." راست مـی‌گه، ... .
مـیگه: "تو راحت مـی‌گیری، مـی‌گی 'گور باباش' و انجام مـی‌دی. ولی این نـه." (موقع گفتن این، بـه من اشاره مـی‌کنـه.) یـه قُلُپ مـی‌ره بالا و ادامـه مـی‌ده: "این به منظور اینکه کاری برخلاف مـیلش و معیـارهاش انجام بده، درون واقع مجبور باشـه انجام بده، (با دستاش اجبار رو نشون مـی‌ده) لِه مـی‌شـه، داغون مـی‌شـه."
راست مـی‌گه، من درون طول روز هزار بار بـه شخصیتم توهین مـی‌شـه و هزار بار لِه مـی‌شم. مـی‌دونم بخاطر اینـه کـه من مقام بسیـار بالایی به منظور "انسان" درون نظر مـی‌گیرم، چهارچوب بسیـار بسته‌ای به منظور رفتار‌ها و تعاملات انسانی باهم دارم و اگری مـیلیمتر از اون چهارچوب بیرون بره، من هزار واحدِ درد رو درون هزار جای روحم احساس مـی‌کنم. تقصیر خودمـه و این رو مـی‌دونم و اتفاقا این هم مـی‌دونم کـه دقیقا بخاطر اینکه تمام سعی‌م رو مـی‌کنم کـه خودم هم درون اون چهارچوب‌ها رفتار کنم و جوابش رو نمـی‌بینم انقدر درون عذابم. یعنی مثلا اگر من هم، نگم بی‌شعور مطلق، نگم با شعورِ بسیـار بالا، با توجه بـه یـه شعور حداقلی، نصف حداقل رو نداشتم، کُلی کمتر اذیت مـی‌شدم.
و درون نـهایت از خودم حرصم مـی‌گیره کـه اجازه دادمـی این‌طور من رو بشناسه کـه بتونـه یـه گزاره‌ی کامل و درست درون مورد من بگه، درون واقع اجازه دادم اون پوسته‌ی "به من نزدیک نشو" و از دور ما باهم دوستیم و فلان، شکسته شـه.
ولی از اون‌جایی کـه تقریبا نصف روز گذشته و من پونصد بار بهم توهین شده و نصف باقی روز مونده، بنابراین این شکستن چهارچوب رو درون نظر نمـی‌گیرم. اجازه نمـی‌دم این یکی از اون هزار بار باشـه و حتی اجازه مـی‌دم این پوسته یـه ترکِ دیگه هم برداره و به نوعی کمـی نزدیک‌تر باهم دوست باشیم‌.. و مـی‌دونم احتمالا بخاطر این تصمـیم نصفه‌ی بقیـه‌ی روز رو حتما فکر کنم!
بله.
همـینقدر پیچیده‌ست.
روابط انسانی رو مـی‌گم.
و البته درون ذهن من.
بله.

Read more

Advertisement

Media Removed

. #و_ما_ادراک_ما_دسته_عزاداری؟ . اصلا این صحیح نیست کـه دهه عاشورا برایب معارف اهل بیت هیأت راه بیـاندازیم ده شب پای سخنرانی برویم، اما دسته نرویم نـه، یعنی چی؟ یک شب برید دسته و تو چه مـیدانی دسته عزاداری چیست؟ آیـا دسته عزاداری به منظور اراذل و اوباشـه؟ آیت الله بروجردی کـه خاک پای دستۀ عزاداری ... .
#و_ما_ادراک_ما_دسته_عزاداری؟
.
اصلا این صحیح نیست کـه دهه عاشورا برایب معارف اهل بیت هیأت راه بیـاندازیم
ده شب پای سخنرانی برویم، اما دسته نرویم
نـه، یعنی چی؟
یک شب برید دسته
و تو چه مـیدانی دسته عزاداری چیست؟
آیـا دسته عزاداری به منظور اراذل و اوباشـه؟
آیت الله بروجردی کـه خاک پای دستۀ عزاداری رو طوطیـای چشمش مـی‌کرد، عشق بـه اراذل و اوباش داشت؟!
حضرت امام(ره) فرمود: مکتبی کـه پاش #هیـاهو نباشد. بـه سر و زدن نباشد، نمـی ماند مـی‌مـیرد.( #صحیفه_امام، ج8، ص527)
من از #بچه_مذهبی ای کـه دسته نمـیره، نمـیزنـه، بدم مـی‌آید.
#مودت_واجبه نـه محبت
مودت فرقش با محبت اینـه کـه ابراز شدنیـه.
چقدر ابراز کردی؟
یک زمانی اعلام د کلاس #عزاداری درون عاشورا بالا رفته، بـه جای دسته، تظاهرات بـه سمت مـیدان امام حسین(ع)، به‌جای علم و کتل، پلاکارد بیـاورید
حضرت امام جلوش رو گرفتند، فرمودن دستجات بـه همان شیوه سنتی.(صحیفه امام،ج15، ص333)
حالا رسم شده هر مـی تونـه یک گوشـه‌اش رو مـیزنـه
#عَلم به منظور کمر ضرر داره
از کی که تا حالا کمر شده از #اصول_دین؟
خب علم سبکتر بردارند
آخه این چه تحلیلیـه؟
هر یک تیکه مـیاد
آقا # قربونی مـی شـه، بهداشتی نیست
یک دفعه یـادش مـی افته عَلَم شکل صلیبه.
بابا بعد تو هم اگر دست‌هاتو باز کنی، مـیشـه شکل صلیب؟
یک دفعه یـادش مـی افته مجسمـه حیوان جاندار رو علمـه
بابا این طاووسه، المـهدی طاووس اهل الجنـه
یک دفعه یـاد موسیقی مـی افته
که چرا ابزار موسیقی درون دسته امام حسین(ع) هست؟
بابا این تنبک کـه نیست، این #طبل_رزمـه
بزن آقا راحت باش #طبل_رزمـه
تمام شـهرها حتما صدای طبل بلند شـه
رفته دانشگاه، انگشتی مـی زنـه
آخه چرا؟ #_بزن
دو زار سواد پیدا مـیکنـه،دیگه نوحه جواب نمـیده.
در هیأت قم ما، هر مدرس حوزه بود، مـی‌گفتیم تو مـیاندار باش
قاری مـیاد عزاداری، نوحه جواب نمـیده کـه صداش خراب مـیشـه به منظور قرآن
آقا قرآن و عترت شما جداست؟
#دسته_عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) را جدی بگیرید
دستۀ عزاداری مودت است، مودت یعنی ابراز محبت
محبتت را درون دستۀ عزاداری امام حسین(ع) ابراز نکنی
کجا مـی‌خواهی ابراز کنی؟
خدایـا ما را جزء #اقامـه_کنندگان عزای امام حسین(ع) قرار بده
.
#استاد_پناهیـان #استاد #پناهيان #پناهیـانی
.

Read more

Media Removed

∴ ° همـین کـه وقتِ خوابیدن مـی شـه تو فکرِ تو گم شد مـی شـه یـادِ تو افتاد و رفیقِ یـه تبسم شد؛ همـین کـه وقتی بارونو مـی بینم از پسِ شیشـه تمومِ خونـه از عطرِ نفس های تو پر مـی شـه؛ همـین کـه پیشِ من هستی همـیشـه، مثلِ رویـاهام؛ همـین کـه با خیـالِ تو تماشایی شده دنیـام همـین بسه، همـین بسه به منظور زنده همـین بسه کـه دُرنا ...
°

همـین کـه وقتِ خوابیدن مـی شـه تو فکرِ تو گم شد
مـی شـه یـادِ تو افتاد و رفیقِ یـه تبسم شد؛
همـین کـه وقتی بارونو مـی بینم از پسِ شیشـه
تمومِ خونـه از عطرِ نفس های تو پر مـی شـه؛
همـین کـه پیشِ من هستی همـیشـه، مثلِ رویـاهام؛
همـین کـه با خیـالِ تو تماشایی شده دنیـام
همـین بسه، همـین بسه به منظور زنده
همـین بسه کـه دُرنا ها بـه این مُردآب برگردن...
همـین کـه موقعِ پرسه تو شـهری کـه هواش سرده
همـیشـه دستِ یخ کرده م پی دستِ تو مـی گرده؛
همـین کـه برگِ تقویمم با دستِ تو ورق خورده؛
همـین کـه خواستنت دل رو بـه سمتِ روشنی،
همـین کـه حسرتت این جاس، درست مثلِ نفس با من؛
همـین کـه تک تکِ حرفام همـه دورِ تو مـی گردن
همـین بسه، همـین بسه به منظور زنده
همـین بسه مـه دُرنا ها بـه این مُردآب برگردن...
یغما گلرویی

Read more

Advertisement

Media Removed

‌ مونتنی درون مورد کتاب‌هایی کـه از کلمات قلمبه‌سلمبه و نوشتار سخت استفاده مـی‌کنن مـی‌گفت: ‌ نمـی‌تونم با اون‌ها معاشرت‌های طولانی داشته باشم. من فقط کتاب‌های ساده و لذت‌بخش رو دوست دارم کـه علاقه‌م رو ارضا کنن. نمـی‌تونم به منظور چیزی، حتی به منظور یـادگیری، بـه مغزم فشار بیـارم، هرچقدر هم کـه ارزشمند ...
مونتنی درون مورد کتاب‌هایی کـه از کلمات قلمبه‌سلمبه و نوشتار سخت استفاده مـی‌کنن مـی‌گفت:

نمـی‌تونم با اون‌ها معاشرت‌های طولانی داشته باشم. من فقط کتاب‌های ساده و لذت‌بخش رو دوست دارم کـه علاقه‌م رو ارضا کنن. نمـی‌تونم به منظور چیزی، حتی به منظور یـادگیری، بـه مغزم فشار بیـارم، هرچقدر هم کـه ارزشمند باشـه. اگر درون هنگام مطالعه با عبارت‌های دشواری روبرو شوم، اصلن خودم رو اذیت نمـی‌کنم: بعد از یکی دوجمله کتاب رو رها مـی‌کنم و مـی‌رم کتاب دیگه‌ای برمـی‌دارم.

مونتنی تلویحن مـی‌گفت کـه دشوار یـا حوصله‌سربر بودن کتاب‌های علوم انسانی هیچ دلیل موجهی نداره. حکمت نیـازمند واژگان یـا دستورزبان تخصصی نیست.

مـی‌گفت وقتی اثر دشواری مـی‌خونیم، دوتا گزینـه داریم: نویسنده رو بـه خاطر عدم شفافیت مقصر بدونیم یـا اینکه خودمون رو بـه خاطر عدم درک مطلب احمق بـه حساب بیـاریم. مونتنی ما رو تشویق مـی‌کنـه کـه نویسنده رو مقصر بدونیم. سبک نوشتاری نامفهوم بـه احتمال زیـاد بیشتر نتیجه‌ی تنبلی هست تا هوشمندی. چیزی که به آسانی خونده مـی‌شـه به ندرت بـه آسانی نوشته شده. یـا اینکه همچین نثر دشواری نقابی‌ـه بر فقدان محتوا. هیچ دلیلی نداره که متفکرها و نویسنده‌ها از کلماتی استفاده کنن کـه در کوچه و بازار استفاده نمـی‌شـه.

ولی ساده‌نویسی شـهامت مـی‌خواد. چون خیلی‌ها ممکنـه بـه خاطر نوشتار ساده بـه نویسنده‌ش بی‌اعتنایی کنن و اون رو کم‌هوش بدونن.

مـی‌خوام بگم که… بینش و تجربه‌ای کـه از طریق نثر سخت و ادبیـات قلمبه‌سلمبه وارد جامعه بشـه، تاثیرگذاری کمـی خواهد داشت چون مردم عادی متن سخت نمـی‌خونن. چون همـین الانش هم سرانـه‌ی مطالعه‌ی کشور زیرِ یک دقیقه‌س و مردم حال و حوصله ندارن وقت بذارن و جملات سخت شما رو اول معناگشایی و بعد درون موردش تفکر کنن. اگه مـی‌خوای واقعن تاثیر بذاری و خونده بشی، به منظور این مردم و با زبون خودشون بنویس. ولی اگه مـی‌خوای پیـام و نوشته‌ت فقط بین بچه‌های خودتون (روشنفکرها) بچرخه و سر از کتابخونـه یـا روی مـیز چای‌خوری یکی دوتا فرهیخته‌ی دیگه مثل خودت دربیـاره و فقط خاک بخوره (یـا چای بریزه روش) همـین فرمونِ پرزرق‌وبرق و پرمُدّعا رو بچسب و حوصله‌ی همـه‌مون رو سر بِبَر.

[... ادامـه داره. شایدم نـه.]

Read more

Media Removed

. منو درگیر خــودت کن که تا جهانم زیرو رو شـه که تا سکوت هر شب من باهجومت روبرو شـه . بی هوا بدون مقصد سمت طوفان تـو مـیرم منو درگیـر خـــودت کن که تا که آرامـش بگیـرم . "" با خیـال تـو هنوزم مثل هر روز و همـیشـه هرشب حافظه ی من پر تصویر تـــو مـیشـه"" . بــا مـن غریبگی نکن بــا مـن کـه درگـیر توام چشماتو از من ... .
منو درگیر خــودت کن که تا جهانم زیرو رو شـه
تا سکوت هر شب من باهجومت روبرو شـه
.
بی هوا بدون مقصد سمت طوفان تـو مـیرم
منو درگیـر خـــودت کن که تا که آرامـش بگیـرم
.
"" با خیـال تـو هنوزم مثل هر روز و همـیشـه
هرشب حافظه ی من پر تصویر تـــو مـیشـه""
.
بــا مـن غریبگی نکن بــا مـن کـه درگـیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام

بـــــا مـن غـریـبگی نـکن ...
بـــــا مـن کـه درگـیر توام ...
چــشماتو از مـن بر ندار ...
مـــن مـات تصـویـر توام ...
.
.
.

پ.ن.
از اولین ماه عسل که تا بهترین ماه عسل ❤
از دونیمـه سیب که تا بهار نارنج ❤
از پسرکوچیکِ تهرونی که تا پدرِ ماه عسل ❤
از جزر و مد که تا تـــاانتهـا ❤
____________________

همـیشـه بهترین خاطرات نقش محکمـیو مـیبندن توی قلبمون!
همـیشـه خوبی و قشنگی یـه جوره عجیب خودشو جا مـیده تو زندگیمون!
همـیشـه ... همـیشـه!
همـیشـه فراموش نمـیکنم!
همـیشـه یـادم نمـیره!
همـیشـه کـه نـه!برگشت قطعیـــه به منظور حال دلامون!
____________________
خُداحافِظی ....
واژه ی تلخ دنیـایِ من !
خـــــ ـــــدا حـــ ــــا فــــ ـــظ
دوستای من ❤❤❤
.
.
.
.
البته برمـیگردم بعداً!!!!!!! 😔😂

Read more

Media Removed

#تارت_کشک_بادمجون 3لیوان آرد رو با 1ق م بیکینگ پودر و1ق م سرخالی نمک مخلوط کنید .1ق غ مایـه خمـیر رو با 1ونیم ق چ شکر تو نصف لیوان آب ولرم بریزید وده دقیقه بزارید بمونـه وبعد بـه آردتون اضافه کنید وبهش آب اضافه کنید که تا خمـیر شـه وبه دست نچسبه(کمـی هم زعفران دم کرده بریزید یـا 1ق غ شیر خشک به منظور این کـه خمـیرتون زودتر ... #تارت_کشک_بادمجون
3لیوان آرد رو با 1ق م بیکینگ پودر و1ق م سرخالی نمک مخلوط کنید .1ق غ مایـه خمـیر رو با 1ونیم ق چ شکر تو نصف لیوان آب ولرم بریزید وده دقیقه بزارید بمونـه وبعد بـه آردتون اضافه کنید وبهش آب اضافه کنید که تا خمـیر شـه وبه دست نچسبه(کمـی هم زعفران دم کرده بریزید یـا 1ق غ شیر خشک به منظور این کـه خمـیرتون زودتر رنگ بگیره.من شیر خشک زدم وکاملا ورز دهید وتو ظرف دردار یـه جای گرم بزارید بـه مدت 1ساعت که تا حجمش دوبرابر شـه وبعد ظرف تارت رو چرب کنید وخمـیر رو با وردنـه باز کنید وداخل ظرف بزارید سعی کنید نازک پهن کنیدوباچنگال کنید چون پف مـیکنـه که تا فضای کافی به منظور ریختن کشک بادمجون داشته باشید.وداخل فر از قبل گرم شده بزارید که تا وقتی کـه نون بپزه وزیرش طلایی شـه حالا آماده ست مـیتونید کشک بادمجون رو روش بریزید وصاف کنید این نون بافت خوبی داره بیرونش ترده وداخل نون پوکه وبعد ریختن کشک بادمجون خیس نمـیشـه .
برای تزیین روش هم کشک رو با کمـی آب رقیق کردم وداخل قیف ریختم وشکل رو کشیدم وداخل گلبرگها رو با مخلوط کشک وکمـی زعفران ونعنا داغ پر کردم
واون گل رز هم با بادمجونـه .بادمجون رو حلقه نازک برش دادم ومثل رز دور هم پیچیدم وبا خلال فیکردم وتو روغن سرخ کردم
#پاناکوتا_وانیلی
شیر ۲ پیمانـه
شکر نصف پیمانـه
خامـه‏ صبحانـه نصف پیمانـه
پودر ژلاتین ۳ قاشق سوپ خوری
وانیل‏ ۱/۴ قاشق چای خوری
ژله با طعم انگور یک بسته
ژله با طعم دلخواه رو داخل یک لیوان ش حل کرده وبعد از خنک شدن نصف لیوان شیر خنک رو اضافه وداخل قالب ریخته ومـیزاریم یخچال که تا ببنده ودر این فاصله پاناکوتا رو آماده مـیکنیم
پودر ژلاتین رو روی نصف لیوان از شیر مـیریزیم و مـیزاریم روی بخار کتری که تا کاملا حل بشـه
باقیمانده شیر و شکر رو توی قابلمـه مـیریزیم و مـیزاریم روی حرارت متوسط که تا گرم بشـه و شکر حل بشـه بـه نقطه جوش نرسه و قُل نزنـه بهتره . خامـه رو کمـی باچنگال بزنید که تا بازبشـه و به مواد اضافه کنید سریع هم بزنید که تا کاملا یکدست بشـه . معمولا خامـه خیلی زود آب مـیشـه و دون دون نمـیمونـه تو مواد ولی اگه احیـانا این مشکل براتون پیش اومد ازصافی ریزرد کنید که تا یکدست بشـه
ادامـه درون کامنت اول
#غذا #تزیین_غذا

Read more

Media Removed

. بعد از گذشت تقریبا یک ماه... هنوزم روی تکرار پخش مـیشـه تو مغزم... #شایع_از_اول . از اول ، از زیرِ صفر دوباره مـیریمش نیستم اهلِ موندنی کـه بو خظی مـیده که تا یـه ت ندی دعا نمـیگیره یـه نَمـه سنگین بریز دیگه دوتا ببینیمت من زدم بیرون أ خونـه أ هر چی بود اولش پاهام مـیرفتن اما دلم عقب مـیموند دیوونـه ... .
بعد از گذشت تقریبا یک ماه...
هنوزم روی تکرار پخش مـیشـه تو مغزم...
#شایع_از_اول
.
از اول ، از زیرِ صفر دوباره مـیریمش
نیستم اهلِ موندنی کـه بو خظی مـیده

تا یـه ت ندی دعا نمـیگیره
یـه نَمـه سنگین بریز دیگه دوتا ببینیمت

من زدم بیرون أ خونـه أ هر چی بود
اولش پاهام مـیرفتن اما دلم عقب مـیموند

دیوونـه خونـه یـه چی دیگست که تا نرفتی تووش
هر چی فوت کردیم خنک شـه باز دهن مـیسوخت

أ بوقِ سگ که تا سوت و کورِ شبو دیدم من
تنـهایی توو جمعِ دورِ همو دیدم من

دیدم سرِگذاب سر همو مـیزنن
گذاشتموشون یـه طرف و خودمو یـه طرف بعد

دیدم اینا کجان و ما کجا ، ما صافیم و اینا صاف نمـیشن با اتو بخار
پشت قدیمـی شده دیگه همـه توو روت دوتان

نفهمـی ضربه فنیت مـیکنن توو مشت و مال
اگه کَلَت تووش خرابه رَد کن یـه نفری

وایسا پا خودت که تا کَف بُر شـه بغلیت
حرفِ مُفتو بزار مردم بزنن

تو خودتو بِکِش جلو هرطور کـه بلدی
سینتو صاف کن سرتو بالا بگیر

نشون بده برا هر عملی آماده ای
فقط جای آدما آماده رو کاناپه نی

اگه مسیرت سمتِ رفتنِ بیـا با ما بریم

قبلِ اینکه بری ببین برا چی مـیری
به چی قراره برسی کـه پاش همـه چی مـیدی

نمـیخوام ببینم رفتی و تهش پیچیدی
یـه روز بالاخره اوضاعِ خوبو همـه مـیبینیمـــ

پا همش وایسادم برا داستان نویسا هم داستان دارم
توو راه همـه دسته گُلا رو آب دادم
حالا بگو تو هم هستی بام یـا نـه

خدا رو شکر هنو رویِ خاک ــَم نـه زیرش
هر روز کـه پا مـیشم مـیگم روزِ آخر همـینـه

کسی معنیِ زندگیو أ توو کتاب نفهمـیده
چِته شاید خبرِ خوب توو سکانس بعدیـه

تا حالا چند دفعه با سر رفتی توو دَر

چقد یـادت اونا کـه کمتر مـیدونن

ببین چیزایی کـه نداریم هم دستمونن
هستن کـه یـه دلیل برا رفتنمون شَن

حالا پایـه ای یـه بار دیگه بریم از اولش
حاضری دیگه نپُرسی کی بهتر أ مَنـه

بچه راه رفتنو نمـیفهمـه که تا بیست قدم نره
اون ترسِ لامصبو بگیر سر أ تنش تا

اونجا کـه قرار داریم راهی نی مَرد
اونکه فکرِ بُرد بود بُرد یـا اونکه بازی مـیکرد
بابا مُشتایِ تو خودشون شاه کلیدن
پایِ پیچ هم حتی بهتر از صد که تا واسطه مـیپیچن

هر کی هر چی گفت شب جاش دَمِ درِ
بزار فِک کنن کـه کم داشتی یـه نَمـه

اینو گیر باشی فرداش مـیرسن
اصلِ اینـه کـه همشو برداشتی یـه تَنـه

کامِ خوب بگیر بده توو
جوری کـه بعدش بگی آخ حاجی ترکوند

خودتو بزن بـه فازِ خودت گِره کور
أ پات بکَن بـه کوه برسون آآه
از اول

قبلِ اینکه بری ببین برا چی مـیری
به چی قراره برسی کـه پاش همـه چی مـیدی
نمـیخوام ببینم رفتی و تهش پیچیدی
یـه روز بالاخره اوضاعِ خوبو همـه مـیبینیمـــ
پا همش وایسادم برا داستان نویسا هم داستان دارم
#شایع
#از_اول

Read more

Advertisement

. حالا کـه ساعت کاریمون افتاده واسه بعد تاریکی هوا، من واقعا خوشحال‌ترینم کـه نصف روز رو واسه خودم دارم! اولین روز از این سی روز رو (ما دیروز صبح دنبال کارا بودیم. امروز واسه من اولین روزه.) تصمـیم گرفتم بـه مقدار زیـادی دراز بکشم، چون این هفته‌ی قبل واقعا سخت و فشرده بود. و با گذاشتنِ فیلمِ امـیلی و فهمـیدنِ ... .
حالا کـه ساعت کاریمون افتاده واسه بعد تاریکی هوا، من واقعا خوشحال‌ترینم کـه نصف روز رو واسه خودم دارم!
اولین روز از این سی روز رو (ما دیروز صبح دنبال کارا بودیم. امروز واسه من اولین روزه.) تصمـیم گرفتم بـه مقدار زیـادی دراز بکشم، چون این هفته‌ی قبل واقعا سخت و فشرده بود.
و با گذاشتنِ فیلمِ امـیلی و فهمـیدنِ زبونش (فرانسوی)، حالِ خودم رو به منظور چندین روز یـا حتی ماه، خوب کردم!
.
مثل روالِ همـه‌ی روزهای تعطیل، صدای ماشین لباسشویی بعد زمـینـه‌س، فقط یـه صدا بهش اضافه شده و اونم ماشین ظرفشوییـه!! یک ماه و خورده‌ایـه کـه دارمش و فک مـی‌کنم این یکی از بهترین خرج‌هایی بوده کـه تو کل زندگیم واسه خونـه‌م کردم. تو این یـه ماه و فلان قدر، این دومـین باره کـه روشن مـی‌شـه؛ وقتی بـه این فک مـی‌کنم کـه اون همـه ظرف فقط با ۶ لیتر آب شسته مـی‌شـه، قند تو دلم آب مـی‌شـه! (فک کردین تبلیغه نـه؟ هارهورهیر! نیست! فقط حجم خوشحالیِ منـه :دی)
اولین باری کـه روشنش کردم، روی ۱.۵ ساعت تنظیم بود. من یک ساعت اولش رو نشستم و به این زیباترین موسیقی جهان، گوشِ جان فرا سپردم! بعدش رفتم سر کار و تمام مدت کـه اونجا بودم، هی دلم مـی‌خواست برم خونـه و اسباب بازی جدیدم رو ببینم و بدونم کارش رو خوب انجام داده یـا نـه.
وقتی رسیدم خونـه باورم نمـی‌شد یکی همـه ظرفها رو شسته. نشستم تک تکشون رو بو کردم و اگه حتی یـه دونـه‌ش بو مـی‌داد مطمئن بودم کـه مـی‌نشستم رو زمـین و بخاطر این قضیـه کـه کلی بخاطر این دستگاه از خرجهام زده بودم و پول سیو کرده بودم، گریـه مـی‌کردم!
ولی خب.. اونایی کـه از خیلی قبل منو فالو دارن مـی‌دونن کـه من همـیشـه از ظرف شستن بیییزاااار بودم و این کادوی من بـه خودم بود.
هشتگ بـه به. هشتگ مرسی کـه پس‌انداز مـی‌کنی ژاله. هشتگ مرسی کـه خواسته‌هات رو روی یـه کاغذ مـی‌نویسی و تا وقتی بهشون نرسی همـه‌ش خودتو دعوا مـی‌کنی. هشتگ مرسی آخه کـه ظرفارو واسم مـی‌شوری بی‌ادعا. هشتگ مرسی کـه ظرفای یـه هفته رو تو خودت جا مـی‌دی. هشتگ مرسی عشق جدید من.
#دلبرین_خانـه

Read more

Media Removed

... بـشارت خـدا بـه رفقـای شـهـدا . . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ . آنـهـا ... ...
💫 بـشارت خـدا بـه رفقـای شـهـدا 💫
.
.
🌸🌸🌸🌸🌸
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
◾فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ
◾وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ
◾أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
.
🌸🌸🌸🌸🌸
◽آنـهـا بخاطـر نعمت های فراوانـی کـه خـداوند از فضل خود بـه ایـشان بخشیده است، خوشحـالند؛
◽و بخاطرانـی کـه هنـوز بـه آنـهـا ملحـق نشده‌انـد خوشوقـتنـد؛ (زیرا مقامات برجسته آنـها را درون آن جهـان مـی‌بیـننـد؛ و مـی‌داننـد)
◽که نـه ترسـی بر آنـهاسـت، و نـه غمـی خواهنـد داشـت.
.
▫ آل عـمــران ۱۷۰
.
عاز ؛
@aykan_rad
.
#شـهید_مـهدی_زین_الدین
#شـهید_مجید_زین_الدین
#شـهیدانـه
#رفیقانـه
#دوست_شـهید_من ❤

Read more

Media Removed

. الســــــلام علیـــــک یـاامـــــام رئـــــــوف. یـــــــا عــــــــلی ابــــــــــــن موســـــــــی الرضــــــــــــــا . . #_دلمـ_تنگ_حرمـ آقاست... تنگِ ی سحر تو حرمـ بودن... تنگه تنـها شدنِ منو آقا و خدا... . آقا بطلب .مـهربون آقایِ من حالمـ خوب نیست بگو کـه بیـامـ فقط ... .
الســــــلام علیـــــک یـاامـــــام رئـــــــوف.
یـــــــا عــــــــلی ابــــــــــــن موســـــــــی الرضــــــــــــــا .
.
#_دلمـ_تنگ_حرمـ آقاست...
تنگِ ی سحر تو حرمـ بودن...
تنگه تنـها شدنِ منو آقا و خدا...
.
آقا بطلب
.مـهربون آقایِ من حالمـ خوب نیست
بگو کـه بیـامـ فقط بگو....
.
.
.یکی مـیگه با یـه فریـاد.
راه مـیندازه داد و بـیداد.
بچمو آقـــــــــا شفا داد.
تو صحن گوهــــــــــرشاد.
یکی کـه دلــــــــــش شکسته.
گوشـه صحنـــــــــت نشسته.
دخیــــــــل درداشو بســــــته.
عاشـــــــــــق دلخـــــسته.
نشون بـه این نشونـه.
صدای نقــــــــــاره خونـه.
منو بـه تو مـیرســــــــــونـه.
ببین دلـــــــــــــم خونـه.
مـیدونم روســـــــــیـام.
من اگه بی وفـــــــــــام.
ولی عشقــــم اینـه.
عاشـــــــق این آقـــــــامـ.
منــــتظر یـه اشــــــــارمـ.
هرچی کـه دارم بـــــــذارمـ.
دلـــــــــمو زیـــــارت بیــــــــارمـ.
منی کـه آوارمـ.
دلـــــمـ اگه بیقـــراره.
چشـــــامـ اگه هی مـیــــباره.
ولی دلــــــم غـــــــمـ نداره.
آقــــــــامـ دوســــــمـ داره.
مـیــــشـه شاهــــــــی کنـــــی.
منــــــو راهـــــــی کنی.
چی مـیـــــشـه بـه منـــــمـ.
یـه نگاهی کنی.
هرکی کـه حاجـــت روا شــــد.
گــــــدا اومد پادشـــــــاه شد.
عاشـــــــق آقـــــــــامـ رضـــــــــا شد.
خـــــــــــــادمـ آقـــــــــا شد.
منمـ اومدمـ گداشــــمـ.
کفتر گنبد طلا شمـ.
ایشالا حاجـــت روا شــمـ.
خـــــــــادمـ آقـــــا شمـ.
.
حلول ماه "خودمون، بودن"
ماه قشنگِ رمضان برهمـه ی رفقا مبارک...
.
.
شادی روح رفیق و همراه شـهیدمون
صلوات+وعجل فرجهمـ

Read more

Advertisement

Media Removed

از متن کتاب* بدبختی‌ی ما این‌جاست کـه زیـاد بـه خودمون سخت مـی‌گیریم ... ولی آیـا عذاب وجدانی کـه دارم به‌اندازه‌ی گناهیـه کـه مـی‌‌کنم؟ گناه‌ام اونقدر بزرگ هست کـه خودمو رذل حساب کنم و حال‌ام از خودم به‌هم بخوره؟ این سرکوفتی کـه به خودم مـی‌ از کجا آب مـی‌خوره؟ از وقتی خودمو شناخته‌م کاری جز این نداشته‌م ... از متن کتاب*
بدبختی‌ی ما این‌جاست کـه زیـاد بـه خودمون سخت مـی‌گیریم ... ولی آیـا عذاب وجدانی کـه دارم به‌اندازه‌ی گناهیـه کـه مـی‌‌کنم؟ گناه‌ام اونقدر بزرگ هست کـه خودمو رذل حساب کنم و حال‌ام از خودم به‌هم بخوره؟ این سرکوفتی کـه به خودم مـی‌ از کجا آب مـی‌خوره؟ از وقتی خودمو شناخته‌م کاری جز این نداشته‌م کـه خودمو با قوانین و رسومات وفق بدم، قوانینی کـه من نیـاورده‌م، و هیچ‌راجع بـه خوب و بدش چیزی از من نپرسیده. خدا مـی‌دونـه چند سال یـا چندصد سال پیش، یـه‌سری آدم زندگی مـی‌کرده‌ن کـه قانونایی آورده‌ن و گفته‌ن چی بَده، چی خوبه، چې مجازه، چی نیست. من حتما طوری زندگی کنم کـه اونا درون اون روزگار بریده‌ن و دوخته‌ن. این قانونا تو گوش همـه جار مـیزنن کـه نظر تو به منظور ما مـهم نیست، اما حتما جوری زندگی کنی کـه ما بهت مـی‌گیم. از وقتی بـه دنیـا اومده‌م روزگارم همين بوده! کار بـه جایی رسیده کـه خودم توان اینو ندارم راجع بـه امورات دنیـا فکر کنم. فقط حواس‌ام بـه رسم و رسوماته کـه چه ایرادی مـی‌خواد از کاری کـه مـیخوام م بگیره. یعنی از یـه طرف طبیعت آدم، یعنی خود طبیعت، از طرف دیگه قانونی کـه اسم اونو هرزگی گذاشته. و تراژدی اینـه کـه دیگه لازم نیست چشم‌مون بـه قوانین این رسومات باشـه، چون قانون صاحاب‌مرده خودشو تو تمام ذرات وجودمون جا کرده، شده جزیی از وجودم، عين کلیـه‌م. عین خال رو پوستم، همـه‌چی بـه همـین قراره ... خوش دارم تو کوچه ب زیر آواز، نمـی‌شـه، چون خیـال مـیکنن خُل شدم؛ دوست دارم امروز از رخت‌خواب بیرون نیـام، بخوابم: این کـه دیگه اصلن نمـی‌شـه چون قانون مـی‌گه آدم نباید عاطل و باطل بشینـه. انگار کاری به‌تر از اینم هست کـه آدم حالش خوب باشـه،ی کـه اینو قبول نداره کارش از نادونی‌ام گذشته.

نام کتاب: مُهر پنجم
نویسنده: فرنتس شانتا
مترجم: کمال ظاهری
ناشر: چشمـه
پ‌ن: کامنت نخست

#کتاب #فرنتس_شانتا #کمال_ظاهری
#_با_فرنتس_شانتا

Read more

. ‏‎شروع قصّه از اینجاست بعدِ بابا! آب! ‏‎وَ زنگ مدرسه! ﻧﺎﻇﻢ رسیده بود از راه ‏‎کلاس پَر، همـه ساکت! پسر بیـا بیرون ‏‎“به عزّت و شرف لا اله الا الله...” . ‏‎شروع قصّه از اینجاست؛ زنگ در! تلفن! ‏‎وَ مادرم که: نداریم! مُهلت آخر ‏‎صدای زنگ دوباره! کـه حکمِ تخلیّه ‏‎شروع قصه همـین بود؛ زندگی مون ... .
‏‎شروع قصّه از اینجاست بعدِ بابا! آب!
‏‎وَ زنگ مدرسه! ﻧﺎﻇﻢ رسیده بود از راه
‏‎کلاس پَر، همـه ساکت! پسر بیـا بیرون
‏‎“به عزّت و شرف لا اله الا الله...”
.
‏‎شروع قصّه از اینجاست؛ زنگ در! تلفن!
‏‎وَ مادرم که: نداریم! مُهلت آخر
‏‎صدای زنگ دوباره! کـه حکمِ تخلیّه
‏‎شروع قصه همـین بود؛ زندگی مون پَر...
.
‏‎وَ من همـیشـه دریغِ از کرایـه اتوبوس
‏‎شروع قصه درست از سر خطِ پایـان
‏‎وَ م، نـه جهیزیـه! نـه لباس عروس!
‏‎وَ مادرم کـه به تشخیص قطعیِ “سرطان”
.
‏‎شروع قصه بعدی! خبر بـه کوتاهی:
‏‎“غروبِ اول مرداد بود، مادر مُرد”
‏‎منی کـه پشتِ چراغ های قرمزِ دنیـا
‏‎به‌ پاک شیشـه! نبودِ پول خُرد!
.
‏‎وَ بعد من بود و حسرت لِی لِی
‏‎عروسِ نخ شد و بازیِ چرخ خیـاطی...
‏‎وَ من بـه جُرم همـین فقر؛ روزهای فرد
‏‎غروب، ساعت شش، بندِ سه: ملاقاتی!
...
.
‏‎ #احمدامـیرخلیلی
.
{...}
تا ماه مـهر و باز شدن مدرسه ها چیزی نمونده! یـه کیف ‌و کتاب بخرید همـین روزا توو خیـابون لازم تون مـی شـه! بدید بـه این بچه ها کـه کم نیستن!
#فقر #ایران

Read more

Media Removed

. بعد‌ از اولین نگاه کـه نسخه‌تون رو کاملا مـی‌پیچونـه، شما د‌ومـین نگاه رو د‌ر حوالی سالگرد‌ یک‌سالگی‌ رابطه‌‌تون تازه د‌رک مـی‌کنین. چون تمام این یک سال ممکنـه حرکت آهسته نگاه اول رو د‌وره کنین. تو نگاه د‌ومـه کـه تازه مـی‌فهمـین چقد‌ر عوض شد‌ین. این د‌ومـین نگاه، نگاه بـه خود‌تونـه یـا بـه کلیـات رابطه یـا ... .
بعد‌ از اولین نگاه کـه نسخه‌تون رو کاملا مـی‌پیچونـه، شما د‌ومـین نگاه رو د‌ر حوالی سالگرد‌ یک‌سالگی‌ رابطه‌‌تون تازه د‌رک مـی‌کنین. چون تمام این یک سال ممکنـه حرکت آهسته نگاه اول رو د‌وره کنین. تو نگاه د‌ومـه کـه تازه مـی‌فهمـین چقد‌ر عوض شد‌ین. این د‌ومـین نگاه، نگاه بـه خود‌تونـه یـا بـه کلیـات رابطه یـا آنچه گذشت و یـه جور گزارش سالیـانـه. شما از لولید‌ن تو د‌ست و پاي هم خسته شد‌ین، به منظور گوشی‌تون پسورد‌ گذاشتین، با د‌وست‌هاتون بیشتر از شریک عشقی‌تون بیرون مـی‌رین. شما تو این مرحله بیشتر یـه فعال اقتصاد‌ی هستید‌ که تا یـه عاشق. چون بـه ازای هر حرکت رو به‌جلوی شریکتون یـه تلاش مذبوحانـه به منظور گام برد‌اشتن بـه سمتش د‌ارین کـه کاملا مشخصه جواب نمـی‌د‌ه. تو د‌ومـین نگاه ممکنـه بفهمـین شریکتون د‌ر خوش بینانـه‌ترین حالت حبابه، یعنی بیشتر باعث التهاب مـی‌شـه که تا ثبات. حتي ممکنـه متوجه بشین حالا همچین تحفه‌ای هم نبود‌ کـه من اینجوری کشته مرد‌ه‌اش بود‌م. این خبر بد‌یـه چون یـه گوشـه از حافظه‌تون اکتیو شد‌ه کـه باگ‌های رابطه رو نشونتون مـی‌د‌ه و شما هرجوری مـی‌خواین با خود‌تون مذاکره کنین یـا لااقل نظر بقیـه‌ رو وتو کنین کاسبان رابطه نمـی‌ذارن. شما بعد‌ از اکتیو شد‌ن اون خونـه از حافظه‌تون د‌یگه آد‌م سابق نمـی‌شین. خبر بد‌تر اینـه کـه اکتیو شد‌ن اون خونـه از حافظه حالت مسری د‌اره و به شریکتون هم سرایت مـی‌کنـه. از اینجا بـه ‌بعد‌ شما تو سرازیری رابطه هستین اگرچه اسمش هیجا‌ن انگیزه اما د‌ارین با مخ سقوط مـی‌کنین، به منظور همـینـه کـه زبونتون رو برمـی‌د‌ارین و شروع مـی‌کنین بـه انتقاد‌ کرد‌ن. از اونجایی کـه ما هیچ وقت انتقاد‌ سازند‌ه رو یـاد‌ نمـی‌گیریم برآیند‌ این انتقاد‌، تعد‌اد‌ي کشته و مجروح تو فک و فامـیل و د‌وستان د‌و طرفه. بـه قول تد‌ موزبی هر خوب‌بود‌ن و کمالی تو رابطه یـه امای بزرگ د‌اره و من صراحتا بهتون مـی‌گم این اما تو همون د‌ومـین نگاه، بـه چشمتون مـیاد‌. این اما اونقد‌ری واضحه کـه واقعا اینکه همون اول ند‌ید‌یش عجیبه. مثلا امای شما به‌عنوان یـه فمـینیست د‌ست‌ به‌ جیب نشد‌ن د‌ر قرار اوله. شریکتون بعد‌ها د‌ر د‌ومـین نگاه کشف مـی‌کنـه کـه شما علاقه‌ای بـه کار بیرون و تقسیم د‌رآمد‌تون باهاش ند‌ارین اما بـه هیچ هشتگ فمـینیستی نـه نمـی‌گین یـا امای بزرگ شریکتون به‌عنوان یـه مرد‌ د‌ست ‌و د‌لباز مـی‌تونـه، شکاک بود‌نش باشـه، بعد‌ یـاد‌تون مـیاد‌ کـه تو همون قرار اول هنوز د‌و قلپ از قهوه‌تون رو نخورد‌ه بود‌ین کـه گوشی‌تون زنگ مـی‌خوره و اون ازتون مـی‌پرسه کیـه؟
.
بقیـه درون کامنت اول 👇👇👇

Read more

Advertisement

Media Removed

‍ ‌ بـه است مردم دقت خاصی داشت . یک بار بـه من گفت : ‌ « دقت کن ، این روستایی ها هفته ای یک بار هست کنن . » ‌ خندیدم و گفتم :‌ ‌« برادر احمد ، بـه ما چه مربوطه ! »‌ گفت : ‌ ‌« چی چی بـه ما چه مربوطه ؟ بـه ما ربط داره ، خوب هم ربط داره . اینـها حتما هفته ای یـه روز هست کنن و شما حتما براین امر نظارت داشته باشی ... ‍ ‌
به هست مردم دقت خاصی داشت . یک بار بـه من گفت : ‌
« دقت کن ، این روستایی ها هفته ای یک بار هست کنن . » ‌
خندیدم و گفتم :‌
‌« برادر احمد ، بـه ما چه مربوطه ! »‌
گفت : ‌
‌« چی چی بـه ما چه مربوطه ؟ بـه ما ربط داره ، خوب هم ربط داره . اینـها حتما هفته ای یـه روز هست کنن
و شما حتما براین امر نظارت داشته باشی . حتی بچه هاشون هم حتما است کنن .
حالا زنان شون رو کـه نمـی تونیم بفهمـیم مـی رن یـانـه ، ولی بقیـه شون رو
حتما چک کنین . »

آن موقع درون آبادی ها و روستاهای کردستان دوچیز نبود . یکی شخصی

و دیگری توالت شخصی . توالت ها همـه توی مساجد بود واگری مـی خواست بـه آنجا برود از سر آبادی مـی آمد وبه مسجد مـی رفت .

به دستور حاج احمد ، شورای ده را جمع کردیم و به آنـها گفتیم کـه همـه حتما بلا استثا

به بروند . بعد هم به منظور اینکه نظارت جدی داشته باشیم ، پزشک امدادگر محور را مـی فرستادیم توی ده کـه مردم را بـه بهانـه ی مریضی تست کند و به آنـها بگوید کـه اگر بـه نروید بیماری های واگیردار شیوع پیدا مـی کند .

یک بار از حاج احمد پرسیدم : ‌
‌« برادر احمد ، ما کـه رفتیم و دستور شما رو اجرا کردیم . اما علت این همـه پافشاری شما به منظور است مردم دهاتی و روستایی چیـه ؟ »

گفت :
‌« اینجا وقتی کـه بین بدن کثیف و بدن تمـیز فرق قائل بشن ، فرق لباس تمـیز و لباس کثیف رو بدونن ، اونوقت مـی تونن بفهمن فکر کثیف با فکر تمـیز چه فرقی داره !
بدن فکر کومله و دمکرات تمـیزه یـا کثیف . مَثل اینـها مثل بچه ای مـی مونـه کـه توی شکم مادره ، هی پاشو مـی کشی بیرون ، مـی گه نمـی خوام بیـام بیرون .
فکر مـی کنـه همـه ی دنیـا اون جاست ، اما وقتی مـیاد بیرون وبا دنیـای جدید آشنا
مـی شـه ، تازه مـی فهمـه کی بـه کیـه ! »

‌جهت سلامتی و تعجیل درون فرج آقا امام زمان (عج) صلواتـــــ

Read more

Media Removed

شاید حتا هم یـادش نیـاد چون کوچولو بودم، همون اوایل مدرسه رفتن کـه داشت مغزم پر مـی‌شد، گفتم ، گوگوش هم بمـیره مـی‌ره جهنم، چون مـی‌ه و مـی‌خونـه؟ گف "نـه برا چی! دل خیلیـارو شاد کرده"... همـین سوال رو از معلم هم پرسیدم، گفت: "گناهکار جاش تو جهنمـه"، گفتم مگه نگفتین اگه آدما از آدم راضی باشن مـی‌ره ... شاید حتا هم یـادش نیـاد چون کوچولو بودم، همون اوایل مدرسه رفتن کـه داشت مغزم پر مـی‌شد، گفتم ، گوگوش هم بمـیره مـی‌ره جهنم، چون مـی‌ه و مـی‌خونـه؟ گف "نـه برا چی! دل خیلیـارو شاد کرده"... همـین سوال رو از معلم هم پرسیدم، گفت: "گناهکار جاش تو جهنمـه"، گفتم مگه نگفتین اگه آدما از آدم راضی باشن مـی‌ره بهشت؟ گفت: "بله" گفتم خب خیلیـارو شاد کرده که! گفت"فرمان خدا رو نمـیشـه زیر پا گذاشت". خلاصه یـه جای کار ایراد داشت! سال‌ها گذشت، من همـیشـه بـه "گناه" فکر مـی‌کردم. اوایل کـه کمتر گناه کرده بودم، مـی‌گفتم باشـه از فردا نماز مـی‌خونم توبه مـی‌کنم پاک شـه، بعد انقدر زیـادتر و زیـادتر شدن کـه از دستم درون رفته بود... تارای موی رها، مـهمونیو پارتی، جوونی و جوونی، نماز روزه‌های عقب افتاده اندازه‌ی عمرم!
تا همـین بیست و سه چهار سالگیمم مطمئن بودم جام تو جهنمـه.
خلاصه نمـی‌دونم کی وا دادم و چه طوری دیگه اعتقادم بـه همـه‌چیز از بین رفت، نقطه‌ی واضحی ندارم توی ذهنم، فقط مـی‌دونم کـه در من "احساس گناه" یـه چیز نـهادینـه شد: من با دوستام خوش مـی‌گذرونم م تنـهاس، من بـه بابام زنگ نمـی‌، من خرید کردم درون صورتی‌ کـه مـی‌تونستم پس‌انداز کنم برا فلان چیز واجب، من ازدواج کردم م تنـهاس، من عصبانی شدم، من نرسیدم، من ادامـه ندادم، من تنبلی کردم، موزیکام رو هوان، من خسته‌م، من دعوا کردم با فلانی، من فوق العاده نیستم...
بله بله حتا بی‌ربط‌ترین‌ها به منظور من احساس گناه و سرزنش داشتن. چون سیستم فکری من نیـاز بـه یـه ماشین تحلیل و خوب و بد داشت (و حتمن هنوز هم داره)... * *
اگه یـه روزی دلم بخواد تجربه کنم مادر باشم (که خیلی بعیده) حتمن بـه فرزندم مـی‌گم: تو کافی‌ای... تو تایید نمـی‌خوای، تو زنده‌ای، تو تغییر مـی‌کنی، تو خطا مـی‌کنی، تو کم مـیاری، تو حس خوب تجربه مـی‌کنی، تو گند مـی‌زنی، تو زمـین مـی‌خوری، تو قرار نیست فوق‌العاده باشی... تو قرار نیست بـه کمال برسی، تو اشرف مخلوقات نیست، تو فقط کار خودتو : زندگی...
همون اول بهش مـی‌گم... نـه کـه این همـه راهو بیـاد و مجبور باشـه برگرده...
* * * یـه چیز دیگه رو هم مطمئنم، اگر معلم مرده باشـه، اگه خیلیـا مرده باشن یـا بمـیرن، همونایی کـه سالای طلایی عمرمونو شستشو دادن، حتمن جاشون تو جهنمـه... اگه باشـه... یـا حداقل به منظور اونا باشـه... ___________________________________________________
پ.ن: خندهه شیطانی بود...

Read more

Media Removed

. |•هُوٓالـمَحبـــــــــــوب•| . اینکه آدم بـه یـه آدم دیگ بدهکار باشـه ،خب خوب نیست مخصوصا اگه قرار باشـه  هر روز با اون آدم چشم تو چشم شـه . اصلا یـه حسه عذاب وجدان بدی داری همش حالا از نظر من یـه بدهکاریی وجود داره کـه حس عذاب وجدانش از بدهکاریـه ب آدمام  بدتره ! اونم بدهکاری آدما بـه یـه بخشی از وجود ... .
|•هُوٓالـمَحبـــــــــــوب•|
.
اینکه آدم بـه یـه آدم دیگ بدهکار باشـه ،خب خوب نیست
مخصوصا اگه قرار باشـه  هر روز با اون آدم چشم تو چشم شـه .
اصلا یـه حسه عذاب وجدان بدی داری همش
حالا از نظر من یـه بدهکاریی وجود داره
که حس عذاب وجدانش از بدهکاریـه ب آدمام  بدتره !
اونم بدهکاری آدما بـه یـه بخشی از وجود خودشونـه ...
مثلا بدهکاری  بـه دلشون ،به قلبشون ،به روحشون ...
به نظرم عذاب وجدانی کـه آدم از این بدهکاری براش بـه وجود مـیاد خیلی سخت تره از نوعه اوله .چرا؟!
چون قلبت، دلت ، روحت ... هر لحظه و هر ثانیـه با توعه ...
هر دیقه شرمنده اشون مـیشی ...
و چه عذاب وجدان آزار دهنده ای ..‌.
.
پِی.ن؛
کاش هیچ آدمـی بـه خودش بدهکار نشـه !
.
.
✒دست بـه قلم شدن هایِ من 😌 !
.
.
ع📷؛ دقیقا مال شونصد سالِ پیش🙄
احتمالا مربوط بـه یکی از سفر های مشـهد 🙂
⏰به وقتِ ۴۱؛۲۲ روز سه شنبه ۲۸ ام ماه آخر تابسون ☘
#شـهریورِ_قشنگِ_پرتلاطمم❤🙊🌸
#روزی_که #دانشجو_شدم 🎓✌😌🌹🍃
#یـاعلی✋

Read more
"وحشی ترین" منتشر شد خواننده: آیلار ملودی و تنظیم: اشکان دباغ مـیو مستر: رضا پوررضوی طراح کاور: مـهیـار بیجاری ترانـه سرا: یغما گلرویی بگین وحشی ترین حیوون کدومـه؟ جواب ِ این سوالو کی مـی دونـه؟ بگین گـُرگه؟ یـا شیره؟ یـا پلنگه؟ یـا ببری کـه حریص بوی خونـه؟ ولی من این سوال بی جوابو مـی پرسم ... "وحشی ترین"

منتشر شد

خواننده: آیلار
ملودی و تنظیم: اشکان دباغ
مـیو مستر: رضا پوررضوی
طراح کاور: مـهیـار بیجاری
ترانـه سرا: یغما گلرویی

بگین وحشی ترین حیوون کدومـه؟
جواب ِ این سوالو کی مـی دونـه؟
بگین گـُرگه؟ یـا شیره؟ یـا پلنگه؟
یـا ببری کـه حریص بوی خونـه؟

ولی من این سوال بی جوابو
مـی پرسم از یـه موش آزمایشگاه
نگاهم مـی کنـه، هیچی نمـی گه،
جوابش خیلی کوتاهه، مثِ آه!

تو رگ هاش جای خون ویروسه چونکه
ما آدم ها نباید زود بمـیریم.
باید درمون دردا رو بفهمـیم،
واسه این کار مُجازیم جون بگیریم.

برای کشفِ اون حیوون وحشی، کجای دنیـا رو حتما بگردم؟
سوالم ساده س اما بی جوابه، جوابش ر‌و چرا پیدا نکردم؟

مـی رم پیش گوزنی کـه سر اون
آویزونـه بـه دیوارِ یـه تالار.
مـی گم وحشی ترین حیوون کدومـه؟
سکوتش رو سرِ من شـه آوار!

یـه روباه طلایی رو مـی بینم،
ولی اصلن جوابم رو نمـی ده.
آخه اون خیلی وقته پالتو پوسته،
دیگه مُرده... بـه آرامش رسیده.

سوالو از قناری ها مـی پرسم،
قناری ها جوابشو مـی دونن.
جوابو از صداشون مـی شـه فهمـید،
مث زندونیـا آواز مـی خونن.

برای کشفِ اون حیوون وحشی، کجای دنیـا رو حتما بگردم؟
سوالم ساده س اما بی جوابه، جوابش ر‌و چرا پیدا نکردم؟

دیگه دنبال اون حیوون نگردین،
من اونو توی آینـه پیدا کردم.
شماها رو نمـی دونم ولی من
حالا دارم پِی آدم مـی گردم.

در رادیوجوان بشنوید و دانلود کنید:

https://www.radiojavan.com/mp3s/mp3/Aylar-Vahshitarin

@Aylarmoosavi
@ashkandabbagh
@radiojavan

#آیلار
#اشکان_دباغ
#یغما_گلرویی
#حمایت_از_حیوانات

Read more

Media Removed

‌ نمـی‌خوام از پدر و مادر یک هیولا بسازم. همـه مـی‌دونید کـه من عاشق و بابام هستم. خیلی زیـااااد. ولی… ‌ اگر بر اساس خواسته‌های پدر و مادر زندگی کنی، ممکنـه هیچ وقت نتونی بـه طور مستقل وارد جامعه بشی، ممکنـه هیچ وقت خونـه‌ی خودت رو پیدا نکنی یـا نتونی بسازیش، ممکنـه نتونی اون جوری کـه مـی‌خوای زندگی ...
نمـی‌خوام از پدر و مادر یک هیولا بسازم. همـه مـی‌دونید کـه من عاشق و بابام هستم. خیلی زیـااااد. ولی…

اگر بر اساس خواسته‌های پدر و مادر زندگی کنی، ممکنـه هیچ وقت نتونی بـه طور مستقل وارد جامعه بشی، ممکنـه هیچ وقت خونـه‌ی خودت رو پیدا نکنی یـا نتونی بسازیش، ممکنـه نتونی اون جوری کـه مـی‌خوای زندگی کنی.

اینجوری مـیشـه کـه یـهو سی سالت مـی‌شـه و مـی‌بینی هنوز پیش خانواده زندگی مـی‌کنی، رویـاهات پژمرده شدن و حتی اگر هم بخوای مستقل بشی و دنیـا رو بـه تنـهایی تجربه کنی، نمـی‌تونی! چون چیزی بلد نیستی کـه ازشب درآمد کنی. چون همـیشـه از حمایت مالی خانواده برخوردار بودی و نیـازی نبود کـه تخصص یـا مـهارتی رو یـاد بگیری و ازش پول دربیـاری و یک زندگی به منظور خودت بسازی و بچرخونیش. چون بلد نیستی و کلی ترس داری از اینکه مستقل زندگی کنی. درون نتیجه همـیشـه حس سرخوردگی و استیصال داری.

چهل سالت کـه مـیشـه بـه خودت مـیای و مـی‌بینی کـه زندگیت اصلن اونی نبود کـه خودت مـی‌خواستی. اونجاست کـه مـی‌ری سراغ و بابات و همـه‌ش انگشت اتهامت بـه سمت اون‌هاست. اون‌ها رو مقصر مـی‌دونی کـه نذاشتن اون جوری کـه خودت مـی‌خواستی زندگی کنی.

همـه خودخواهیم. همـه ناقصیم و استدلال‌های همـه‌ی ما از ملاک‌ها و هایی رد مـی‌شـه کـه از دوران بچگی و در طول عمر درون ما شکل گرفته. به منظور همـینـه کـه و باباها ما رو درک نمـی‌کنن. اون‌ها مـی‌ترسن چون گذشته‌ای کـه طی با گذشته‌ای کـه ما داشتیم زمـین که تا آسمون فرق داره. ترس‌های درونی اون‌ها ناشی از عرف‌ها، ارزش‌ها و هنجارهایی‌ـه کـه اگرچه شاید زمانی وجودشون و رعایت‌شون لازم بوده، ولی الان دیگه نیـازی بـه وجودشون نیست.

چیزی کـه برای اون‌ها زمانی جواب مـی‌داده ممکنـه الان دیگه به منظور شما جواب نده. یعنی نمـی‌دونم. اگه جواب مـی‌ده و در مورد مسیری کههستی خوش‌حال هستی و اون‌ها هم خوشحال هستن و همـه‌تون راضی، **ن لق ناراضی. من این حرف‌ها رو برایی مـی‌ که حس مـی‌کنـه مسیری کـه پدر و مادر از قبل براش مشخص اصلن بـه اون سمتی نیست کـه رویـاهاش هستن. درنتیجه از یـه چیزی خوشحال نیست، بی‌قراره و مـی‌خواد تغییرش بده. (شاید حتما این حرف رو همون اوایل مطلب مـی‌گفتم کـه وقتت رو تلف نکنی و پایین‌تر نیـای. ولی خب مطمئنم خودت اونقدر باهوش هستی کـه اگه این نوشته دغدغه‌ت نباشـه خیلی وقت پیش این پست رو بـه کتف چپت دایورت مـی‌کردی، وقتت رو با خوندن این حرف‌ها تلف نمـی‌کردی و مـی‌رفتی یک جای دیگه تلفش کنی... ولی چون این قضیـه رو مُخِته، منتظر قسمت سومش هم مـی‌مونی. یـا اینکه مـی‌ری و از وب‌سایتم ادامـه‌ش رو مـی‌خونی... [ادامـه داره]

Read more

Media Removed

زانـیـاریـه‌ك وات لێ ده‌كـات شـه‌و نوێژ بكه‌یت ئـه‌گه‌ر بـۆ دوو ركاتیش بێـت تـکـایـە بیخوێنەوە ☟ شێخ عمر عبدالكافی خوا لێ رازی بێت ده‌ڵێت: ئه‌و ماڵه‌ی كه‌ شـه‌و نوێژی تێدا ده‌كرێت نوورێكی گه‌وره‌ی لێ په‌یدا ده‌بێت وبه‌رز ده‌بیته‌وه‌ به‌جۆرێك كه‌هه‌موو فریشته‌كانی ئاسمان ده‌یبینن، ... 💜زانـیـاریـه‌ك وات لێ ده‌كـات شـه‌و نوێژ بكه‌یت ئـه‌گه‌ر بـۆ دوو ركاتیش بێـت💜 تـکـایـە بیخوێنەوە🔻 ☟ شێخ عمر عبدالكافی خوا لێ رازی بێت ده‌ڵێت: ئه‌و ماڵه‌ی كه‌ شـه‌و نوێژی تێدا ده‌كرێت نوورێكی گه‌وره‌ی لێ په‌یدا ده‌بێت وبه‌رز ده‌بیته‌وه‌ به‌جۆرێك كه‌هه‌موو فریشته‌كانی ئاسمان ده‌یبینن،
كاتێك ئێمـه‌ ده‌روانینـه‌ ئاسمان له‌شـه‌ودا دره‌وشاوه‌ی ئه‌ستێره‌كان ده‌بینین،
به‌ڵام فریشته‌كانی ئاسمان فریشته‌كانی خودای گه‌وره‌ كاتێك سه‌یری زه‌وی ده‌كه‌ن ئه‌و نوره‌ی خودای گه‌وره‌ ده‌بینن له‌و ماله‌ی كه‌شـه‌ونویژی تیدا ده‌كرێ.
ئه‌ی مرۆڤی موسلمان ئایـا تۆ حه‌زناكه‌یت فریشته‌كانی ئاسمان هه‌موو رۆژێ بڕواننـه‌ نووری دره‌وشاوه‌ی ماڵه‌كه‌ی تۆ ؟ 😕

ئه‌گه‌ر بێت و رۆژێك شـه‌و نوێژ نـه‌كرێت له‌و ماڵه‌دا فریشته‌كان له‌یـه‌كتر ده‌پرسن ئه‌وماڵه‌ بۆ ئه‌مرۆ تاریكه‌و نوری لێ به‌دی ناكرێت كاتێك هه‌واڵیـان پێ ده‌گات كه‌ئه‌مرۆ نـه‌خۆشـه‌ یـان بێ تاقه‌ته‌ تێكرا فریشته‌كان له‌خودای گه‌وره‌ ده‌پاڕێنـه‌وه‌ دوعات بۆ ده‌كه‌ن كه‌خوای گه‌وره‌ شیفات بدات دوعات بۆده‌كه‌ن به‌گوێره‌ی پێویستیـه‌كانت تاوه‌كو به‌زووترین كات نوری ماڵه‌كه‌ی ببیننـه‌وه‌ كه‌به‌هۆی شـه‌ونوێژه‌وه‌
دروست ده‌بێت.

#شـه‌ونوێژ (ابو درداء) ده‌فه‌رمووێت: دورکعاتی شـه‌ونوێژ له‌تاریکی شـه‌ودا ئه‌نجام بده‌ن
بۆ ئه‌وه‌ی له‌ سزای گۆردا فریـاتان بکه‌وه‌ن (ثابت البنانی) ده‌فه‌رمووێت: هیچ شتێک له‌ناو دڵما شک نابه‌م له‌ شـه‌ونوێژ به‌تامتر و به‌چێژتربێ له‌لام *ئایـا له‌م هه‌فته‌یـه‌ شـه‌ونوێژت کردووه‌ ؟؟؟؟
ئةگةر #شةونوێژت نەكردوه ئەمشەو ئامێري ئاگاداركردنەوە دابنێ ⏰⏰ چونكة خواي گةورە لە #سێیەکی كۆتايی هەموو شەوێك دادەبەزێتە ئاسماني دونيا دەفەرمووێ (من يدعوني فأستجب لة من يسألني فاعطية من يستغفرني فأغفرلة) رواة البخاري.
#واتا كێ لێم دەپارێتەوە که تا وەلامي بدەمەوە كێ داوام لێ دەكات که تا پێیببەخشم كێ داواي لێ خۆشبونم لێدەكات که تا لێی خۆش بـم 😀
خوشك و براکانم ئایە حەز بەخێری نەبراوە دەکەی
ئەو بابەتە بۆ هاورێکانت بنێرە و لەخۆت بۆستی بکە چونکە دەبێتە خێری نەبراوە بۆت
پێغەمبەرمان محمد ﷺ ده فه رمووێت
((هەر كەسێك شتێک خێربەکەسێك بگه ینێ گەر کەسه کە ئه م کاره خێره ئەنجام بدات ئەو کەسەی شته کەی پێگەیـاندوە خێری وەکو ئەو کەسە وایـه کە کاره کـه ئەنجام دەدات }} ئەو خێرە گەورە یـه لەدەست خۆتان مەدن
بۆهاورێکانتان بنێرن و پۆستی بکەن

خوایە گیـان لە ئاگری دۆزەخ بمان باریزیت و لیمان حەرام بکەی
#

Read more

Media Removed

ظهر بخیر ۱۴ تیره و من هنوز تابستونم شروع نشده. یکی دو هفته پیش یـه موی سفید تو سرم پیدا کردم کـه اسمشو مـیذارم پیری لیسانس، همـه‌ش اصطلاحا مـیگفتم دانشگاه منو پیر کرد ولی الان مدرک هم دارم.😐🏻 دارم برنامـه مـیچینم اگه خدا بخواد و ترم تموم شـه 🤨 اتاقو یـه ت بدم، دنبال یـه کتاب خونـه افقی سفیدم کـه ترجیحا بـه دیوار ... ظهر بخیر ۱۴ تیره و من هنوز تابستونم شروع نشده. یکی دو هفته پیش یـه موی سفید تو سرم پیدا کردم کـه اسمشو مـیذارم پیری لیسانس، همـه‌ش اصطلاحا مـیگفتم دانشگاه منو پیر کرد ولی الان مدرک هم دارم.😐👵🏻 دارم برنامـه مـیچینم اگه خدا بخواد و ترم تموم شـه 🤨 اتاقو یـه ت بدم، دنبال یـه کتاب خونـه افقی سفیدم کـه ترجیحا بـه دیوار نصب شـه آنلاین کـه خبری نبود نمـیدونم پیدا مـیشـه یـا حتما بدم بسازن (جیب خالی هم مسئله‌ایـه) اگه یـه وقت جای کار راه بنداز و قیمت معمول مـیشناختید معرفی کنید. 🤓😪
الان فقط سیف زون‌م همـین مـیزه، مـیخوام گوشـه های دنج اتاقمو گسترش بدم.👧🏻
اون کارت قاب شده هم یـه کارت پستال وینتج از رم عه کـه از یـه مغازه بامزه گرفته بودم. گذاشتمش دم دست کـه الکی مثلا کائنات بطلبه و یـهو یـه بلیت بیفته تو دامنم:)))🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

Read more

Media Removed

‌ اولین بار کلمـه‌ی هیچ‌هایک رو از زبون «الکسی بوندارنکو» شنیدم کـه سالِ ۹۳ از طریق سایت کوچ‌سرفینگ من رو درون تهران پیدا کرد و چند روزی مـهمونم شد. چهار سال بعد من رفتم روسیـه و چند روزی مـهمونش شدم. ‌ آدم ماجراجو و سفربرویی‌ـه. تازه با لینا ازدواج کرده و این روزها خیلی خوشحاله. تو دانشگاه سن‌پترزبورگ ...
اولین بار کلمـه‌ی هیچ‌هایک رو از زبون «الکسی بوندارنکو» شنیدم کـه سالِ ۹۳ از طریق سایت کوچ‌سرفینگ من رو درون تهران پیدا کرد و چند روزی مـهمونم شد. چهار سال بعد من رفتم روسیـه و چند روزی مـهمونش شدم.

آدم ماجراجو و سفربرویی‌ـه. تازه با لینا ازدواج کرده و این روزها خیلی خوشحاله. تو دانشگاه سن‌پترزبورگ سینما خونده و شغلش این روزها فیلمبرداری ورزشی‌ـه.

سرنوشت اینجوری رقم خورد کـه چهار سال پیش، الکسی بعد از سفر بـه ایران، اسرائیل رو بـه عنوان مقصد بعدی انتخاب کرد.

آدم کله‌خری‌ـه و بخواد کاری رو ه، مـی‌کنـه.

مـیگه: «چون قبل از سفر بـه ایران پاسپورتم رو گم کرده بودم، وقتی رفتم اسرائیل تنـها مُهری کـه روی پاسپورتم خورده بود مُهر ورود و خروج ایران بود.

همـین کـه رسیدم بـه فرودگاهِ تل‌آویو و پلیسْ گذرنامـه‌م رو چک کرد، یـه نگاه بهم انداخت و گفت «باهام بیـاید.» رفتیم توی اتاقی و یک افسر دیگه اومد و حدود ۴ ساعت من رو سین‌جیم کرد. سوال‌های عجیبی مـی‌پرسید، و اون‌ها رو هر یک‌ساعت‌یک‌بار تکرار مـی‌کرد. مثلن مـی‌پرسید «خب... گفتی اسم بابابزرگت چیـه؟ مـی‌شـه روی این کاغذ برامون اسمش رو بنویسی؟»

ولی درون نـهایت بهم ویزا و من وارد کشور شدم. هرچند کـه واضح بود موساد همـه‌ش مـی‌دونست کجا مـیرم و کجا مـیام. اینکه همـه‌ش دارن من رو مـی‌پان برام محسوس بود.

اقامتم تو هاستل‌ها بود. نسبتن هم گرون بود. شبی ۵۰ که تا ۶۰ دلار.

تو #اسرائیل سعی کردم از طریق کوچ‌سرفینگ مـیزبان پیدا کنم ولی اونجا کوچ‌سرفینگ ضعیفه. هیچ‌هایک راحت‌تر از مـیزبان پیدا بود. ولی نـه بـه راحتی ایران. من تو ایران خیلی راحت هیچ‌هایک مـی‌کردم و با کوچ‌سرفینگ مـیزبان پیدا مـی‌کردم.

پرسیدم سخت‌ترین کشور به منظور هیچ‌هایک کدوم بود؟ جواب داد کـه «اسپانیـا. یـه بار حدود ۶ ساعت منتظر موندیم به منظور یک ماشین.»





‌ــــــــــــــــــــ
از خاطرات #جام_جهانی_سیزدهم و سفر بـه #روسیـه
ــــــــــــــــــــ
‌ #هیچهایک #بلاگر #سفرنامـه

Read more
. . ببین #عزیز #من ; یـه تفاوتی هست مـیان بیـان گزاره منطقی و گزاره عاطفی ! شما یک بار بگی "مجموع زاوایـای داخلی مثلث 180 درجه است" من مـیفهمم و تکرارش اشتباه اما وقتی مـیگی " #دوست_دارم " فکر کن من خنگم!هی بگو!هی بگو! . . . . . و آنی را کـه دوست داری؛ نصف دیگر تو نیست او تویی اما جایی دیگر...! ... .
.

ببین #عزیز #من ;
یـه تفاوتی هست مـیان بیـان گزاره منطقی و گزاره عاطفی !
شما یک بار بگی "مجموع زاوایـای داخلی مثلث 180 درجه است" من مـیفهمم و تکرارش اشتباه
اما وقتی مـیگی " #دوست_دارم " فکر کن من خنگم!هی بگو!هی بگو!
.
.
.
.
.

و آنی را کـه دوست داری؛
نصف دیگر تو نیست
او تویی
اما جایی دیگر...! .
#جبران_خلیل_جبران
.
.
.
.

پناه مـیبرم بـه پوست تنت از ترس اضطراب
.
.
.
.
.

در زیـر سایـه ی مـژه ات خوابم آرزوست ...
.
#فریدون_مشیری
.
.
.
.
.

خوش مـی‌روی بـه تنـها

تن‌ها فدای جانت

#سعدى
.
.
.
.
.

#جنگ نرم یعنی، دو نفر سر اینکه کدوم اونیکی رو بیشتر #دوست داره، با #بوسه بـه جون هم بیفتن

#رسول_ادهم
.
.
.
.

محبوبم! عاشقِ شما آرشِ کمانگیر است. تیر و کمانی دارد و سرزمـینِ خیـالاتِ من. مرزِ عشقِ شما حاشیـهٔ هستی است.
محبوبم! درون آن هنگام کـه گل‌های سرخ درون دشت‌ها مـی‌رویند و باغ‌ها لبریز از طراوت‌اند و باد با زلفِ شما بـه پچ‌پچ است، آن مساحت اثیری #عشق است.

#دست_بردن_زیر_لباس_سیب #محمد_صالح_علاء
.
.
.
.
.
.
.
.
بعدنوشت :
سلااااااااااام وقت عالی همگی بـه خیر
الهی ک حسابی خوب و خوش و شاد باشید و همـه زیر سایـه خدای مـهربون درون عالی ترین حالات ...
اما بعد جونم براتون بگه اونی ک بـه زندگی ما آدم ها رنگ و لعاب مـیده
شاید خیلی اوقات همـین عشق و محبته
این عشق و #محبت ک بیـاد وسط صبور مـیشی تاب مـیاری ناملایمات رو و خلاصه سازگاری هم مـیتونی یـاد بگیری
امااااا
امان از اون روزی ک این عشق و محبت از جایی رخت ببنده و بره
تحمل کوچک ترین مسایل گاهی مـیشـه سخت ترین کارها ...
عشق و محبت هم چیزی نیست ک خود بـه خود جایی ایجاد شـه ! و یـا اگر ایجاد هم بشـه اتفاقی چیزی نیست کـه الکی دوام بیـاره !!
کاشتنیـه خیلی وقتها و بعد مراقبت مـیخواد ! و بعد درو ی !
ک گندم هم از گندم بروید و جو ز جو !
خیلی اوقات #زندگی ها و روابط ما با دنیـای اطرافمون تلخ و بده چون از اول جو کاشتیم !!! نـه گندم !
اگر بعد اول رابطه ای هستی و هدفت درو گندمـه !
عقل سلیم مـیگه
بذر گندم بکار !
اگر هدفت درو محبته هم
عقل سلیم مـیگه
بذر محبت بکار ...
.
.
.
.
.

شما هم هر چ مـیخواهد دل تنگت بگوووووووو 😊
روزگارت خوش
و مثل آبی دریـا زلال ...
ایـام بـه کام
و الهی عشق کنید ...
و از پست #عشقی هم لذت ببرید 😊🌸
.
.
.
با تقدیم احترام و ادب
آرشام 😊😊🌸🌸👌
فردا پنجشنبه
15 شـهریور
6 سپتامبر
25 ذی الحجه
.
.

Read more

Media Removed

فروشگاه اینترنتی لباس نوزاد بی سی سی @bcc.style دوستان من یـه سیزده ماهه دارم کـه فقط با شیر خوردن مـیخوابه . چند وقته گاهی اگه خوابش بیـاد بل بوسیدن مـیخوابه . اینجوری گونـه ها مثلا پنج دقیقه اروم ببوسیم . از بس کـه توی نت درون مورد تحریک درون مورد بچه ها مطلب خوندیم نگران این هستبم کـه نکنـه بچه م اینجوری ... فروشگاه اینترنتی لباس نوزاد بی سی سی
@bcc.style

دوستان من یـه سیزده ماهه دارم کـه فقط با شیر خوردن مـیخوابه . چند وقته گاهی اگه خوابش بیـاد بل بوسیدن مـیخوابه . اینجوری گونـه ها مثلا پنج دقیقه اروم ببوسیم . از بس کـه توی نت درون مورد تحریک درون مورد بچه ها مطلب خوندیم نگران این هستبم کـه نکنـه بچه م اینجوری شـه . لطفا راهنمایی م کنید
. 📝همراهان ني ني بان، اگر سوالي داريد حتما واضح، فارسی و خلاصه بـه صورت دايرکت مطرح کنید.
#کودک #پوشاک_کودک #لباس_نوزاد #خرید_اینترنتی #فروشگاه_اینترنتی

Read more

Media Removed

ما کِی مُردیم !!! مـی‌گن وقتی کلاغی مـی‌مـیره، بقیـه کلاغ‌ها دنبال علت مُردنش مـی‌گردن کـه نکنـه یکی دیگه، بـه مرگش دچار شـه. کلاغ‌ها یـاد گرفتن‌ با هم حرف بزنن، یـاد گرفتن رفیق بمونن توو خوشی و ناخوشی. با همون قارقاره ساده کـه از نظره ما مسخره هم هست ‌. اون وقت ما، این همـه کلمـه داریم، این همـه زبون، و بیشتر از ... ما کِی مُردیم !!!
مـی‌گن وقتی کلاغی مـی‌مـیره، بقیـه کلاغ‌ها دنبال علت مُردنش مـی‌گردن کـه نکنـه یکی دیگه، بـه مرگش دچار شـه.
کلاغ‌ها یـاد گرفتن‌ با هم حرف بزنن، یـاد گرفتن رفیق بمونن توو خوشی و ناخوشی. با همون قارقاره ساده کـه از نظره ما مسخره هم هست ‌. اون وقت ما، این همـه کلمـه داریم، این همـه زبون، و بیشتر از هفت مـیلیـارد آدم و این‌طور مُردیم ؟!؟ جنازه‌های متحرک بی‌رحم و کور، کـه انگار دیگه قرار نیست قلب همو ببینیم و دست افتاده‌ها رو بگیریم و کمـی، فقط کمـی مـهربونتر‌ باشیم...
من احساس خطر مـی‌کنم از این همـه بی‌معرفتی ‌. از این چسب‌ها و برچسب‌ها کـه عادت کردیم تُف کنیم رو هم .
کِی
رحم ؟!؟ انصاف؟ !؟ لبخند؟!؟ از بینِ ما رفت؟!؟
کی بـه ما گفت اول جیب خودتو پُرکن .
به فکر دنیـات باش و گور بابای بقیـه ؟!؟
رفتم دکتر، گفتم آقا من از راه رفتن توی خیـابون مـی‌ترسم.
خیلی از ما، بو مـی‌دیم.
بوی کافور.
بوی سدر.
بوی تعفن.
مثل ی کـه مانتوش سبزه جلو بازم هست،که هشت سال پیش، با کلامـی کـه دوستش نداشته، مُرده.
بقال محل ما، مغازش بزرگتر شده، اما خودش بیست سال پیش بـه رحمت خدا رفته. تن‌ماهی یک‌سال پیشو با قیمت امروز مـی‌فروشـه چون دلار کشیده بالا، و فرداها ناچاره خودش همـین تن رو گرونتر بخره و گرنـه حتما کرکره‌ مغازشو بکشـه پایین،‌ بدون اینکه تصویر خودشو نگاه کنـه .
بدون اینکه بدونـه چند که تا کِرمـه خونیسبیلشـه.
شاید یـادش رفته جامعه، خوده ماییم.
همـین هزارتومن، کرایـه‌ی اضافه ست .
همـین تکه‌ی سوخته نون.
همـین متنـه من.
دکتر مـی‌گه برو مسافرت پسر جون.
به این چیزها فکر نکن.
قرص‌هاتو دوتا بخور.
شب‌ها برام جوک مـی‌فرسته !!!
مـیگه، مگه گفتن مملکتو تو بسازی؟!؟ مـی گم
مگه تک تک آدم‌ها مـهم نیستن
مـی گم
ما حتما جمع شیم دور هم حرف بزنیم
یـا مسیح باشیم کـه مرده‌‌هامونو زنده کنیم !؟!
یـا بـه گور بخوابونیمشون بـه شـهادتینی، حمد و سوره‌ای .
دکتر
مـی‌نویسه باز کـه شروع کردی.
و بعد کلیپی برام مـی‌فرسته که، با دو طرحه لبخند کـه مـی‌گه کمتر فلسفه بخون. قرص‌هاتم سه تا....
امـیدوارم
کور نباشد
کسیکه مـیبینـه
اما خودشو جایـه نابینا جا مـی زنـه .
( دل )
دوستون دارم
علیرضا رحمانی🍂

Read more

#Repost @mehradheydari ・・・ اسم این آهنگ رو مـیزارم «رهایی»، یک و‌ نیم دقیقه بیشتر نیست، همـین امروز ساختمش و تنظیمش کردم و روش ایمپرووایز سولو زدم. مـیو‌ مستر هم نشده البته. با اجازه یـه توضیحی راجع بـه این آهنگ بدم. تو سولوی گیتار این آهنگ (که روی مُد فا دیِز فریژیَن هستش) هم از فواصل یک‌ چهارم ... #Repost @mehradheydari
・・・
اسم این آهنگ رو مـیزارم «رهایی»،
یک و‌ نیم دقیقه بیشتر نیست، همـین امروز ساختمش و تنظیمش کردم و روش ایمپرووایز سولو زدم. مـیو‌ مستر هم نشده البته.
با اجازه یـه توضیحی راجع بـه این آهنگ بدم. تو سولوی گیتار این آهنگ (که روی مُد فا دیِز فریژیَن هستش) هم از فواصل یک‌ چهارم پرده‌ی موسیقی سنّتی ایرانی استفاده شده، (بین دو نُت درجه‌ی ششم کوچک و ششم بزرگ از نُت فا دیِز درون مُد فا دیز فریژین) و (بین‌ دو‌ نت درجه‌ی دوم کوچک و دوم بزرگ از نت فا دیز، کـه متاسفانـه تو این یک‌ دقیقه اجراش نکردم) و هم از فواصل یک‌چهارم پرده بلوز استفاده شده (اپروچ سوم کوچک بـه سوم بزرگ درون فا دیز مـینور‌ پنتاتونیک، کـه باعث مـیشـه مد فا دیِز فریژین‌ کمـی بـه سمت اسپانیش فلامنکو بره)
خودمونی بگم، موزیک یک خرده بلوز صدا مـیده یـه خرده سنّتی!
دوستان گیتاریست اگه دوس دارید بیشتر از این استایل نوازندگی یـاد بگیرید، من استاد علیرضا اشرف‌پور @ashrafpouralireza رو‌به شما معرفی مـیکنم. قطعا ایشون خیلی بیشتر از بنده تو‌ این سبک تجربه و سواد و مـهارت دارن. خودم هم امـیدوارم بـه زودی بتونم تو کلاسشون شرکت کنم.
اگه این آهنگ رو دوست داشتید بفرستید واسه دوستای موزیک باز خودتون تو اینستاگرام، اگه هم آهنگ رو دوس نداشتید بفرستید واسه دشمنای موزیک بازتون... گوش بدن حالشون گرفته شـه 😈😂
@guitariran @fenderartist #fender #stratocaster #strat #line6 #podhd500x #audientid4 #guitarsolo #leadguitar #guitarplayer #riffwars #lickwars #solosection #talentedmusicians #guitarsdaily #guitarsarebetter #mehradheydari #مـهراد_حیدری #رهایی #راک #راک_تلفیقی #سنتی #سنتی_ایرانی #سنتی_مدرن

Read more

Media Removed

پیشنـهادهای مطالعه درون بهار کانال #انتشارات_سرزمـین_اهورایی را دنبال کنید https://telegram.me/ahoorapress نگرانت مـی شم دستشو مـی گیری، نگرانت مـی شم دور مـی شی مـیری، نگرانت مـی شم دستتو مـیگیره، دور مـیشـه، مـیره تورو از دست دادن، تلخه، نفس گیره دستام یخ ، تو سرم آتیشـه وقتی از هم دورین، ... پیشنـهادهای مطالعه درون بهار کانال #انتشارات_سرزمـین_اهورایی را دنبال کنید
https://telegram.me/ahoorapress
نگرانت مـی شم

دستشو مـی گیری، نگرانت مـی شم
دور مـی شی مـیری، نگرانت مـی شم
دستتو مـیگیره، دور مـیشـه، مـیره
تورو از دست دادن، تلخه، نفس گیره
دستام یخ ، تو سرم آتیشـه
وقتی از هم دورین، نگرانت مـی شـه؟
هزار ساله کـه رفتی، من هنوز پشتِ شیشـه م
موهاتو باد عطرش جا مونده پیشم
حال و روزم خوب و خوش نیست، بي تو نا آرومم
به یـادت کـه مي افتم، نگرانت مي شم
نگرانت مـی شم، نازُکی، زنجوری...
توی ظاهر اما، یـاغی و مغروری
چشمات مـیخندن، توی قابِ چوبی
نگرانت هستم، روبه راهی؟ خوبی؟
هزار ساله کـه رفتی، من هنوز پشتِ شیشـه م
موهاتو باد عطرش جا مونده پیشم
حال و روزم خوب و خوش نیست، بي تو نا آرومم
به یـادت کـه مي افتم، نگرانت مي شم
بگو این بار، بـه دلش پابندی؟
توی عکسِ تازه ت، باز هم مـی خندی؟
اون کـه پیشش هستی، عشق هم حالیشـه؟
اگه باز عاشق شی؛ نگرانت مـی شـه؟

نگرانت مـی شم
#مـیثم_یوسفی
#باترانـه
#انتشارات_سرزمـین_اهورایی
.
#نشر_سرزمـین_اهورایی #نشرسرزمـین_اهورایی #شـهرکتاب #کتاب #ابی #من_و_تو #کتابفروشی #اهورا #سرزمـین_اهورایی #ترانـه

Read more

Media Removed

واقعا توى شـهرداری و شورای شـهر رشت چه خبره!؟: انتخاب مدیر مالی شـهرداری رشت از دستور شورای شـهر رشت خارج شد! . هفته ى پيش درون اين صفحه مطلبى قرار داديم تحت عنوان: بعد از پیش بینی "رشت گیلان" درون رابطه با برکناری مدیر مالی شـهرداری رشت؛ دستگاه قضا بـه سرپرست شـهرداری رشت تذکر داد! . چند هفته پیش نامـه ای از ... واقعا توى شـهرداری و شورای شـهر رشت چه خبره!؟: انتخاب مدیر مالی شـهرداری رشت از دستور شورای شـهر رشت خارج شد!
.
هفته ى پيش درون اين صفحه مطلبى قرار داديم تحت عنوان: بعد از پیش بینی "رشت گیلان" درون رابطه با برکناری مدیر مالی شـهرداری رشت؛ دستگاه قضا بـه سرپرست شـهرداری رشت تذکر داد!
.

چند هفته پیش نامـه ای از قوه قضائیـه مبنی بر برکناری هر چه سریعتر مدیر مالی شـهرداری رشت بـه شـهرداری ارسال شد کـه با نامـه سرپرست شـهرداری یعقوب امـیری و احمدرضا حق بین به منظور جانشینی معرفی شدند.
🔶 درون حالیکه همـه منتظر برگزاری جلسه انتخاب مدیر مالی بودند این لایحه از دستور جلسه روز گذشته ى شورای شـهر رشت خارج شد!
شنیده مـی شود دلیل خارج شدن این دستور، خرید وقت براى رایزنی های برخی ها جهت استخدام مدیر غیر قانونی شـهرداری هست تا وی شرایط ادامـه فعالیت درون این سمت را پیدا کند!
همانطور کـه واضح هست تنـها راه استخدام رسمـی و پیمانی، آزمون هست و قطعا استخدام های موردی از وجاهت دولت خواهد کاست و اعتماد عمومـی را نابود مـی کند.
.
🔶 حالا پرسش من اينـه كه: شـهرداری رشت بالغ بر سه هزار پرسنل داره. بـه نظر شما چنین رفتارهای تبعیض آمـیزی درون این مجموعه سبب ایجاد نارضایتی و تنش درون مجموعه نميشـه؟؟
.
چنین موضوعاتی درون حالی شنیده مـی شـه کـه سال ۹۶ آزمون تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی شـهرداری رشت بنا بـه دلایل عجیبی برگزار نشد کـه همـین موضوع سبب تنش هایی درون بین کارکنان شد و حالا تبدیل وضعیت خارج از ضوابط، بدون آزمون و موردی افراد خاص قطعا سبب تنش های بزرگتری به منظور این مجموعه ميشـه.
.
🔶 آيا اعضاى محترم شوراى شـهر و شـهردارى، قول ميدند اگه ماه پسند رو (هر چند بـه دلايل نامعلوم) استخدام كنند مابقى قراردادى ها هم تبديل وضعيت شند؟
.
🔺خداييش خنده م ميگيره!! انگار اگه ماه پسند بره، درون كارهاى مالى يك شـهر اخلال ايجاد ميشـه!
جالب تر ميدونيد چيه؟ من درون هفته ى اخير با دو نفر از اعضاى شوراى شـهر تماس گرفتم كه هر دو نفر مخالف ادامـه ى حضور اين فرد بر مسند مديريت مالى شـهردارى بودند.
واقعن توى شـهر چه خبره؟؟

Read more

Media Removed

_____. . بيزارم بيزار خوايه شوينيك نيه تيايا بحه سيمـه وه .. كه سيك نيه ليم تيبگا گویم پره له هاواره کانی باوکم له دوعاو نزاکانی دایکم له قیژه ی مناله چه تونـه کانی کولان .... خوم له ناو چوار دیواری ژوره نـه فره تیـه کـه ما سجن کردوه بـه رده وام ئه گریم ئه گریم ... نامـه وی هه وای پیسی ده ره وه هه لمژم بیزارم ... _____.
.
بيزارم بيزار خوايه
شوينيك نيه تيايا بحه سيمـه وه ..
كه سيك نيه ليم تيبگا
گویم پره له هاواره کانی باوکم
له دوعاو نزاکانی دایکم
له قیژه ی مناله چه تونـه کانی کولان
.... خوم له ناو چوار دیواری ژوره نـه فره تیـه کـه ما سجن کردوه بـه رده وام ئه گریم ئه گریم ... نامـه وی هه وای پیسی ده ره وه هه لمژم
بیزارم له مروفی دو روو له مروفی پیس له دروزنـه شـه ریفه کان له پوشته له ش فروشـه کان ...
ئای خودا له م هه مو پاشـه ل پیسه ....مـیشکم پره
له هاوارو قسه کانی باوکم و له نزاکانی دایکم
بو من !!
سه یره دایکی ئیوه نزای خیرتان بو ئه کـه ن و نزای خوش بـه ختی و دوربون له بـه لا کـه چی من له دایکیشا بـه خت پوچ بوم ...
دایکم هه مـیشـه ده ست بـه دوعایـه بو بـه د بـه خت بونم ..
چه ند هه ستیکی ناخوشـه گویم لییـه پر ئه داته یـه خه ی کراسه کـه ی بـه ده نگی بـه رز ئه لی ئوی ره بی روله که تا ماوی نـه حه سیته وه ... دایکه گیـان دوعای ناوی خو دیـاره حه سانـه وه له قاموسه کـه ی منا نیـه ... دیـاره که تا ماوم ئه بی بـه شم هه ر گریـان بی ئای دایـه چه ند ماندوم چه ند هیلاکم ... ئه وسا توم هه بو سه رم ئه خسته سه ر قاچه کانت ئه گریـام و ده رده دلم ه کرد ئیستالیم بوی بـه د وژمنو لومـه م ئه کـه ی !! دايه خوزگه ئه تزانی کچه کـه ت چه ند ماندوه چه ند شکاوه چون هه لا هه لا بوه چه ند سه یره دلم بـه که س ناکریته وه... !! له هیچ شوینیک ئارامـیم نیـه
ئیسته گریـانیش دادم نادات ... خودایـه زور ماندوم خوت ئاگات لیمـه که تا که ی له ژیر باری تاقیکرنـه وه ده بم .. !! چه ند هیوای تر بنیژم !!؟ ئازاری چه ند دابرانی تر خه تم بکه م !! چه نی تر بـه رگه بگرم !!
خودايه له هه ر شوينيك گویت لیمـه ئه م یـاریـه بوه ستینـه .. من ماندو بوم ...
توانام نـه ما .. جه سته م پره له ئازار ..
دلم پره له خه م ...
چاوم پره له فرمـیسک ...
مـیشکم پره له هاوارو نزاکان ...
ماندومممم ماندوووو
.
.
______________________!!!
ناوی نوسەر نازانم ... بەس ئێوە وەك خوێنەر باوەر ئەكەن دایك و باوكی وا هەبێت ؟؟؟
.
.
. .
#shahezm .
========+

Read more

Media Removed

. منُ آروم کن حالا کـه هستی تو مـی تونی، هنوزم بی نظیری تو دنیـامـی، بمون! من مطمئنم هنوزم مـی شـه دنیـامُ نگیری . بهت مـی گم چرا باور مداری تنم محتاجِ دستاته همـیشـه واسم خونـه بدونِ تو عذابه عذابِ من از این بدتر نمـی شـه . تمومِ لحظه هایی کـه نباشی من از دستِ خودم دلگیر مـی شم تو مـیری کـه نبینی گریـه هامُ تو ... .
منُ آروم کن حالا کـه هستی
تو مـی تونی، هنوزم بی نظیری
تو دنیـامـی، بمون! من مطمئنم
هنوزم مـی شـه دنیـامُ نگیری
.
بهت مـی گم چرا باور مداری
تنم محتاجِ دستاته همـیشـه
واسم خونـه بدونِ تو عذابه
عذابِ من از این بدتر نمـی شـه
.
تمومِ لحظه هایی کـه نباشی
من از دستِ خودم دلگیر مـی شم
تو مـیری کـه نبینی گریـه هامُ
تو مـیری کـه نبینی پیر مـی شم!
.
من و تو عاشقیم، اثبات کردیم
نرو! من بـه خودم بی اعتمادم
بری، اونقد بزرگی که تا همـیشـه
نمـی فهمم کیُ از دست دادم
.
من اونقد عاشقت هستم کـه حتا
واسم فکرِ نبودِ تو محاله
تو گفتی: مـیری و زنده م هنوزم
واسه من که تا همـینجاشم سواله...
.
#احمداميرخليلى
.
[تو رفتی کـه نبینی پیر مـی شم]
.
پیری تون چه شکلیـه؟ واسه من یـه پیرمرد تنـها و با یـه دنیـا ترانـه کـه تنـهاییشُ بزرگتر مـی کنـه...
#ترانـه #شعر #تنـهایی #ایران #پیری #عشق

Read more

Media Removed

. .۱ إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنتُمْ ۖ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا ۚ فَأُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا (97) ... .

إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنتُمْ ۖ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا ۚ فَأُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا (97) 🍃سوره نساء. آیـه ۹۷🌱
🍃ترجمـه های متفاوت موجوده
ولی بـه پهناوری زمـین و انتخاب هجرت و ... اشاره دارد.(احتمالا مرزها و گرفتن ویزای دنیـای امروز پیش بینی نشده بوده)
.
۲.
ما آزموده‌ایم درون این شـهر بخت خویش
بیرون کشید حتما از این ورطه رخت خویش
🍃حافظ
.
۳.
دل خسته ام از اینجا، از آدمای دنیـا
همـین امروز و فردا، دل مـی بـه دریـا
🍃شاعر: اردلان سرفراز/ صدای ابی درون آهنگ آبی فکر مـیکنم.
۰
گلشید هفده ساله حساس کـه اشکش دم مشکش بود و جز خونـه و مدرسه، هیچ محیط اجتماعی دیگه ای رو درک نکرده بود، و تصمـیم قاطع بـه رفتن گرفته بود و مطمئن بود، ایران با همـه حتی خوبی هاش، جای خوبی به منظور اون نیست، با این سه دلیل بالا، بـه بالا بردن جرأت انتخابش کمک مـیکرد.
هاها، آره واقعا خنده داره، یـه بچه هفده ساله، دلخسته شـه.
.
از خود امروزم نمـیگم!
ولی گلشید اون موقع ها،
قرآن مـیخوند، زیـاد هم مـیخوند، با ترجمـه.
و مدام درون جستجوی خودشاون کلمات بود.
جز هی و هی و هی فال حافظ گرفتن و سوال رسیدن و نرسیدن هاش، (که هر روز هم بـه یـه آدم جدید بود) و رفتن و نرفتن هاش ( بـه جاهای مختلف دنیـا) رو تو شعرهای حافظ جستجو ، تفریحی خاص دیگه ای هم نداشت.
.
آها چرا! آرزوش بود تو ماشین پدرش بشینـه و مسیر کلاس ها و مدرسه رو ابی و داریوش و هایده و سیـاوس قمـیشی و گه گاهی هم گروه آریـان گوش کنـه.
من هفده ساله، اینجوری پازلم رو حل کردم.
آرزوم رو گذاشتم، کنار سه که تا مرجعی کـه برای خودم معتبر و کافی بود.
امروز نـه خودم رو بالا مـیدونم و نـه موفقیت های چشمگیری داشتم! کـه واقعا نداشتم.
نـه!
ولی مـیدونم تمام دلتنگی ها، تنـها بودن ها، سگ دو زدن ها، گریـه ها و کار و کار و کار ها ... رو اگر تحمل کردم و گذروندم! فقط به منظور یـه چیز بوده. اونم افسوس روزهای گذشته رو نمـیگم نخورم، بلکه کمتر بخورم.
یـاد بگیرم، با بـه دست آوردن یـه چیز، ممکنـه چیزی و یـا چیزهایی رو از دست بدم.
و اینکه درسته قدرتم بـه اندازه شانس و بی عدالتی نمـیرسه! ولی بـه اندازه تغییر چند پله ای کـه مـیرسه.
و اینکه اگر تو همـین صفحه اینستاگرام، خانواده های پرجمعیت و‌مـهمونی ها و دور همـی های آنچنانی و بغل ها و شونـه پدرها و ... رو مـیبینم، حسرت نخورم.
یـادم بیـاد کـه من این انتخاب رو کردم.
و ای کاش، وطن جای بهتری بود به منظور من

Read more

Media Removed

اهنگ جدید بهرام ..ساز...... تو دریـایی و من قطره تو یـه کوهی و من صخره اصلا تو خوبی من بد من اونم کـه دنیـا رو نمـی فهمـه تو این دنیـایی کـه یکی پادشاهه و اون یکی من واسه دلم زنده م اونم خوشحاله از کاری کـه کرده منم و یـه آسمون صاف شده سقف واسه خونـه هام منم و یـه قلم و ورق و دستای پشت پرده منم اون پسرک خام پسر ... اهنگ جدید بهرام ..ساز...... تو دریـایی و من قطره
تو یـه کوهی و من صخره
اصلا تو خوبی من بد
من اونم کـه دنیـا رو نمـی فهمـه
تو این دنیـایی کـه یکی پادشاهه و اون یکی
من واسه دلم زنده م
اونم خوشحاله از کاری کـه کرده
منم و یـه آسمون صاف شده سقف واسه خونـه هام
منم و یـه قلم و ورق و دستای پشت پرده
منم اون پسرک خام
پسر ناخلف بابام
واسم هم مـهم نیست امروز جمعه ست یـا سه شنبه
گور بابای غم
من مـی رسم بـه چیزی کـه لایقم
شاید توی زندگیم هم له شدم
ولی تموم مـیشـه با خنده
منم و صدای من
این صدامـه کـه مـی مونـه جای من
من کـه رفتنی ام و بعد رفتنم معلوم مـی شـه کی حقّه
منم و زمـین صاف
راه مـیرم اون مـی چرخه آروم زیر پام
زندگی سخته ولی ببین کـه خوشحالم من
با این رخ بی نقاب
با این زبون سرخ و سر سبز مـی گم باز کـه یـه یـاغی ام
ولی ببین کـه خوشحالم من

فکرشم نمـی کردم کـه یـه روزی روزگاری بعداً
زل ب تو چش مشکلاتمو بهشون بگم کـه خوشبختم
آخ کـه توی احمق خوشحالی از روزای سختم
وقتی خوشیمو مـی بینی گر مـی گیری و من تو قدم بعدم
منم و این تن بی گناه
مـی نویسم زیر نور ماه
پشیمونم نشدم هیچوقت از کارایی کـه کردم
منم و این کله خراب
منم و این لیوان
منم و این حرفایی کـه بیرون مـی زنـه اَ قلبم
فقط با یـه لبخند مـیشـه خیلی مشکلاتو حل کرد
اگه آدمایی مثل تو نباشن کـه نمک بپاشن روی زخمم
بگو کدوم ور درون خونـه ست
فرقش چیـه نمـی دونم
وقتی قصه بـه ته برسه من همون کلاغ بی خونـه م

منم و زمـین صاف
راه مـیرم اون مـی چرخه آروم زیر پام
زندگی سخته ولی ببین کـه خوشحالم من
با این رخ بی نقاب
با این زبون سرخ و سر سبز مـی گم باز کـه یـه یـاغی ام
ولی ببین کـه خوشحالم من

همـه با هم غریبن
فقط چشارو بستن و چ
آدما از کنار هم رد شدن ولی حتی همدیگه رو ندیدن
به هم مـی گن عزیزم
ولی شاید فقط از رو غریزه ست
اونا فقط مـی خوان رو هم بخوابن که تا اینکه بفهمن ماده و نری هست
منم بین دروغ و کلک
منم مثل چرخ و فلک
مثل رفیقای شبیـه آدمم دور خودم چرخیدم
منم تو این بوم پر رنگ
منم تو این صلح مثل جنگ
تو این زندگی مثل مرگ
به دنبال حقیقت
بعد از این شـهر پر دود
بعد از این گنبد کبود
شاید یـه جفت بال بهم بدن و یـه جایی واسه پ
داداشا و ای من
یعنی همـین آدمای بد
زندگیمو کشتن
ولی من

منم و زمـین صاف
راه مـیرم اون مـی چرخه آروم زیر پام
زندگی سخته ولی ببین کـه خوشحالم من
با این رخ بی نقاب
با این زبون سرخ و سر سبز مـی گم باز کـه یـه یـاغی ام
ولی ببین کـه خوشحالم من

Read more

Media Removed

ـ سلاو . من کچیکم له‌گه‌ل کوریکم زۆر یـه‌کمان خۆشـه‌وی ئه‌م کوره فیری زۆر شتی باشی کردم له هه‌له بـه دووری گرتم و زۆر نـه‌سیحه‌تم ئه‌کا و به‌دایم له هه‌وڵی ئه‌وه‌یـه کـه من توشی خه‌له‌ت نـه‌بم فێری ریگه‌ی راستی کردم هاته داوام باوکم رازی بوو دواتر مالی نـه‌نکم ته‌داخولیـان کرد و په‌شیمانیـان کرده‌وه و ... ـ
سلاو . من کچیکم له‌گه‌ل کوریکم زۆر یـه‌کمان خۆشـه‌وی ئه‌م کوره فیری زۆر شتی باشی کردم له هه‌له بـه دووری گرتم و زۆر نـه‌سیحه‌تم ئه‌کا و به‌دایم له هه‌وڵی ئه‌وه‌یـه کـه من توشی خه‌له‌ت نـه‌بم فێری ریگه‌ی راستی کردم هاته داوام باوکم رازی بوو دواتر مالی نـه‌نکم ته‌داخولیـان کرد و په‌شیمانیـان کرده‌وه و نـه‌یـان هیشت بۆ ئه‌و کوره ببم زوریـان لیکردم تاوه‌کو لیی جیـاببمـه‌وه ئه‌هاتنمن ئه‌یـان وت ئه‌و کوره خرابه ‌وئه‌ویش به‌پیچه‌وانـه‌وه هه‌ر جیـانـه‌بوینـه‌وه باوکم چه‌ن جاریک پیی وتم کـه رازی نییـه به‌س ئیمـه جیـانـه‌بوینـه‌وه له ئاخیر جار وتی ئه‌گه‌ر هه‌ر به‌و رازیت ئه‌وه ئه‌بیت حاشامان لیی بکه‌ی ئه‌و کوره زور زور باشـه بوم و قه‌ت درو شتم له‌گه‌ل ناکا به‌لام ماله‌وه‌ی من رازی نین بـه هیچ شیوه‌یـه‌ک ئه‌لین شـه‌هاده‌ی نییـه و له‌تو گه‌وره‌تره و پیم ئه‌لین ئه‌گه‌ر شـه‌هاده‌ی نـه‌بی ئیمـه یـان خوت دوو روژی کـه له روت نایـه بلیی ئه‌وه مـیردی منـه به‌س من وانیم من ئه‌وم زور خوش ئه‌وی تکایـه نازانم چیبکه‌م من ژیـانم زور زور ناخوشـه هه‌مـیشـه مالی نـه‌نکم ته‌داخولی هه‌موو شتیک ئه‌که‌ن من ‌و ئه‌و کوره‌ش نازانین چیبکه‌ین ئه‌وه‌نـه‌ی ئه‌و کوره پیم ئه‌لیت و فیری شتی راستم ئهکت ماله‌وه‌شم فیریـان نـه‌کردوم و نـه‌سیحه‌تیـان نـه‌کردوم وه ئه‌و‌کوره منال نییـه

Read more
عارف عزیز و یگانـه سلطان قلبها زادروزت خجسته باد. . . . . همـین بسه خواننده: عارف ملودی: شادمـهر عقیلی تنظیم: هومن نامداری کلام: یغما گلرویی کارگردان: سیروس کردونی همـین کـه وقتِ خوابیدن مـی شـه تو فکرِ تو گم شد مـی شـه یـادِ تو افتاد و رفیقِ یـه تبسم شد؛ همـین کـه وقتی بارونو مـی بینم از پسِ شیشـه ... عارف عزیز و یگانـه
سلطان قلبها
زادروزت خجسته باد. .
.
.
.

همـین بسه

خواننده: عارف
ملودی: شادمـهر عقیلی
تنظیم: هومن نامداری
کلام: یغما گلرویی
کارگردان: سیروس کردونی

همـین کـه وقتِ خوابیدن مـی شـه تو فکرِ تو گم شد
مـی شـه یـادِ تو افتاد و رفیقِ یـه تبسم شد؛
همـین کـه وقتی بارونو مـی بینم از پسِ شیشـه
تمومِ خونـه از عطرِ نفس های تو پر مـی شـه؛
همـین کـه پیشِ من هستی همـیشـه، مثلِ رویـاهام؛
همـین کـه با خیـالِ تو تماشایی شده دنیـام
همـین بسه، همـین بسه
برای زندگی
همـین بسه کـه دُرنا ها
به این مُردآب برگردن.

همـین کـه موقعِ پرسه تو شـهری کـه هواش سرده
همـیشـه دستِ یخ کرده م پی دستِ تو مـی گرده؛
همـین کـه برگِ تقویمم با دستِ تو ورق خورده
همـین کـه خواستنت دل رو بـه سمتِ روشنی،
همـین کـه حسرتت این جاس، درست مثلِ نفس با من؛
همـین کـه تک تکِ حرفام همـه دورِ تو مـی گردن

همـین بسه، همـین بسه
برای زندگی
همـین بسه کـه دُرنا ها
به این مردآب برگردن.
@aref.arefkia

#عارف
#شادمـهر
#یغما_گلرویی
#آونگ
#رادیوجوان

Read more

Media Removed

کاش اینجا خونـه ی ما بود بـه نام تو،به نام من همـیشـه بودی و اینم مـی شد معنای دل بستن یکم بیشتر بمون اینجا بزار سیر نگاهت شم تمام آرزوم اینـه بشـه پایـان راهت شم شاید بعد یـه عمر رفتن یـه روز دنیـا برات "من" شـه باهم باشیم شاید روزی کاش این شایدا حتمن شـه حالا کـه هستی معنا کن واسم واژه ی لبخندو از این تصویر ... کاش اینجا خونـه ی ما بود
به نام تو،به نام من
همـیشـه بودی و اینم
مـی شد معنای دل بستن
یکم بیشتر بمون اینجا
بزار سیر نگاهت شم
تمام آرزوم اینـه
بشـه پایـان راهت شم
شاید بعد یـه عمر رفتن
یـه روز دنیـا برات "من" شـه
باهم باشیم شاید روزی
کاش این شایدا حتمن شـه
حالا کـه هستی معنا کن
واسم واژه ی لبخندو
از این تصویر بی تکرار
نمـی شـه آخه دل کند و
نمـی شـه بی تفاوت بود
به هر چی کـه ازت دیدم
تو بی نظیری و این شد
که من تو رو پسندیدم
یکی از ترانـه های معطل تو دفترم بود.مدتیـه تصمـیم گرفتم شعر ها و ترانـه هامو با شما بـه اشتراک بزارم.اما هنوزم دلم راضی نمـیشـه اونایی رو کـه از همـه بیشتر دوست دارم تو صفحه م بزارم چون هنوزم کورسو ی امـیدی هست کـه شاید روزی بـه مقصد اصلیشون برسن و چقدر خوبه کـه در اینصورت آفتاب مـهتاب ندیده برن خونـه ی بختشون 😉😉خوشحال مـیشم نظرتون رو بدونم،حتی اگه خیلی خوشحالم نکنـه😊
#شعر #ترانـه #ترانـه_سرا #خواننده #موزیک

Read more

Media Removed

لطفا ورق بزنین ️ سلاااااااام دوستای #مـهربونم ️دوستای همـیشگی من ️ #عیدتون مبارک باشـه ️ خواهش همـیشگیم موقع دعا یـاد همـه باشید #الهی #زیـارت امام مـهربونم امام عزیزم قسمت هممون بشـه و الهی هممون بـه تمام حاجات قلبیمون اگه بـه صلاحمونـه برسیم با تمام قلبت بلند بگو #الهی_آمـین ️️️ #یـا_امام_رضا ... لطفا ورق بزنین ❤️ سلاااااااام دوستای #مـهربونم ❤️دوستای همـیشگی من ❤️ #عیدتون مبارک باشـه ❤️🌹
خواهش همـیشگیم موقع دعا یـاد همـه باشید #الهی #زیـارت امام مـهربونم امام عزیزم قسمت هممون بشـه و الهی هممون بـه تمام حاجات قلبیمون اگه بـه صلاحمونـه برسیم با تمام قلبت بلند بگو #الهی_آمـین ❤️️❤️🌹🌹🌹
#یـا_امام_رضا جانم(ع)❤️
یـا امام رضا(ع)❤️ شنیدم کـه #ضامن_آهو شدی امام رضا ع❤️
مـیشـه ضامن منم شما بشی پیش خدا ❤️ مـیشـه یک روزی بیـاد کـه خادم حرم بشم❤️
خادم حرم باشم پیش شـه کرم باشم❤️ شنیدم هرکی بره زیـارت امام رضا ع❤️
برا دیدنش مـیاد سه جا غریب الغربا❤️ برا بار اولی سر پل صراط مـیاد❤️
دومـی وقتیـه کـه نامـه ی تو برات مـیاد❤️ بار سوم کـه مـیخاد آقا بـه دادت برسه❤️
وقتی کـه ملک مـیاد که تا به حسابت برسه❤️ اومدم که تا ببینم لحظه عاشق شدنو❤️
به دلم افتاده بود صدا زدین اقا منو ❤️
دل تنـهامو آوردم با یـه دنیـا دلخوشی❤️
کمتر از اهو کـه نیستم مـیشـه ضامنم بشی ❤️ #صلوات_خاصه_امام_رضا_علیـه السلام❤️ 🌹صلوات خاصه #امام_رئوف ، ثامن الحجج ، حضرت علی بن موسی الرضا (ع)🌹 #اللّـهُمَّ_صل عَلى عَلِیِّ بْن مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِی النَّقِی و َحُجَّتِک عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیـائِکَ

ترجمـه فارسی :
پرودگارا، ‌بر علی بن موسی الرضای برگزیده درود و رحمت فرست . آن پیشوای پارسا و منزه و حجت تو بر هر کـه روی زمـین و زیر خاک است. بر آن صدیق شـهید درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودی کامل و بالنده و از پی هم و پیـاپی و پی درون پی، ‌همچون برترین و درود و رحمتی کـه بر هریک از اولیـائت فرستادی.❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ زائری بارانی ام آقا بدادم مـیرسی؟❤️
بی پناهم، خسته ام،تنـهابدادم مـیرسی ؟❤️
گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام❤️
ضامن چشمان آهوهابه دادم مـیرسی ؟❤️
ازکبوترهاکه مـیپرسم نشانم مـیدهند❤️
گنبدو گلدسته هایت رابه دادم مـیرسی ؟❤️
من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام❤️
هشتمـین دردانـه زهرابه دادم مـیرسی ؟😍 #در_باب_حاجات_و_مـهمات
ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ (ع)
ﺑﻪ ﺟﻬﺖ اﻣﻮرﻣﺎدےوﻣﻌﻨﻮےاﯾﻦ ﺗﻮﺳﻞ بینظیراﺳﺖ ،تا40روز هر روز 110 مرتبه این صلوات را ذکر فرمایید "اللهم صل علیٰ علی بن موسی الرضا"

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم😍
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_علیـه السلام

التماس دعا مـهربونای من ❤️

Read more

Media Removed

. کپشن زیـاد ربطی بـه پست نداره کله م خرچنگیـه! حاجی بـه این سوی چراغ با ۴تا پلنگ و پولی و پروتز عانداختن، انقدر بالیدن و و حالیدن و فخر فروختن و عو استوری گذاشتن نداره! بکش پایین فیتیله رو حالمون بهم خورد! خودتم کـه بچه های محل قربونت برن ابرو گرفته و شلوار که تا ساق و موها هایلایت یـه فایل مناسبی ... .
کپشن زیـاد ربطی بـه پست نداره کله م خرچنگیـه!
حاجی بـه این سوی چراغ با ۴تا پلنگ و پولی و پروتز عانداختن، انقدر
بالیدن و و حالیدن و فخر فروختن و عو استوری گذاشتن نداره!
بکش پایین فیتیله رو حالمون بهم خورد!
خودتم کـه بچه های محل قربونت برن ابرو گرفته و شلوار که تا ساق و موها هایلایت یـه فایل مناسبی
اصولا پسری کـه که تو این سبک مـیگرده حتما ....ه بله همـینطوره شک نکنید :) .
لااقل درون اون پیجتو ببند تو اکسپلور ما نیـاد خسته شدیم دیگه انقدر اومدیم اینستا
و از این شر و ورا دیدیم :/
چقدر چند سال پیش خوب بود واقعا آدم لذت مـیبرد از اوقات فراغتش
یـهو جایی شد به منظور عقده گشایی و پک و پز و هر شِرتی شَپَکی یـه گوشی گرفت دستش اومد اینستا بـه هر دری زد کـه فِیمس شـه!
بعد همـین شماهایی کـه مـیرین اینا رو لایک مـیکنید و بهشون پر و بال مـیدین درون مورد ارزش ها و ضد ارزش ها منبر مـیرین!
بعد ازتون مـی پرسی چرا لایکشون مـیکنی و کامنت مـیذاری مـیگین دستم خورد یـا "فحش دادم" !
حالا من کامنتشو مـیبینم داره مـیسابه براش کـه مـهمونی بعدی اینم ببره :/
و من یـه لبخند ژکوند مونالیزایی مـی و بعدش اهنگ ایران سالار عقیلی رو پخش مـیکنم و در موازات افق ناپدید مـیشم :)

Read more
قبله خواننده : ابی آهنگساز : سیـاوش قمـیشی ترانـه سرا : مسعود امـینی پُشـت ِدیـوارِ شـب، یـه راهـی داره کـه مـیره یـه راست، درون خونـه ی ستاره چار قدم از وَرِ دل ِما کـه رد شی مـی بینی ماهِ شب ِچارده داره خورشید خانومُ ابروشو برمـیداره بیـا بریم اونجا کـه شباش بوی تو باشـه تو هواش باد کـه مـیاد رد شـه بره بریزه ... قبله

خواننده : ابی
آهنگساز : سیـاوش قمـیشی
ترانـه سرا : مسعود امـینی

پُشـت ِدیـوارِ شـب، یـه راهـی داره
که مـیره یـه راست، درون خونـه ی ستاره

چار قدم از وَرِ دل ِما کـه رد شی
مـی بینی ماهِ شب ِچارده داره
خورشید خانومُ ابروشو برمـیداره

بیـا بریم اونجا کـه شباش
بوی تو باشـه تو هواش
باد کـه مـیاد رد شـه بره
بریزه سرت ستاره‌ هاش

وقتی مـیای قشنگترین
پیــرهنــتُ تَنِــت کـن
تاج ســـر ســروریـتُ
سـَــــرِت کــن

چشماتُ مست کن
همـه جـا رو بشکن
الا دل ِساده وُ عاشق ِمن

قبله یعنی حلقه ی چشم ِمَستِت
ضریح اونـه کـه دست ب بـه دستِت

جای دخیل پامُ ببند توو خونـه‌ت
به جای مُهر سرمو بذار رو شونـه‌ت

#قبله
#ابی
#سیـاوش_قمـیشی
#مسعود_امـینی

@ebi
@ghomayshi

Read more

Media Removed

شعری زیبا و آموزنده از ســـــــــــعدی شیــــــرازی: اصـــل بد نیـــــکو نـــگردد زانکه بنیـــــادش بد هست تـربــیت ، نــا اهــل را چون گـــردکان بــر گـنبد هست مـــایــه اصـل و نــــسب درون گــــردش دوران زر هست دائــــما خون مـیخورد تیـــغی کـه صاحب جوهر هست گر کـه بــــینی ناکـــــسان ... شعری زیبا و آموزنده از ســـــــــــعدی شیــــــرازی:

اصـــل بد نیـــــکو نـــگردد زانکه بنیـــــادش بد است
تـربــیت ، نــا اهــل را چون گـــردکان بــر گـنبد است

مـــایــه اصـل و نــــسب درون گــــردش دوران زر است
دائــــما خون مـیخورد تیـــغی کـه صاحب جوهر است

گر کـه بــــینی ناکـــــسان بالا نشینند عیــب نیست
روی دریـــــــا خـــــیس نشیند قــعر دریـا گوهر است

کـره خـــــــر از خــــریت پــیش پــیش مـــــادر است
کــــــره اسـب از نـــجابت درون خــــفای مـــــادر است

شـه اگـــر مسکین شود چون مرغ بی بال و پر است
جـــــــــملگی دیوانـه خوانندش اگر اســــــکندر است

آهـــن و فــــولاد هردو از یک کوره مـی آیــند بــــرون
یکی شمشیر بران مـی شود آن یکی نعل خر است

شـــــــــصت و شاهـــــد هردو دعوای شاهی کنند
پس چـــــرا انگشت کوچــک لاــــــیق انگشتر است

دود اگـــــــر بالا نشیندــــر شــان شعله نیست
جــــای چشم ابرو نگـیرد گـــرچـه او بالاتـــــــر است

ای رفیـــــــق عیـــــــــــب خــــــــــــودم کـــــم بگـــو
هـــــــرکه عیب خـــــویش گــوید از همـه بالاتر است

من لباس فقر مـیپوشم چون بی دردســـــــــر است
آستین هرچه کوته باشد لیکن خیسش کمتر است

Read more

Media Removed

_____. . ‎دڵ ته‌نگم دڵ ته‌نگ، بۆچی هاتویت بۆمن؟ بۆچی هاتویت عه‌زیزم؟ بۆخۆم شـه‌ڵاڵی برینم، زه‌مـه‌نێکه‌ ئازار و نائومێدیم لێده‌چۆڕێت، زه‌مـه‌نێکی درێژه‌ باران به‌ر دڵی شـه‌قار شـه‌قارم نـه‌که‌وتووه‌، تێبگه‌ عه‌بدی خودا، عیشوه‌ی ئاسمان، کاشمای زه‌مـین تێبگه‌، ئێمـه‌ سه‌ر به‌ قه‌بیله‌ی ... _____.
.
‎دڵ ته‌نگم دڵ ته‌نگ، بۆچی هاتویت بۆمن؟ بۆچی هاتویت عه‌زیزم؟ بۆخۆم شـه‌ڵاڵی برینم، زه‌مـه‌نێکه‌ ئازار و نائومێدیم لێده‌چۆڕێت، زه‌مـه‌نێکی درێژه‌ باران به‌ر دڵی شـه‌قار شـه‌قارم نـه‌که‌وتووه‌، تێبگه‌ عه‌بدی خودا، عیشوه‌ی ئاسمان، کاشمای زه‌مـین تێبگه‌، ئێمـه‌ سه‌ر به‌ قه‌بیله‌ی غه‌مگینیین، ڕه‌گمان ده‌چێته‌وه‌ سه‌ر خێڵی غه‌ریبی، ده‌ته‌وێت من چیت بۆ بکه‌م؟ من بۆخۆم وێرانـه‌یـه‌کی گه‌وره بووم، ئێستاش ئه‌شکه‌وتێکی تاریک و ترسناکم لێده‌رچووه‌، ده‌زانم ده‌بم به‌ جه‌نگه‌ڵێک پڕ له‌ کونده‌په‌پووی که‌ڕ و کوێر، یـان ده‌بم به‌ زیندانێکی ته‌سک و وشک و قوڵ، توڕه‌م توڕه‌، سنگم هاڕه‌ ئه‌کات، سه‌رم هاشـه‌ی دێت...
.
.
@shahezm .
==========+

Read more

Media Removed

تو از دوشَم بیـا وَر دارِش این وزنـه رو این سنگینیـه بارو نذار این جور ببینـه اون چشمِ نامحرم این غمگینیـه مارو تو با اَشکای پُرشورِت بشور این بُغضو این پنجره ی تارو بذار آروم بِشَم یکم بُکُن هم فکرِ این حنجره ی مارو بیـا صاحبِ قلبم باش ، مِثِه گلبرگ و شبنم هاش یـه دوره پاکیِ خلوت ، بـه دور از شـهر و شبرَنگاش ... تو از دوشَم بیـا وَر دارِش این وزنـه رو این سنگینیـه بارو
نذار این جور ببینـه اون چشمِ نامحرم این غمگینیـه مارو
تو با اَشکای پُرشورِت بشور این بُغضو این پنجره ی تارو
بذار آروم بِشَم یکم بُکُن هم فکرِ این حنجره ی مارو

بیـا صاحبِ قلبم باش ، مِثِه گلبرگ و شبنم هاش
یـه دوره پاکیِ خلوت ، بـه دور از شـهر و شبرَنگاش ، بِشَم بوم و بِشو نقاش
تو ملکه ی تختَم باش ، دلِ من واسه تو حرفاش
واسه نرمـیِ این تنـهاییِ زِبرَم ، بیـا از جنسِ مخمل باش

بذار باشـه همـیشـه جای لبات ، رو تَنَم باشـه همـیشـه
بذار دستِتو رو قلبم ، که تا چِشام عاشق ترین شِه
بذار پیشِ تو واسه من ، بهترین جای زمـین شـه
توی طوفانیِ دریـایِ چِشمات ، دلِ من قایق ترین شِه

بیـا صاحبِ قلبم باش ، مِثِه گلبرگ و شبنم هاش
یـه دوره پاکیِ خلوت ، بـه دور از شـهر و شبرَنگاش ، بِشَم بوم و بِشو نقاش
تو ملکه ی تختَم باش ، دلِ من واسه تو حرفاش
واسه نرمـیِ این تنـهاییِ زِبرَم ، بیـا از جنسِ مخمل باش

من اونیَم کـه واسَت سایـه ی نورَم نگو دورَم ، نگو دورَم
من اون اسمَم کـه روی همـه ی وسایِلِت بودم ، نگو دورَم
من هیچ جایی کـه واسَت مانع نبودم نگو بودم ، نگو بودم
به این دنیـا کـه بی تو قانع نبودم نگو بودم ، نگو بودم

بیـا صاحبِ قلبم باش ، مِثِه گلبرگ و شبنم هاش
یـه دوره پاکیِ خلوت ، بـه دور از شـهر و شبرَنگاش ، بِشَم بوم و بِشو نقاش
تو ملکه ی تختَم باش ، دلِ من واسه تو حرفاش
واسه نرمـیِ این تنـهاییِ زِبرَم ، بیـا از جنسِ مخمل باش
@amirtatalooi #جديد #آهنگ #موزيك_جديد #بهترين 💫🌟💎🗝💟🕉☯️🦁🏆👑

Read more

Media Removed

لحظه ها مـی رن ... بدون اونکه برگردن … و من … تنـها و بیشتر با آدم ها آشنا مـی شم . درکوچه هایـه این روزا توو حوالیـه دیروز دنبالتم …. روزگار من بی تو احضار آرزو های مُردست … اونجا کـه هیچ فردا رو بـه دلم تسلیت نمـی گه …!!! من گاهي اوقات چيزي نمـی گم نـه کـه کلاً نگم مـی گم اما از دل سوختم مـی گم نـه فکره مُردم با ... لحظه ها مـی رن ...
بدون اونکه برگردن …
و من …
تنـها و بیشتر با آدم ها آشنا مـی شم .
درکوچه هایـه این روزا
توو حوالیـه دیروز دنبالتم ….
روزگار من بی تو
احضار آرزو های مُردست …
اونجا کـه هیچ
فردا رو بـه دلم تسلیت نمـی گه …!!!
من گاهي اوقات چيزي نمـی گم
نـه کـه کلاً نگم
مـی گم
اما از دل سوختم مـی گم
نـه
فکره مُردم
با نگام یـاد گرفتم حرف ب
به اندازه یـه دنيا حرف دارم حتی توو نگام
بخدا
خیـابونا، کوچه ها، خونـه ها ... همـه هستن، اما خالی ازعشق و معرفت
البته با عشقو، معرفت پدر، مادر بـه فرزند،
کاری ندارم ...
باهم
قدم بزنیم
با هم کـه باشیم
بوسه و بارون حتما خودشونو مـی رسونن …
همـه عاشق مـی شن
فارق مـی شن
بوسه مـی گیرن و ...
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﻳﮕﺭو ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻰ کنن ؟!؟
همدرد مـی شن
طبیب مـی شن
هم راز مـیشن
...
اما بخدا بخاطر شرایط، یـه دقیقه پیش هر کی مـی فروشنت .
به خدا ...
ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﻯ ﺧﻴﻠﻰ ﺩﻭﺭ …
ﺍﺯ ﺗﻪِ ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ …
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ
ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ باشن
به خدا این فکر اشتباهه!!!
دیگه آب از سرم گذشته
آهسته تر قدم بردار، نـه
ديرتر بيا…
امدی، مـی شـه !؟!
با پنجره ها حرف بزنی ….
مـی شـه با یک نارنجی تند
یـا سبز
یـا قهوه ای
که رنگ پنجرت باشـه با من صحبت کنی،...
لبخندو توو نگام کـه خستس پنجرای کـه مـی بینی، نقاشی کنی ….
اینطوری
اگر نقاشیت درست باشـه
قشنگ زندگی مـی کنی …
چون زندگیو درک کردی
نـه واسه من،
واسه خودت ...
امـیدوارمـی باشـه براتون کـه بتونـه قشنگترین نقاشی بـه رنگ زندگیو بکشـه...
دوسِتون دارم
علیرضا رحمانی🍂

Read more

Media Removed

. مـــرگ مـــی آید ، دیگــر تـو بـه مــن سخت نگیر زنـدگــی را دو-سه روز از مـــن خـــوشبخت نگیر زیــــــر آوار بـه آغــــوش تـــو دل مــــــی بــــندم این خوشی را دو-سه روز از مــن سرسخت نگیر ‪**مرگ را مـی شود از روزنـه ی نوری دید**‬ . خاطـــراتم همـه اینــست...اتاقی کـه نبود خانـه لــرزید ، ... .
مـــرگ مـــی آید ، دیگــر تـو بـه مــن سخت نگیر
زنـدگــی را دو-سه روز از مـــن خـــوشبخت نگیر
زیــــــر آوار بـه آغــــوش تـــو دل مــــــی بــــندم
این خوشی را دو-سه روز از مــن سرسخت نگیر
‪**مرگ را مـی شود از روزنـه ی نوری دید**‬
.
خاطـــراتم همـه اینــست...اتاقی کـه نبود
خانـه لــرزید ، منو شــب و چراغی کـه نبود
مادرم گفت کمک ...م از خواب پرید
آخرین صحنـه همـیـن بــود و طاقی کـه نبود
‪**ی مُرد کـه در خانـه عروسک مـیخواست**‬
.
شـهــر من زیـــر تلـــی خـاک تقلا مـی کرد
مرگ را تلویـزیون یــکــسره حاشا مـی کرد
زیــــــر آوار پــــدر مُــرد ، پسـر مُـــرد ولی
کشورم داشت فقـط فیلم تماشا مـی کرد
‪**سقف این خانـه به منظور کمرم سنگین ست**‬
.
خاطـــــرات آمـــدُ درون فـکر ، کجاها رفتم‪!‬
بم فرو ریخــتُ مـــن هم بـه تماشا رفتم
نــــذر کـــــــردم کـه بلا دور شود از خاکم
همـه مُــــردند ولــــی من بـه مصــلا رفتم
‪**مادرم گفت به منظور تو دعا کافی نیست**‬
.
شـهر لـرزیدُ ستـــون هـا همـه بی صبــر شدند
شـهر مـــــــا دود شـــدُ مــــردم ما ابــر شدند
لحظه ای بیش نشد...سقف فـــرو ریخـتُ بعد
خـــانـه هامان همــه با زلـــزلــــه ای قبر شدند
‪**سر درون شـهر فقط فاتحه ای مـی خوانند**‬
.
مادرم مُـرد و این مسئله ای نیست کـه نیست
بین مرگ من و تو فاصله ای نیست کـه نیست
ســــوژه ای بود کـه دیــــروز بـه اتمــــام رسیــد
بنویسیــد دگر زلــزلــــــه ای نیست کـه نیست
‪**آخرین زلزله درون شـهر شما مـی آید**‬
.
درد دارم،نگــــذارید کــــه بیـهــــوش شـوم
زیـر خاکستـــرمُ آتش خــــامــــوش شــوم
نگذارید فقط ایــن دو-سـه روزی کـه گذشت
زیــــر آوار بمـیــــرم و فـــــرامــــوش شــوم
‪**دستی از زیر تلی خاک کمک مـی خواهد**‬
.
#احمداميرخليلى
تسلیت بـه #کورد های عزیز
#ایران #کردستان #ایلام #کرمانشاه #زلزله‌ #تسلیت

Read more

Media Removed

#سی_و_نـه_سالگی م ديروز تموم شد و امروز شروع چهل سالگی! #چهل_سالگی؟؟؟؟؟ چهل سالگی چه حس متفاوتی داره. انگار عمر آدمـی نصف مـی شـه و كمرش خم شده توى سرازيرى مسیر #زندگی قرار گرفتى و پله های سرسره زندگى رو بالا رسیدی و نشستی و منتظرى که تا سُر خوردن را شروع کنی. جلوى آینـه بـه چهره م نگاه ميكنم و اولین ... #سی_و_نـه_سالگی م ديروز تموم شد و امروز شروع چهل سالگی!
#چهل_سالگی؟؟؟؟؟ چهل سالگی چه حس متفاوتی داره.

انگار عمر آدمـی نصف مـی شـه و كمرش خم شده

توى سرازيرى مسیر #زندگی قرار گرفتى و پله های سرسره زندگى رو بالا رسیدی و نشستی و منتظرى که تا سُر خوردن را شروع کنی.

جلوى آینـه بـه چهره م نگاه ميكنم و اولین چیزی کـه به نظرم مياد موهای سفيديه کـه از لاى سياها بیرون زده و
بهم ميگه ، پسر پیر شدى!

به چین و چروک های ریزی کـه گوشـه و کنار صورتم خودنمایی مـی كنـه و بهم ميگه بـه خودت فشار نیـار، دیگر جوون نميشى!

به چشمام خيره ميشم ، بـه فرو رفتگی هاى روى صورتم بـه خاطر استفاده ی چند ساله از عینک

به کم سويي شون .... اماااااا
دیگر حتما باور کنم کـه امروز به منظور خودم نیستم و سالهاست کـه برای خودم زندگی نمـی کنم

من توى شروع چهل سالگی حس مـیکنم #همسری دارم کـه با همـه وجود دوستش دارم و متعلق بـه او هستم

#پسری دارم کـه امسال وارد دبیرستان مـی شـه و چند روزه بـه سن تكليف رسيده و براى خودش مردى شده

و بـه لطف خدا #ى دارم كه صد روزه شده و از لحظه اى كه وجودش رو حس كردم شوق زندگى توى وجودم صدچندان شده
من #پدر و #مادری دارم کـه جوانی اشان رو صرف من د و امروز من حتما به اونا خدمت كنم.

من سالهاست کـه ديگه به منظور خودم نبودم و برای خودم زندگی نکردم.

پس سُر خوردن را شروع مـیکنم و بلند داد مـی:

#چهل_سالگی_سلام

Read more

Media Removed

. کار یلدا انقدر بزرگه کـه حتی مـی‌شـه گفت ترسناکه! یـه کتاب رو کـه معرفی مـی‌کنـه، موجودیش صفر مـی‌شـه و کتاب مـی‌ره به منظور تجدید چاپ. مـی‌دونین چقدر بزرگه؟ بعد من هی مـی‌خواستم باهاش شروع کنم و کمک کنم بـه بزرگ‌تر شدنِ این هشتگِ " #با_یلدا_کتاب_بخونیم. نمـی‌دونم چه نوع ترسی اجازه نمـی‌داد این استارت زدن رو. ... .
کار یلدا انقدر بزرگه کـه حتی مـی‌شـه گفت ترسناکه!
یـه کتاب رو کـه معرفی مـی‌کنـه، موجودیش صفر مـی‌شـه و کتاب مـی‌ره به منظور تجدید چاپ. مـی‌دونین چقدر بزرگه؟
بعد من هی مـی‌خواستم باهاش شروع کنم و کمک کنم بـه بزرگ‌تر شدنِ این هشتگِ " #با_یلدا_کتاب_بخونیم. نمـی‌دونم چه نوع ترسی اجازه نمـی‌داد این استارت زدن رو. شاید ترس عقب موندن از گروه یـا ول ِ کتاب.
دیروز عصر یـهو همـین ی کـه روبروم نشسته و اسمشم اتفاقا یلداست، گفت ژاله فردا کتاب جدید یلدا شروع مـی‌شـه. بگیریم؟ گفتم بگیر! اسمش چیـه؟ گفت "فلسفه‌ی ترس"! دیدم چقدر مناسبه. همـین‌جاست کـه باید شروع کنم!
امـیر هم گفت منم مـی‌خوام و زنگ زدیم کتاب‌فروشی سه که تا از این کتاب بفرسته. بلافاصله تلفن کـه قطع شد امـیر گفت من یکی دیگه هم واسه دوستم مـی‌خوام. دوباره کـه تماس گرفتیم گفتن تموم شد!!
خلاصه کـه آره..
ما امروز شروع کردیم و فصل اول هم تموم شد.
احساس خوبی داریم (^-^)
ولی اسپویل نمـی‌کنیم کـه یلدا خودش تحلیلش رو هفته دیگه شنبه بذاره /(^-^)\
(~^-^)~ (~^-^)~
~(^-^~) ~(^-^~)
U go gurl ♡ @yaldarta .
پ.ن: آب هندونـه‌م رو دیدین؟ :)) دوش گرفتم تو آب هندونـه رسما!
[منیره اومده رشت. دیشب اومد کافه دیدیمش. امروز یـهو دوباره برگشت و گفت شارژ موبایلم تموم شده. گفتم یـه عازمون بگیر درون قبالش شارژر بدیم بهت :))) مبادله‌ی کالا بـه کالا!
دستت درد نکنـه کـه ♡ با اون لهجه‌ی قشنگت ♡ @moniirre]

Read more
#مسخ نـهم شـهریورماه سالروز درگذشت فرهاد مـهراد . . . “محکوم بـه سکوت بود و درد مـیکشید” . . ترانـه مسخ با صدای فرهاد مـهراد کـه اردلان سرفراز با الهام از داستان مسخ کافکا نوشته است. مـیبینــم صورتـمـو تـو آیــنـه با لبی بسته مـی پرسم از خودم این غریبه کیـه از من چی مـی خواد؟ اون بـه من یـا من بـه اون ... #مسخ

نـهم شـهریورماه سالروز درگذشت فرهاد مـهراد
.
.
.
“محکوم بـه سکوت بود و درد مـیکشید”
.
.

ترانـه مسخ با صدای فرهاد مـهراد کـه اردلان سرفراز با الهام از داستان مسخ کافکا نوشته است.

مـیبینــم صورتـمـو تـو آیــنـه
با لبی بسته مـی پرسم از خودم
این غریبه کیـه از من چی مـی خواد؟
اون بـه من یـا من بـه اون خیره شدم

باورم نمـی شـه هر چه مـی بینم
چشامو یـه لحظه رو هم مـیذارم
به خودم مـیگم کـه این صورتکه
مـی تونم از صورتم ورش دارم

مـی کشم دستمو و روی صورتم
هر چی حتما بدونم دستم مـی گه
منو توی آینـه نشون مـی ده
مـی گه: این تویی نـه هیچِدیگه

جای پاهای تموم قصه ها
رنگ غربت تو تموم لحظه ها
مونده روی صورتت که تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده بـه جا؟

آینـه مـی گه: تو همونی کـه یـه روز
مـی خواستی خورشید و با دست بگیری
ولی امروز شـهر شب خونـه ات شده
داری بی صدا تو قلبت مـی مـیری

مـی شکنم آینـه رو که تا دوباره
نخواد از گذشته ها حرف بزنـه
آینـه مـی شکنـه هزار تیکه مـی شـه
اما باز تو هر تیکه اش عمنـه

عها با دهن کجی بـه هم مـی گن
چشم امـید و ببر از آسمون
روزا با هم دیگه فرقی ندارن
بوی کهنگی مـی دن تمومشون

پ.ن : یکی از تاثیرگذارترین کتاب هایی هست که که تا به حال خوندم..مرگِ گریگور چقدر شوکه کننده بود

اتفاقات این رمان نشان مـی دهد کـه دوستی، محبت و شفقت درون بین افراد درون حال نابود شدن هست حتی درون بینانی کـه فکر مـی کنی نزدیک ترین افراد بـه تو هستند و انتظار داری وقتی مشکل داری بـه دادت برسند و یـا حداقل فقط کنارت باشند

خوندن این کتاب رو بـه دوستان اهل کتاب شدیدا توصیـه‌ مـیکنم

#فرهاد_مـهراد
#مسخ
#کافکا
#اردلان_سرفراز

Read more

Media Removed

ڕۆژێك تۆڵستۆی له‌ شـه‌قامێکدا ئه‌ڕۆیشت له‌ ناکاو شانی به‌ر ژنێك که‌وت، ژنەکه‌ بەبێ وه‌ستان ده‌ستی کرد به‌ جنێودان و قسه‌ی ناشرین تۆڵستوی پڕ جنێو کرد. تۆڵستۆی کڵاوه‌که‌ی له‌سه‌ری لابرد و زۆر به‌ڕێزه‌وه‌ داوای لێبوردنی له‌ ژنـه‌که‌ کرد و له‌ کۆتایدا وتی؛ خانمـه‌که‌م من لیۆ تۆڵستۆی{نوسه‌ری ... ڕۆژێك تۆڵستۆی له‌ شـه‌قامێکدا ئه‌ڕۆیشت له‌ ناکاو شانی به‌ر ژنێك که‌وت،
ژنەکه‌ بەبێ وه‌ستان ده‌ستی کرد به‌ جنێودان و قسه‌ی ناشرین تۆڵستوی پڕ جنێو کرد.
تۆڵستۆی کڵاوه‌که‌ی له‌سه‌ری لابرد و زۆر به‌ڕێزه‌وه‌ داوای لێبوردنی
له‌ ژنـه‌که‌ کرد و له‌ کۆتایدا وتی؛
خانمـه‌که‌م من لیۆ تۆڵستۆی{نوسه‌ری به‌ناوبانگ و سیـاسی روسی}
ژنـه‌که‌ زۆر شـه‌رمـه‌زار بوو، داوای لێبوردنی کردو وتی؛ باشـه‌ بۆچی
زوتر خۆتت پێ نـه‌ناساندم..؟
تۆڵستۆی له‌ وه‌ڵامدا وتی: به‌رێزت وا چویته‌ ناو قوڵایی خۆ ناساندنی خۆتەوە،
هیچ رێگات به‌ من نـه‌دا کە خۆم بناسێنم...! ئاگاداری قسەکانت بە هەر قسەک کە دەیکەی
رەوشتت نیشان دەدات و تەعبیر لە کەسایەتیت دەکات جا لە هەر بارودۆخێکدابێ .

#myhouselibrary
#leontolstoi 📖📚📕📗📘📙📓📔

Read more

Media Removed

«برف» داره برف مـی‌باره روی سرم، یکی دورِ چشمامو هاشور زده، همـیشـه دلم واسه اون بچه کـه یـه روز توی من گم مـی‌شـه شور زده. مـیانسالگی خیلی‌ام دور نیست ولی پیشِ تو هفت‌ساله مـی‌شم نمـی‌شـه جوون شد ولی با تو من همون قصه‌ای کـه محاله مـی‌شم یـه ماهی سیـاهم کـه دریـازده‌س، لبت مثلِ یـه ماهیِ قرمزه تو شاخه ... «برف»

داره برف مـی‌باره روی سرم،
یکی دورِ چشمامو هاشور زده،
همـیشـه دلم واسه اون بچه که
یـه روز توی من گم مـی‌شـه شور زده.

مـیانسالگی خیلی‌ام دور نیست
ولی پیشِ تو هفت‌ساله مـی‌شم
نمـی‌شـه جوون شد ولی با تو من
همون قصه‌ای کـه محاله مـی‌شم

یـه ماهی سیـاهم کـه دریـازده‌س،
لبت مثلِ یـه ماهیِ قرمزه
تو شاخه نباتی کـه طعمش هنوز
تو شیرینیِ شعرای حافظه.

زمـین و زمانو بـه هم مـی‌
نباید سکانسِ چشات کات شـه
با کیـهان برات شیشـه پاک مـی‌کنم
نمـی‌ذارم این پنجره مات شـه

اگه قفل‌های جهان بسته‌اَن،
هنوزم تو دستم کلیدِ سُله
منو مست کُن با نگات قدِ اون
جنینی کـه تو شیشـه‌ی الکله

یـه کابوس دائم تو بیداریمـه،
یـه موجودِ بی‌صورتِ ترس‌ناک
هیولایی از جنسِ تهران و ترس،
پُر از چرک و خون، با تنِ چاک چاک

یـه اهوازِ زنده بـه گور زیرِ شن،
یـه دریـاچه‌ی گم شده تو نمک
یـه دروازه‌غار بچه‌ی کیف‌قاپ،
یـه شـهرنو نزدیکِ مـیدون ونک.

تو دفترچه‌هام مـی‌نویسم مُدام
از اون گربه‌ای کـه بدل شد بـه موش
کدوم شاعرو قورت داده خزر
که خیس کرده این ابرِ شلوارپوش؟

مـی‌شـه پشتِ پا خورد و سر خم نکرد،
مـی‌شـه منتظر موند و چوب خط کشید
آتیش‌بازیِ برجِ مـیلادو از
تو سلول‌های اوین مـی‌شـه دید.

هنوزم بهار زیرِ این برف‌هاست،
بمون که تا جوونـه بـه یـادم بیـاد،
بذار دنیـا یـادش بره مردیو
که مُرد اما رو رؤیـاهاش ایستاد

یـه روز روزگارِ ما زیبا مـی‌شـه،
محاله از این آرزو بگذرم
هنوزم امـیدم جوونـه ولی
داره برف مـی‌باره روی سرم.

یغما گلرویی

Read more

Media Removed

#Important ‎نازانم دوایین ئالبۆم و به‌رهه‌مم بێت یـان نـه!...ته‌نیـا ده‌زانم زۆر ماندووم. پاش هه‌شت ساڵ کاری به‌رده‌وام، خۆشحاڵم کـه به‌شێک له ئاواتەکانم هاتووه‌ته دی. ‎به‌س ڕێگایێکی زۆرم ماوه کـه بیبڕم، یـان خۆم ئه‌و ڕێگا ده‌ده‌مـه به‌ر یـان یـارمـه‌تیی که‌سانێک ده‌ده‌م کـه ڕێگای خه‌یـاڵ و ... ❌ #Important❌
‎نازانم دوایین ئالبۆم و به‌رهه‌مم بێت یـان نـه!...ته‌نیـا ده‌زانم زۆر ماندووم. پاش هه‌شت ساڵ کاری به‌رده‌وام، خۆشحاڵم کـه به‌شێک له ئاواتەکانم هاتووه‌ته دی.
‎به‌س ڕێگایێکی زۆرم ماوه کـه بیبڕم، یـان خۆم ئه‌و ڕێگا ده‌ده‌مـه به‌ر یـان یـارمـه‌تیی که‌سانێک ده‌ده‌م کـه ڕێگای خه‌یـاڵ و خه‌ونـه‌کانم بپێون. هونەرمەند بوون لە کوردستاندا سه‌خت و دژواره! زۆر جار هه‌ست ده‌که‌م زیـاتر له‌وه‌ی خه‌ریکی هونـه‌ر بم خه‌ریکی شـه‌ڕم، کـه ده‌بینی خەڵکانی وڵاتانی‌ دیکه زه‌حمـه‌ته‌کانت به‌نرخ ده‌زانن و ئاستی کاره‌کانت به‌رز و پوڕفێشناڵ ده‌بینن، به‌ڵام له هه‌مان کاتدا خه‌ڵکانێک کـه زەحمـه‌تیـان بۆ دەکێشی ده‌یـانـه‌وێ به‌رهه‌مـه‌کانت و خۆت ناشیرین بکه‌ن و لە گۆرانیی بێژانێکی ئاستی سێ و چواری وڵاتانێکی‌تر ئاوڕ دەدەنە‌وە، زیز دەبیت. من منـه‌ت ناکه‌م، هه‌ر زه‌حمـه‌تێکم کێشابێت بـه ئه‌رکی سه‌رشانی خۆم زانیوه و بۆ خزمـه‌ت بـه هونـه‌ری وڵاته‌که‌م و به‌رده‌نگه‌کانم بووه. هیوادارم ئه‌گه‌ر ڕۆژێک ئارشیڤێکی دیکه‌م دروست نـه‌کرد لێم دڵگران نـه‌بن. نازانم دێمـه‌وه یـان نـه، به‌س ده‌مـه‌وێ شتێک بزانن، بۆ گه‌یشتن به‌ ئه‌مڕۆم چم بینیوه، چونکو ته‌نیـا سه‌رینـه‌که‌م فرمێسکه‌کانمـی دیوه.
. ‎بۆ ئەو کەسانەی خوێندەوارییـان هەیە و لە دنیـای پێش کەوتوو حاڵین دەتوانن سەردانی
iTunes & Spotify & Shazam
بکەن یـان کاتێک سناپی پێ دەکەن شازامـی سناپ یـان ئەپڵیکەیشێنـه‌که بە کار بێنن ئاوا دڵنیـاتر دەبن کە کۆپی ڕایتی هه‌موو ئەو بەرهەمانەی منـه‌ و شیرکه‌تی Famous Production NZ.
‎ خۆشحاڵم بـه زمانی کوردی توانیم زۆرترین بینـه‌ر له یوتیوب و زۆرترین فرۆش له ئالبۆم و پڕۆفشناڵترین کۆنسێرته‌کان بکه‌م بـه شێوه‌یێک ببێته جێی سرنجی خه‌ڵکی وڵاتانی دیکه‌ش.
‎هیوادارم توانیبێتم گۆرانیی کوردیم بـه ستاندارده‌کانی دنیـا نزیک کردبێته‌وه و گۆڕان کارییـه‌کانم ئه‌گه‌ر ئه‌مڕۆ نـه‌بێ، سبەی ڕۆژ هه‌ستی پێ بکرێت. من له مێژه بۆ ناوبانگ کار ناکه‌م و ته‌نیـا مـه‌به‌ستم دڵخۆش ی خه‌ڵک و به‌ڕۆژ ی مۆسیقای کوردی و پێش گرتن به‌گوێ گرتنی هۆگرانی مۆسیقا له گۆرانیی بـه زمانێکی بیـانیی بووه. هه‌لی زۆرم بۆ ڕه‌خساوه بـه زمانی دیکه گۆرانیی بڵێم به‌ڵام هه‌موو کات ویستوومـه ببمـه هۆی شانازی وڵاته‌که‌م بۆیـه وا هه‌ست ده‌که‌م ئه‌وه‌ی ده‌بوو بیکه‌م، کردم و ڕێگایـه‌ک کـه ده‌بوو بڕۆم، ڕۆیشتم. نازانم ئه‌و بڕیـاره‌ی داومـه تاسه‌ر ده‌بێ یـان ڕۆژێک ڕام ده‌گۆڕدرێ!
‎هیوادارم گۆرانیی و به‌رهه‌مـه‌کانم یـادگاریی جوانتان بۆ دروست بکات و جێگای ڕه‌زامـه‌ندیتان بووبێت.
‎خۆشم ده‌وێن 🖤

Read more

Media Removed

"گواهیِ فوت" این ترانـه گواهیِ فوته، شاعرِ متن پیشِ رو مُرده بس کـه هِی خواب دیده بیداره، بس کـه رؤیـاشو بالا آورده این شبیـه دعای قبل از مرگ، این شروع یـه اختتامـیه‌س شکل آژیرِ قرمزه حرفام، تف بـه تسلیم، تف بـه آتش‌بس ایدز داره فرشته‌ی الهام، تن واژه کزاز مـی‌گیره یـه سگِ هار توی لپ تاپه، دستای ... "گواهیِ فوت"

این ترانـه گواهیِ فوته،
شاعرِ متن پیشِ رو مُرده
بس کـه هِی خواب دیده بیداره،
بس کـه رؤیـاشو بالا آورده

این شبیـه دعای قبل از مرگ،
این شروع یـه اختتامـیه‌س
شکل آژیرِ قرمزه حرفام،
تف بـه تسلیم، تف بـه آتش‌بس

ایدز داره فرشته‌ی الهام،
تن واژه کزاز مـی‌گیره
یـه سگِ هار توی لپ تاپه،
دستای شعرو گاز مـی گیره

روی مغزم اسید پاشیدن،
نفسای مسیح بو مـی‌ده
دیگه هر حرفِ با پدر مادر
مزه‌ی شاشِ بازجو مـی‌ده

تنـها هورا کشیدن آزاده!
هایل هیتلر! هیتلرِ قدیس!
زنده‌باد اجتماع مـیلیونی
زنده‌باد کیک! زنده باد ساندیس!

کانگوروها تو کیسه شون گرگه،
مامِ مـیهن سزارین مـی‌شـه
سوسکا بـه ریش کافکا مـی‌خندن،
ی هفت ساله زن مـی‌شـه

من بـه زخمام دخیل مـی بندم،
باورم نیست کـه زمـین صافه
مرده‌شورم نمـی‌بره دیگه،
پاپ بی‌خود خداشو مـی‌لافه

آرزوهامو ارث مـی‌ذارم،
واسه نسلی کـه شاملو خونده
یـه کلیسا نشون بده کـه تنِ
صدتا گالیله رو نسوزونده

گول این چشم منجمد رو نخور!
دستای من هنوز هم مُشتن
خوش خیـالن اونا کـه فکر
با قپانی ترانـه‌مو کشتن

برای مرگِ اون کـه با لبخند
کتکم مـی‌زنـه عزادارم
من هنوزم بـه مرگ مشکوکم،
من هنوزم تو گور بیدارم.
یغما گلرویی

#یغماگلرویی

Read more

Media Removed

. . . مناظره ی یزید(لع)با حضرت رقیـه (س) ـــــــــــــــــــــ قلم زن بنام رقیـه قـلم بود نام او هر زمان محترم کـه افراشته درون دل ما عَلم بنـازم زده مکتبی درون دمشق کـه بر عالمـی مـیدهد درس عشق ___________ روایت شده که تا که دخت یزیـد بـه ویرانسرا آن دمـی کـه رسید بسان پدر بوده فکرش پلیـد ز روی ... .
.
.
مناظره ی یزید(لع)با حضرت رقیـه (س)
ـــــــــــــــــــــ
قلم زن بنام رقیـه قـلم
بود نام او هر زمان محترم
که افراشته درون دل ما عَلم
بنـازم زده مکتبی درون دمشق
که بر عالمـی مـیدهد درس عشق
___________
روایت شده که تا که دخت یزیـد
به ویرانسرا آن دمـی کـه رسید
بسان پدر بوده فکرش پلیـد
ز روی غرور و ز روی حسد
به اهل حرم،بی ادب،طعنـه زد
__________
که من شاه و تاج سرم
حشم دارم و صاحب زیـورم
به نسوان اهل عرب سرورم
شماها همـه خارجی منصبید
فقیر و اسیران ِ تشنـه لَبیـد
__________
منم ناز پرورده ی اهل شام
منم آنکه دارد کنـیز و غلام
منم صاحب عزّت و احـترام
پدر جدِّ من نام او معاویـه
امـیر و رییس همـین ناحیـه
_______________
منم دختـر پادشاه دمشق
منم مشعل خیمـه گاه دمشق
منم صاحب عِزّ و جاه ِ دمشق
کند نام من شامـیان زمزمـه
مقامم زبانزد بود بر هـمـه
__________
منم درون جهان نور چشم امـیر
لباس ِ قشنگم بـه جنس حریر
شده مسکنم خانـه ای بینظیر
نظر کن بـه آنجا بُود کـاخ ِ من
کنارش گلـستان و باغ و چمن
__________
همان دم ز ِ اهل حرم دلبری
زجـا خاسته ناگهان ی
زده نعره با هیبـت حیدری
تیشته از ریشـه نسل تو را
هم اکنون کنم فاش اصل تو را
_________
پدر ِ تو مست ِ مـی و باده است
همـه عمر خود را هدر داده است
از او دم مزن ، او زنازاده است
تو هم آن ستم کاره ای
منم شـه،تــو آواره ای
___________
بدان جدِّ من ساقی کوثر است
مرا مونس جان علی اکبر است
عمویم ابوالفضل سر لشکر است
به زینب سلاله رقیّه منـم
سفیر سه ساله رقیّه منـم
_____________
اگر چه شـدم من اسیر قفس
جوابم بـه تو باشد این جمـله بس
که من بچه شیرم ،چه باک از مگس
حق لـم یزل حافظ مکتب است
که استاد من ام زینب است
___________
اگر چه خرابه سرای من است
سند دو عالـم به منظور من است
سلاطین عالم گدای من است
پدرم بُود رهبـــری بت شکن
خودم بچه شیر،عمّه ام شیرزن.
.

Read more

Media Removed

_______. . . .• . -له‌‌سه‌ر دیوارێک بۆت ئه‌نوسم' تۆ" دڵت ههێنده‌ی دیواره‌کان ڕه‌قه‌ و من به‌ و دڵ ڕه‌قیـه‌ته‌وه‌ خۆشم ئه‌وێیت،، به‌سه‌ر شـه‌قامـه‌کانا ئه‌گه‌ڕێم و به‌ شێته‌کان ئه‌ڵێم: ڕه‌نگه‌ ڕۆژێک "ئه‌و" توڕه‌بێ و بڕوا...گه‌ر هاتم بم ناسنـه‌وه‌، ده‌بمـه‌ موسافیری دونیـای ئێوه‌. . . -ده‌مـه‌وێ ... _______.
.
.
.•
.
-له‌‌سه‌ر دیوارێک بۆت ئه‌نوسم'
تۆ" دڵت ههێنده‌ی دیواره‌کان ڕه‌قه‌ و من به‌ و دڵ ڕه‌قیـه‌ته‌وه‌ خۆشم ئه‌وێیت،، به‌سه‌ر شـه‌قامـه‌کانا ئه‌گه‌ڕێم و به‌ شێته‌کان ئه‌ڵێم:
ڕه‌نگه‌ ڕۆژێک "ئه‌و" توڕه‌بێ و بڕوا...گه‌ر هاتم بم ناسنـه‌وه‌، ده‌بمـه‌ موسافیری دونیـای ئێوه‌.
.
.
-ده‌مـه‌وێ به‌ده‌م گریـانـه‌وه‌ بڵێم:
من ئازاره‌کانتم خۆشـه‌وێ، ئازارم به‌، دوای
به‌گوێ'تدا بچرپێنم و بڵێم
ئه‌وکاته‌ زۆر جوانترین که‌ سه‌رم له‌سه‌ر شانته‌و، تۆش هێواش هێواش قسه‌م بۆ ئه‌که‌یت
ئه‌و ده‌مـه‌ به‌دزیـه‌وه‌ به‌ هێواشی لێوه‌کانم "ماچ ده‌که‌ی
ئه‌و ده‌مـه‌ی لێت نزیک ئه‌بمـه‌وه‌ بۆنی لا ملت ئه‌که‌م..ئێمـه‌ وا جوانترین 'ئازیز..
وه‌ره‌ خۆت بڕیـار بده‌ چۆن جوانین، لێومان له‌سه‌ر لێوی یـه‌ک بێت یـا هاوار به‌سه‌ر یـه‌کدا بکه‌ین به‌ لێوه‌کانمان؟!!
.

کچه‌کانی خه‌یـاڵی تۆ له‌ من ناچن...من شـه‌وانـه‌ له‌گه‌ڵ ئه‌و ئازارانـه‌ ئه‌نووم، به‌ڵام
هێشتا ناتوانم کۆتای به‌ "تۆ بێنم، ناتوانم بیرت لێ نـه‌که‌مـه‌وه‌..!
.
.
.
.
#shahezm .
========+

Read more

Media Removed

... 🗣 Amir Tataloo Nagofte Boodi #AmirTataloo نگفته بودی چشات سگ داره فرق داره رفتارت با همـه نگفتی درباره ، این کـه دوریت درد داره نگفته بودی کـه انواعِ اقسامِ فنّای زنانـه همراته اَسّاعه نگفتی این حرفا جا بحث داره دعواهات ترس داره ، قلبم تو دستاته مگه مثله ما چندتا خُب هست آخه نمـیدونی ... ...
🗣 Amir Tataloo
🎵 Nagofte Boodi
#AmirTataloo

نگفته بودی چشات سگ داره فرق داره رفتارت
با همـه نگفتی درباره ، این کـه دوریت درد داره
نگفته بودی کـه انواعِ اقسامِ فنّای زنانـه همراته اَسّاعه
نگفتی این حرفا جا بحث داره دعواهات ترس داره ، قلبم تو دستاته
مگه مثله ما چندتا خُب هست آخه
نمـیدونی مگه حالَم بد مـیشـه اگه بدونم رابطمون واقن قطع مـیشـه
بذا کـه نباشم لااقل پیشِت ، اینجوری غمِ دوریتم راحت تر مـیشـه
نگفته بودی بی تو فرق داره شبای من با یـه
آهنگِ غمگین و یـه شمع داره مـیگذره

نگفتی مِثِه برق داره مـیپره عطرت از اینجا
بگو مگه بود چه مرگت همـینجا ؟؟
نگفته بودی نمـیدونی کـه نی از من بهتر هیچجا
بگو مگه بود چه مرگت همـینجا ؟؟ مـیدونی هیشکی کامل نی ، منم اخلاقِ بد دارم
صدبار قربونت رفتم ، دوبارَم فحشِ بد دادم
من مِثِه بقیـه نیستم ، یکم فرق داره رفتارم
باید حرف حرفِ من باشـه ، همـه ی خونـه ها مرد دارن
قرار بود خیلی کارا یم واسه خوشبختیِ هم
با پسرا دست ن، کار سختیـه نـه ؟؟
من از اونا نبودم کـه ب و جاش کبودم شـه
با تو آروم بودم شبی نبود درون گوشِت نخونم شعر

نگفتی هرچی عاشق تر مـیشم بی رحم تر مـیشی بی رگ تر مـیشی
دیگه کنارم بی رَمَق مـیشینی بیخود اِسممون تو این محل پیچید
هی مـیگفتی بی من بد مـیشی از این امتحان مـیدیدم رد مـیشی
حتی وقتی قول مـیدی عوض مـیشی هیچوقت نفهمـیدی ازم هیچی
ندیدی مِثِه ما کمتره ، رفتی کردی خونَرو ماتَم کَده
نگفتی زود مـیشی از آدم زده ، دیگه برو و عذابم نده
نگفته بودی تنـها مـی بُری قاطی شدی باز بیخودی تو این جمعای سنگینی
که مرد داره بیشترش ، نگفتیی برداره این عکسِ نحستو از اینجا

بگو مگه بود چه مرگت خُب همـینجا ؟؟
نگفته بودی نمـیدونی کـه نی از من بهتر هیچجا
بگو مگه بود چه مرگت همـینجا ؟؟
نگفتی مِثِه برق داره مـیپره عطرت از اینجا
بگو مگه بود چه مرگت همـینجا ؟؟
نگفته بودی نمـیدونی کـه نی از من بهتر هیچجا
بگو مگه بود چه مرگت همـینجا ؟

@amirtatalooi ❤️🌹
@amirtataloo7896

Read more

Media Removed

در آن شـهری کـه مردانش عصا از کـور مـی‌دزدند همان شـهری کـه اشـک از چشم، کفن از گور مـی‌دزدند درون آن شـهری کـه خنجـر دسته‌ خـود نیز مـی برد همان جایی کـه پشت از دشنـه خون ریز مـی‌دزدند درون آن شـهری کـه مردانش همـه لال و زنان کورند همان شـهـری کـه از بلبـل، دَم آواز مـی‌دزدند درون آن شـهری کـه نفرت را بـه جای عشق مـیخواهند همان‌جایی ... 🎼
در آن شـهری کـه مردانش عصا از کـور مـی‌دزدند
همان شـهری کـه اشـک از چشم، کفن از گور مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه خنجـر دسته‌ خـود نیز مـی برد
همان جایی کـه پشت از دشنـه خون ریز مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه مردانش همـه لال و زنان کورند
همان شـهـری کـه از بلبـل، دَم آواز مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه نفرت را بـه جای عشق مـیخواهند
همان‌جایی کـه نور از چشـم و عقل از مغز مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه پروانـه بـه جای شمع مـی‌سوزد
همان شـهـری کـه آتـش را ز اشک شمـع مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه زنده مرده و مرده بُـوَد زنده
همان جایی کـه روح از تن و تن از روح مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه کافر مؤمن و مؤمن شود کافر
همان جایی کـه مُهـر از جانماز باز مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه سگ‌ها معرفت از گربه آمـوزند
همان شـهری کـه سگ‌ها بـره ‌را از گـرگ مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه چشم خفتـه از بیـدار بیناتر
همان جایی کـه غـم از سینـه غـم ساز مـی‌دزدند
من از خوش ‌باوری آنجـا محبت جستجـو کـردم
در آن شـهری کـه فریـاد از دهان باز مـی‌دزدند

در آن شـهری کـه مردانش عصا از کور مـیدزدند...
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم...

Read more

Media Removed

۳۳ درون آن شـهری کـه مردانش عصا از کـور مـی‌دزدند همان شـهری کـه اشـک از چشم، کفن از گور مـی‌دزدند درون آن شـهری کـه خنجـر دستة خـود نیز مـی برد همان جایی کـه پشت از دشنـة خون ریز مـی‌دزدند درون آن شـهری کـه مردانش همـه لال و زنان کورند همان شـهـری کـه از بلبـل، دَم آواز مـی‌دزدند درون آن شـهری کـه نفرت را بـه جای عشق مـیخواهند همان‌جایی ... ۳۳
در آن شـهری کـه مردانش عصا از کـور مـی‌دزدند
همان شـهری کـه اشـک از چشم، کفن از گور مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه خنجـر دستة خـود نیز مـی برد
همان جایی کـه پشت از دشنـة خون ریز مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه مردانش همـه لال و زنان کورند
همان شـهـری کـه از بلبـل، دَم آواز مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه نفرت را بـه جای عشق مـیخواهند
همان‌جایی کـه نور از چشـم و عقل از مغز مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه پروانـه بـه جای شمع مـی‌سوزد
همان شـهـری کـه آتـش را ز اشک شمـع مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه زنده مرده و مرده بُـوَد زنده
همان جایی کـه روح از تن و تن از روح مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه کافر مؤمن و مؤمن شود کافر
همان جایی کـه مُهـر از جانماز باز مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه سگ‌ها معرفت از گربه آمـوزند
همان شـهری کـه سگ‌ها بـره ‌را از گـرگ مـی‌دزدند
در آن شـهری کـه چشم خفتـه از بیـدار بیناتر
همان جایی کـه غـم از سینـه غـم ساز مـی‌دزدند
من از خوش ‌باوری آنجـا محبت جستجـو کـردم
در آن شـهری کـه فریـاد از دهان باز مـی‌دزدند

در آن شـهری کـه مردانش عصا از کور مـیدزدند...
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم..

Read more

Media Removed

آدمـیزاد سختشـه کـه بگه "به من توجه کن". به منظور همـین قیل و قال راه مـیندازه. عصبی مـیشـه. داد مـیزنـه. قهر مـیکنـه. فرار مـیکنـه. با خودش و زمـین و زمان لج مـیکنـه. به منظور اینکه بـه چشم بیـاد. به منظور اینکه دیده شـه! تو فقط مـیبینی کـه چشماشو مـیبنده و داد مـیزنـه و هیچی نمـیشنوه؛ اون داره مـیپره و دستاشو تکون مـیده و مـیگه "هی! من اینجام! ... آدمـیزاد سختشـه کـه بگه "به من توجه کن". به منظور همـین قیل و قال راه مـیندازه. عصبی مـیشـه. داد مـیزنـه. قهر مـیکنـه. فرار مـیکنـه. با خودش و زمـین و زمان لج مـیکنـه. به منظور اینکه بـه چشم بیـاد. به منظور اینکه دیده شـه!
تو فقط مـیبینی کـه چشماشو مـیبنده و داد مـیزنـه و هیچی نمـیشنوه؛ اون داره مـیپره و دستاشو تکون مـیده و مـیگه "هی! من اینجام! ببین منو!"
داره مـیگه "به من توجه کن." و مـیدونی چقدر درموندست این جمله؟ سراسر استیصاله. و وقتی بـه زبون بیـاد؛ اگه بـه زبون بیـاد؛ دیگه گفتن و نگفتنش، فرقی نداره.
#نازنین_هاتفی .
.
.
#كيك_دورنگ_نداپز
كره ١٢٠ گرم
شكر دو و يك سوم پيمانـه
آرد ٢ پيمانـه
تخم مرغ ٦ عدد
وانيل يك ق چ
پودر كاكائو ٢ ق غ
بكينگ پودر ١/٥ ق م
اب جوش ١ ق غ
ابتدا كره و ميزاريم بيرون از يخچال که تا نرم بشـه
سفيده و زرده و جدا كرده
سفيده رو با دورتند همزن ميزنيم که تا به مرحله سافت پيك برسه ( پف كرده و ابري شود )
زرده و شكر و وانيل و اب جوش رو مخلوط كرده با همزن ميزنيم که تا كرم رنگ شود سپس كره نرم شده رو اضافه بازميزنيم که تا مخلوط بشـه
مخلوط زرده و به سفيده اضافه كرده و با دور كند ١ دقيقه هم ميزنيم سپس ارد و بكينگ رو الك كرده و به مواد اضافه ميكنيم و با دور كند که تا جايي كه مخلوط بشـه هم ميزنيم ( بيشتر از مخلوط شدن نزنيد ) ( مايه اين كيك كمي سفت هست نگران نباشيد)
يك سوم از مايه كيك رو جدا كرده بهش پودر كاكائو اضافه كرده هم ميزنيم که تا مخلوط شـه
قالب من فلزي بود با كمك فرچه با روغن جامد چربش كردم (زيادي روغن نريزيد كه وقتي ارد پاشي ميكنيد گوله بشـه )
بعد ارد پاشي كردم اضافات ارد رو تكوندم
از مايه كيك (يك دومش) سفيد رنگ وكف قالب ريختم
سپس مايه شكلاتي رو ريختم
و درون اخر اضافه مايه كيك سفيد رو روش رو با ليسك صاف كردم قالب رو چندبار بـه كف زمين كوبيدم و سپس درون فر ١٨٠ درجه كه از قبل كردم بـه مدت ٤٥ دقيقه قرار دادم با خلال دندون چك كنيد اگه تميز دراومد كاملا پخته شده و امادست ( اين كيك خيلي خوشمزست و كاملا بافت اسفنجي دارد )

Read more

Media Removed

خوشـه ویستی تو ... ( ئه من چاوم له ریگاته و به هیواتم بـه شـه وگاران ) چاوه روانی خه وم بینی له و خه وه ما هاتیته وه ناو گلینـه م مالیکم بو دروس کردی بـه عشقی پاک و بی وینـه م مالیک پر له خوشـه ویستی پر له بـه رامـی شیعری جوان مالیک پرپر له گورانی بـه نوری عشق چراخان خیر نـه ییته ری ئه و که سه ئه م سه فه ره ی بو ریک ... خوشـه ویستی تو ...
( ئه من چاوم له ریگاته و به هیواتم بـه شـه وگاران )

چاوه روانی خه وم بینی له و خه وه ما هاتیته وه ناو گلینـه م

مالیکم بو دروس کردی بـه عشقی پاک و بی وینـه م

مالیک پر له خوشـه ویستی پر له بـه رامـی شیعری جوان

مالیک پرپر له گورانی بـه نوری عشق چراخان

خیر نـه ییته ری ئه و که سه ئه م سه فه ره ی بو ریک خستی

ده وه ره وه له و ی مالیک نییـه نابو خوشـه ویستی

خوزگا ئه مزانی تو له وی ئیستا بـه دوای چیـا ویلی

چون دلت هات بیره وه ری ئه و هه مو ساله بـه جی بیلی

ئیستاش هینده باست ئه کـه م خه لکی وه ئه زانی شیتم

بیته وه یـان نـه ییته وه هه که تا ئه مرم چاوه ریتم

به خوشـه ویستی تو وا ده مرم

ئه مشـه و یـادی تو یـه خه یـه ی پی گرتوم

بویـه چاوانم مـه یلی خه و ناکا

ئاسمان بی و شـه و بی ئه ستیره یـه

شـه ویکه گولم هه ر له شـه و ناکا

ئیستا تو شـه وی سور بـه ری کـه ی منیش شـه و ی پر حوزن و ته نیـایی

بوچی خه رمانی عه شق و ئه وینمت ئاگر تی بـه رداوه بـه خورایی

ئیستاش له و که سه خوشترم ئه وی
که بـه حوکمـی دین هاوسه ری ئه وی

سه یره ئه و هه مو زولمـه ت لی کردوم

که چی قه ت له بـه ر چاوم ناکه وی

Read more
یـار و همسر نگرفتــــــم کـه گـــــــــــرو بود سرم تــــو شدی مادر و من با همـه پیری پســـــــرم تو جگـــــرگوشـه هم از شیر بریدی و هنـــــــوز من بیچـــــــاره همان عاشق خونیــن جگــــرم خون دل مـی خورم و چشــــــم نظربازم جـــام جرمم این هست که صاحبــــدل و صاحب نظـرم من کـه با عشق نرانــــــدم ... یـار و همسر نگرفتــــــم کـه گـــــــــــرو بود سرم

تــــو شدی مادر و من با همـه پیری پســـــــرم
تو جگـــــرگوشـه هم از شیر بریدی و هنـــــــوز

من بیچـــــــاره همان عاشق خونیــن جگــــرم
خون دل مـی خورم و چشــــــم نظربازم جـــام

جرمم این هست که صاحبــــدل و صاحب نظـرم
من کـه با عشق نرانــــــدم بـه جوانـی هوسی

هوس عشق و جوانـــی ست بـه پیــرانـه سرم
پدرت گوهــــــــــر خود که تا به زر و سیم فــروخت

پدر عشق بسوزد کـه درآمد پـــــــدرم
عشـــق و آزادگــی و حسن و جوانــی و هنـــر

عجبــا هیچ نیرزیـــــــــــــــد کـه بی سیم و زرم
هنــــــــــــرم کاش گره بند زر و سیمـــــــم بود

که ببــــــــــــــازار تو کـــــــــاری نگشود از هنرم
سیـــــــزده را همـه عالم بدر امروز از شـهـــر

من خود آن سیزدهـــــــم کز همـه عالم بـدرم
تا بدیـــــــــوار و درش تازه کنم عهـد قــــــــدیم

گاهـــــــــی از کوچه معشوقه خود مـی گــذرم
تو از آن دگـــــــــــــری، رو کـه مـــــرا یـاد تو بس

خود تو دانـــــــــی کـه من از کان جهانی دگرم
از شکــــــــــــار دگران چشم و دلی دارم سیر

شیــــــــــرم و جوی شغــــــالان نبود آبخـــورم
خون دل مـــــــوج زند درون جگــــــرم چون یـاقوت

شـهــــریــــــارا چکنم لعلــــم و والا گهـــــرم
#سیزده_بدر #شـهریـار #استاد_شـهریـار #محسن_چاوشی #روز_طبیعت #نوروز #سیزده #عید # طبیعت # سبزه

Read more

Media Removed

ئه‌ڵێن ژن به‌ شـه‌رمـه‌وه‌ جوانـه‌ تۆ له‌وه‌ گه‌ڕێ من ژنێکم بینی گه‌شتبووه‌ ئه‌و دیوو سنوری جوانیـه‌وه‌ کاتێک بۆ ئه‌و که‌سه‌ی که‌ له‌ ده‌ستی دابوو بێ شـه‌رمانـه‌ ئه‌گریـا . ژنێک به‌ کۆڵانـه‌که‌ی ئێمـه‌دا تێپه‌ڕی ، دارو به‌رد هه‌موو شـه‌قامـه‌که‌ بۆنی گوڵی گرتبوو، پیـاوێکی به‌ ته‌مـه‌ن ووتی : ... ئه‌ڵێن ژن به‌ شـه‌رمـه‌وه‌ جوانـه‌ 😍
تۆ له‌وه‌ گه‌ڕێ
من ژنێکم بینی گه‌شتبووه‌ ئه‌و دیوو سنوری جوانیـه‌وه‌
کاتێک بۆ ئه‌و که‌سه‌ی که‌ له‌ ده‌ستی دابوو
بێ شـه‌رمانـه‌ ئه‌گریـا .
ژنێک به‌ کۆڵانـه‌که‌ی ئێمـه‌دا تێپه‌ڕی ، دارو به‌رد هه‌موو شـه‌قامـه‌که‌ بۆنی گوڵی گرتبوو، پیـاوێکی به‌ ته‌مـه‌ن ووتی : وه‌کوو مانگی چوارده‌ لێم ڕوونـه‌ که‌ عاشقه‌ دواتر سه‌ری داخست و به‌ ده‌نگێکی نزمـه‌وه‌ ووتی:
ژنـه‌کان که‌ عاشق ئه‌بن
بۆ هه‌ر شوێنێک که‌ ئه‌ڕۆن
شـه‌قام
ماڵ
کۆڵان
بۆنی گوڵ ئه‌گرێت🌹
به‌ڵام ژیـانی خۆی به‌ بێ بۆن ئه‌مێنێته‌وه‌😞 دواتر ده‌ستێکی هێنا به‌ ڕیشـه‌ سپیـه‌که‌یدا و هه‌ناسه‌یـه‌کی هه‌ڵکێشا و ووتی:
بڕوام پێ بکه‌ن
ژن ئه‌وه‌نده‌یش ئاڵۆز نیـه‌
تۆ ئه‌مڕۆ
که‌مێک دڵخۆشی بکه‌
له‌گه‌ڵی پێ بکه‌نـه‌
شـه‌و که‌ خه‌وت سه‌یری بکه‌
ڕێک وه‌کوو مناڵێک وایـه‌
له‌ کاتی خه‌ویشدا زه‌ده‌خه‌نـه‌ی له‌سه‌ر لێوه‌
.
دواتر چووه‌ ناو خۆیـه‌وه‌و ووتی :
له‌ ده‌روازه‌ی هه‌موو شارێک
له‌ پشتی هه‌موو ده‌رگای ماڵێک
له‌ پشت هه‌موو په‌نجه‌ره‌یـه‌کی کراوه‌وی ژوورێک
ژنێکی لێیـه‌
که‌ له‌ چاوه‌ڕوانیدا پیر ئه‌بێت...
.
دواتر به‌ ده‌سته‌ له‌ رزۆکه‌کانی فرمێسکه‌ کانی خۆی سڕی و ووتی:
ئه‌گه‌ر گه‌نج ببمـه‌وه‌،
ئه‌و ژنـه‌ی که‌ خۆشی ئه‌ویستم
سه‌د بیـانووی ڕۆشتن ناگۆڕمـه‌وه‌ به‌ گوڵێکی کاڵه‌وه‌ بووی سه‌ر کراسه‌که‌ی
له‌ ته‌نیشتی ئه‌مێنمـه‌وه‌ و
لۆچه‌کانی نێو چاوانی ماچ ئه‌که‌م و
قژه‌ سپیـه‌که‌ی بۆ ئه‌هۆنمـه‌وه‌ و
ده‌سته‌ له‌رزۆکه‌کانی ئه‌گوشم و
ئه‌ڵێم
پیری و هه‌زار عه‌یب نا
تۆو پیری و هه‌زار جوانی😌😌😌 .
.
.
#shahezm .
=========+

Read more

Media Removed

‎من یـه خنده م کـه مـی خونم ، من یـه دیوونـه ام کـه ‎مـی دونم ‎من صدای گریـه ی نسلی شدم ، کـه داره مـی خنده و داغونـه ‎انقدر اشک واسه نداشته هاش ریخته کـه عاشق ترنم بارونـه ‎بخند بازم ، بخند بازم ، بخند با خنده هات از غصه مون کم شـه ‎نمـی دونم با این خنده ت شاید این روزگار وحشی آدم شـه #نشديم ‎من یـه خنده م کـه مـی خونم ، من یـه دیوونـه ام که
‎مـی دونم
‎من صدای گریـه ی نسلی شدم ، کـه داره مـی خنده و داغونـه
‎انقدر اشک واسه نداشته هاش ریخته کـه عاشق ترنم بارونـه
‎بخند بازم ، بخند بازم ، بخند با خنده هات از غصه مون کم شـه
‎نمـی دونم با این خنده ت شاید این روزگار وحشی آدم شـه
#نشديم

Media Removed

'' به‌سێوێكی حه‌رام ژنێكی هێنا...!! '' '' زۆر سەرنجڕاکێشە، بیخوێنەرەوە '' ـ ـ ڕۆژێکیـان پیـاوێکـ به‌ ته‌نیشت باخێکی سێو تێده‌په‌ڕێت، سه‌یری کرد سێوێکـ له‌ زه‌وی که‌وتووه‌ ئه‌ویش هه‌ڵیگرته‌وه‌و ده‌ستی کرد به‌خواردنی و هه‌مووی خوارد. پاشان له‌گه‌ڵ نـه‌فسی خۆی که‌وته‌ قسه‌ و لۆمـه‌ی ... '' به‌سێوێكی حه‌رام ژنێكی هێنا...!! ''
'' زۆر سەرنجڕاکێشە، بیخوێنەرەوە ''
ـ
ـ
ڕۆژێکیـان پیـاوێکـ به‌ ته‌نیشت باخێکی سێو تێده‌په‌ڕێت، سه‌یری کرد سێوێکـ له‌ زه‌وی که‌وتووه‌ ئه‌ویش هه‌ڵیگرته‌وه‌و ده‌ستی کرد به‌خواردنی و هه‌مووی خوارد.
پاشان له‌گه‌ڵ نـه‌فسی خۆی که‌وته‌ قسه‌ و لۆمـه‌ی خۆی کرد له‌ خواردنی ئه‌م سێوه‌ که‌ هه‌قی ئه‌و نیـه‌، بڕیـاری دا که‌ خاوه‌نـه‌که‌ی بدۆزێته‌وه‌ وه‌ پێی بڵی یـان ئه‌وه‌ته‌ لێیی خۆشبێت و گه‌رده‌نی ئازاد بکا ،یـان ئه‌وه‌ته‌ هه‌قی چه‌نده‌ پاره‌ی بداتی.
ـ
پاشان چووه‌خاوه‌ن باخه‌ سێوه‌که و ڕووداوه‌که‌ی بۆ گێراوه‌.....
خاوه‌ن باخه‌که‌ زۆر سه‌ری سورما له‌ ده‌ست پاکی ئه‌م مرۆڤه‌!
ـ پاشان پێی ووت ناوت چیـه‌؟
ـ ووتی ناوم ثابته
ـ پێی ووت لێت خۆش نابم ته‌نـها به‌ مـه‌رجێکـ نـه‌بێت ئه‌ویش ئه‌وه‌یـه‌ که‌ کچێکم هه‌یـه‌ ده‌بێت بیخوازی...!!
وه‌ بشزانـه‌ که‌ کچه‌که‌م کوێره‌ و که‌ڕه‌و شـه‌له‌!!
وه‌ پێی ووت یـان کچه‌که‌م ده‌خوازی یـانیش لێت خۆشنابم له‌ خواردنی ئه‌م سێوه‌،،،،
ثابتیش زۆر بیری کرده‌وه‌و داما و له‌ نێوان عه‌زابی دونیـاو عه‌زابی قیـامـه‌ت وه‌ له‌ترسی ئاگری دۆزه‌خ ڕازی بوو که‌ کچه‌که‌ی بخوازێت که‌ کۆر و که‌ڕو شـه‌له‌!!!
پاشان که‌ کچه‌که‌ بووه‌ خێزانی و هاته‌سه‌ری کرد له‌جوانی و زانایی و به‌ ته‌قوای ئه‌م کچه !!
وه‌ زۆر سه‌یری پێهات له‌گه‌ڵ قسه‌کانی باوکی کچه‌ یـه‌کی نـه‌ده‌گرته‌وه‌، لێی پرسی بۆچی باوکت ووتی که‌ تۆ کوێری و که‌ڕی و شـه‌لی؟؟
کچه‌که‌ش ووتی که‌ من کووێرم به‌رامبه‌ر دیتنی شتی حه‌رام،،
وه‌ که‌ڕیشم به‌رامبه‌ر گوی بیسی و ووتنی ئه‌و شتانـه‌ی که‌ خوای گه‌وره‌ تووڕه‌ ده‌کات..
وه‌ شـه‌لیشم بۆ ڕۆیشتن بۆ شوێنی حه‌رام.
پاشان ثابت ئه‌م کچه‌ی خواست و له‌ به‌رهه‌مـی ئه‌م هاوسه‌رگیریـه‌ زانایـه‌کی گه‌وره‌ له‌ دایک بوو ئه‌ویش ئیمامـی ((ئه‌بو حه‌نیفه‌ی نـه‌عمان ئیبن ثابت ))بوو .
🌻ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ🌻
بەڕێزان ببورن کەمێکـ ئەزێتان دەدەم ئەمڕۆ پەیچەکە پێویستی بە ئێوەیە تەنـها ⑤ کۆمێنت بنوسە و پۆستە لایکـ بکە .... زۆر سوپاس
.
. #robil_r @robil__r

Read more

Media Removed

من بودنت را خواندم و تمرین کردم... قرار نبود نبودنت را امتحان بگیری مـهدی جان مولایم بیـا...! #مَشـهَد کِه مـیرَوَم دِلَم آرام مـیشوَد با ذِکرِ #یـا رِضا (ع) هَمـه چیز خوب مـیشوَد مَشـهَد کِه مـیرَوَم دِلَم اِنگار کَربَلاس سَر که تا سَرِه حَرَم هَمِه جا #روضِه ای بِه پاس مَشـهَد ... ▪◾▪◾▪◾▪ من بودنت را خواندم و
تمرین کردم...
قرار نبود نبودنت را امتحان بگیری
مـهدی جان

مولایم بیـا...! ▪◾▪◾▪◾▪
#مَشـهَد کِه مـیرَوَم دِلَم آرام مـیشوَد
با ذِکرِ #یـا رِضا (ع) هَمـه چیز خوب مـیشوَد

مَشـهَد کِه مـیرَوَم دِلَم اِنگار کَربَلاس
سَر که تا سَرِه حَرَم هَمِه جا #روضِه ای بِه پاس

مَشـهَد کِه مـیرَوَم بِه خیـالَم کِه مَکِه اَم

حاجی شُدَم بِه دورِ خُدا سیر، گَشتِه اَم
مَشـهَد کِه مـیرَوَم غَریبانـه مـیشوَم
وَقتِ #اَذان کِه شُد پُر اَز نالِه مـیشَوَم َ

مشـهَد کِه مـیرَوَم هَمـه ی دیدِه ها تَر اَست

#زائِر دَخیلِه #پَنجَرِه_فولاد نِشَستِه اَست

گُفتَم زِ مَشـهَدُو دِلِ مَن رَفت کَربَلا
خاصیتِ #رِضاس (ع) کَربَلا مـیبَرَد مَرا.........
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بهم گفت
اصل بده
گفتم مادرم ڪنیز زینب...
بابامم غلام عباس...
م ڪنیز رباب...
خودمم غلام علے اڪبر...
ما اصل ونصبمون غلام درون خونہ حسینہ...
جد درجدمون نوڪرش بودن...
غلام خانـه زادشیم‌...
گفت تو دنیـا چے دارے؟
گفتم: یہ پیرهن مشڪے... با یہ شال عزا...
و یہ سر ڪہ بخواد،افتاده زیره پاش...
خندیدو گفت روانے خدا شفات بده!
گفتم: بیمارحسینم
شفا نمـیخواهم
جز حسین و ڪربلا ازخدا نمـیخواهم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدایـا.... دریـافته امـی کـه مـی گوید " برایم دعا کن ...".. از روی عادت نمـی گوید....! کم آورده است.... صبرش تمام شده هست .... ولی دردهایش هنوز باقی مانده است....!!!
مـهربانان..!!
کاش مـی دانستید چقدر دردناک هست ،شنیدن جمله : "برایم دعا کن..." خدایـا کمکش کن .. هنوز هم بـه معجزه کرامتت ایمان دارد.... یـارب! هنگامـی کـه ثروتم دادی، خوشبختی ام رانگیر.
هنگامـی کـه توانایی ام دادی، عقلم را نگیر.
هنگامـی کـه مقامم دادی، تواضعم رانگیر
آنگاه کـه تواضعم دادی ، عزتم رانگیر.
وقتی قدرتم دادی ، عفوم رانگیر.
هنگامـی تندرستی ام دادی، ایمانم رانگیر .
و آنگاه کـه فراموشت کردم ، فراموشم مکن، 🍁🍁🍁

Read more

Media Removed

. هـێمن . . ســۆفیی گــۆشـه‌ی خانـه‌قا بـووم ئێستا پیری مـه‌یکه‌ده‌م زاهیدی خه‌ڵوه‌ت‌نشین بووم ئێستا مـه‌ست و مـه‌یزه‌ده‌م ســـه‌روی ئـازادیـش لـه‌بـار و دڵـکـه‌ش و بـه‌رزه‌ بـه‌ڵام گیـانـه‌که‌م من شێت و شـه‌یدای لار و له‌نجه‌ی ئه‌م قه‌ده‌م جیلوه‌یی جوانی له‌ هه‌رچی دا هه‌بێ خۆشم ... .
هـێمن
.
.
ســۆفیی گــۆشـه‌ی خانـه‌قا بـووم ئێستا پیری مـه‌یکه‌ده‌م
زاهیدی خه‌ڵوه‌ت‌نشین بووم ئێستا مـه‌ست و مـه‌یزه‌ده‌م

ســـه‌روی ئـازادیـش لـه‌بـار و دڵـکـه‌ش و بـه‌رزه‌ بـه‌ڵام
گیـانـه‌که‌م من شێت و شـه‌یدای لار و له‌نجه‌ی ئه‌م قه‌ده‌م

جیلوه‌یی جوانی له‌ هه‌رچی دا هه‌بێ خۆشم ده‌وێ
ڕۆژێ کوشته‌ی مـینی ژۆپ و ڕۆژێ گیرۆده‌ی شـه‌ده‌م

هه‌ر یـه‌که‌ی بۆ خۆی ده‌جووڵێنێته‌وه‌ هه‌ستی ده‌روون
زه‌رده‌پـه‌ڕ، کـاروانـکـوژه، تـاریـک و ڕوونـی سـوبحـده‌م

ئـاسـمـانـی سـاف و ده‌ریـای مـه‌نـد و تـارمایی چیـا
سێوی لاسوور و به‌هێی زه‌رد و هه‌ناری گوڵبه‌ده‌م

کـێ وه‌کوو من سارد و گه‌رمـی ڕۆژگاری چێشتووه‌
گا له‌ ده‌شتی گه‌رمـه‌سێر و گا له‌ کوێستانی گه‌ده‌م
وه‌ک شـه‌پـۆلـی زێـی خـوڕه‌م سـاتـێ هـه‌دادانـم نـیـیـه‌
گێژ ده‌خۆم، پێچی ده‌ده‌م، من ڕۆڵه‌ کورده‌ی ئه‌م سه‌ده‌م

ڕێگه‌ سه‌خت و پڕ له‌ که‌ند و له‌ند و هه‌ڵدێر و گه‌وه‌
هه‌ر ده‌بێ ببزووم، ده‌بێ بکشێم، وچانی لێ نـه‌ده‌م

سێبه‌ری مـه‌رگم له‌ پێشدایـه‌ و به‌ره‌و مـه‌نزڵ ده‌ڕۆم
ناخی گۆڕی ته‌نگه‌ جێگام هه‌ر تل ئاسا بێ قه‌ده‌م

مـن بـه‌ره‌و ئــاسـۆ بـه‌ره‌و ڕوونـاکـی بـاڵـم گـرتووه‌
چۆن به‌ره‌و تاریکی ده‌خشێم پاڵ وه‌ شـه‌یتانێ ده‌ده‌م
کـانیی ڕوونـم دی به‌ لێشـاوی به‌هـار شلـوێ نـه‌بوو
به‌فری گه‌وره‌م دی چیـای گرت و به‌ تاوێ بۆه‌ قه‌ده‌م

ژیــنـی کـورتـم دی پـڕاوپـڕ له‌ شـانـازی و شـه‌ره‌ف
عومری زۆرم دی که‌ دوایی هات به‌ ڕیسوایی و نـه‌ده‌م

ئاگری ‌م بڵێسه‌ی دێ و وڵات ڕۆشن ده‌کا
ئه‌و ده‌مـه‌ی خۆم وه‌ک دڵۆپێک ده‌چمـه‌ نێو ده‌ریـای عه‌ده‌م

Read more

Media Removed

.• بڕیـار ئه‌ده‌ی، ئه‌وه‌ی به‌سه‌رت هاتوه‌ له‌بیری بکه‌یت و پێبکه‌نی قاقا لێبه‌ی، نـه‌فره‌تی بۆ ئه‌نێری لێره‌ وه‌ تائه‌و که‌سه‌ی ئێستا له‌باوه‌شی گرتووه‌.. به‌ده‌ست خۆت نییـه‌ له‌پڕا سه‌رت ده‌خه‌یته‌ هه‌ردوو ده‌ست و هاواره‌کان ده‌خۆیته‌وه‌و فرمێسک به‌ چاوتا یـه‌ته‌ خواره‌وه‌، ... .•
بڕیـار ئه‌ده‌ی، ئه‌وه‌ی به‌سه‌رت هاتوه‌ له‌بیری بکه‌یت و پێبکه‌نی قاقا لێبه‌ی، نـه‌فره‌تی بۆ ئه‌نێری لێره‌ وه‌ تائه‌و که‌سه‌ی ئێستا له‌باوه‌شی گرتووه‌..
به‌ده‌ست خۆت نییـه‌ له‌پڕا سه‌رت ده‌خه‌یته‌ هه‌ردوو ده‌ست و هاواره‌کان ده‌خۆیته‌وه‌و فرمێسک به‌ چاوتا یـه‌ته‌ خواره‌وه‌، ئازاری سه‌رت هه‌راسانت ئه‌کا،، حه‌زئه‌که‌یت توند سه‌رت ببه‌ستی و ئه‌ر یـادگاریـانـه‌ له‌شـه‌رتا بوه‌ستێنی....چه‌ن گه‌مژه‌م هه‌ندێ جار چاویشم ئه‌به‌ستم ئه‌ڵێم به‌شکم ئیتر نـه‌که‌ومـه‌ خه‌یـاڵی بۆنی ئه‌و شـه‌وو ڕۆژانـه‌ی نزیک تۆ..هه‌وڵ ئه‌ده‌ی چاوت بسڕی و دواجاره‌ نا ئیتر بۆت ناگریم و بیرت ناکه‌م... به‌س! تۆ' وێنـه‌یـه‌ک نیت بت دڕێنم جلێکیش نیت بت فه‌وتێنم گۆزه‌یـه‌ک نیت بتشکێنمتۆ خۆشم نیت که تا ده‌ست بخه‌مـه‌ ملت و بتخنکێم! ده‌مـه‌وێ به‌خه‌به‌ر بێمـه‌وه‌ چه‌ن بێمانایـه‌ له‌پڕا ده‌که‌ومـه‌ یـادی تۆ! یـادی چی.. یـادی درۆکانت نا خیـانـه‌ت نا بێوه‌فایکه‌و نا خۆشـه‌ویستیـه‌که‌ت و خه‌م خۆریـه‌کت نا قسه‌ ڕه‌ق و نامـه‌ سارده‌کانت نا دیـاری و پیـاسه‌کانت به‌تێکه‌ڵی هه‌موو شتێک وه‌ک فلیمێک ده‌بینم...جگه‌ له‌ هۆکاری لێکترازانی ئه‌و ئێواره‌ی په‌نجه‌کانمان جگه‌ له‌کۆتا قسه‌ و له‌ کۆتا خواحافیزیمان جگه‌ له‌وه‌ی نازانم بۆ نـه‌بووی به‌که‌سه‌ په‌مـه‌ییـه‌که‌ی که‌ هه‌ر خۆت له‌ناو سه‌رما وه‌ک تۆو ڕواندت؟!
هیچ چاوه‌ڕێ نیم دیسان بێیته‌وه‌ بڵێی ببووره‌ بڵێی بالێره‌وه‌ ده‌ستپێبکه‌ینـه‌وه‌، نا چاوه‌ڕێی ئه‌وه‌ش نیم به‌لامدا بڕۆیز له‌گه‌ڵ که‌سێکی تربی... ئه‌زانی خۆشم له‌م کاتانـه‌یـا له‌وه‌ش تێناگه‌م
بۆهێشتاله‌ناوما نـه‌ڕۆشتووی.. چیت لێم ئه‌وێ خۆ من ئیتر خۆشـه‌ویست و ڕۆحی تۆ نیم تۆ نـه‌ک په‌مـه‌یی نیت ته‌نانـه‌ت ئێسقانـه‌کانیشت ڕه‌شـه‌، تۆ مووتوربه‌ی تاریکی دۆستی ئازاری.. به‌ماوه‌یـه‌ سه‌یری چۆن جێپه‌نجه‌ی خۆتت به‌جێهێشتووه‌ هه‌رچه‌ن لێت ڕا ئه‌که‌م له‌ پڕ دێیت و سه‌رم پێئه‌خه‌یته‌ سه‌ر ئه‌ژنۆم، گوێ به‌وه‌ ناده‌ی من پێئه‌که‌نم و له‌ شایم له‌ ژوانم و دانیشتووم به‌دیـار کتێبێکه‌وه‌ چا ده‌خۆمـه‌وه‌،، تۆ گوێ به‌وه‌ نایـه‌یی ته‌نانـه‌ت ڕه‌نگه‌ له‌کانی ئاهه‌نگه‌که‌م بێیته‌وه‌ بیرم، بم گریـه‌نی خه‌ڵکیش وابزانن له‌خۆشی ئه‌ ڕۆژه‌ جوانـه‌یـه‌... تۆ" خۆت نابینی چه‌ن قێزه‌ونی چۆن له‌پڕ دێیت و قاقا ی پێکه‌نینم ئه‌وه‌ستێنی........تکا ئه‌که‌م!! وه‌ره‌ یـادگاری و بۆن و ڕۆح و هه‌رچیت جێهێشتووه‌ له‌گه‌ڵ جه‌سته‌ت بیبه‌.....
من نامـه‌وێت بیرت لێبکه‌مـه‌وه‌.!
.
-سوله جاف
.
.
.
.
"""""""""""
#shahezm .
========+

Read more
گریزی دیگر، بـه گذشته "زندگی من" چقدر این لحظه هایی کـه حواست نیست نفس گیره همـینجور پیش بری یـه روز همـه چیمون بـه باد مـیره حواست نیست بـه رویـایی کـه از هم داره مـی پاشـه بذار این زندگی یـه روز شبیـه زندگی باشـه یـه کم جاتو عوض کن کـه شاید بهتر منو دیدی خودتو جای من فرض کن شاید حالمو فهمـیدی بذار محدود بشم با تو ... گریزی دیگر، بـه گذشته
"زندگی من"
چقدر این لحظه هایی کـه حواست نیست نفس گیره
همـینجور پیش بری یـه روز همـه چیمون بـه باد مـیره
حواست نیست بـه رویـایی کـه از هم داره مـی پاشـه
بذار این زندگی یـه روز شبیـه زندگی باشـه
یـه کم جاتو عوض کن کـه شاید بهتر منو دیدی
خودتو جای من فرض کن شاید حالمو فهمـیدی
بذار محدود بشم با تو بـه چیزایی کـه دوست دارم
من از هر چیزی غیر از تو بـه حد مرگ بیزارم
بذار این زندگی با تو از این حال و هوا دور شـه
دلم خوش باشـه کـه زنده م، دلم یـه ذره مغرور شـه
شبا از فرط تنـهایی بـه دلتنگی گرفتارم
روزا هم غرق تشویشم، عجب روز و شبی دارم!
دارم از زندگی مـی گم! نـه یـه سال و نـه یـه هفته
مـی ترسم روزی برگردی کـه هستیمون بـه باد رفته

#محسن_شیرالی
انتشار: ۱۳۹۰
@babakjahanbakhshoriginal
@anooshtaghavi

Read more

Media Removed

ده‌بوایـه‌ بمزانیبایـه‌، وه‌ک بایـه‌ک دێیت و ده‌ڕۆی! له‌گه‌ڵ هه‌ڵدانی پێکێک شـه‌راب ون ده‌بی له‌گه‌ڵ نـه‌فه‌سی جگه‌ره‌یـه‌کدا، ده‌بی به‌ دووکه‌ڵ و نامێنی.. وه‌ک ورده‌واڵه‌ فرۆشـه‌کانی سه‌ر ڕێگا، جێگای خۆت زوو زوو ده‌گۆڕی! من وامدانابوو، وه‌ک به‌رد سه‌نگین ده‌بی نـه‌مزانی به‌رد ... ده‌بوایـه‌ بمزانیبایـه‌،
وه‌ک بایـه‌ک دێیت و ده‌ڕۆی!
له‌گه‌ڵ هه‌ڵدانی پێکێک شـه‌راب ون ده‌بی
له‌گه‌ڵ نـه‌فه‌سی جگه‌ره‌یـه‌کدا،
ده‌بی به‌ دووکه‌ڵ و نامێنی..
وه‌ک ورده‌واڵه‌ فرۆشـه‌کانی سه‌ر ڕێگا،
جێگای خۆت زوو زوو ده‌گۆڕی!
من وامدانابوو،
وه‌ک به‌رد سه‌نگین ده‌بی
نـه‌مزانی به‌رد له‌ دڵتا سه‌نگینـه‌.
وه‌مزانی ده‌مکه‌یته‌ گوڵی خۆت،
نـه‌مزانیتۆ
گوڵ هه‌ر بۆ هه‌ڵوه‌رینـه‌!
من زۆر شتم نـه‌ده‌زانی..
ته‌نانـه‌ت ئه‌وه‌ی پێم وابوو ده‌یزانم
هه‌مووی درۆبوو.
ئه‌وه‌ی پێم وابوو،
تۆ مرۆڤێکی له‌ قوڕی من
خوێنی من تێکه‌ڵته‌ درۆ بوو.
(نـه‌مده‌زانی ئه‌وه‌ی ڕۆحم بۆئه‌و
هه‌مـیشـه‌ فیدا بوو
شایـه‌نی نیگایـه‌کیشم نـه‌بوو..)
ده‌کرێ وه‌ڵامـی من بۆ خۆم
چی بێ؟
که‌ له‌سه‌ر تۆ
چه‌ندان وانـه‌م فئری خۆم کرد
چه‌ندان ڕه‌نگ و یـاسام گۆڕی
چه‌ندان حه‌ز و خولیـام پێلێنا!
ده‌کرێ وا زوو
له‌ تۆ ونبم و له‌گه‌ڵ خۆما ئاشتبمـه‌وه‌؟
شـه‌ڕی ئه‌و بێباکی و بێ هه‌ستیـه‌ی تۆ
له‌گه‌ڵ من هه‌ڵه‌یـه‌
منێک وه‌ڵامـی هیچ یـه‌کێک له‌ غه‌دری
دوژمنـه‌کانم ناده‌مـه‌وه‌
دڵ پاکی خۆم نـه‌فره‌ت لێناکه‌م
نابمـه‌ گورگ و پێستی مـه‌ڕ بۆخۆم دروست ناکه‌م
نابمـه‌ ئاده‌مـییـه‌کی مۆدێرن
وه‌ک ئێوه‌و مانان!
چۆن له‌گه‌ڵ تۆ به‌شـه‌ڕ بێم؟
ده‌زانی ئازیز
من ناتوانم له‌مـه‌یدانی تۆدا
جارێکی تر دروشمـه‌کانی خۆم بڵێمـه‌وه‌؟!
کاتێک تۆ گاڵته‌جاڕیت،
به‌ هه‌ست و سۆز و گریـانی من بێ
من با سوتانم هه‌ر بۆخۆم بێ و
له‌ دووره‌وه‌ بێ..
پێت بڵێم
من نـه‌مده‌زانی هێنده‌ بئویژدانی
وه‌ک ئه‌وه‌ی،
نـه‌ بۆنی من کردبێ و
نـه‌ جێی ماچی منت پێوه‌ بێ
به‌ به‌رده‌ما بێیت و ب‌ڕۆی!
ئاهێک هه‌ناسه‌یـه‌کی سارد هه‌ڵنةکێشی..
نیگایـه‌ک بزه‌یـه‌ک به‌یـادی ڕۆژانی زوو
له‌ ڕوخسارتا به‌دی نةکه‌م
نـه‌مده‌زانی هێنده‌ نامرۆڤانـه‌
ڕابردوویـه‌ک دروست ده‌که‌ی
نـه‌ده‌توانم له‌بیری بکه‌م نـه‌ ده‌توانم تیـایـا بژیم
نـه‌مده‌زانی هێنده‌ دڵشکان و گریـانی منت پێخۆشـه‌
چه‌ن ساویلکه‌م ئێستاکه‌ش
هه‌روا هه‌ست ده‌که‌م یـاریم له‌گه‌ڵ ده‌که‌ی
ده‌ڵێم ڕه‌نگه‌ چاوشارکێبێ
وه‌ک مناڵی که‌ ته‌واوبوو
بێته‌وه‌ بڵێی ئه‌مجاره‌یـان کێ چاوی دابخا؟
کامان به‌دوای ئه‌ویتردا ڕاکا..
ئه‌ها بۆ ئه‌وه‌ی ڕقم لێت نـه‌بێ
چه‌ن جوان خۆم هه‌ڵده‌خه‌ڵه‌تێنم
ئه‌مـه‌یـان ده‌زانم
بیره‌وه‌ لێت ده‌رده‌
خۆشویستنت غه‌دره‌ و له‌ خۆمـی ده‌که‌م
که‌چی هێشتا وه‌ک پاساری
له‌ هێلانـه‌ی عه‌شقتدا
چاوه‌ڕێی گه‌ڕانـه‌وه‌ی تۆم..
ده‌زانم نایـه‌یت
لئ نازانم بۆچی ..؟
بۆچی ناکرێ ڕۆژێک
هه‌موو شتێک باش بێ؟
تۆ بێیته‌وه‌و ئه‌م قه‌سیده‌و
نوسینانـه‌م بدڕێنیت و
بۆ ئه‌به‌دی
له‌ باوه‌شم بگریت و جێمنـه‌هیلی

Read more

Media Removed

#یـادداشت_هایی_که_هیچ_وقت_منتشر_نشدند #شماره_23 مرگ یک نوع آفرینشـه. اسمش رو مـی شـه مرگ‌آفرینی گذاشت. آدم وقتی مـی‌مـیره کـه عاشق بشـه. مادربزرگم پنجاه سالش بود کـه مُرد! پدربزرگم تو شصت سالگی تازه عاشق شد؛ اما من هزار بار عاشق شدم. هزار بار باختم و سه ماهی مـیشـه کـه خودم قبر خودم رو کندم. همش بهونـه ... #یـادداشت_هایی_که_هیچ_وقت_منتشر_نشدند

#شماره_23

مرگ یک نوع آفرینشـه. اسمش رو مـی شـه مرگ‌آفرینی گذاشت. آدم وقتی مـی‌مـیره کـه عاشق بشـه. مادربزرگم پنجاه سالش بود کـه مُرد! پدربزرگم تو شصت سالگی تازه عاشق شد؛ اما من هزار بار عاشق شدم. هزار بار باختم و سه ماهی مـیشـه کـه خودم قبر خودم رو کندم. همش بهونـه مـی‌گیره و من فقط بهش مـی‌خندم. یـادم نیست تو کدوم فیلم بود اما خوب یـادمـه کـه شـهاب حسینی زل زد تو دوربین و گفت هر وقت حس کردی داری مـی‌بازی فقط لبخند بزن. بذار بـه بردش شک کنـه. درست مثل من کـه همـیشـه بـه همـه چیز مشکوک بودم. آنقدر زندگی ما رو بین دستش مچاله کرد کـه هر وقت اتفاق خوبی مـی‌افتاد مـی‌تونستم حدس بزن کـه بعدش چه بلایی سرم قراره بیـاد. من مُردم اما تو هنوز شک داری کـه قراره این راه رو با من بری یـا صبر کنی و ببینی اولین ماشینی کـه جلوت ترمز مـی‌زنـه، مـی‌تونـه تو رو صحیح و سالم بـه مقصد برسونـه یـا نـه. ثانیـه‌ها یکی یکی دارن تیک مـی‌خورن و من دارم بهت نگاه مـی‌کنم که تا ببینم دستم رو مـیگری و بکشی با خودت ببری یـا هنوزم فکر مـی‌کنی کـه من منتطر اولین ماشین نشستم. مـی‌بینی اینجا همـه چیز عاون چیزیـه کـه تو توی مغزت فکر مـی کنی و این یعنی #کارما . شک بـه من شک بـه تو، شک بـه شک. اصلا شک بر پدرومادری کـه در این محل عشوه بریزه و بعد... سم خستس. تو خسته‌ای اما ته دلت مـی‌گی شاید هنوز شانسی باشـه. اشکال نداره صبر کن. اگه تو هم مثل اون هزار نفر خوش شانس باشی، اتفاقات خوبی یـه لنگه پا وایستاده که تا تو برسی. من انقدر خسته شدم کـه نـه حوصله دارم که تا ته راهی کـه از اینجا هیچ چیزی مشخص نیست رو برم و نـه دیگه نای برگشت بـه اشتباهات گذشته رو. هرچی پام رو بـه زمـین مـی‌کوبم صدایی بلند نمـیشـه و انگار خبری از هیچ راه فرار نیست. مرگ از چهار طرف اصلی بـه سمتم مـیاد و من از چهار سمت فرعی پا بـه فرار مـی‌ذارم که تا مرگ قدم بـه قدم خودش رو بـه من برسونـه. مـی‌دونی رفیق! آدم وقتی مـی‌مـیره کـه عاشق بشـه.

پ.ن: عکس: خونـه دکتر شمس.
#مرگ #عشق #فرعی #اصلی مرگ_آفرینی
#شـهاب_دارابیـان #دلنوشته #یـادداشت

Read more

Media Removed

امدم مجلس ختمـه خودم همـه بودن همـه اونایی کـه نمـی دونستم عشق من توو دلشون وجود داره تو بلندگو همش اسمـه من تکرار مـیشد حسه خیلی عجیبی بود چقدر از خوبیـهام مـی گفت صدای گریـه ی خانما بلند کـه مـی گفت: آهسته چقدر دوست دارمو واقعا اون خانم، عاشقم بوده واه چه حالی بودم همش از خوبیم مـی گن و ای کاشـهاییکه ... امدم مجلس ختمـه خودم
همـه بودن
همـه اونایی کـه نمـی دونستم
عشق من توو دلشون وجود داره
تو بلندگو همش اسمـه من تکرار مـیشد
حسه خیلی عجیبی بود
چقدر از خوبیـهام مـی گفت
صدای گریـه ی خانما بلند
که مـی گفت:
آهسته
چقدر دوست دارمو واقعا اون خانم، عاشقم بوده
واه چه حالی بودم
همش از خوبیم مـی گن
و
ای کاشـهاییکه از رفتن ناهنگامم مـی گفتن
یـادگاری هائیکه از من
پس از رفتن من ساخته بودن
از صمـیمـیت دوران حیـاتم
روح من غلغلکش مـی امد
یکی مـی گفت:فلک گلچینش کرد
یکی گفت:معرفت فقط تو این مرد خلاصه مـی شد
دو نفر هم گفتن
این اواخر دیدن
که هوای دل من
یـه جور دیگه شده بود
خلاصه
تو چهرم نوردیده بودن
شانس اوردن معلوم نبودم
وگرنـه همـه فکر مـی دیونم یـا امدم نمایشـه کمدی
یک نفر هم مـی گفت:
من و اون چه صمـیمـی بودیم
عجیب بود
آخرین بار سه سال پیش با هم ارتباط داشتیم
یک نفر گلاب اورد و کتاب قرآن
که بخونن و ثوابشو برسونن بـه من
همـه بر مـی داشتن
اما نمـی دونم به منظور چی فقط لایـه کتابو باز مـی !!! اونکه صدبار پشته سرم بـه دروغ و بدگویی کرده بود
اون گوشـه دیدمش
من رفتم کنارش
با گریـه از خوبیـهام مـی گفت
اون کـه هر روز مـی دونست بـه من بدهکاره
مـی امد، اما حرفی از بدهیش نمـی زد
امد با لباس مشکی
خرما برداشتو
هیچ ذکری هم نگفت
گفت این اواخر یـه پول بهش داده بودم
که باهاش کار کنـه چون آدمـه امـینی بود!!!
اینجا بود یـه نور امد
گفتم
نور
فرصتی مـی خوام
گفت:
مـی شـه برگردی
روح من رفت کنار منبر
آروم بـه واعظ فهموند
این جمع منو مـی خوان
فرصتی گرفتم
که بر گردم
با اینکه بعضی هاشونم نقش بازی مـی اما بودن،اییکه نمـی دونستم این همـه منو دوست دارن،
روح من طاقته این همـه گریرو نداره
واعظ آهسته گفت
معذرت مـی خوام
گویـا شادروان مرحوم
زنده هستند هنوز
یـه خانم جیغ کشید و غش کرد
آره، همونکه منو همش عشقم صدا مـی زد !!!
و همونیکه بدهکار بود بـه من
مضطرب، رفت کـه رفت
یـه نفرم گفت:که تکلیف منو روشن کن
اگر مُرد خبر بدید خدمت برسیم
مجلس ختم عزیزی دیگه حتما بریم
اینجا بود کـه از خواب پ !!!
رسم همـین بوده
ما واسه همـین موضوع ها مـی ریم
با کلی ناراحتی!!!
کار ما نیست
بریم دله ناراحتو
شاد کنیم
کار ما گریـه یـا ثواب خ برایـه مرحومان بوده و هست
خلاصه تو خواب دیدم
بد از اون موضوع
واعظ امد پایین
مجلس ختم از همـه خالی شد
کجا رفتن نمـی دونم
داشتم بـه خوابم فکر مـی کردم که
نور تو بیداری، از من پرسید:
بگو؟!؟ مـی آی؟!؟
یـا با جمع اطرافیـانـه خودت مـی مونی ؟!؟
چه سوال سختی؟!؟
شوک بودم از مَردُمـه زنده کشـه مرده پرست
امـیدوارم
شاد و موفق باشید
دوستون دارم
علیرضا رحمانی🍂

Read more

Media Removed

__________. . له‌گه‌ڵتا نایـه‌م بۆ ئاسمان . تۆ ، له‌سه‌ر کۆشی مانگ داده‌نیشی . قژی ئه‌ستێره‌کان پرچ ده‌که‌ی . به‌ پارچه‌یـه‌ک تریفه‌وه‌‌ ، ده‌چیته‌خه‌یـاته‌کان و من له‌ بیر ده‌که‌ی . ... له‌گه‌ڵتا نایـه‌م بۆ ده‌ریـا ... تۆ ، به‌سواری سووره‌ ماسییـه‌ک ، به‌دوای ره‌وه‌زه‌ مـه‌رجانا ... __________.
.
له‌گه‌ڵتا نایـه‌م بۆ ئاسمان .
تۆ ،
له‌سه‌ر کۆشی مانگ داده‌نیشی .
قژی ئه‌ستێره‌کان پرچ ده‌که‌ی .
به‌ پارچه‌یـه‌ک تریفه‌وه‌‌ ، ده‌چیته‌خه‌یـاته‌کان و
من له‌ بیر ده‌که‌ی .
...
له‌گه‌ڵتا نایـه‌م بۆ ده‌ریـا ...
تۆ ، به‌سواری سووره‌ ماسییـه‌ک ،
به‌دوای ره‌وه‌زه‌ مـه‌رجانا ، وێڵ ده‌بیت .
ماڵت ده‌به‌یته‌ گه‌ڕه‌کی شـه‌پۆله‌کان و
من له‌ بیر ده‌که‌ی .

له‌گه‌ڵتا نایـه‌م بۆ ناو باغ ...
تۆ ،
وه‌ک ژنێکی سوحاقی ،
ده‌ست له‌مـه‌مکی گو‌ڵه‌کان ده‌ده‌ی .
له‌گه‌ڵ په‌پووله‌یـه‌کی تیـاترۆدا ، ده‌ڕه‌قسێی .
له‌سه‌ر رانی دلۆپێک شـه‌ونم ده‌خه‌ویت و
من له‌ بیر ده‌که‌ی .

له‌گه‌ڵتا نایـه‌م بۆ به‌هه‌شت ...
تۆ ،
به‌روباره‌کانی شـه‌راب و به‌ ‌مـیوه‌ غه‌ریبه‌کانـه‌وه‌ گیر ده‌خۆی .
مـه‌ست ده‌بیت، له‌گه‌ل فریشته‌کانا.
له‌ته‌ک غیلمانـه‌ مێبازه‌کاندا ، جووت ده‌بیت و
من له‌بیر ده‌که‌ی .

له‌گه‌ڵتا نایـه‌م بۆ ژووره‌که‌ت ...
تۆ ،
له‌به‌ر ئاوێنـه‌دا ،
سه‌رسامـی
مـه‌مکه‌ خڕه‌کانی خۆت ده‌بیت .
سه‌د جار
لیباس و ئاوه‌ڵکراس و ستیـانـه‌کانت ،
تاقی ده‌که‌یته‌وه‌ .
سه‌د جار قژت ده‌به‌ستیت و په‌رێشانی ده‌که‌ی
بن باڵت به‌ (موعه‌طه‌ر) ، ده‌ڕشینیت .
چاو ده‌رێژیت .
نینۆک ره‌نگ ده‌که‌ی .
خاڵه‌ ره‌شـه‌کانی سه‌ر شان و
پشت و به‌رزاییـه‌کانی خوار که‌مـه‌ر ،
ئه‌ژمار ده‌که‌ی .
به‌ مووه‌کانی چه‌ناگه‌ت دڵ ته‌نگ ده‌بیت .
بیر له‌ جوانکاری لووتت ده‌که‌یته‌وه‌و
من له‌ بیر ده‌که‌ی .
له‌گه‌ڵتا دێم بۆ شـه‌وه‌زه‌نگ ...
تۆ له‌ترسا ،
باوه‌ش به‌ رووناکی منا ده‌که‌ی .
ده‌پاڕێیته‌وه‌ جێت نـه‌هێڵم .
ته‌نیـا بۆنی من .
ته‌نیـا ‌ چپه‌ی من ده‌بیستی
ده‌ست ده‌خه‌یته‌ که‌مـه‌ری من .
که‌رویشکه‌کانی سه‌ر سینگت به‌ره‌ڵڵا ده‌که‌ی .
ته‌نیـا سه‌رگه‌رمـی ،
ئه‌ژماردنی ماچه‌کانی من ده‌بیت و
ئاسمان و
ده‌ریـاو
باغ و
به‌هه‌شت و
ژووره‌که‌ت له‌بیر ده‌که‌ی.
.
.---------
.
Add: #shahezm
*****************

Read more

Media Removed

________. . به‌ درێژایی ئه‌مڕۆ ده‌رگاو په‌نجه‌ره‌ی ژوره‌که‌مم به‌ کراوه‌یی به‌ جێ هێشتبوو هه‌ر ئه‌وه‌نده‌ی که‌ دوێنێ شـه‌و له‌خه‌ومدا ته‌نـها جارێک وتت به‌یـانی دێم . لە منەوە دوو هەزار سەرچاو ئامادەیە تۆتەنـها جارێک بڵێ سڵاو . تۆ تەنـها کەلێنێک سوچێک لە دڵتم بەرێ من بۆ ... ________.
.
به‌ درێژایی ئه‌مڕۆ
ده‌رگاو په‌نجه‌ره‌ی ژوره‌که‌مم
به‌ کراوه‌یی به‌ جێ هێشتبوو
هه‌ر ئه‌وه‌نده‌ی که‌ دوێنێ شـه‌و
له‌خه‌ومدا
ته‌نـها
جارێک
وتت به‌یـانی دێم .
لە منەوە
دوو هەزار
سەرچاو ئامادەیە
تۆتەنـها جارێک
بڵێ سڵاو .
تۆ تەنـها
کەلێنێک
سوچێک
لە دڵتم بەرێ
من بۆ هەمـیشە
لەناو دڵمدا
لە چاوی خەڵک و
لە قسەی خەڵک و
لەبێتاقەتی
ئەتشارمەوە
.
تۆتەنـها جارێک
بە قسه
بە خەیـاڵ
منت نوساند بەخۆتەوە
منت لەباوەش گرت
ئێستا بچمە هەر شوێنێک
بۆنی تۆم گرتوەو
لێم نابێتەوە .
تۆ تەنـها جارێک
لە ژوورەکەمدا
هەناسەیەک بدە
من بۆ هەمـیشە
بۆ ئەبەد
بۆت ئەژیم و
مردن
لەبیری خۆم ئەبەمەوە .
تۆ
ته‌نـها جارێک وه‌ره‌
به‌ ناو گوڵی حه‌وشـه‌که‌ماندا
پیـاسه‌یـه‌ک بکه‌
به‌ڵێن بێت
له‌بری په‌پوله‌ی سه‌ر گوڵه‌کان
دڵم بدات له‌شـه‌قه‌ی باڵ .
تۆ
ته‌نـها له‌یـه‌ک شوێندا
له‌ ژووره‌که‌ته‌وه‌
بۆ منت نوسیبوو '' خۆشم ئه‌وێی''
من له‌ ژووره‌که‌م
له‌سه‌ر کار
له‌و پارکه‌ی پیـاسه‌ی تێدا ئه‌که‌م
له‌و چا خانـه‌ی چای تێدا ئه‌خۆمـه‌وه‌
له‌ ته‌واوی ئه‌و شوێنانـه‌ی ئه‌مرۆ که‌ بۆی چووم
خوێندمـه‌وه‌ .
.
'' گۆران سعید ''.
.
.
#shahezm .
=========+

Read more

Media Removed

ضرب المثل های دزفولی 😀 هَرکهَ کـه سَرشِ سوزهَ... کُلَهی سی سَرشِ دوزهَ (هرکه سرش مـیسوزد کلاهی به منظور خودش مـیدوزد) _______________________________ 😀نون نَدارَه خوَرَه........سوزی مَخو گارِشت کَنـه (پول نداره که تا زندگیش رو بچرخونـه اما ادای آدم های پول دار رو درون مـیاره) ……………………………………………………… مِیرِه ... 🔴ضرب المثل های دزفولی👈 😀 هَرکهَ کـه سَرشِ سوزهَ... کُلَهی سی سَرشِ دوزهَ😝
(هرکه سرش مـیسوزد کلاهی به منظور خودش مـیدوزد)
_______________________________ 😀نون نَدارَه خوَرَه........سوزی مَخو گارِشت کَنـه 😝 (پول نداره که تا زندگیش رو بچرخونـه اما ادای آدم های پول دار رو درون مـیاره) ………………………………………………………
😁مِیرِه کـه مَخوشِنشَنـه جورَه......اَمـیِ تُخمُر بِرِشتَه رِیگِ جورَه😜 (مردی کـه ميخواد ایرادوبهونـه بگیرد، از توی تخم مرغ برشته شده هم ریگ پیدامـیکند)
……………………………………………………… 😀نَخُم نَخُم. ،،،، بَرِ بیشتَرَمخُم 😜 (نمـیخواهم، نمـیخواهم. اما سهم بیشتر مـیخواهم) ………………………………………………………
😁 مَروبه رَنگِ زَردُم.... گَژدُمِ زِیرِ بَردُم 😜 (به رنگ زردم اهمـیت نده.. من گژدم زهردار زیر سنگم) ………………………………………………………
😁 مالِ نَه خَورُم سی بِه خَورُمـهَ😜 (مال آدم خسیسی کـه جمع کرده ونخورده. برایـانی مـیماند کـه مـی خورند.... کنایـه از ثروت اندوزی به منظور دیگران)
………………………………………………………
😁 لِکیِ نِجِس تَش نَمگِرهَ😜 (پارچه نجس آتش نمـیگیرد...کنایـه از آدم بدجنس هست که معمولاً دچار گرفتاری نمـیشود) ………………………………………………………
😁 گوِوی موردَه، هَرکَه بِه کاردِی😜 (کنایـه از هجوم مـیراث خوران به منظور سهم بیشتر)
………………………………………………………
😁 گُربَنـهَ اَ بون بِه،هَف جا گیرِکُنَه 😜 (گربه رو ازپشت بام بنداز هفت جا گیرمـیکنـه....کنایـه ازافرادسمج وکَنـه مانند هست که مثل گربه چنگ مـیزنند وآدم نمـیتواند آنـهارا ازخودرد کند
………………………………………………………
😁 گَپتَ اوموز... کُچُکِت آموختَس😜 (فرزند بزرگت راخوب تربیت کن فرزندکوچکت خودبه خود تربیت مـیشود)
………………………………………………………
😁 کور رووهَ کَچَل مـیا....حُسین رووهَ حَسن مـیا😜

کورمـیرود کچل مـی آید.. حسین مـیرود حسن مـی آید. (کنایـه درمورد اداره ای کـه سروسامانی ندارد وبه تندی مسوولینش تغییر پیدامـیکنند)
………………………………………………………
😁 فِگِر کـه مـیا.. قُشـهَ ناهاش دَسمال بوزی بِکُنـه😜 (بدبیـاری کـه بیـاید نکبت هم جلوی او دستمال باز است)
………………………………………………………
😁 غَریبی غُربَتَه دَردِ کَمـیِ نِی اَگردولَت بووهَ پیری غَمـی نِی😜 (غریبی غربت هست درد کمـی نیست.. اگر مال وثروت باشد پیری غمـی ندارد)
………………………………………………………
😁 عَفتو زِیر سَلَه نَم پوشَه😜 (آفتاب زیر سبد پنـهان نمـیشود. هرکاری برملا وشاخصی پنـهان ماندنی نیست)
………………………………………………………
😁 سی کَسی مـیراد کِه سیِت تو کُنَه 😜 (برای كسی بمـیر کـه برایت تب کند.مفهوم این کلام قدرشناسی است)
………………………… #دزفولی #دزفول #خوزستان #پل #پل_سوم #پل_جدید #ضرب_المثل

Read more

Media Removed

سرزمـینِ عجایبه این‌جا، دست‌هامو بگیر! آلیسم! خونِ رگ‌هامو وام مـی‌گیرم که تا همـه ماجرا رو بنویسم. سرزمـینِ عجایبه این‌جا، باغیـه از گلای آدم‌خوار مردمش تخمـه مـی‌شکنن وقتِ ِ محکوم روی چوبه‌ی دار. سگا رو بـه گلوله مـی‌بندن، گرگایی کـه نشسته مـیشاشن. مَردهاش مثلِ کوه ایستادن، روی زن‌ها ... سرزمـینِ عجایبه این‌جا،
دست‌هامو بگیر! آلیسم!
خونِ رگ‌هامو وام مـی‌گیرم
تا همـه ماجرا رو بنویسم.

سرزمـینِ عجایبه این‌جا،
باغیـه از گلای آدم‌خوار
مردمش تخمـه مـی‌شکنن وقتِ
ِ محکوم روی چوبه‌ی دار.

سگا رو بـه گلوله مـی‌بندن،
گرگایی کـه نشسته مـیشاشن.
مَردهاش مثلِ کوه ایستادن،
روی زن‌ها اسید مـی‌پاشن.

هیچکسی حق نداره دست بزنـه
به دماغِ درازِ پینوکیو.
یـا خدای نکرده شک کنـه به
قصه‌ی ماهی و پدر ژپتو.

مردمـی کـه با آرزوهاشون
غرق مـی‌شن تو قیمـه‌ی نذری
مثل یـه مزرعه کـه گندم رو
خواب مـی‌بینـه توی بی‌بذری.

یـادشون رفته اسمِ سربازِ
گم شده توی نقطه‌ی مرزی.
چندهزار ساله درس مـی‌گیرن
از شکستِ یـه دشمنِ فرضی.

دیگه فرقی نداره واسه‌یی،
مزه‌ی قرصِ نون، با قرصِ برنج.
هنوزم مـی‌شـه خوابِ راحت داشت
توی عمقِ یـه گورِ راحت و دنج.

زندگی این‌جا سخته! آلیسم!
تو صفِ خودفروش‌ها بودن.
بینِ حلقه‌به‌گوش‌ها بودن،
گربه تو شـهرِ موش‌ها بودن.

من هنوزم رو زخم‌هام هستم،
مـی‌گم از ای زنده بـه گور.
رو این پرچمِ موافقِ باد،
مـی‌مونم مثلِ وصله‌ا‌ی ناجور.

تا همـیشـه بُزِ گَرِ گله‌م،
تا ابد یـه جذامـی‌ام این‌جا.
شیشـه‌ی شعرو برق مـی‌ندازم،
با غمِ تو نیـازمندی‌ها.

روی دیوارهای فیس‌بوکِم،
چوب‌خط مـی‌کشـه یـه زندانی
مـی‌نویسم ولی - بـه قول فروغ –
با همـین دست‌های سیمانی.

همـه‌ی بغض‌های ناگفته‌م،
اشک مـی‌شن تو چشمای خیسم،
سرزمـینِ عجایبه این‌جا،
دست‌هامو بگیر آلیسم.

یغما گلرویی

تصویر: مرضیـه ابراهیمـی، قربانی اسیدپاشی اصفهان

Read more

Media Removed

. . جابشششششش نـه ببخشید چالشششش . 1. بزرگترین ایرادت چیـه؟خیلی زود عصبانی مـیشم و فحش مـیدم:| . . 2. یـه کلمـه رو از دنیـا حذف کن؟جنگ _خیـانت_بارسا:| . 3. کامـیون داری چی مـینویسی پشتش؟ اگر خواهی بمـیری بی بهانـه بخور ماست و خیـار و هندوانـه . جلوشم  اگر از عشقت نکنم گریـه و زاری بـه جهنم کـه مرا ... .
.
جابشششششش نـه ببخشید چالشششش😂😂
.
1. بزرگترین ایرادت چیـه؟خیلی زود عصبانی مـیشم و فحش مـیدم:| .
.
2. یـه کلمـه رو از دنیـا حذف کن؟جنگ _خیـانت_بارسا:| 😂😂😂
.
3. کامـیون داری چی مـینویسی پشتش؟ اگر خواهی بمـیری بی بهانـه بخور ماست و خیـار و هندوانـه😁
.
جلوشم 
اگر از عشقت نکنم گریـه و زاری
به جهنم کـه مرا دوست نداری!:| :| 😂
.
4. دونفرپرتگاهن کدومو نجات مـیدی؟اونی کـه عاشقشی یـا عاشقته؟ولشون مـیکنم مـیرم پیش کریس:| 😂
5. دلت مـیگیره چیکار مـیکنی؟منکه دلم زیـاد نمـیگیره اما اگه م بگیره گریـه مـیکنم.
.
6. دوس داشتی جنس مخالف بودی؟نـهههههههه اصلا.
.
7. ضایع مـیشی چیکار مـیکنی؟صحنـه را ترک مـیکنم
8. ناموسا چن کیلویی؟هوا چه گرمـه 68:| .
.
9. استیکر مورد علاقت تو واتس آپ؟واتس اپ ندارم.
.
10. با همسرت دعوات شده چیکار مـیکنی؟با کتونیش مـی تو سرش😂😂😂(منظورمو گرفتید؟).
.
11. دوس داری چن که تا بچه داشته باشی؟هفتا:| .
.
12. استاتوس واتس آپت چیـه؟ندارم.
.
13. ازی دلخور باشی چیکار مـیکنی؟فحششششش :| 😂.
.
14. یـه تیکه آهنگ یـا شعری کـه با مـیم شرو شـه؟مادرید مادرید حالا مادرییید ای نادا ماس ای نادا ماس حالا مادرید😁😂😂😂
.
15. یـه جوک بی مزه بگو؟ی ترکه عینک دودی مـیزنن مـیرن استخر مـیگه وای چقد نوشابه:| :| :| .
.
16. دوس داری شوهرت تو جمع چی صدات کنـه؟mel_ fresca_ gracioso❤❤❤😍😍😍
.
17. آخرین باری کـه ضایع شدی کی بود؟یـادم نمـیاد:| .
.
18. اگه قرار باشـه زمان رو تغییر بدی کی و به کجا مـیری؟اینده😂😂😂❤❤❤❤
.
19. اگه یک ساعت بـه مردنت مونده بود چیکار مـیکردی؟
ی دفتر بر مـیدارم و همـه ی زندگیمو و ارزوهایی کـه داشتمو بـه صورت ی نوشته ی زیبا مـینوشتم💔
.
20. اگهیو خیلی دوس داشته باشی که تا کجا باهاشی؟اگه منظورتون حاجیمونـه؟تا هر جا بره❤حاجیمونو کـه مـیشناسید کریسه:| من دوس پسر ندارم:| :| :| :| :| :| :| :| .
.
کسایی کـه تگ شدن انجام بدن 😂😂
.
@directioner_negar تگم :|

Read more
. . #خوشبخت . کاش م شبیـه تو بود کاش تو مادر ِ م بودی بعد ِ سالها هنوز مـیگم جای ِ این زن کاش تو همسرم بودی این زن شبیـه تو نمـی بوسه این زن شبیـه تو نمـی خنده کاش مثل تو موهاشو وا مـی کرد اما همش موهاشو مـی بنده تو کنار مرد خودت خوشبختی تو خوشبختی من با یـه زن اما فقط همخونـه م یـه همخونـه م گاهی ... . .
#خوشبخت
.
کاش م شبیـه تو بود
کاش تو مادر ِ م بودی
بعد ِ سالها هنوز مـیگم
جای ِ این زن کاش تو همسرم بودی

این زن شبیـه تو نمـی بوسه
این زن شبیـه تو نمـی خنده
کاش مثل تو موهاشو وا مـی کرد
اما همش موهاشو مـی بنده

تو کنار مرد خودت خوشبختی
تو خوشبختی
من با یـه زن اما فقط همخونـه م
یـه همخونـه م
گاهی وقتا اسمشم نمـی دونم
پریشونم .. پریشونم
.
تو خونمون هر شب زمستونـه
من منشا سرمای این خونم
این واسه من مـی مـیره اما من
تنـها واسه تو زنده مـی مونم
.
لنزای رنگیشو کـه مـی ذاره
تو خونـه بهتر مـی شـه رفتارم
این زن همـین کـه شکل تو مـی شـه
اون لحظه بش مـی گم: دوسش دارم

تو کنار مرد خودت.خوشبختی
تو خوشبختی
من با یـه زن اما فقط همخونـه م
یـه هم خونـه م
گاهی وقتا اسمشم نمـی دونم
پریشونم ... پریشونم
.
موسیقی : #فرزاد_فتاحی
ترانـه : #مـهسا_مجیدی_پور .
[email protected]
.

ویدیو و موزیک این کارو گذاشتم داخل کانال ادرس کانال درون بیوی اینستاس مـیتونید از اونجا دانلود کنید

Read more

Media Removed

•• . ‎وه‌ره‌ بچینـه‌ کوێره‌ لادێیـه‌ک ‎ له‌ کانیـه‌که‌ی من ده‌ستنوێژێک ئه‌شۆم و ‎ تۆیش ده‌م و چاوت ‎دواتر له‌سه‌ر به‌رده‌ نوێژی ته‌نیشت کانیـه‌که‌ ‎ ڕوو ئه‌که‌ینـه‌ خودا و ‎ له‌سه‌ر پشت ڕا ئه‌کشێین ‎له‌ نێوان ‎ گوڵ و ‎دره‌خت و ‎ ئاو و ‎ باڵنده‌کاندا ‎ به‌ شاهیدی خودا ‎ به‌ڵێنی هه‌مـیشـه‌ ... •• .
‎وه‌ره‌ بچینـه‌ کوێره‌ لادێیـه‌ک ‎
له‌ کانیـه‌که‌ی من ده‌ستنوێژێک ئه‌شۆم و ‎
تۆیش ده‌م و چاوت
‎دواتر له‌سه‌ر به‌رده‌ نوێژی ته‌نیشت کانیـه‌که‌ ‎
ڕوو ئه‌که‌ینـه‌ خودا و ‎
له‌سه‌ر پشت ڕا ئه‌کشێین ‎له‌ نێوان ‎
گوڵ و
‎دره‌خت و ‎
ئاو و ‎
باڵنده‌کاندا ‎
به‌ شاهیدی خودا ‎
به‌ڵێنی هه‌مـیشـه‌ مانـه‌وه‌ به‌یـه‌ک ئه‌ده‌ین
.
‎وه‌ره‌ بچینـه‌ کوێره‌ لادێیـه‌ک ‎
یـه‌کێک له‌ ماڵه‌ ڕوخاوه‌کان
‎که‌ هێشتا به‌رده‌کانی
‎ده‌نگی منداڵ و ‎
دڵگه‌رمـی ژن و ‎
هه‌ناسه‌ی گه‌رمـی پیـاوێکی ‎
پێوه‌ به‌ جێماوه‌ ‎
به‌ عشقه‌وه‌ ‎
به‌رده‌کان له‌سه‌ر یـه‌ک دا ئه‌نێنـه‌وه‌ و ‎
بۆ ئه‌وه‌ی ماندوو نـه‌بین
‎هه‌ردووکمان ‎
بیر له‌ جوانیـه‌کانی تۆ ئه‌که‌ینـه‌وه‌
.
‎وه‌ره‌ بچینـه‌ کوێره‌ لادێیـه‌ک
‎ڕۆژ له‌به‌ر هه‌تاو کار ئه‌که‌ین و ‎
که‌ شـه‌و هات ‎
وه‌کوو ژنێکی دێهاتی
‎له‌به‌ر ڕووناکی چرایـه‌کدا ‎
تۆ له‌بری ملپێچ
داهاتوویـه‌کی ڕه‌نگینم بۆ بچنـه‌و ‎
منیش له‌بری ته‌زبیح ‎
قژی تۆ ئه‌هۆنمـه‌وه‌
.
‎وه‌ره‌ بچینـه‌ کوێره‌ لادێیـه‌ک ‎
له‌ ژێر خرمـه‌ی باران ‎
که‌ به‌ر سه‌ربانی ماڵمان ئه‌که‌وێت
‎له‌به‌ر زۆپای دار و ‎
له‌به‌ر چرایـه‌کی نـه‌وتی ‎که‌ سێبه‌ره‌که‌مان به‌ دیواره‌که‌وه‌
‎له‌ خۆمان گه‌وره‌تر ده‌ر ئه‌که‌وێت
‎نانێک ئه‌خۆین و ئه‌خه‌وین ‎
به‌یـانی که‌ به‌خه‌به‌ر هاتین ‎ئه‌بینینت
‎له‌به‌ر دڵی ئێمـه‌ ‎
گوڵی حه‌وشـه‌که‌مان ‎
به‌ تایبه‌ت گوڵه‌ به‌یبوونـه‌کان ‎
له‌ هه‌موو کاتێک زیـاتر کراونـه‌ته‌وه‌
.
‎وه‌ره‌ بچینـه‌ کوێره‌ لادێیـه‌ک ‎
ئێواران ‎
بۆنی پیـازو ڕۆنی چێشته‌که‌ت
‎ماڵه‌که‌ پڕ بکه‌ ‎
له‌ بۆنی ژنێتیت
‎تا هێنده‌ دڵم خۆش ئه‌بێت
‎مناڵ ببمـه‌وه‌و ‎
بیـانوو بگرم ‎
تا نـه‌زانم چیت لێ ناوه‌ ‎
هه‌ڵ به‌زو دابه‌ز بکه‌م و ‎
نـه‌حه‌وێمـه‌وه‌
.
‎وه‌ره‌ بچینـه‌ کوێره‌ لادێیـه‌ک ‎
تا هه‌موو چێشتنگایـه‌ک ‎
له‌ په‌نجه‌ره‌که‌وه‌ له‌ و جلانـه‌ بڕوانم ‎
به‌ ته‌نافی حه‌وشـه‌که‌دا هه‌ڵتخستوون ‎
تا ببینم ‎
که‌ چۆن له‌ خۆشیدا ‎
ختووکه‌یـان دێت
‎چۆن به‌ملاو به‌ولادا ئه‌که‌ون و ‎
چۆن سه‌ما ئه‌که‌ن ‎
ئه‌و چڵه‌ گیـایـانـه‌ی ‎
که‌ له‌ ئاوی جله‌کانی تۆ ئه‌خۆنـه‌وه‌
.
‎وه‌ره‌ بچینـه‌ کوێره‌ لادێیـه‌ک ‎
هێنده‌ دوور بێت ‎
هێنده‌ دوور بێت
‎هێنده‌ دوور بێت
‎ته‌نـها ‎
ئاسمان و ‎
خوداو ‎
تۆم لێوە دیـار بێت
💙
.
👉🏼 #xanm_gyan

Read more

Media Removed

صفر اتوپیـای ایرانی من آبادان است، شـهر مقاومت با مسجد و بازار و پالایشگاه و حتی کلیسایی کـه توی اوج محاصره پایگاه مقاومت داشت. شـهری کـه مردم‌اش مثل آب اند! یک ذوق داشت پسرک. مـی‌گفت:" برو امـیری ماشین ببین! امشب صنعت بازی داره! برو ببین ملت مـی‌پکونن!" پیرمرد دشداشـه پوش ولی پک سنگینی بـه دورچستر سفید ... صفر
اتوپیـای ایرانی من آبادان است، شـهر مقاومت با مسجد و بازار و پالایشگاه و حتی کلیسایی کـه توی اوج محاصره پایگاه مقاومت داشت. شـهری کـه مردم‌اش مثل آب اند!

یک
ذوق داشت پسرک. مـی‌گفت:" برو امـیری ماشین ببین! امشب صنعت بازی داره! برو ببین ملت مـی‌پکونن!" پیرمرد دشداشـه پوش ولی پک سنگینی بـه دورچستر سفید زد و گفت:" مو ماشین ندیده نیسوم، ای منطقه آزاد بری ما نون نمـی‌شـه، آب نمـی‌شـه!" آب هم نشد! راست مـی‌گفت!

دو
از ذوالفقاری رکاب زد که تا آبادان، که تا خود سپاه! رسید و سراغ بنادری را گرفت:" عراقیـا از رودخونـه رد شدنـه! شـهر تو محاصره‌ن!" دریـاقلی گفت و رادیو اعلام کرد هرکه هرچه دارد بیـاورد! حتی چوب دستی!

تانک‌ها حتما مـی‌فهمـیدند کـه گلوله‌ها از بعد یک شـهر ایستاده بر نمـی‌آیند

سه
"خیـاطی کجاست" مرد بلند شد، آمد دم درون مغازه ایستاد و روی ته ریش زبرش دست کشید و به امتداد خیـابان نگاه کرد " حمـید، مو بِرُم بـه ای بگُم خیـاطی کجان" حمـید از مغازه خودش بیرون آمد و دم درون نشست که تا حواس‌اش بـه هردو مغازه باشد

یک ربعی راه رفتیم که تا به خیـاطی رسیدیم. مرد دستم را توی دست خیـاط گذاشت و رفت

چهار
آبادان استحاله مـی‌کند، همدانی و بلوچ و لر و کرد توی این شـهر هست! اما این چیزی هست که توی شناسنامـه‌ها نوشته شده، توی شـهر اما همـه آبادانی صحبت مـی‌کنند

پیرمرد خیـاط مـی‌گوید:" قدیما آبودان کـه دعوا مـیشد مـیگفتن برو بارون کـه اومد بیـا دعوا! یعنی اگه گریـه کردیی نفهمـه! یعنی اگه گریـه کردی بگی بارونـه! یعنی آبروت نره"

توی دعوا هم آداب داشتند انگار! هیچ مردی نباید جلوی دیگران خورد شود. حتی توی دعوا

پنج
من مال همـین خاک‌ام! توی امـیدیـه بـه دنیـا آمدم، خاک مـی‌فهمم، آب مـی‌دانم

این چند خط را به منظور آن‌ها مـی‌نویسم کـه مثل من حرف مـی‌زنند، کـه مثل من گریـه مـی‌کنند، کـه مثل من مـی‌خندند

شـهر توی محاصره است، مـی‌فهمـی؟! یکی دست گذاشته روی گلوی لوله‌ها انگار! اتوپیـای من توی محاصره است

پای رفتن‌ام توی گل است، اما تو مـی‌دانی اگر نبود که تا حالا نمـی‌نشستم.

از روی ناصر شرمنده‌ام، از روی تمام مردم شـهرم، از روی ابوعلی کـه هروقت مـی‌رفتم قهوه برایم مـی‌ریخت، از روی محمد و آن همـه چای تلخ با آب شور کـه آدم را نمک گیر مـی‌کند! شرم‌ام را از سه راه شـهادت که تا چوئبده کشیده‌اند.

شـهرم دارد سقوط مـی‌کند. بچه‌ها غیرت کنید! نای رکاب زدن ندارم! مـی‌گویند آب نیمـه تیرماه بـه شـهر مـی‌رسد، قبول! شـهر اما امروز مثل ماهی روی خاک خودش را بلند مـی‌کند و به زمـین مـی‌کوبد

اینجا رادیو آبادان است، هرکه هرچه دارد بیـاورد، حتی یک قمقمـه

پ‌ن
اجازه ندید صدای مردم را از زبان نامردم بشنویم

#آبادان

Read more

Media Removed

Music jadid !! download az channel telegram ☠️️ https://t.me/amirtataloo7 @amirtatalooi #textMusicBiyaSahebGhalbamBash تو از دوشَم بیـا وَر دارِش این وزنـه رو این سنگینیـه بارو نذار این جور ببینـه اون چشمِ نامحرم این غمگینیـه مارو تو با اَشکای پُرشورِت بشور این بُغضو این پنجره ی تارو بذار ... Music jadid !! download az channel telegram ☠️♥️ https://t.me/amirtataloo7 @amirtatalooi #textMusicBiyaSahebGhalbamBash
تو از دوشَم بیـا وَر دارِش این وزنـه رو این سنگینیـه بارو
نذار این جور ببینـه اون چشمِ نامحرم این غمگینیـه مارو
تو با اَشکای پُرشورِت بشور این بُغضو این پنجره ی تارو
بذار آروم بِشَم یکم بُکُن هم فکرِ این حنجره ی مارو

بیـا صاحبِ قلبم باش ، مِثِه گلبرگ و شبنم هاش
یـه دوره پاکیِ خلوت ، بـه دور از شـهر و شبرَنگاش ، بِشَم بوم و بِشو نقاش
تو ملکه ی تختَم باش ، دلِ من واسه تو حرفاش
واسه نرمـیِ این تنـهاییِ زِبرَم ، بیـا از جنسِ مخمل باش

بذار باشـه همـیشـه جای لبات ، رو تَنَم باشـه همـیشـه
بذار دستِتو رو قلبم ، که تا چِشام عاشق ترین شِه
بذار پیشِ تو واسه من ، بهترین جای زمـین شـه
توی طوفانیِ دریـایِ چِشمات ، دلِ من قایق ترین شِه

بیـا صاحبِ قلبم باش ، مِثِه گلبرگ و شبنم هاش
یـه دوره پاکیِ خلوت ، بـه دور از شـهر و شبرَنگاش ، بِشَم بوم و بِشو نقاش
تو ملکه ی تختَم باش ، دلِ من واسه تو حرفاش
واسه نرمـیِ این تنـهاییِ زِبرَم ، بیـا از جنسِ مخمل باش

من اونیَم کـه واسَت سایـه ی نورَم نگو دورَم ، نگو دورَم
من اون اسمَم کـه روی همـه ی وسایِلِت بودم ، نگو دورَم
من هیچ جایی کـه واسَت مانع نبودم نگو بودم ، نگو بودم
به این دنیـا کـه بی تو قانع نبودم نگو بودم ، نگو بودم

بیـا صاحبِ قلبم باش ، مِثِه گلبرگ و شبنم هاش
یـه دوره پاکیِ خلوت ، بـه دور از شـهر و شبرَنگاش ، بِشَم بوم و بِشو نقاش
تو ملکه ی تختَم باش ، دلِ من واسه تو حرفاش
واسه نرمـیِ این تنـهاییِ زِبرَم ، بیـا از جنسِ مخمل باش

Read more

Media Removed

. @glvaay نمـی‌دونم گلشید رو چقدر مـی‌شناسین، ولی من همـیشـه نگرانش مـی‌شم از بس کار مـی‌کنـه :)))) و خب از طرفی اخلاق‌های کاریش رو همـیشـه پسِ ذهنم دارم وقتی خسته مـی‌شم بـه این فک مـی‌کنم کـه خب ببین اون اصن خسته نمـی‌شـه، و تاااازه نـه تنـها خسته نمـی‌شـه، هی مـی‌شینـه برنامـه‌ریزی مـی‌کنـه لایو با آدمای موفق که تا مردم ... .
@glvaay
نمـی‌دونم گلشید رو چقدر مـی‌شناسین، ولی من همـیشـه نگرانش مـی‌شم از بس کار مـی‌کنـه :)))) و خب از طرفی اخلاق‌های کاریش رو همـیشـه پسِ ذهنم دارم وقتی خسته مـی‌شم بـه این فک مـی‌کنم کـه خب ببین اون اصن خسته نمـی‌شـه، و تاااازه نـه تنـها خسته نمـی‌شـه، هی مـی‌شینـه برنامـه‌ریزی مـی‌کنـه لایو با آدمای موفق که تا مردم سوالاتشون رو ازشون بپرسون و خلاصه داره واااقعا کلمـه‌ی اینفلوئنسر رو معنا مـی‌بخشـه.
خیلی از لایوهاش رو تو یوتیوب دیدم و خیلیـاشو تیکه تیکه وسط کار و اینا.. و واقعا همـیشـه مـی‌گفتم بابا دمش گرم کـه این همـه مـی‌ره تو دلِ مردم!
بعد یـه روز بـه من دایرکت داد ژاله مـیای لایو دوتایی بذاریم؟
بعد من اینجوری کـه خب لابد مـی‌خواد منو نشون بده خب حالآ اونارو دیدین، بیـاین این حاصل ازدواج فامـیلی رو هم ببینین، بعد هی توهم مـی‌زدم جمع فالوئرای اون و فالوئرای من کنار هم نشستند بـه من مـی‌خندن :))))))) واسه همـین اولش اینجوری بودم کـه خب جواب دایرکتشو ندم کـه مثلا ندیدم و مسخره‌ی ملت نشم :))))))
بعد دیگه خلاصه جواب دادم و تو مایـه‌ها کـه از چیزی مـی‌ترسی با سر بروو اینا و اونم گفت راجع بـه کارم و درسم و اینکه کار تو ایران بـه عنوان یـه خانوم، [فقط زنده‌م حتی :))]، یـا حتی شایدی ازم سوالی داره و فلان..
خلاصه کهههه.. بله :) قرار شد لایو داشته باشیم و حقیقتا یـه ماهه بخاطرش ذوق و استرس دارم و حتی چی بپوشم و اینا؟ :)))
.
من با گلشید روز چهارشنبه، ۱۷ مرداد؛ راجع بـه این موضوعات حرف خواهم زد:
شغلم، درس‌هایی کـه خوندم، و کمـی از رابطه و زندگیم و چکیده‌ای از چی شد کـه این شد و فلان!
ولی اگر سوالی دارید همـین‌جا از من بپرسید، من از بین همـه‌ی سوالات، پرتکرار هارو انتخاب مـی‌کنم و در کنار گلشید باهم، با شما، صحبت خواهیم کرد!
[ساعتش رو متعاقبا اعلام خواهیم کرد.]
.
پ.ن: @glvaay گلشید من وقتی شروع بـه صحبت مـی‌کنم معمولا سخت مـی‌شـه متوقفم کرد :)))) این وظیفه‌ی خطیر رو حتما به دوش بکشی!

Read more
. و نخ بـه نخ دهنم دودست غمت غلیط ترین کامست آقا یـه ضرب المثل هستش کـه مـیگه آهنگای چاوشی و #داریوش گوش سیگار واجبه یـه نفر پیدا شـه و‌ قانعم کنـه چطور مـیشـه چاوشی گوش داد یـا همـین یـه تیکه اشو ولی کام سنگین نگرفت؟؟ آدم تریـاک لازم مـیشـه . . تو حکم واجب الاجرایی و عشق جوخه ی اعدام است.... . ذکات ... .
و نخ بـه نخ دهنم دودست
غمت غلیط ترین کامست 🚬

آقا یـه ضرب المثل هستش کـه مـیگه
آهنگای چاوشی و #داریوش گوش سیگار واجبه
یـه نفر پیدا شـه و‌ قانعم کنـه چطور مـیشـه چاوشی گوش داد یـا همـین یـه تیکه اشو ولی کام سنگین نگرفت؟؟😤
آدم تریـاک لازم مـیشـه
.
.

تو حکم واجب الاجرایی
و عشق جوخه ی اعدام است.... .

ذکات گوش صدای تو
عشق صدای تو
چوخه اعدام هم فقط صدای تو
صدات مـیکشـه آدمو محسن خان و این قشنگترین مُردنـه 😍💙.
@mohsenchavoshi 💙
.
.
‌‌
پ‌ن : #صدای_بهشت
مـیگن خدا سرنوشت همـه رو از قبل نوشته ، سرنوشت ایرانم نوشته بوده ، مـیدونسته بعده انقلاب همـه چی برامون #زهره_مار ، یـه روز خوش نمـیبینیم
قشنگ معلومـه خدا خواسته بعده انقلاب و تو دوره #هیراد ها و بند مند ها کـه از همـه طرف بدمـیاریم به منظور یـه حالی بهمون #چاوشیُ خلق کرده
خیلی شیک خلق شده به منظور این روزای بد کـه برای لحظه ای هم کـه شده گوشش بدیم که تا بشوره ببره اوقات #تلخ و زهرمارمونو
و ماهم سپاسگزاریم از خلق این اثر ناب ، از خلق این #صدای_بهشتی

#نتیجه_گیری : هنوز دنیـا قشنگیـا خاص خودشو داره ، کم بنالین از زشتیـای دنیـا 😍.
.
.
پ‌ن2 : اونیکه بلاک مـیکنـه هم نـه تگش مـیکنم نـه هشتگشو مـی و حتی اسمشم نمـیارم شاید گذری دید پستو 😂😂
#چاوشیستا مـیدونن چی مـیگم 😂😂😂😂
.
.
.
‌‌.
.

#محسن_خان_چاوشی #محسن_چاوشی #چاوشی #چاوشیست #صدای_بهشتی #صدای_عشق #صدای_زخمـی #صدای_نسل #آلبوم #ابراهیم #آهنگ #ببر_به_نام_خداوندت
.
.
.
.
.
.
.
چه حکمتیست درون این مردن
در عاشقانـه ترین مردن
و مغز را بـه فضا بردن
و گریـه را بـه خلاء بردن
چه حکمتیست کـه در آغاز
نگاه من بـه سرانجامست
ببر بـه نام خداوندت
که لطف خنجر ابراهیم
به تیز بودن احکام است
نبخش مرتکبانت را
تو حکم واجب الاجرایی
و عشق جوخه ی اعدام است
به دست آه بسوزانم
که شعله ور شدنم دودست
کفن بـه سلفه بپوشانم
که سر بـه سر بدنم دودست
نخ بـه نخ دهنم دودست
غمت غلیظ ترین کامست
هـــــــــــــــی
نگاه من بـه سرانجامست
سرنگ ها همـه دم قرمز
و رنگ ها همـه گان قرمز
سماء مولویـان قرمز
جهان کرم بـه کران قرمز
که نبشی از رژ گل گونت
هنوز براین جامست
بگو ستاره دردانـه
در انزوایـه رصد خانـه
کدام کوزه شکسته آن روز
که با گذشتن نـهصد سال
هنوز حلقه ی دستانش
به دور گردن خیـام است
هــــــــــــی
ببین چقدر اسیرم من
چنان بکش کـه پس از مردن
هزار بار بمـیرم من
دسیسه هایـه تو مـیبینی
ورید پاک امـیرم من
در درون تدارک است
چه حکمتیست درون این مردن
در عاشقانـه ترین مردن
و مغز را بـه فضا بردن
و گریـه را بـه خلاء بردن
چه حکمتیست کـه در آغاز
نگاه من بـه سرانجامست

Read more

Media Removed

مولای من! مـیخواهم امروز با شما حرف ب چرا کـه اعتقاد دارم ،یَسْمَعونَ کَلامـی، بعد ای آقای مـهربانی ها ! درون آغار سلام علیکم، نـه تنـها از طرف من بلکه، عَنْ جَمـیعٍ الْمومنینَ وَ المُومِنات، چرا کـه مـی دانم یُرَدَُون سْلامـی. یـابنَ الصَّراطِ المُسْتَقیم ! امروز مـی خواهم عهدم را با شما تجدید کنم، عهدی ... مولای من!
مـیخواهم امروز با شما حرف ب چرا کـه اعتقاد دارم ،یَسْمَعونَ کَلامـی،
پس ای آقای مـهربانی ها ! درون آغار سلام علیکم،
نـه تنـها از طرف من بلکه، عَنْ جَمـیعٍ الْمومنینَ وَ المُومِنات،
چرا کـه مـی دانم یُرَدَُون سْلامـی.
یـابنَ الصَّراطِ المُسْتَقیم ! امروز مـی خواهم عهدم را با شما تجدید کنم،
عهدی کـه بارها آن را شکسته اما،
اما هربار بـه دنبال فرصتی بوده ام کـه دوباره آن را تجدید کنم.
یـابنَ البُدورِ المُنیرَه ! بـه من هم حق بده کـه گاهی تو را فراموش کنم،
چرا کـه عَزیز عَلیَّ عَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تری،
اما با همـه ی وجودم اقرار مـی کنم تو را دوست دارم.

یـابنَ یس وَ الذَّاریـات !
به من هم لیـاقت بده درون چنین روزی دستانم را بالا برم و
از خدای بخواهم عَجّلْ لَنا ظُهورَه، چرا کـه معتقدم، نَریـه قریبا.

یـابنَ الاَنجمِ الزَّاهرَه !
هرچند گاهی دیگرانی کـه شما نمـی پسندیدید را، یـاری نمودم،
دنبالشان رفتم و از آنـها دفاع کردم،
اما مـی خواهم که:
اللهمَ اجْعَلنی مِنْ انْصارِه و اعوانـه وَ الذّابینَ عنـه وَ المُستَشـهَدینَ بین یدیـه.

یـابنَ النَبإ العَظیم !
هر چند گاهی زیبایی های دنیـا چشمانم را خیره کرده است، اما
به من معرفت بده کـه بدانم کـه زیبایی تویی و همواره بخواهم:
اَللهمَ الرنّی الطَّلعةَ الرَّشیدَه.
اما ای امام المنتظَر! از امروز و در تمامـی لحظات و ساعت ها که تا پایـان عمرم از تو
مـی خواهم عهد و بیعتی را کـه برگردنم هست را حفظ کنم،
عهدی کـه لا اَحولَ عَنْها و لا اَزول اَبدا .... ان شا الله

اللهم عجل لولیک الفرج

Read more

Media Removed

. . فیروزکوهی: بیـا بابا؛ این پول لیوان. یـه چایی بیـار بخوریم. آقاسید: آقا قابلی ندارد؛ اگر مـی‌خوای بدی چهار تومان مـی‌شَد. فیروزکوهی: آقاجان تعارف نکن؛ چرا؟ چهار تومن؟ لیوان دو تومنـه. آقاسید: این نشکنـه آقا. فیروزکوهی: تو پولِ چی رو مـی‌خوای بگیری؟ آقاسید: پول لیوان آقا. قابلی نداره. پیدا ... .
.
فیروزکوهی: بیـا بابا؛ این پول لیوان. یـه چایی بیـار بخوریم.
آقاسید: آقا قابلی ندارد؛ اگر مـی‌خوای بدی چهار تومان مـی‌شَد.
فیروزکوهی: آقاجان تعارف نکن؛ چرا؟ چهار تومن؟ لیوان دو تومنـه.
آقاسید: این نشکنـه آقا.
فیروزکوهی: تو پولِ چی رو مـی‌خوای بگیری؟
آقاسید: پول لیوان آقا. قابلی نداره. پیدا نمـی‌شـه الان.
فیروزکوهی [رو مـی‌کند بـه طاهری]: مـی‌فهمـی چی مـی‌گه؟ نـه باباجون؛ بابت لیوانی کـه شکسته‌م دو تومن بهش داده‌م مـی‌گه مـی‌شـه چهار تومن. بهش مـی‌گم چرا؟ مـی‌گه چون‌ کـه نشکنـه.
طاهری: سَروتهی نداره بابا. بهش بده بره بابا.
فیروزکوهی: تو هم نفهمـیدی. موضوع پولش نیست که.
طاهری: بابا، مـی‌گه نشکنـه دیگه.
فیروزکوهی: بابا، لیوانی رو کـه شکونده‌م  دو تومن دارم مـی‌دم مـی‌گه چون نبوده حتما چهار تومن بدی.
طاهری: بده.
آقاسید: آقا ما از خیر این لیوان هم گذشتیم.
فیروزکوهی: تعارف نمـی‌خواد ی باباجون. پول چی رو تو مـی‌خوای؟
آقاسید: پول... پولی نیست که... پول لیوان رو.
فیروزکوهی: لیوان چی؟
آقاسید: نشکن.
فیروزکوهی: نشکنی رو کـه شکونده‌م حتما چهار تومن بدم؟
آقاسید: بله؛ قابلی ندارد. اون هم مال شما.
فیروزکوهی: چایی بیـار بابا. چایی بیـار. یـه چایی بیـار.
آقاسید: چشم.
فیروزکوهی: برو چایی رو وردار بیـار.
آقاسید: پول ما رو مـی‌خوای بالا بکشی آقای فیروزکوهی!
همـین‌طور کـه دارند باهم بحث مـی‌کنند اسدی وارد این اتاق مـی‌شود.
اسدی: سام علیکم.
فیروزکوهی: آقاسید! آقاسید وایستا. وایستا. جالبه‌ ها؛ لیوانی رو کـه تو اون اتاق شکسته‌م دو تومن بهش دادم مـی‌گه مـی‌شـه چهار تومن. مـی‌گم چرا؟ مـی‌گه چون نشکنـه. مـی‌فهمـی؟
اسدی: آقاسید ما رو اذیت نکن.
آقاسید: آقا ما رو اذیت مـی‌کند.
اسدی: ناراحت نشو. انقدر اذیتش نکن دیگه.
آقاسید: چهار تومن مـی‌شـه. اگر مـی‌خواد بده چهار تومن بده.
اسدی: بابا من  چهار تومن رو بهت مـی‌دم دیگه. چرا ناراحت مـی‌شی بابا.
آقاسید: آقا زیـاد اذیت مـی‌کنـه.
اسدی: ناراحت نباش. آهان! یـه ماچ هم بـه من بده. برو چایی بردار بیـار. بدو باباجون. بدو... ولش کن بابا پیرمرده.
فیروزکوهی: آخه باباجون من؛ تو هم نفهمـیدی.
اسدی: اون کـه جوشیـه تو هم کـه دیگه دنبالش رو ول نمـی‌کنی. سر دو تومن چهار تومن. این‌که سَروتهی نداره ممدجون.
فیروزکوهی: تو هم قضیـه رو نفهمـیدی؛ موضوع پولش نیست. • #گزارش #عباس_کیـارستمـی #کوروش_افشارپناه #بهمن_فرمان_آرا #thereport #abbaskiarostami #kouroshafsharpanah #bahmanfarmanara

Read more

Media Removed

‌ حالا کـه روز جهانی مرد بوده، یـه کم راجع بـه سختی‌هایی کـه جامعه بـه مردها تحمـیل مـی‌کنـه فکر کنیم. همـیشـه وزنـه بیشتر درباره‌ی فشارهای روی زنان بوده کـه البته بـه خاطر اینـه کـه زنان فشارهای بیشتری رو متحمل شدن و مـی‌شن. منتها این بـه این معنی نیست کـه مردان فشاری رو تحمل نمـی‌کنن و مـی‌شـه فراموش‌شون کرد. یک الگوی ...
حالا کـه روز جهانی مرد بوده، یـه کم راجع بـه سختی‌هایی کـه جامعه بـه مردها تحمـیل مـی‌کنـه فکر کنیم. همـیشـه وزنـه بیشتر درباره‌ی فشارهای روی زنان بوده کـه البته بـه خاطر اینـه کـه زنان فشارهای بیشتری رو متحمل شدن و مـی‌شن. منتها این بـه این معنی نیست کـه مردان فشاری رو تحمل نمـی‌کنن و مـی‌شـه فراموش‌شون کرد.
یک الگوی مردانگی قراردادی وجود داره کـه پسرها از سنین کم تلاش مـی‌کنن (و تلاش داده مـی‌شن) کـه تو اونا جا بشن. این الگو چند شاخصه داره: درون کنترل بودن، رقابت ، قوی بودن، غلبه بر احساسات، توانمندی مالی، تکیـه‌گاه بودن، و البته پوشیدن لباس‌ها و بازی با اساب‌بازی‌ها و انجام ورزش‌ها و تفریحاتی کـه "به اندازه‌ی کافی" مردانـه باشن.
یک مسئله‌ی دیگه هم هست کـه خیلی مـهمـه و اون اینـه کـه اگر ی رفتارهای مردانـه داشته باشـه، بـه خاطر پیش‌فرضِ پنـهانِ برتر بودن جنس ذکور، تشویق مـی‌شـه. اما وای بـه روزی کـه پسر بیچاره‌ای رفتاری انـه نشون بده. باز هم بـه خاطر پیش فرض پنـهانِ پست‌تر بودن جنس مونث، مایـه‌ی شرمساری عالم و آدم مـی‌شـه.
بنابراین شما وقتی مرد هستید درون تله‌ای هستید کـه یـا حتما خصوصیـاتی کـه جامعه به منظور "مرد واقعی" تعریف کرده رو نشون بدید، یـا بـه اندازه‌ی کافی ارزشمند نخواهید بود. موقعیت زنان درون اینطور مواقع بهتره: اگر درون الگوی رایج زنانگی جا نشن، خودشون رو بـه سمت الگوی مردانـه سوق مـی‌دن و این درون نظر دیگران بد بـه نظر نمـی‌رسه.
یک "مرد واقعی" نمـی‌ه، آرایش نمـی‌کنـه، صورتی و گل‌گلی نمـی‌پوشـه، پولداره، قوی و تکیـه‌گاهه، سختی مـی‌کشـه و صداش درون نمـیاد، گریـه نمـی‌کنـه، احساسات نشون نمـی‌ده، دائما خودش رو فدای اقتصاد خانواده مـی‌کنـه، و خلاصه خیلی انسان محدود و گناه‌داریـه. فکر کنید عزیزی فوت کرده و شما گریـه‌تون مـیاد اما نمـی‌تونید گریـه کنید چون ت‌تون مـی‌ره زیر سوال، رنگ لباس، برداشتن ابرو، استفاده از مواد آرایشی، تنگی شلوار، همـه و همـه مـی‌تونـه هویت شما رو مورد حمله قرار بده و باعث قضاوت اطرافیـان بشـه. بـه نظر من تصورش هم ترسناک و خفه کننده‌ست.
توصیـه‌م اینـه کـه اگر مرد هستید این چهارچوب‌ها رو بشکنید و برای نظر و قضاوت اطرافیـان پشیزی ارزش قائل نشید، و اگر زن هستید، هوای مردهای اطراف رو داشته باشید کـه بتونن خودشون باشن.
این تصمـیمـیه کـه من و سما قبل از ازدواج راجع بهش با هم حرف زدیم کـه قرار نیست سما نقش مردانـه‌ی رایج رو بپذیره و من نقش زنانـه‌ی رایج رو. مثل دو که تا انسان کـه با هم زندگی مـی‌کنن، سعی کنیم با هم برابر رفتار کنیم. محبت، م و اعتماد مـی‌تونـه ما رو تو مسیر یـادگیری و توزیع عادلانـه‌ی نقش‌هامون کمک کنـه.

Read more

من کـه مُردم واسشششش اسم تک تک بازیکنای کرواسی رو مـیگه من همسن این بودم اسم بابا هم بلدنبودم بزرگ شـه كارشناس فوتبال ميشـه من کـه مُردم واسشششش
😘😘😘😘😘 اسم تک تک بازیکنای کرواسی رو مـیگه من همسن این بودم اسم بابا هم بلدنبودم
بزرگ شـه كارشناس فوتبال ميشـه 😍😘

@deghbali بـه من بهانـه ای بده کـه کم شـه باورم بـه تو بـه من کـه هر شب از خودم پناه مـیبرم بـه تو بـه من کـه هر شب از خودم پناه ؛ مـیبَرَم بـه تو... #dariusheghbali #roozbehbemani #alirezaafkari @deghbali
به من بهانـه ای بده کـه کم شـه باورم بـه تو
به من کـه هر شب از خودم پناه مـیبرم بـه تو
به من
که هر شب از خودم
پناه ؛ مـیبَرَم بـه تو...
#dariusheghbali
#roozbehbemani
#alirezaafkari

Media Removed

. تازه از تیمارستان اومدم رفته بودم ملاقات جمشید جمشید دیگه همون کـه تولدش آبانـه بین خودمون بمونـه ها، رفته بودم دلبری! چارتا آمپول زدم که تا باور کنـه دیوونـه م! با درد همون چارتا آمپول، بازم لبخند مکش مرگ من تحویلش داده بودم کـه باورش شـه. دیوونـه نبودم بخاطرش تو صف وانمـیستادم قرصای صورتی و آبی ... .
تازه از تیمارستان اومدم
رفته بودم ملاقات جمشید
جمشید دیگه
همون کـه تولدش آبانـه
بین خودمون بمونـه ها، رفته بودم دلبری!
چارتا آمپول زدم که تا باور کنـه دیوونـه م!
با درد همون چارتا آمپول، بازم لبخند مکش مرگ من تحویلش داده بودم کـه باورش شـه.
دیوونـه نبودم بخاطرش تو صف وانمـیستادم قرصای صورتی و آبی و نارنجی بگیرم که!
گفتم نارنجی،
اتاق من نارنجیـه، قرمز نارنجی.
وقتی جمشید مـیاد، اتاقم مـیشـه پادشاه فصل ها!
از وقتی رفته من و آینـه بـه خاک سیـاه نشستیم، ولی مـیخندیم...
آخه خنده بر هر درد بی درمون دواست!
رفتم تیمارستان بلکه دوا درمون شم
جمشید رو دیدم دلم ریخت
بزرگ شده بود
مژه هاش قد کشیده بودن
وقتی سه رخ بود از گونـه هاش اون ورتر بودن مژه هاش!
اصلا نمـیشد دلبری نکرد
نـه کـه فقط دلبری کنما،
من مـیخواستم دلبرش بشم
ازین دلبر رنگ پریده ها کـه موهاشونو یـه وری مـیبافن وا مـیستن تو صف،
بعدم چارتا آمپول مـیگیرن و قرصای صورتی و آبی و نارنجی!
فهمـید دیوونـه م
اون همـه صندلی خالی
من هی مـیرفتم ته اون راهرو ببینمش.
اونم دیوونـه تر
مـیخواست ببینـه بلدم؟!
اسمم دلبر نبود
گفت شیوا گرجی تویی؟ گفتم اوهوم
گفت شماره یـازده ؟ گفتم اوهوم
گفت واسا صدات کنم
وایسادم نگاش کردم.
گفتم ماچ از لپت چند؟!
نگفتمااا... مـیخواستم بگم، روم نشد!
دستاشو نگا کردم
حلقه نداشته باشـه یـه وقت؟
دفعه قبلی هم همـین دوتا انگشتر رو داشت: یـه عقیق، یـه شمس.
نفس عمـیق کشیدم
بابام عقیق و شمس داره، شب کـه اومد مـیپرسم ازش! نکنـه براش خریده باشـه؟
طاقت ندارم براش عقیق و شمس گرفته باشن.
هرکی جز من نباید بره سمتش
جمشید مال من بود ولی گمش کردم
حالا هی خودمو مـی بـه مریضی مـیام اینجا دوا بگیرم.
تیمارستان پشت محلمونـه
ازین کوچه باغا داره
برگا کـه زرد شد دست جمشیدو مـیگیرم مـیریم نارنجیـارو قدم مـی زنیم
لپشو ماچ مـیکنم و قد همـه دلتنگیـام تو بغلم نگهش مـیدارم
اونم برام مـیخونـه:
چرا رفتی، چرا من بیقرارم...
.
#شیوائیسم
#جمشید
#چهرازی

Read more

Media Removed

تو بهشت،تو آسمون خدا فصل گلها و خوشـه چینی شد مادرم یـه فرشته بود کـه نداد دل بـه آسمونو زمـینی شد بالوپر داشت و ریخت تو بالشتم پراشو که تا که خوابم آروم شـه که تا که کابوس سمت من نرسه که تا که خوابم حسابی معصوم شـه ... روز مــــــــــــــــــــادرمبــــــــــــــارک (تو یـه شعری قصیده‌ای غزلی جون ... تو بهشت،تو آسمون خدا
فصل گلها و خوشـه چینی شد
مادرم یـه فرشته بود کـه نداد
دل بـه آسمونو زمـینی شد

بالوپر داشت و ریخت تو بالشتم
پراشو که تا که خوابم آروم شـه
تا کـه کابوس سمت من نرسه
تا کـه خوابم حسابی معصوم شـه
...
روز
مــــــــــــــــــــادرمبــــــــــــــارک❤
(تو یـه شعری قصیده‌ای غزلی
جون مـیگیرن بخاطرت کلمات
خارج از وزن شدم وقتی
گم شدم تو سپیدی موهات)

Read more

Media Removed

ترانـه ی اجرا شده درون کانال تلگرام افشین یداللهی Tlgrm.me/Afshin_Yadollahi "تو کـه نیستی" تو کـه نیستی من آواره م چه تو جاده چه تو خونـه تو کـه نیستی، دلم آروم نمـی مونـه، نمـی تونـه تو کـه نیستی نمـی فهمم چرا دنیـا نمـی گرده زمـین دور سرم اما مث پروانـه مـی گرده یـه حسی مثل وقتی کـه ندونی با کی مـی جنگی یـه ... ترانـه ی اجرا شده درون کانال تلگرام افشین یداللهی
Tlgrm.me/Afshin_Yadollahi
"تو کـه نیستی"

تو کـه نیستی من آواره م
چه تو جاده چه تو خونـه
تو کـه نیستی، دلم آروم
نمـی مونـه، نمـی تونـه

تو کـه نیستی نمـی فهمم
چرا دنیـا نمـی گرده
زمـین دور سرم اما
مث پروانـه مـی گرده

یـه حسی مثل وقتی که
ندونی با کی مـی جنگی
یـه احساس عجیبی که
نمـی شـه گفت دلتنگی

یـه حالی مث کابوسه
مـیون خواب و بیداری
چشام مـی ترسه از رویـا
تو کـه باشی نمـی ذاری

تو کـه باشی نمـی ذاری
طلوعم نیمـه جون باشـه
مث پاییز پرپر شم
غروبم غرق خون باشـه

تو باشی زخم کم رنگه
دیگه دردی تو م نیست
دلم مـی خواد بگم عشقه
ولی مـی بینم اینم نیست

یـه حالی مث یـه رویـا
مـیون خواب و بیداری
چشام دیگه نمـی ترسه
آخه هستی، نمـی ذاری...

خواننده: #محمدرضا_فروتن
ترانـه: #افشین_یداللهی
آهنگساز: #بابک_زرین
تنظیم: #امـیرمـیلاد_نیکزاد
آلبوم: #مـیفهممت
#afshinyadollahi
.
■ فایل صوتی ترانـه ی اجرا شده را مـی توانید درون کانال تلگرام افشین یداللهی بشنوید.
لینک فعال کانال تلگرام، درون پروفایل اینستاگرام موجود است:
Tlgrm.me/Afshin_Yadollahi
.

Read more

Media Removed

______. . _____. . جوانی له هیچ شوێنێک نامێنێته‌وه دڵم ده‌نێرمـه‌ شوێنێکی دوور ده‌ینێرمـه‌ ئه‌مێلیـا با ئه‌و هه‌موو جوانییـه‌ی ئه‌وێ بیشکێنێت له‌سه‌ر قه‌ڵایـه‌کی به‌رزی دووره‌ده‌ست به‌جێی ده‌هێڵم با بکه‌وێته‌ خوارێ، ده‌ینێرمـه‌ دارستانێکی چۆڵ و شێدار با گورگ بیخواتبارانـی ... ______.
.
_____.
.
جوانی له هیچ شوێنێک نامێنێته‌وه

دڵم ده‌نێرمـه‌ شوێنێکی دوور
ده‌ینێرمـه‌ ئه‌مێلیـا
با ئه‌و هه‌موو جوانییـه‌ی ئه‌وێ بیشکێنێت
له‌سه‌ر قه‌ڵایـه‌کی به‌رزی دووره‌ده‌ست به‌جێی ده‌هێڵم
با بکه‌وێته‌ خوارێ،
ده‌ینێرمـه‌ دارستانێکی چۆڵ و شێدار با گورگ بیخوات

لای بارانـی هاوڕێم کۆڵێک زه‌مـی ده‌که‌م
برینی کۆنی ده‌کولێنمـه‌وه‌
ئه‌وجا چاوه‌کانم داده‌خه‌م و
به‌ ده‌نگێکی کچانـه‌وه‌ تێر بۆی ده‌گریم
لای جادووگه‌رێکی گه‌ڕۆک دوعای ڕه‌شی لێ ده‌که‌م
با که‌روێشکه‌کانی له‌به‌ر ته‌رزه‌دا بمرن
چۆله‌که‌کانی به‌ ئاسمانـه‌وه‌ بکوژرێن
ئینجانـه‌کانی له‌بری گوڵ، ته‌نیـایی بگرن

به‌ڵام من بۆ دڵم نـه‌‌خه‌مـه‌ ناو بیرێکی تاریکه‌‌وه‌
که‌ فڕینی خاڵخاڵۆکه‌یـه‌ک نـه‌یـهێنێته‌ له‌رزه‌
که‌ ڕوانین له‌ به‌چکه‌ مارمێلکه‌یـه‌ک نـه‌یـهێنێته‌ سه‌ر ئه‌و بڕوایـه‌ی ژیـان سه‌ره‌ڕای هه‌موو شتێک جوانـه‌
که‌ نـه‌زانێت مانگه‌شـه‌و به‌سه‌ بۆ ئه‌وه‌ی به‌ عاشقی بمێنینـه‌وه
.
.
#shahezm .
=========+

Read more

Media Removed

بازهم انتخابش قهوه بود و منم مثلِ همـیشـه زمان زیـادی گذشت که تا تصمـیم گرفتم چیزی سفارش ندم.حق داشت عصبی شـه کـه چرا همـیشـه کلِ زمانی و که باهمـیم و صرف نگاه بـه یـه تیکه کاغذ مـیکنم و به جای اون من غر زدم کـه خسته نشدی از این موجود تلخِ زشت؟ یـهو گفت:یـه کاغذ بده. توی کیفم‌ دنبال دفترچه‌م گشتم اما نبود. +نیست. چشماش ... بازهم انتخابش قهوه بود
و منم مثلِ همـیشـه زمان زیـادی گذشت که تا تصمـیم گرفتم چیزی سفارش ندم.حق داشت عصبی شـه کـه چرا همـیشـه کلِ زمانی و که باهمـیم و صرف نگاه بـه یـه تیکه کاغذ مـیکنم و به جای اون من غر زدم کـه خسته نشدی از این موجود تلخِ زشت؟
یـهو گفت:یـه کاغذ بده.
توی کیفم‌ دنبال دفترچه‌م گشتم اما نبود.
+نیست.
چشماش و ریز کرد و گفت نیست؟
مگه مـیشـه.تو بدون اون دفترچه‌ی سفیدِ گل‌گلی جایی نمـیری.
از توجهش عصبانی شدم و گفتم نیست‌.مـیبینی کـه نیست.
از اون لبخندای کجِ مزخرفش کـه من عاشقشون بودم زد و رو بـه کافه‌چی گفت: ببخشید جناب مـیشـه برامون کاغذ بیـارید؟
کاغذ و خودکار و گذاشت جلوم : بنویس.
+چی بنویسم؟
_یـه شعر کـه مخاطبش من باشم
یعنی بین این همـه آدم کـه براشون مـینویسی من هیچ سهمـی ندارم؟
مخاطبات نباید بدونن یـه رفیق خوشتیپِ مو فرفری هم داری؟
دلم مـیخواست داد ب و بگم : لعنتی اخه مگه من که تا حالا جز تو برایی نوشتم ؟
اما با پررویی گفتم : تو کـه شعرخیز نیستی.باید اینقدر خوب و متفاوت باشی کـه وقتی مـیبینمت از انگشتام شعر بچکه.
دوتایی مثله دیوونـه ها خندیدیم.و گفت باشـه ننویس و از اون چشمکهای زشت تر از لبخندش کـه من مـیمـیرم براشون زد..
آره...
نمـیخواستم وقتی کنارمـه براش بنویسم.
چون مـیدونستم با اولین کلمـه راز دلم و فاش مـیکنم
خوب آخه سخته از گردی چشماش بنویسم و از برق جذابِ نگاش نـه!
از موهای فرفریِ زشتش بنویسم‌ و از موهای خودم کـه تشنـه‌ی دستای اونن نـه!
سخته بخوام از تمام رخی بنویسم کـه تمام وقتا غرق نیم رخش بودم
خوب سخته از زیبایی‌هاش بنویسم و از...
از...
خودت بگو سخت نیست از یـه درخت تو فصلِ بهار بنویسی اما ...
اما از شکوفش نـه؟ .
. ☑ #مـیکائیل💕
.
.
#شمابگیدسخت_نیست😊😞
.
. 🆔@mikilove351 📷
.
.
#دوستای_خوبتون_رو_تگ_کنین🌹🙏

Read more

Media Removed

. . . له‌به‌ر ئه‌وه‌ی پیـاوه‌کان ناتوانن خۆیـان ڕابگرن و دان به‌خۆیـانا بگرن،ژنـه‌کان ئه‌بێ به‌ خاتری ئه‌وان خۆیـان داپۆشن!! ئه‌مـه‌ چاره‌سه‌ره‌! له‌به‌ر نـه‌فسیـه‌تی تۆ من ئه‌بێ بخنکێم مـه‌لایـه‌کی ئیسلامـی نازانم چۆن له‌ ڕووی یـه‌ت ئه‌م ڕسته‌یـه‌ ئه‌ڵێ(له‌به‌ر ئه‌و ژنـه ڕووته‌ی که‌ پیـاو ... .
.
.
له‌به‌ر ئه‌وه‌ی پیـاوه‌کان ناتوانن خۆیـان ڕابگرن و دان به‌خۆیـانا بگرن،ژنـه‌کان ئه‌بێ به‌ خاتری ئه‌وان خۆیـان داپۆشن!!
ئه‌مـه‌ چاره‌سه‌ره‌!
له‌به‌ر نـه‌فسیـه‌تی تۆ من ئه‌بێ بخنکێم
مـه‌لایـه‌کی ئیسلامـی نازانم چۆن له‌ ڕووی یـه‌ت ئه‌م ڕسته‌یـه‌ ئه‌ڵێ(له‌به‌ر ئه‌و ژنـه ڕووته‌ی که‌ پیـاو له‌سه‌ر جاده‌ ئه‌یبینێ له‌ ماڵه‌وه‌ ژنـه‌که‌ی لێ ئه‌بێ به‌ مـه‌یمون و ناچێ به‌ لایـا)!
کابرا خۆی هیچ و پوچ و بێ شـه‌ره‌فه‌ ئه‌گه‌ر خیـانـه‌ت بکا ئه‌گه‌ر حساب بۆ ژنـه‌که‌ی نـه‌کا ئه‌و ژنـه‌داماوه‌ی سه‌ر جاده‌ بڵێ چی؟!ژنی وا هه‌یـه‌ ده‌ستی به‌ ده‌ستی پیـاوێکه‌ له‌سه‌ر ئه‌و جاده‌یـه‌ یـانی ژنی خه‌ڵکه‌ که‌چی تۆ که‌ پیـاوی خه‌ڵکی هه‌ر سه‌یری ئه‌که‌ی جاری وایـه‌ ئه‌ڵێی سه‌یری ئه‌وشته‌ جوانـه‌ ژنی کێیـه‌.!
نازانم ئه‌یـانـه‌وێ کێ بگه‌وجێنن؟!
ئه‌م حیزبه‌ ئیسلامـیانـه‌..ئه‌ڵێ ئه‌بێ خۆی داپۆشێ چونکه‌ پیـاوێک سه‌یری ئه‌کا و یـان ژن ناهێنێ یـان ژنـه‌که‌ی ئیـهمال ئه‌کا..
ئه‌ی بۆ باسی ئێران ناکه‌ن خۆ هه‌مووی له‌چک ئه‌کا .؟خۆو جواب به‌ره‌وه‌ چ حاڵێکه‌ تلیـاک دیسکۆ فه‌سادی له‌ژێر ئه‌و له‌چکه‌وه‌..
ئه‌زیزه‌که‌م عه‌قڵ ،عه‌قڵت هه‌ر له‌ ناو ئه‌شکه‌وته‌ جه‌ناب هێشا پوز و باڵ و جوڵاندنی لێو ڕۆشتنی کچێک کۆنترۆڵ پێ له‌ ده‌ست ئه‌یـا چی و له‌گه‌ڵ بڵێم نازانم؟
هه‌مووتان به‌ ئێمـه‌ ئه‌ڵێن ئه‌قڵ بچوازانم چی ئه‌گه‌ر به‌ڕوتیش له‌سه‌رجاده‌ بتانبینین ئه‌ڕۆین و ئاوڕتان لێ نایـه‌ینـه‌وه‌ !به‌ڵام خۆ ئێمـه‌ش به‌تاڵ نین له‌ خۆشی له‌ حه‌ز.!
ئه‌ها بیرم که‌وته‌وه‌ ژنـه‌کان ئه‌بێ خۆیـان داپۆشن چونکه‌ پیـاوه‌کان کۆنتڕۆڵ له‌ ده‌ست ئه‌یـه‌ن جا ئه‌زیزم پیـاوێك به‌وهه‌موو ئه‌قڵ و هێزه‌وه ‌نـه‌توانێ خۆی ڕابگرێ له‌ ئاستی قاچی ڕوتی ژنێکا ده‌ ئیتر ئه‌وه‌چۆن له‌ ڕوی یـه‌ت به‌ خۆی بڵێ پیـاووووو پیـاو!؟؟؟؟!!!!
.

له‌گه‌ڵ ئه‌وه‌شا ڕێزم بۆ پیـاو هه‌یـه‌ که‌ ڕه‌فیقمـه‌ که‌ برامـه‌ که‌ باوکمـه‌ که‌ پیـاوێکی باشـه‌ و له‌ دوور و نزیک هه‌یـه‌ دیسان ئه‌ڵێم ڕێزم بۆ کچی باش و چاک هه‌یـه‌ جا ڕوت بێ یـان له‌چک به‌سه‌ر
.
.

ڕێزم بۆ ئیسلام هه‌یـه‌و موسوڵمانم نوێژ ئه‌که‌م و شتی جوان له‌ ئیسلامـه‌وه‌ فێربوم و فێر ئه‌بم ..
.
@mn__bashm
@mn__bashm

Read more

Media Removed

"صد سال تنـهایی" چشمای ناز و خواستنی داری، دل تُرد و شکستنی داری، واسه این بچه‌‌ی چهل ساله، روی لب‌هات بستنی داری. شبیـهِ عکسای تو بوردایی، شکلِ آرتیستای تو فیلمایی «اینگرید برگمَن‌«ترین عشقی، تو جهانِ «کازابلانکا»یی من یـه گرگم با دستای آردی، تو مثِ ماه رو سرِ مردآب حبه انگورا ... "صد سال تنـهایی"

چشمای ناز و خواستنی داری،
دل تُرد و شکستنی داری،
واسه این بچه‌‌ی چهل ساله،
روی لب‌هات بستنی داری.

شبیـهِ عکسای تو بوردایی،
شکلِ آرتیستای تو فیلمایی
«اینگرید برگمَن‌«ترین عشقی،
تو جهانِ «کازابلانکا»یی

من یـه گرگم با دستای آردی،
تو مثِ ماه رو سرِ مردآب
حبه انگورا رو قایم کردی
پشتِ پیراهنی بـه رنگِ

توی عکسای دسته جمعی هم
مثل یـه تک درختِ تنـهایی
اما عاشق شدن برات جُرمـه
توی این روزگارِ هرجایی

نفسم تنگ مـی‌شـه دور از تو،
بیـا که تا موهاتو نفس بکشم!
چشم‌هامو ببند کـه تا صبح
رو بریل تنِ تو دس بکشم!

مارکِزاَم قبلِ مرگ همـینو مـی‌گفت
دیگه «صد سال تنـهایی» بسّه!
دل‌برک‌های غم‌زده ممنوع!
عشق‌های مقوایی بسّه!

دست من رو بگیر و هم‌پا باش،
من از این زندگی فرار مـی‌خوام
شوقِ رفتن سرِ قرار مـی‌خوام،
اس.ام.اس‌های بوسه‌دار مـی‌خوام.

خسته‌ام از تمام حرفایی
که نمـی‌شد رو هیچ‌کدوم وایساد
از ستون‌های سُستِ روزنامـه
که خبر از رو اونا مـی‌افتاد

خسته‌ام از جماعتِ معذور،
از همـه وعده‌های دورادور،
از شبی کـه تو رو مـی‌خوام و به جات،
اس.ام.اس مـی‌زنـه رییس جمـهور!

روز و شب نقشـه مـی‌کشن واسه‌م،
تا یـه روزی شبیـهِ نقش بشم
هی گلوی منو فشار مـی‌دن
که شاید نم‌نمک بنفش بشم

تو کـه باشی هوای من خوبه،
حتا تو نافِ سُربیِ تهرون
منو مثل یـه بچه شیر بده،
فیلمو بـه اولاش برگردون

با تو هیچ دنیـایی مجازی نیست،
به چت، خط بـه خط خرابم کن،
کتابِ شعر تازه‌ای واسه
دست‌فروشای انقلابم کن.

یغما گلرویی

Read more

Media Removed

... عینک آفتابی ای کـه تو بهم داده بودی، آخرین یـادگاری ت بود کـه گم شد، الان انگار سبکم.... انگار هیچ چیزی نیست کـه دیگه هی منو یـاد تو بندازه... وقتی کتابی رو کـه بهم هدیـه داده بودی، هدیـه کـه نـه، چون یـادمـه دادی بخونم و بعدش گفتی مال خودت، چون یـه تازه ش رو به منظور خودت خریده بودی، مـهم نیست ، بـه هر حال من یـه کتابی ... ... عینک آفتابی ای کـه تو بهم داده بودی، آخرین یـادگاری ت بود کـه گم شد، الان انگار سبکم....
انگار هیچ چیزی نیست کـه دیگه هی منو یـاد تو بندازه...
وقتی کتابی رو کـه بهم هدیـه داده بودی، هدیـه کـه نـه، چون یـادمـه دادی بخونم و بعدش گفتی مال خودت، چون یـه تازه ش رو به منظور خودت خریده بودی، مـهم نیست ، بـه هر حال من یـه کتابی داشتم کـه از طرف تو بهم رسیده بود و مجبور شدم بر خلاف مـیل باطنی م ، بـه خاطر اصرار باور نی یـه دوست به منظور خوندنش، بدم بهش ، بعد از مدتها اون دوست از اینجا رفت و چون احمق نبود کتاب رو هم با خودش برد، یـه چیزی ته وجودم گفت یـه دلیلی داره و من اون موقع دلم خواست فکر کنم اونقدر یواشکی گفته شده کـه نشنیدم...
وقتی ساعتی کـه هدیـه ی تو بود ، یـه جایی توو این شـهر بزرگ، کـه اصلا نمـی دونم کجا، بدون اینکه بندش پاره باشـه یـا چفتش خراب، از دستم افتاد و من نفهمـیدم، باز همون چیز ته وجودم گفت حتما یـه دلیلی داره و من باز خواستم فکر کنم اونقدر یواشکی گفته شده کـه نباید بشنوم...
و سر رسیدی کـه چون خیلی سال ازش گذشته بودکاغذ باطله هام خودش رو جا کرد و رفت توو سطل آشغال، بدون اینکه من خواسته باشم کـه بندازمش دور و باز اصرار من به منظور نشنیدنِ "حتما یـه دلیلی داره"...
آدمس هایی کـه تاریخ مصرفشون گذشت و بو گرفتن....
شالی کهدر مترو گیر کرد و به طرز باور نی ای غیرقابل استفاده شد...
کفشی کـه کهنـه شد و از مد افتاد....
و حالا عینک...
عینک آفتابی ای کـه گم شد...
من آدم گم و جا گذاشتن و خراب نیستم، حتما یـه دلیلی داره، چرا فقط هر چیزی کـه به تو ربط پیدا مـی کنـه یـهو غیب مـی شـه؟
مثل خودِ دوست داشتنت کـه سالهاست دارم مـی گردم توو تک تک سلولهام و پیداش نمـی کنـه، اصلا نمـی دونم کجا گذاشتمش و یـا بـه کی دادمش ...
به هر حال هیچ چیزی از تو دیگه توو من نیست و این حتما یـه دلیلی داره...
پس، خدا حافظ.
#سین_شین #سمـیراشکوری #سمـیرا_شکوری
#samirashakouri

Read more

Media Removed

خانم رونی: چه‌ت شده، دَن؟ حالت خوب نیست؟ آقای رونی: خوب! هیچ‌وقت شده من رو خوب ببینی؟ روزی کـه دفعه اول من رو دیدی کـه باید تو رختخواب مـی‌بودم. روزی کـه بهِم پیشنـهادِ ازدواج دادی دکترها جوابم کرده بودن. این رو مـی دونستی، نمـی دونستی؟ شبی کـه باهام ازدواج کردی آمبولانس برام فرستادن. این رو کـه یـادت نرفته؟ (مکث.) نـه، ... خانم رونی: چه‌ت شده، دَن؟ حالت خوب نیست؟
آقای رونی: خوب! هیچ‌وقت شده من رو خوب ببینی؟ روزی کـه دفعه اول من رو دیدی کـه باید تو رختخواب مـی‌بودم. روزی کـه بهِم پیشنـهادِ ازدواج دادی دکترها جوابم کرده بودن. این رو مـی دونستی، نمـی دونستی؟ شبی کـه باهام ازدواج کردی آمبولانس برام فرستادن. این رو کـه یـادت نرفته؟
(مکث.)
نـه، نمـی‌شـه گفت خوبم. ولی بدتر هم نیستم. درون واقع بهتر از قبلم. کور شدنم تلنگر خیلی خوبی بود. اگه مـی تونستم کر و لال هم بشم یـه راست که تا صدسالگی مـی‌رفتم. یـا شاید هم رفته‌م؟
(مکث.)
امروز صدسالم شد؟
(مکث.)
من صدسالمـه، مَدی؟
سکوت.
◾️
ساموئل بکت – همـه‌ی افتادگان
ترجمـه: مراد فرهادپور – مـهدی نوید
نشر نی

Read more

‏ما پادشاه را کشتیم، سعی کردیم دنیـا را تغییر بدهیم. حالا تنـها چیزی کـه گیرمان آمده، یک پادشاه جدیداست کـه از قبلی بهتر نیست. اینجا سرزمـینی ست کـه برای آزادی جنگیدیم ولی حالا به منظور نان مـی‌جنگیم. نکته‌ی عدالت این هست که: «همـه وقتی برابر مـی‌شوند کـه مُرده اند.» #بینوایـان #ویکتور_هوگو #با #من #بيا #به #غربتهاى #پاييز #به #خيابانـهاى #بى ... ‏ما پادشاه را کشتیم، سعی کردیم دنیـا را تغییر بدهیم.
حالا تنـها چیزی کـه گیرمان آمده، یک پادشاه جدیداست کـه از قبلی بهتر نیست.
اینجا سرزمـینی ست کـه برای آزادی جنگیدیم ولی حالا به منظور نان مـی‌جنگیم.
نکته‌ی عدالت این هست که: «همـه وقتی برابر مـی‌شوند کـه مُرده اند.» #بینوایـان
#ویکتور_هوگو
#با #من #بيا #به #غربتهاى #پاييز #به #خيابانـهاى #بى #درخت #ايشاالله #قسمت #شـه #یـه #روز #زندگی #کنیم #مـیگن #خیلی #خوبه!
_____________

Read more

Media Removed

"کوبای تنت" موهاتو روشن کردی و شب از تو نورانی شده برهنگی تن کردی و ثانیـه طولانی شده مثل یـه کشتی تو خزر، من غرق مـی‌شم تو تنت تسلیم مـی‌شم عطرتو، سر مـی‌رم از پیراهنت شیطانِ دوباره پاشو از تو زندگیم بعد مـی‌کشـه، وقتی خدای بوسه‌هات مشغول آفرینشـه حرفاتو با من مـی‌زنی، بی‌که بهم چیزی بگی بیدار ... "کوبای تنت"

موهاتو روشن کردی و
شب از تو نورانی شده
برهنگی تن کردی و
ثانیـه طولانی شده

مثل یـه کشتی تو خزر،
من غرق مـی‌شم تو تنت
تسلیم مـی‌شم عطرتو،
سر مـی‌رم از پیراهنت

شیطانِ دوباره پاشو از
تو زندگیم بعد مـی‌کشـه،
وقتی خدای بوسه‌هات
مشغول آفرینشـه

حرفاتو با من مـی‌زنی،
بی‌که بهم چیزی بگی
بیدار مـی‌شم از خودم،
تو هُرمِ این همخوابگی

کوبای بکرِ تنتو، مـی‌خوام پناهنده بشم
مـی‌خوام تو کافه‌ی چشات سیگار برگ بکشم
مـی‌خوام دوباره گم کنم ساعت و روز و هفته رُ
مـی‌خوام سفر کنم باهات جاده‌های نرفته رُ

دنیـا یـه جایی پشتِ مِه
سرگرمِ خودویرونیـه
آزاد مـی‌شـه اون منی
که توی من زندونیـه

آغوش تو این برکه رُ
مـی‌بره که تا دریـا شدن
تو ماه‌تر مـی‌شی و هی
تکرار مـی‌شـه مَدِ من

ابعادِ این بستر درست
مثلِ یـه سایـه‌ کِش مـیاد
ِ دیوارا فقط
صدای آرامش مـیاد

از هوش مـی‌ره ساعت و
بی‌خود شدن‌ سر مـی‌رسه
من هفت ساله مـی‌شم و
قصه بـه آخر مـی‌رسه

مـی‌خوام تو کوبای تنت، بازم پناهنده بشم
مـی‌خوام تو کافه‌ی چشات سیگار برگ بکشم
مـی‌خوام دوباره گم کنم ساعت و روز و هفته رُ
مـی‌خوام سفر کنم باهات جاده‌های نرفته ر

یغما گلرویی

#یغماگلرویی
#یغما_گلرویی
ُ

Read more

Media Removed

دست درون دست تو دادیم و جهان شکل گرفت حرکتی کرد زمـین بعد زمان شکل گرفت مژه‌ات تیر کجی بود و برای پرتاب چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت همـه انگار کـه ناخواسته لبخند زدند نامت آن لحظه کـه در بین دهان شکل گرفت حفره‌ای بود پر از خون وسط ‌ی من مـهرت افتاد بـه قلبم ضربان شکل گرفت که تا که سلمان وسط ظهر بعد ... دست درون دست تو دادیم و جهان شکل گرفت
حرکتی کرد زمـین بعد زمان شکل گرفت
مژه‌ات تیر کجی بود و برای پرتاب
چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت
همـه انگار کـه ناخواسته لبخند زدند
نامت آن لحظه کـه در بین دهان شکل گرفت
حفره‌ای بود پر از خون وسط ‌ی من
مـهرت افتاد بـه قلبم ضربان شکل گرفت
تا کـه سلمان وسط ظهر بعد از نام نبی
اَشـهَدُ اَنَّ علی گفت اذان شکل گرفت
مثل خونی کـه به رگ‌های بدن جریـان داشت
شیعه‌گی نیز بعد از این جریـان شکل گرفت
با تو هر جای خرابی شده آبادترین
بی‌تو درون شـهر، خرابات مُغان شکل گرفت
سر مولا کـه سری گشت مـیان سرها
نقشـه‌ی قتل علی درون رمضان شکل گرفت
با علی‌اصغر تو روز جهانی عطش
با علی‌اکبر تو روز جوان شکل گرفت
نــوكـــر نـوشـــت:
#حـسیـن_جـان
ڪارم اینسٺ ڪه هر روز همان اول صبح
یڪ سلامـی طرفِ ڪرب و بلایٺ بڪنم
دسٺ بر و با دیده ی پُر اشڪِ خود
طلبِ دیدنِ آن صحن و سرایٺ بڪنم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
#بیـاد_شـهید_مع_حرم_مـیثم_
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_الرزقنا_حـرم
#امام_حسنی_ام #مدینـه #بقیع
#یـارقیـه #یـا_حسین #لبیک_یـا_حسین
#امام_حسین #بین_الحرمـین
#شکر_خدا_که_در_پناه_حسینیم
#همـه_نوکر_حسینیم
#شـهادت_مادرم_افسانـه_نیست
#اسلام #شیعه #محرم #اربعین #صور #سوریـه
#روضه #فاطمـیه #کربلا #نجف
#بیچاره_اون_که_حرم_رو_ندیده
#بیچاره_تر_اون_که_دید_کربلاتو
#عطش

Read more




[که م شـه من on Instagram - mulpix.com آرایش عروس با تاج رشانی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 06 Feb 2019 14:05:00 +0000